محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846587194
كتاب «كنترل خشم» در سراي اهل قلم نقد شد
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 18 مرداد 1389 تعداد مشاهده : 302 كتاب «كنترل خشم» در سراي اهل قلم نقد شد خبرگزاري فارس: نشست نقد و بررسي كتاب «كنترل خشم» نوشته گيل ليدفيلد با ترجمه حميد شمسيپور، عصر روز گذشته با حضور منتقدان در سراي اهل قلم نقد شد. به گزارش خبرنگار فارس، نشست نقد و بررسي كتاب «كنترل خشم» نوشته گيل ليدفيلد با ترجمه حميد شمسيپور، عصر روز گذشته با حضور سپيده باطبي دبير نشست، حسين بيگدلي روان‌شناس تربيتي و عضو هيئت علمي دانشگاه، حميد شمسيپور دكتراي روان‌شناسي سلامت و مترجم كتاب و استاد دانشگاه و فرزانه حسن‌زاده كارشناس ارشد روان‌شناسي كودك در سراي اهل قلم برگزار شد. در ابتداي اين جلسه سپيده باطبي دبير نشست درباره كتاب گفت: كتاب «كنترل خشم» گام‌هاي ساده براي ناكامي و تهديد، ترجمه حميد شمسي پور از سوي انتشارات رشد به چاپ رسيده است. وي ادامه داد: اين كتاب شامل مقدمه و 4 بخش اصلي است، در بخش ابتدايي كتاب درك و شناخت مكانيسم خشم از لحاظ فيزيولوژي الگوهاي روان‌شناسي و رفتاري و اغلب پديده خشم را از اين 3 منظر بررسي كرده و سپس به راه‌هاي كنترل خشم در درون فرد و كنترل و مقابله با خشم ديگران و راه‌هاي پيشگيري از واكنش پرخاشگرانه پرداخته است. * شمسيپور: به سفارش ناشر، اين كتاب را ترجمه كردم حميد شمسيپور، مترجم اثر با اشاره به علت انتخاب اين كتاب خاطرنشان كرد: اين كتاب را گيل ليدفيلد در سال 2000 در انگلستان به چاپ رساند و به سفارش ناشر، اين كتاب را ترجمه كردم. وي در ادامه با بيان دو نكته انتقادي درباره كتاب افزود: بنده به عنوان مترجم بايد از اين متن دفاع كنم، اما خود نيز انتقاداتي به اين كتاب دارم، اولين انتقاد بنده درباره عدم انسجام و يكپارچگي متن است كه خط سير مطالب و ارتباط مطالب با عنوان فصل براي مخاطب گم ميشود و نكته دوم عدم اطلاع كافي و لازم نويسنده درباره تمايز ميان خشم و ترس و ناتواني وي در روشن كردن اين موضوع است. مترجم كتاب «كنترل خشم» با اشاره به تمايز خشم و ترس ادامه داد: اغلب انسانها هنگام خشم علائمي همچون افزايش ضربان قلب، رنگ پريدگي، لرزش دست و پا و غيره را تجربه مي‌كنند، اما اين علايم مربوط به ترس همراه خشم است نه خود خشم، هنگامي كه خشم به شكل خالص و بدون اضطراب تجربه شود فرد هيچ يك از اين علايم را تجربه نمي‌كند، به همين دليل عدم تمايز نويسنده در بعضي از قسمت‌هاي كتاب برخي از اختلالات جسمي را مرتبط با خشم دانسته در حاليكه اختلالات گوارشي مانند زخم معده و التهاب معده و مشكلات روده با اضطراب همراه خشم مرتبط است نه خود خشم. اين روان‌شناس سلامت، با بيان علت همراه بودن ترس با خشم افزود: اغلب انسانها به هنگام خشم، ترس را هم تجربه مي‌كنند و به اين علت است كه نخستين تجربه‌هاي خشم انسان معمولا با پدران و مادران و خواهران و برادران بزرگتر از انسان است كه اغلب قوي‌تر از اوست، اغلب بروز خشم در دوران كودكي عواقب و پيامد‌هاي ناخوشايندي دارد كه از اين پيامدها مي‌توان تنبيه شدن از سوي والدين را نام برد كه مي‌تواند ترس را ايجاد كند. وي ابراز داشت: به هنگام خشمگين شدن فرد ترس را هم در كنار خود مي‌بيند، اين مسئله در بزرگسالي هم ادامه پيدا مي‌كند و ميان خشم و ترس پيوندي وجود دارد كه هرگاه فرد عصباني شود همراه آن ترس را هم تجربه مي‌كند و نويسنده كتاب به حق يك فصل از كتاب را به كنترل خشم اختصاص داده است و اين نشان‌‌دهنده توجه وي به ارتباط با اين دو مضوع است؛ اما علايم جسمي متعاقب ترس هنگام خشم، مشخص نشده است. شمسيپور با اشاره به بهتر بودن واژه مديريت به جاي كنترل در پاسخ به نقد حسن‌زاده تاكيد كرد: بنده هم معتقدم كه مديريت بهتر است اما مديريت رسا نيست و يك واژه سازماني محسوب ميشود و درباره احساس و هيجانات در زبان فارسي مرسوم نيست؛ هرچند كه ترجمه دقيق عنوان كتاب مديريت است اما بنده عنوان كنترل را هم نمي‌پسنديدم و علاقه داشتم عنوان مثبت‌تري استفاده شود كه نظر نويسنده را انتقال دهد. اين مدرس دانشگاه با بيان مثبت بودن نظر نويسنده نسبت به خشم خاطرنشان كرد: به عقيده نويسنده خشم مثبت است و ما بايد از آن درست استفاده كنيم و اصلا بحث مهار و گرفتن خشم نيست؛ بلكه نحوه استفاده از نيرويي است كه خشم را در اختيار ما قرار مي‌دهد و اينكه چگونه از خشم از حقوق خود، فرزندان و اجتماع دفاع كنيم و عنواني كه من پيشنهاد كردم اين نبود. شمسيپور درباره ميزان استناد خشم دوران بزرگسالي با دوران كودكي افزود: نويسنده ديدگاه روشني ندارد و اين علت عدم انسجام كتاب است، امروزه نويسندگان حوزه روان‌شناسي چند ديدگاه مرسوم و معمول از قبيل رفتاري، رفتار‌شناختي، روان‌پريشي و روان تحليل‌گري دارند و در چارچوب اين ديدگاه‌ها قلم مي‌زنند اما اين نويسنده گاهي ديدگاه رفتار‌شناختي، گاهي روان‌پريشي دارد؛ از جمله اين بخش‌ها، بخش مربوط به برگشت به خاطرات آسيب‌زاي دوران كودكي است. شمسيپور ادامه داد: اطلاعات‌شناختي و هيجاني در دو مركز متفاوت در مغز پردازش مي‌شوند، اطلاعات‌شناختي در بخش هيپوتال تحليل و هيجاني در بخش آميك تال بررسي مي‌شوند؛ اتفاقات آسيب‌زاي دوران كودكي كه هم خشم و هم ترس را در بر دارند در بخش آميك تال ذخيره مي‌شوند و اتفاقاتي كه بعدها براي ما رخ مي‌دهد اگر جنبه هيجاني بالايي داشته باشد در آميك تال ذهن پردازش مي‌دهد. شمسيپور با اشاره به اختلاف آميك تال و هيپوتال تصريح كرد: از مهمترين ويژگي‌هاي آميك تال خودكار و سريع عمل كردن آن است؛ در اين قسمت اطلاعات هيجاني خيلي زود واكنش را در ما بر مي‌انگيزند و فرصت بررسي اتفاق افتاده را نداريم كه آيا واقعا خشم‌برانگيز است يا نه و اين امر دليل واقعي براي خشم من مي‌تواند باشد يا نه، اما در بخش هيپوتال فرصت پردازش اطلاعات دريافتي را پس از تحليل اتفاقات مي‌توان تصميم‌گيري كنيم. شمسي پور افزود: وجه تمايز ديگر اين بخش اين است كه با كليات سر و كار دارند نه با جزئيات، اگر اتفاقي كه در بزرگسالي براي فرد رخ مي‌دهد در حالت كلي با اتفاق رخ داده در كودكي مشابه باشد دقيقا همان هيجانات و احساسات كودكي را زنده مي‌كند، يعني همان خشم و ترسي كه فرد با پدر و مادر خود تجربه مي‌كند، اگر اتفاقي شبيه به آن براي وي رخ دهد و شخص رفتار و ظاهر شبيه به پدر و مادر وي را داشته باشند اين هيجان در او فعال ميشود به همين دليل هم اگر آسيب‌هاي دوران كودكي شديد باشند با تكنيك‌هاي ساده رفتاري قابل كنترل نيستند و به مشاوره و روان‌درماني حرفه‌اي نياز دارد و با مطالعه كتاب تنها اين آسيب‌ها شناسايي مي‌شوند. مترجم «كنترل خشم» با اشاره به تمايز ميان خشم و پرخاشگري تاكيد كرد: خشم يك هيجان و يك احساس دروني است كه در طي تكامل در انسان به وجود مي‌آيد و كاركردهاي خاص خود را داراست، در حالي كه پرخاشگري رفتاري است چه از نوع كلامي و غيركلامي كه هدف آسيب زدن به شخص مقابل را دارد، خشم مي‌تواند رفتار پرخاشگرانه به دنبال داشته يا نداشته باشد، فرد مي‌تواند خشمگين شود بدون اينكه توهين كند، كتك بزند و تمايز بين اين دو باعث ايجاد نگاه مثبت به خشم ميشود، اكثر افراد با شنيدن خشم به ياد مسايل منفي مي‌افتند و اين به دليل اختلاط بين اين دو موضوع در ذهن افراد است. شمسيپور با اشاره به انواع راه‌هاي ابراز خشم در كتاب بيان كرد: روش منفعلانه يكي از راه‌هاي ابراز خشم است در اين حالت فرد خشم خود را بيان نمي‌كند و حتي آن را مخفي هم مي‌كند و با رفتارهاي غيرمستقيم سعي در نشان دادن به طرف مقابل را دارد كه در اين روشن ممكن است طرف مقابل متوجه عصبانيت فرد نشود؛ روش ديگر پرخاشگرانه است در اين روش فرد با رفتارهاي ناپسند به لحاظ اجتماعي مانند داد زدن، پرتاب اشياء و غيره خشم خود را ابراز مي‌كند. وي در اين راستا با اشاره به روش ديگر كه "جراتمندانه " است كه فرد نه خشمش را سركوب نه به شكل پرخاشگرانه ابراز مي‌كند گفت: فرد نه خشمش را سركوب نه به شكل پرخاشگرانه ابراز مي‌كند بلكه راه‌هاي مناسب را براي ابراز خشم خود پيدا مي كند، نكته مهم در اين نوع خشم حفظ احترام طرف مقابل است. شمسيپور در ادامه با اشاره به نوع بيان خشم ابراز داشت: بهتر است در بيان خشم از من به جاي تو و دوم شخص استفاده شود و تقصير به گردن طرف مقابل انداخته نشود و براي انتقاد و بيان خشم به فرد گفته شد كه او علت عصبانيت است، چرا كه شايد از نظر خود رفتارش عامل خشم بايد و رفتار خود را منفي تلقي نكند و فرد بگويد كه من عصباني هستم و مسئوليت را خود فرد بپذيرد و در هنگام بيان كل شخصيت فرد زير سوال برده نشود و تنها از رفتار عامل عصبانيت ياد شود و در اين راه نبايد نقش روان‌شناس غيرحرفه‌اي را بازي كرد؛ بيان اين مسايل نه تنها تعارض را حل نمي‌كند بلكه خشم طرف مقابل را نيز افزايش مي‌دهد. شمسيپور در پايان سخنانش به بيان مولفه‌هاي هيجان افزود: هيجان احساس و حالتي دروني است كه سه مولفه دارد؛ بخش شناختي كه چه فكر‌هايي در ان لحظه و درباره آن موقعيت به ذهن انسان رسوخ مي‌كند، دوم جنبه جسمي و فيزيولوژيكي است كه هر هيجان با خودش يك تغيير فيزيولوژيكي در بدن ايجاد مي‌كند و اين تغييرات در هر هيجان متفاوت است و سوم آمادگي براي رفتار است، رفتار جزئي از هيجان نيست، تمايل براي رفتار جزئي از هيجان است؛ هنگامي كه فرد عصباني ميشود آمادگي بروز رفتاري در او ايجاد ميشود اما مي‌تواند اين رفتارها را بروز ندهد، پس جزئي از خشم نيست. *بيگدلي: مديريت خشم تبديل تمام تهديد‌ها به فرصت است حسين بيگدلي با اشاره به تحصيلات مولف بيان كرد: تحصيلات مولف در رشته مددكاري اجتماعي است و در رشته روان‌شناسي تخصص ندارد، اين اطلاعات را بر اساس مسايل و زندگي شخصي خود مشكلات مورد مواجهه با آن و راهكارهاي ابداعي خود براي غلبه بر مشكلات بيان كرده است كه ما آنها را به صورت كاربردي در زندگي خود مي‌توانيم به كار بريم. حتي از نظر تئوري و علمي مي‌توان روي اينها بحث كرد و بخشي از آنها را مي‌توان پذيرفت و نقدها وارده بر كتاب به علت عدم تسلط ويژه نويسنده به موضوع است. وي ادامه داد: بحث ما اين است كه قصد نقد چه چيز را داريم، كتاب را نقد كنيم يا مولف را و يا قصد داريم به اهميت موضوع پردازيم به اينكه كنترل با مديريت خشم چه اهميتي دارد؟ آيا نياز جامعه است يا نه؟ آيا نياز است كه سيستم آموزشي، دانشگاه‌هاي ما به اين موضوع بپردازند؟ و اينكه آيا خانواده‌هاي ما درگير اين موضوع هستند؟ آيا صدا و سيما و مطبوعات و سيستم تعليم و تربيت ما بايد اين موضوع پردازد؟ بيگدلي با اشاره به انتشار اين نوع كتاب‌ها در جامعه خاطرنشان كرد: انتشار اين تيپ كتاب‌ها در جامعه نشان دهنده اين است كه مصرف كننده و يا خواهنده دارد و بر اساس آن اين نوع كتاب‌ها را منتشر و ترجمه و چاپ كرده‌اند و بايد به اين موضوع پرداخته شود كه اين نوع كتاب‌ها تا چه حد برطرف كننده نياز مخاطبين است و اين اثربخشي بايد بررسي شود كه آيا بايد چاپ اين نوع كتاب‌ها ادامه يابد؟ عضو هيئت علمي دانشگاه با اشاره به مناسب بودن واژه كنترل يا مديريت ابراز داشت: در زمينه‌هاي كاهش سه واژه مهار، كنترل و كاهش وجود دارد كه هر كدام معناي خاص خود را دارد، مديريت خشم به معني تبديل تمامي تهديد‌ها به فرصت است؛ با اين معني خشم بار ارزشي منفي ندارد و گاهي اوقات به نفع انسان است. به گفته وي، در نوعي از تست شخصيتي اگر افراد در موضوعات رفتارهاي پرخاشگرانه نمره بالايي را بگيرند دچار مشكل شخصيتي هستند و در اين حالت فرد دچار شيدايي است و با رفتارهاي خشمگينانه به حريم ديگران تجاوز مي‌كند و اگر فرد نمره كمتر از حد معمولي را بگيرد باز هم دچار مشكلات شخصيتي است در اين حالت فرد دچار افسردگي شده و از خود و حريمش در مقابل نفوذ ديگران نمي‌تواند دفاع كند. بيگدلي در ادامه اظهار داشت: افراد افسرده به دليل ناكامي‌هاي متوالي از حق خود نمي‌توانند دفاع كنند و راهكار ما در اين موضوع براي اين است كه افراد توان دفاع از حقوق خود را پيدا كنند. بيگدلي با اشاره به انتظارش از كتاب تصريح كرد: انتظار من از كتاب صدور دستورالعمل بود تا به فرد بگويد تحت چه شرايطي از رفتارهاي خشمگينانه استفاده كند. بيگدلي در ادامه با بيان وجود مكاتب مختلف در موضوع خشم خاطرنشان كرد: مكتب روانكاوي يكي از اين مكاتب است كه «فرويد» نظريه‌پرداز آن است، اين مكتب عقيده دارد تمام رفتارهاي انسان در قسمتي از شخصيت به صورت نهاد وجود دارد كه رفتاهاي پرخاشگرانه از جمله اين رفتارهاست، نهاد همان چيزي است كه شخص مي‌خواهد در همان لحظه آن رفتار را از خود نشان دهد. وي ادامه داد: مكتب ديگر يادگيري اجتماعي از نظر مشاهده است، خشم به چيزي بر مي‌گردد كه فرد از دوران نوزادي و كودكي خود ديده و ياد گرفته است و مكتب تكامل‌گرايي قائل بر اين است كه رفتار خشمگينانه چه ارزشي براي فرد دارد، در طول تاريخ بررسي شده اين رفتار ارزش سازشي دارد؛ يعني در دوره‌هايي ديده شد اگر اين رفتار را نداشته باشند نسل و بقايشان منقرض ميشود. وي درباره روش‌هاي مختلف در تعليم و تربيت و آموزش ادامه داد: در آموزش دو روش مستقيم و غيرمستقيم وجود دارد و به عقيده بنده اين كتاب قصد دارد بگويد افراد از روش‌هاي غيرمستقيم استفاده كنند. وي ادامه داد: شخصي مدير است كه بداند چه درصدي از رفتار در چه موقعيتي بايد صادر شود و بايد فرد بداند در چه شرايطي قرار دارد و مخاطب او كيست و در چه شرايط روحي قرار دارد، عكس‌العمل‌هاي انسان در زمان خوشحالي و ناراحتي درباره يك موضوع متفاوت است، مكان، ويژگي‌هاي آن و حتي نور محيط در نوع رفتار فرد موثر است؛ اين كتاب كلي‌گويي كرده است و كلي‌گويي و فرد شهود برخاسته از فلسفه است اما اكنون زمان تفكر منطقي است، يعني بايد وارد جزئيات شده و جزء به جزء عمل كرد؛ براي رفتارها دستورالعمل نمي‌توان صادر كرد. * حسن‌زاده: مديريت خشم در تمام محيط ها ضروري است فرزانه حسن‌زاده كارشناس ارشد روان‌شناسي كودك در ادامه اين نشست درباره نقد كتاب افزود: بحث نقد كتاب جدا و از ديدگاه روان‌شناسانه به اين موضوع نگاه كردن بحثي جدا است، ما شاهديم در قشرهاي مختلف جامعه اعم از كودك و نوجوان و بزرگسال كنترل و مديريت خشم يك معضل است و افراد به دنبال راهكارهاي لازم براي حل اين مشكل و در پي كتاب‌ها و كارگاه‌هاي مختلف و استفاده از آنها هستند. درصد بيشتري از افراد جامعه با كنترل مشكل دارند و يكي از نقدهاي من بر اين كتاب همين واژه است. وي ادامه داد: بخش‌هايي همچون كاهش اضطراب و مهارت‌هاي ارتباطي موجود در اين كتاب لازم و ضروري اما منسجم نيست، اما در سطح عام جامعه، كساني كه مي‌خواهند با خواندن يك كتاب حداقل كار را در زندگي خود انجام دهند مي‌توانند مفيد واقع شود؛ فرهنگ‌سازي در باب مطالعه كتاب مشكل جدي جامعه ما است و بايد كتاب وارد خانواده، محيط كار و غيره شود. وي درباره ضرورت مديريت خشم افزود: مديريت خشم در تمام محيط‌ها ضروري است و اين كار در بعضي از سازمان‌ها انجام ميشود اما كافي نيست. حسن‌زاده با اشاره به طرح جلد كتاب خاطرنشان كرد: طرح روي جلد كتاب و مطلبي كه پايين آن نوشته شده است آرام كننده است. حسن‌زاده با شاره به انواع ترس در اين كتاب تاكيد كرد: در اين كتاب از ترس‌هاي معقول و نامعقول و خشمي كه به عصبانيت منجر ميشود و رفتاري در پي آن از ما سر مي‌زند كه اين عصبانيت را نشان مي‌دهد و اين به همان اطلاعات هيجاني ما مربوط است يعني همان چيز‌هايي كه ما از دوران كودكي با خودمان داريم. حسن زاده افزود: در اين كتاب خشم منفعلانه و پرخاشگرانه خوب پرداخته شده و اين بخش براي افراد مي‌تواند خيلي مفيد باشد، در اين كتاب به رفتار منفعلانه خيلي خوب پرداخته و تبعات آن را بسيار خوب بازگو كرده است و رفتار جراتمندانه را همينطور كه البته بنده آن را ابزاري جراتمندانه همراه با همدلي بيان مي‌كنم و در اين قسمت راه‌هاي روش ابراز احساسات و خشم و اينكه طرف مقابل ناراحت نشود را به خوبي بيان كرده است. وي ادامه داد: در ابتداي كتاب خيلي كوتاه به اين موضوع پرداخته كه فرد هنگام مواجهه با مشكل دو مسير را در پيش مي‌گيرد، مسير عقلاني و يا مسير جنگ و گريز؛ مسير عقلاني همان مسير خود ابرازي جراتمندانه است و مسير جنگ ابراز خشم پرخاشگرانه و گريز خشم منفعلانه است، فرد بايد خشم خود را به سمت جراتمندانه پيش برد تا نه به خود و نه به طرف مقابلش آسيبي وارد شود. وي با اشاره به مطالب آمده در اين كتاب تاكيد كرد: در اين كتاب آمده بايد مهارت‌هاي ارتباط را دانست، زيرا تا زماني كه فرد شنونده و گوينده خوبي نباشد نمي‌تواند خشمش را به صورت جراتمندانه بيان كند و ابراز خشم به صورت جراتمندانه با نوع بيان فرد هم مرتبط است. انتهاي پيام/و
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها