واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاطرات روزنامهنگار
کتاب «خاطرات روزنامهنگار» در واقع خاطرات آقای «دکتر انور خامهای» از سالهای روزنامهنگاریاش بعد از واقعه کودتای 28 مرداد 1332 است. دکتر، روزنامهنگاری است که در دوره جوانی جذب تفکرات سوسیالیستی دکتر تقی ارانی و البته گروه او شده است و در اواخر دوره رضا شاه با 53 نفر به زندان رفته و بعد از آزادی و تمام شدن دوره رضاقلدر به همراه نورالدین کیانوری، عبدالصمد کامبخش، ایرج اسکندری و تعدادی دیگر، حزب توده را پایهگذاری کرده است. اما چند سال بعد به خاطر اختلافاتی که با کیانوری پیدا میکند، به گروه «انشعابیون» خلیل ملکی میپیوندد.انور خامهای کتاب دیگری نیز تحت عنوان «خاطرات سیاسی» دارد. ظاهراً او در آن کتاب مواضع منصفانهتری نسبت به همحزبیهای خود اتخاذ میکند اما در بخشهایی از این کتاب(خاطرات روزنامهنگار)، به گونهای سخن میگوید که گویی از زبان یک تاریخنگار استعماری/فراماسونری سخن میگوید.این که چرا شیخ فضلالله در طول دوران مشروطه و سالهای بعد چنین مورد اتهام واقع شد عجیب نیست؛ مشروطهطلبان وابسته به سفارت انگلستان آن روز و تاریخنگاران ضد مذهب چند سال بعد از آن، هرگز حاضر نبودند حرفها و اعلامیههای شیخ را بشنوند و بخواننددکتر خامهای در این کتاب از پدر خود «شیخ یحیی کاشانی» که از روزنامهنگاران معروف دوران مشروطه و از مقالهنویسان و مترجمان روزنامه «حبل المتین» بوده است سخن میگوید و درست در همین بخش از کتاب، از موضع یک تاریخنگار استعماری قضایای مشروطه را نقل میکند.او با چسباندن انواع و اقسام دروغها و تهمتها به شیخ فضلالله نوری او را فردی وابسته به دربار و جیرهخوار شاه قاجار و مخالف آزادی مینامد. این که چرا شیخ فضلالله در طول دوران مشروطه و سالهای بعد چنین مورد اتهام واقع شد عجیب نیست؛ مشروطهطلبان وابسته به سفارت انگلستان آن روز و تاریخنگاران ضد مذهب چند سال بعد از آن، هرگز حاضر نبودند حرفها و اعلامیههای شیخ را بشنوند و بخوانند. حالا هم وارثان آنها نمیخواهند بشنوند و بخوانند. شاید به این دلیل که موضع ضد مذهبیشان برای مردم مشخص میشود و این یعنی یک رسوایی بزرگ تاریخی.دکتر انور خامهای با چسباندن انواع و اقسام دروغها و تهمتها به شیخ فضلالله نوری او را فردی وابسته به دربار و جیرهخوار شاه قاجار و مخالف آزادی مینامد. اما این که چرا دکتر انور خامهای راه آنها را رفته است؟ شاید بتوان گفت: از آنجا که او به خواندن و نوشتن تاریخنگاریهای فراماسونری عادت کرده است، طبعاً نمیتواند برخلاف عادت بنویسد و حق بنویسد. و چنین است که مرجعی به نام "شیخ فضلالله نوری" بر سر دار میرود و انگ مخالفت با آزادی بر پیشانیاش میچسبد. داستان وقتی غمانگیز خواهد شد که بدانیم مرحوم شیخ در بارهی مشروطه میگوید:«ای مسلمانان کدام عالم است که میگوید مجلسی که تخفیف ظلم نماید و اجرای احکام اسلام کند، بد است و نباید باشد؟ تمام کلمات راجع است به چند نفر لامذهب بیدین آزادطلب که احکام شریعت قیدی است برای آنها. میخواهند نگذارند که رسماً این مجلس مقید شود به احکام اسلام و اجرای آن، هر روز به بهانهای القای شبهات میکنند…» این بخش از کتاب را اگر نادیده بگیریم، بخشهای بعدی کتاب پر است از اطلاعات بسیار نابی درباره وضعیت روزنامهنگاری بعد از شهریور 20 و در ادامه کودتای 28 مرداد و وضعیت و عملکرد بسیاری از تودهایهای معروف در آن زمان. گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]