واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تعریف جورج کلونی از سینمای ایران!
کلونی گفت، این بزرگترین هنر ایرانیها است که با رعایت قوانین شرعی و عرفی خود فیلم میسازند و ما که در فرهنگی دیگر زندگی میکنیم از فیلم خوشمان میآید.شبکه ایران: بخش دوم گفتگوی شبکه ایران با اعتباریان اختصاص دارد به دغدغههای سینمایی او و برنامههایی که برای کار در پروژههای آیندهاش دارد. همکاری با جود لاومن و کیمیایی به فیلمی رسیدیم با نام «مانکن». یک مسئول انتخاب بازیگر استخدام کرده بودم که وی حدودا صد نفر را با عکس به ما معرفی کرد. کیمیایی «جود لاو» را انتخاب کرد؛ «جود لاو» هنوز معروف نبود یک فیلم با «مت دیمون» بازی کرده بود که داستانش در ایتالیا میگذرد. فقط همان فیلم را بازی کرده بود، وی با کیمیایی صحبت کرده و از طرح قصه خوشش آمد، کیمیایی هم خیلی از او خوشش آمده بود. روند تولید این فیلم در پیش تولید متوقف شد من اصلا قصد نداشتم در ایران کار کنم تا اینکه آقای قادری پسر عموی بنده گفت میخواهد «چشمان سیاه» را بسازد من نیز با ایشان همکاری کردم. ضمن اینکه من احساس میکنم در سینمای ایران قابلیتهای فراوانی وجود دارد که از آن استفاده نشده و هنوز هم بر روی این عقیده استوار هستم. به عنوان مثال در فستیوال برلین جایزه گرفتن بسیار دشوار است، پارتی و لابی نیز وجود ندارد، در این فستیوالها آثار سینماگران ایرانی در کنار آثار کمپانیهای غول پیکر حضور پیدا میکنند و به موفقیت هم میرسند. اگر فیلمهای ایرانی را یک مجموعه مشخص و مدون پخش کند و در سینماهای جهان اکران بگیرد، به یقین بازار جهانی فیلمهای ایرانی بهبود خواهد یافت و با استقبال مخاطب جهانی روبرو خواهد شد.سینمای ما سینمای فقیری است. اکثر تهیهکنندگان هیچ برنامه و هدف بلندمدتی ندارند.باید برای جذب سرمایه خارجی به دنبال بازارهای جهانی بود و اگر یک نفر نیز حرکت رو به جلویی انجام دهد باقی درصدد تخریبش برنیایند.تهیهکنندگان بیبرنامهسینمای ما سینمای فقیری است. اکثر تهیهکنندگان هیچ برنامه و هدف بلندمدتی ندارند.باید برای جذب سرمایه خارجی به دنبال بازارهای جهانی بود و اگر یک نفر نیز حرکت رو به جلویی انجام دهد باقی درصدد تخریبش برنیایند.من در کار بیضایی دخالت نکردم!بسیاری گفتهاند حین همکاری ناتمام با بیضایی در «لبه پرتگاه» در کار او دخالت میکردم. ولی من به شما اسنادی نشان میدهم که این گفتهها و شایعات را رد میکند؛ اواسط تولید فیلمی که با هم کار میکردیم خود ایشان متوجه شد «لبه پرتگاه» قابل ساختن نیست، 290 دقیقه مدت زمان فیلم بود و میگفت حاضر نیست 5 دقیقه از تایم فیلم را کم کند؛ 4 ساعت فیلم می خواهی بسازی که 2 ساعت آن در غروب و تاریکی می گذرد، این پروژه اصلا عملی نبود چنین فیلمی اصلا قابل ساخت نبود! کمی بعد از بیضایی، تقوایی را هم دعوت به کار کردم، من پیش خودم میگفتم این افراد را باید حمایت کرد و این افراد وارد پروسه تولید و فیلمسازی شوند و برای آیندگان بمانند؛ من چنین ایدهای داشتم اما هیچ یک عملی نشد!
ترکیبی از اندیشه و تجارتمن درباره سینما طور دیگری فکر میکنم چرا نمیتوان ترکیبی از سینمای بدنه را در کنار سینمای اندیشه داشت. مثلا «درباره الی» فیلمی بود که ترکیبی از سینمای بدنه و اندیشه است. هم در گیشه خوب فروخت، هم سینمای صاحب اندیشه است. من دوست دارم در این مسیر گام بردارم!خانه سینما؛ مخالف سهگانه «ستارهها»هنگام ساخت «ستارهها» جیرانی آمد و گفت این فیلم نمیفروشد فقط پولش را در میآورد گفتم نفروشد من از این طرح خوشم میآید! فکر میکنید مخالفین مجموعه «ستارهها» چه کسانی بودند؟ چه کسی توقیفش کرد؟ تهیهکنندگان سینما و ریاست خانه سینما یعنی سیدضیاء هاشمی! هاشمی اصلا یک بار هم فیلم را ندیده بود، منتها طرف تهیهکنندگان بود و موافق این فیلم نبود و میگفت این فیلم اثری ضدسینما است!وقتی جورج کلونی از سینمای ایران تعریف میکندسه سال پیش در فستیوال فیلم دوبی با جورج کلونی صحبت کردم و گفتم که یک تهیهکننده ایرانی هستم خواستم نظرش را به صورت صریح درباره سینمای ایران بدانم. وقتی متوجه شد که من یک تهیهکننده ایرانی هستم برخورد خوبی با من داشت. وی گفت به سینمای ایران بسیار احترام میگذارد و ادامه داد این بزرگترین هنر ایرانیها است که با رعایت قوانین شرعی و عرفی خود فیلم میسازند و ما که در فرهنگی دیگر زندگی میکنیم از فیلم خوشمان میآید، برایمان باورپذیر است و لذت هم میبریم. فیلمنامه از همه چیز مهمتر استمن باید سناریو را دوست داشته باشم. من هیچ محدودیتی برای کارکردن ندارم، خودم را محدود نمیکنم که حتما با چند نفر مشخص در سینما کار کنم، سوپراستارِ اول من فیلمنامه است، برای همین اول فیلمنامه خوب را انتخاب میکنم حتی کارگردانهایی که فیلمنامه مینویسند، ابتدا فیلمنامه را از آنها طلب میکنم بعد وارد مذاکره میشویم!تلاش برای جاانداختن روال حرفهای فیلمسازیاین روال که شخصی هم کارگردان است، هم تهیهکننده به نظر من حرفهای نیست، شما یا باید تهیهکننده باشید یا کارگردان! انجام هر دو کار در کنار هم حرفهای نیست. این روش غلطی است و به اصل سینما لطمه میزند.همکاری با یک فیلم اولیاین روزها در حال همکاری با نیلوفر خوشخلق هستم. تا آنجا که توانستم امکاناتی دراختیار ایشان قرار دادم تا یک فیلم کوتاه بیست دقیقهای بسازند. ضمن اینکه امین حیایی بازیگر مورد علاقه من است، امین حیایی و خانم خوشخلق از زوج های سینمایی به شمار میروند که بسیار متفاوت هستند و از کاری که ایشان انجام میدهد بسیار خرسندم، خانم خوشخلق نگاه خوبی به سینما دارد. طرحی که انتخاب کردهاند کاملا متفاوت و بکر است. کار اول ایشان است و ذوقزدگی و ظرافت بسیاری در کار ایشان دیده میشود. گمشدگان کویر لوتطرحی کاملا بکر و خلاقانه دارم که به اشتباه برخی آن را معادل ایرانی «لاست» دانستهاند اما ماجرا چیز دیگری است؛ هواپیمایی از جانب مشهد عازم کیش میشود و طی طوفان شن در کویر لوت سقوط میکند تا این بخش داستان همه چیز به صورت طبیعی پیش میرود، این افراد گم میشوند و سه ساعت بعد نجات پیدا میکنند! از این تعداد مسافران حدودا سی نفر نجات پیدا میکنند و به مشهد مقدس باز میگردند و زمانی که به مشهد میرسند می فهمند یک سال گذشته است! تنها شباهت این سریال با مجموعه «لاست» در سقوط هواپیما در نقطهای نامعلوم است وگرنه قصه ما کاملا ایرانی و منطبق با فرهنگ خودمان است. تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]