واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پادشاه کوهستان
نگاهی به فیلم "پادشاه کوهستان" ساخته گونزالو لوپز King of the Mountain"El rey de la montana"پادشاه کوهستانمحصول سال 2007اسپانیاهنرپیشگان: لئوناردو اسباراگلیا ، ماریا والوردهکارگردان: گونزالو لوپز" کیم " ( لئوناردو اسباراگلیا ) پس از آنکه به پمپ بنزینی در مسیر حرکت خود به سمت خانه اش می رسد ، برای بنزین زدن توقف کرده و پس از آنکه مسئول پمپ شروع به بنزین زدن می کند ، به داخل فروشگاه کنار پمپ بنزین می رود . مدتی بعد در حالیکه کیم با تلفن مشغول تماس با نامزد خود است ، دختری ( ماریا والورده ) وارد فروشگاه شده و شروع به دزدیدن برخی از اجناس فروشگاه می کند . لحظاتی بعد زمانی که کیم می خواهد پول بنزین را پرداخت کند متوجه می شود کیفش را دختر دزدیده و بعد از حساب کردن پول بنزین کیم ، فرار کرده است . کیم که بعد از سوار شدن به اتومبیل خود متوجه می شود دختر فندک با ارزشش را نیز دزدیده ، تصمیم می گیرد به دنبال دختر برود و کیف و فندک خود را از وی پس بگیرد . اما در حین تعقیب دختر ، گلوله ای به سمت اتومبیلش شلیک می شود و ...
فیلم را می توان به دو قسمت تقسیم کرد ؛ قسمت اول عملاً از لحظه شلیک گلوله به سمت اتومبیل کیم شروع می شود و تا زمانیکه هویت شلیک کننده گلوله مشخص می شود ادامه دارد . این قسمت از فیلم بسیار پر التهاب و سراسر دلهره و تعلیق می باشد . بالاخص از زمانیکه پلیس دستگیرکننده کیم و بی ( دختر سارق ) توسط شکارچی مورد اثابت گلوله قرار می گیرد ، دلهره و تعلیق به اوج خود می رسد . " لوپز " به خوبی در این قسمت با استفاده از کات های نسبتاً زیاد و دوربین سردست ، استفاده ممتد از کلوزاپ و صدا برداری و میکس بسیار خوب توانسته است هیجان را به اوج خود برساند . بخصوص در سکانس کنار رودخانه با استفاده بجا از صداهای طبیعی ( همچون صدای رودخانه و یا صدای خرد شدن شاخ و برگها زیر پای کاراکترها ) و حذف کامل موسیقی ، التهاب و هیجان به بالاترین حد خود در فیلم می رسد ." کیم " ( لئوناردو اسباراگلیا ) پس از آنکه به پمپ بنزینی در مسیر حرکت خود به سمت خانه اش می رسد ، برای بنزین زدن توقف کرده و پس از آنکه مسئول پمپ شروع به بنزین زدن می کند ، به داخل فروشگاه کنار پمپ بنزین می رود . مدتی بعد در حالیکه کیم با تلفن مشغول تماس با نامزد خود است ، دختری ( ماریا والورده ) وارد فروشگاه شده و شروع به دزدیدن برخی از اجناس فروشگاه می کند یکی دیگر از شگردهایی که لوپز برای بالابردن التهاب و هیجان در فیلم بکار برده است استفاده از صدای شلیک گلوله می باشد . وی با استفاده از اکولایزر و بالابردن صدای گلوله در لحظات تعقیب و گریز فیلم نسبت به صداهای دیگر ، این حس را به بیننده می دهد که گویی گلوله ها از کنار گوش کارکترهای فیلم می گذرد ؛ که استفاده از این شگرد در سکانس کنار رودخانه به اوج خود می رسد .
اما در قسمت دوم فیلم که بعد از مشخص شدن چهره شکارچی آغاز می شود، به ناگاه القای هیجان و دلهره در فیلم متوقف می شود و رفته رفته از آن التهابی که در قسمت اول به بیننده القا شد ، کاسته می شود ؛ و بعلت آنکه تنها هدف فیلم القای دلهره و هیجان می باشد و از لحاظ محتوا حاوی پیام و یا نکته خاصی نمی باشد ، این مطلب ( توقف ناگهانی هیجان ) را می توان بزرگترین نقص فیلم دانست . بخصوص با اشتباهات پی در پی کیم که البته بیشتر به حماقت شبیه است تا اشتباه ، بیننده تمام امید خود را برای گرفتن یک انتقام بسیار خوب و جانانه از دست می دهد ؛ و متاسفانه کارگردان تا آخرین لحظه فیلم هیچگاه انگیزه خود را از این کار بیان نمی کند. البته اشکالات فیلم تنها به افت هیجان در قسمت دوم ختم نشده و فیلمبرداری بسیار بد قسمت دوم و شخصیت پردازی بسیار ضعیف اکثر کاراکترهای فیلم را نیز می توان از نواقص فیلم بر شمرد .کارگردان می توانست با نشان ندادن چهره شکارچی تا پایان فیلم ، به جذاب تر شدن فیلم کمک بسیار زیادی بکند ؛ همانند فیلم " دوئل " ساخته استیون اسپیلبرگ ( که انصافاً باید آن جزو بهترین فیلمهای تاریخ سینما دانست ) . اسپیلبرگ با نشان ندادن چهره کاراکتر منفی فیلم به بیننده این اختیار را داده است که خود بیننده چهره و شخصیت او را در ذهنش بسازد .با در نظر گرفتن قسمت اول فیلم می توان گفت بزرگترین اشتباهی که " لوپز " مرتکب شده است همانا نشان دادن چهره شکارچی در فیلم می باشد چرا که تجربه نشان داده ، بیننده علاقه مند است شخصیت کاراکتری را که چهره آن در فیلم نشان داده می شود ، برای او تعریف شود . مهدی علیپور - سینمای ایران تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]