واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ضرورت تشکیل جلسات خانوادگى جلسات خانوادگى تشكيل دهيداين نياز كه پدران و مادران بايد افرادى مسئول باشند و به هدايت و مراقبت از فرزندان بپردازند به اين نكته اشاره ندارد كه والدين بايد افرادى مستبد باشند و كلام آنها به عنوان حقيقت محض در نظر گرفته شود و اجرا گردد. پدر و مادر مستبد در واقع افرادى زورگو هستند كه با رفتارهاى نابجا ممكن است در فرزندان خود ايجاد ترس و رعب نمايند و با اين عمل احترام و مهربانى دو جانبه را از دست بدهند. يكى از موارد مهمى كه ما والدين بايد مد نظر داشته باشيم اين است كه فرزندانى مسئول و مستقل تربيت كنيم كه براى حفظ بقاى خود نيازى به ما نداشته باشند. به منظور اين كار، بايد به آنان استقلال فكرى، تصميم گيرى، مسئوليتپذيرى در قبال خود و ارتباط و همكارى با ديگران را بياموزيم. ديكتاتور نباشيد، خانواده را براى تصميم گيرىهاى درست تشويق كنيددر جهت ايجاد ارتباطات صميمانه ميان افراد خانواده، يكى از بهترين فرصتها اين است كه هر يك از اعضاى خانواده در جلسات خانوادگى كه با برنامه و قاعدهى خاصى صورت مىگيرد، شركت و همكارى داشته باشد. دراين گونه جلسات نظرات افراد به راحتى و در محيطى دوستانه مطرح مىگردد و عقايد هر يك از افراد خانواده چه بزرگسال و چه فرزند شنيده مىشود و با احترام با آن برخورد مىشود، در عين حال به هر يك از اعضاى خانواده فرصت مساوى براى بيان عقايدش داده مىشود. والدين مىتوانند در اين جلسات نظر بچهها را خواستار باشند و قوانين جديدى را در منزل پياده كرده و يا به اصلاح امور قبلى بپردازند و همچنين مسئوليتها را بر عهدهى افراد خانواده بگذارند. در طول جلسات خانوادگى فرزندان فرصت بيشترى براى تصميم گيرى در مورد امور خانواده دارند كه اين امر سبب ارتقاى مسئوليتها، خويشتن دارى و استقلال مىگردد. اين جلسات فرصتى را جهت بحث و گفتگو پيرامون موارد ضد و نقيض ميان اعضاى خانواده فراهم مىآورد و سبب مىشود كه افراد خانواده با داشتن روح همكارى به سوى حل اين تضادها به بهترين وجه ممكن قدم بردارند و هدف مشتركى را دنبال كنند. همچنين صرف وقت براى يكديگر، تمركز روى نيازهاى خانواده و همكارى با يكديگر سبب مىشود كه خانوادهاى متحد و به هم پيوسته به وجود آيد. چرا تشكيل جلسات خانوادگى ضرورت دارد دو روان شناس به نامهاى دان دينكمير (1) و گرى مك كى (2) در كتابشان تحت عنوان «تربيت فرزندان مسئوليتپذير»، بعضى از مقاصد عمومى و كلى را پيرامون ايجاد جلسات خانوادگى مطرح كردهاند. اين جلسات حس تعلق و پذيرش را در خانواده ايجاد مىكند و همچنين سبب افزايش ارتباطات گشاده و دوستانه در محيط خانواده مىگردد. در طى اين گفتگوها، اعضاى خانواده سعى دارند كه فرصتهايى را پيرامون توافق روى قوانين و برنامههاى زندگى ايجاد كنند كه سبب بهبود همكارى و روابط افراد خانواده گردد و تضادها را از ميان بردارد. اين جلسات فرصتى است كه افراد خانواده روى حوادث و برنامههاى قريب الوقوع زندگى به صحبت بنشينند و درگير برنامهها و فعاليتهايى گردند كه تازه و به روز مىباشد. گفتگوها و بحثهاى آزاد ميان افراد خانواده سبب مىشود كه صحبتهاى هر يك از اعضا شنيده شود و بچهها در تصميم گيرىهاى خانواده وارد شوند و نظر هر كس محترم شمرده شود. در جلسات همواره بايد روح همكارى و احترام متقابل وجود داشته باشد و چنين جلساتى نبايد به صورت رقابتى ميان اعضاى خانواده و يا ارزيابى قدرت تصميم گيرى والدين در نظر گرفته شود. جلسات فرصتى را براى انتقاد فراهم مىآورد جلسات انتقادى خانواده بايد در محيطى آرام و با خونسردى صورت بگيرد نه در اوقاتى كه اعضاى خانواده در اوج تضادها و مخالفتها با يكديگر قرار دارند.حقيقتا اين امر سبب مىشود كه افراد سريعتر و آسانتر به توافق برسند و راه حلهاى مثبتى را براى اين كشمكشها و عدم توافقها بيابند. تشكيل جلسات خانوادگى حتى سبب مىشود كه افراد خانواده، اين شكايات و انتقادات را تا زمان تشكيل جلسه ناديده بگيرند و منتظر بمانند كه در جلسهى خانوادگى آن را مطرح كنند. رهبر اين جلسه بايد افرادى را به سوى حل مشكل مورد نظر هدايت كند تا به راه حلهاى سودمند و عاقلانه دست پيدا كنند. اگر افراد خانواده در مسير همكارى همگانى قدم بردارند، در اين صورت راه حلها آسانتر پيدا مىشود و آسانتر نيز پذيرفته مىشود. شكل و طرح جلسات هر خانوادهاى مختص خودش است، راه كارها و اصول خاصى در هر خانوادهاى وجود دارد كه مىتواند سودمند واقع شود. به هر حال هر خانوادهاى بايد روش خاص خود را امتحان كند و به خاطر بسپارد كه كدام شيوه بهتر پاسخگوى مشكل خانواده مىباشد. گفتگوهاى خانوادگى بايد هفتهاى يك بار و يا اگر لازم بود بيشتر از يك بار برقرار گردد. در مواردى كه بحرانى وجود دارد يا موضوع مهمى مطرح شده است، مىتوان جلسات اضطرارى برگزار كرد. اين جلسات، لحظات خوبى براى به هم پيوستگى اعضاى خانواده است كه اگر مشكلى وجود دارد دور هم جمع شوند تا به راه حل توافقى مناسبى دست يابند. معمولا والدين به عنوان رئيس و يا رهبر اين جلسات محسوب مىشوند اما كودكان هم حق دارند كه قبول مسئوليت كنند و جلسه را هدايت نمايند. وظيفهى رهبر جلسه اين است كه سر ساعت مقرر گفتگو را آغاز كند و مسئوليت هر يك از اشخاص را مشخص كند، تصميم بگيرد كه چه كسى شروع به صحبت كرده و يا چه كسى ادامه دهد و در نهايت به خانواده كمك كند تا رفع آن مشكل، به كار و گفتگو پيرامون آن مسئله ادامه دهد. در مورد تصميمات خانوادگى، رأى گيرى مفيد است. البته موضوعاتى وجود دارد كه در مورد آنها امكان رأى گيرى وجود ندارد همچون چند ساعت مىتوان تلويزيون تماشا كرد يا تكليف شب را بايد انجام داد يا خير. به هر جهت در بسيارى از موارد مىتوان رأى گيرى انجام داد. همچنين طول جلسات خانوادگى متفاوت است و مىتواند 15 دقيقه، 1 ساعت و حتى بيشتر باشد و اين امر، بستگى به صبر و حوصلهى افراد و سن فرزندان دارد. در جلسات خانوادگى تصميم گيرى پيرامون حقوق خانواده و هزينههاى آن نيز قابل بررسى و مطرح نمودن است. تصميمها و قوانينى كه در جلسه مطرح مىگردد، حتما بايد به وسيلهى والدين به اجرا در آيد. هنگامى كه دستور العمل به تصويب مىرسد بايد مورد احترام واقع شود و به انجام رسد مگر اين كه در جلسهى ديگر اين قوانين تغيير يابد و يا اصلاح شود. كارهاى خانه، ساعت منع رفت و آمد، مسئوليتها بيشتر خانوادهها به اهميت اين مسئله پى نبردهاند كه مسئوليت دادن به فرزند و سپردن كارهاى منزل به او مفيد است، به بيان دقيقتر كارهاى خانه بايد به عنوان بخشى از مسئوليتهاى فرزندان در خانواده در نظر گرفته شود و انجام گردد. مثلا بسيارى از خانوادهها، وقتى فرزندانشان كارى را به انجام مىرسانند با توجه به ميزان آن كار، به او پولى مىدهند. اين امر درست مثل اين است كه فرزند به خاطر كار كردن پول گرفته و اگر آن كار را درست انجام ندهد او را از حقوقش محروم مىكنند. اين عمل هرگز صحيح نيست بلكه راه درست اين است كه اگر پولى به فرزندمان مىدهيم اين عمل را مرتبط به انجام آن كار يا مسئوليت ندانيم بلكه به عنوان راهى در نظر بگيريم كه به فرزندمان فرصت داده شود تا پول خود را خرج كند و يا اين كه بياموزد چطور به درستى از پول خود استفاده كند. اگر لازم است كه براى انجام كارهاى خانه و مسئوليتهاى آن، فرزندتان را تشويق كنيد تا انگيزهى لازم در او ايجاد شود، بهتر اين است كه يكسرى امتيازات و آزادىهايى را براى او محدود كنيد. مثلا اگر صبح شنبه، فرزندتان مايل نيست كه اتاقش را تميز كند به او بگوييد كه نمىتواند تلويزيون تماشا كند و يا از تلفن استفاده كند تا اين كه اتاقش تميز شود. در اين صورت فرزند شما براى بازگشت آن امتيازات كار خود را كامل مىكند. ساعت به تختخواب رفتن و عدم ورود و خروج از منزل هم، بايد در جلسات مورد بحث و گفتگو قرار گيرد و براى فرزند روشن گردد كه اين ساعت ورود و خروج از منزل، به سن او بستگى دارد و هر چه بزرگتر شود آزادى و امتيازاتش نيز افزايش مىيابد. مسئوليتهاى هر شخص بايد در خانواده مشخص گردد و با توجه به سن و سال افراد مورد بحث و گفتگو قرار گيرد. اگر به بچهها حق انتخاب داده شود تا خود كارهايشان و مسئوليتهايشان را انتخاب كنند، در اين صورت جنجال و هياهوى كمترى به راه مىافتد. راحتترين راه اين است كه حس و روح همكارى را در خانواده به وجود آورده و بخواهيم كه اعضاى خانواده براى انجام امور خانه داوطلب شوند. اگر اين امر عملى نبود و داوطلبى وجود نداشت، اعضاى خانواده مىتوانند تصميم بگيرند كه چه كسى، چه كارى را انجام دهد و اگر واقعا كارى ناخوشايند است در اين صورت اعضاى گروه بايد به صورت نوبتى اين كار را انجام دهند. پی نوشت ها :(1). Don Dinkmeyer(2). Gary Mckay/خ
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 368]