واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نام های فارسی که با حرف د شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پيدا کنيد نام معنی لاتین داتيس نام سرداري از سرداران داريوش كبير datis دادآفريد آفريده شده از داد، گوشه اي در دستگاه ماهور dadafarid دادآفرين آفريننده داد، خالق عدل، از نامهاي خدا dadafarin دادار عادل، بخشايشگر، از نامهاي خداوند dadar دادالله عطيه و بخشش خداوند dadollah دادايزد عدل خداوند، خداداد dad-izad دادبخش دادگستر، عادل، بخشنده داد dad-baxs دادبرزين زاده آتش الهي، از بزرگان معاصر بهرام گور dad-borzin دادبك رئيس قضات، متصدي عدليه dad-bak دادبه دارنده بهترين داد dad-beh دادفر دارنده فر و شكوه عدل و داد dad-far دادگر دادگستر، عادل، حاكم dad-gar دادمهر بخشنده محبت، مهرداد، نام ديگر قارن از ملوك طبرستان dad-mehr دادور دادگستر، قاضي dad-var دادوند معتدل، منسوب به داد dad-vand دادويه منسوب به عدل و داد، از نياكان طاهر ذواليمين dadoye داديار ياري كننده عدل، معاون دادستان dadyar دارا دارنده، ثروتمند، داريوش، از نامهاي خداوند dara داراب دارا، درايوش، از شهرهاي استان فارس، نام فرزند بهمن darab داراپناه در پناه دارا، از نديمان بهرام چوبين darapanah داتيس نام سرداري از سرداران داريوش كبير datis دادآفريد آفريده شده از داد، گوشه اي در دستگاه ماهور dadafarid دادآفرين آفريننده داد، خالق عدل، از نامهاي خدا dadafarin دادار عادل، بخشايشگر، از نامهاي خداوند dadar دادالله عطيه و بخشش خداوند dadollah دادايزد عدل خداوند، خداداد dad-izad دادبخش دادگستر، عادل، بخشنده داد dad-baxs دادبرزين زاده آتش الهي، از بزرگان معاصر بهرام گور dad-borzin دادبك رئيس قضات، متصدي عدليه dad-bak دادبه دارنده بهترين داد dad-beh دادفر دارنده فر و شكوه عدل و داد dad-far دادگر دادگستر، عادل، حاكم dad-gar دادمهر بخشنده محبت، مهرداد، نام ديگر قارن از ملوك طبرستان dad-mehr دادور دادگستر، قاضي dad-var دادوند معتدل، منسوب به داد dad-vand دادويه منسوب به عدل و داد، از نياكان طاهر ذواليمين dadoye داديار ياري كننده عدل، معاون دادستان dadyar دارا دارنده، ثروتمند، داريوش، از نامهاي خداوند dara داراب دارا، درايوش، از شهرهاي استان فارس، نام فرزند بهمن darab داراپناه در پناه دارا، از نديمان بهرام چوبين darapanah دارات شان، شكوه و عظمت darat داراشكوه دارنده شكوه و عظمت، از شاهزادگان هندي darasokuh داريا دارنده گردونه جنگي، دارا dariya داريوش صاحب نيكويي، دارنده نيكي dariyus داشاد دعا، عطا، بخشش، پاداش dasad داشلي سنگدار dasli داعي دعوت كننده، دعا كننده، سبب dai دافنه درخت غار، نام پري كه مبدل به درخت غار شد dafne دانا داننده، آگاه، عالم، دانشمند dana دانش علم، آگاهي، معرفت danes دانشگر دانا، عالم، دانشمند dansgar دانشور دانشمند، دارنده دانش dansvar دانيا مخفف دانيال daniya دانيال قضاوت خدا، خداقاضي من است، نام يكي از پيامبران بني اسرائيل daniyal داهي زيرك، باهوش، تيزفهم dahi داهيه مونث داهي، كار بزرگ، باهوش dahiye داود محبوب، از پيامبران بني اسرائيل davud داور قاضي، حاكم davar داوران منسوب به داور davaran داويد داود، ديويد david دايان دايه dayan دبرا زنبور عسل، ساعي، كوشا، دبورا debora دبير نويسنده، منشي، كاتب dabir دختنوش مخفف دخترنوش، دختر زيبا، نام دختر انوشيروان doxtnus درخشا درخشان، نوراني doraxsan درخشش تابان، نوراني. فروزان daraxses درخشنده نوراني، تابان daraxsende دردانه يكتا، بي همتا، مرواريد گرانبها dordane درسا مانند در و گوهر. كنايه از شخص زيبا dorsa درفام مانند در و مرواريد dorfam درفشان درخشان، تابان dorafsan درنا پرنده اي تيزبال داراي جثه كوچكتر از كبوتر dorna درناز داراي ناز و عشوه خوب dornaz دريادخت دختر دريايي daryadoxt دژم افسرده و غمگين dozam دسپينا نام همسر مسيحي اوزون حسن despina دستان داستان، حكايت، سرود، مكر، حيله، لقب زال پدر رستم dastan دستانه زينت دست، النگو، دستبند dastane دغدا شيردهنده، دختر، دوشيزه، نام مادر حضرت زردشت doqda دل آرا آرايش دل، معشوقه زيبا، محبوبه، نام همسر دارا مادر هوشنگ delara دل انگيز جالب، گيرا، گوارا، مطلوب delangiz دلارام آرامش بخش دل، كنايه از محبوب زيبا delaram دلاور شجاع، پردل، جنگجو delavar دلاويز دلپسند، دلخواه، مرغوب delaviz دلبر برنده دل، جلب كننده، كنايه از معشوق زيبا delbar دلپذير مورد پسند دل، دلخواه delpazir دلجو مهربان، تسلي دهنده delju دلدار دلبر، صاحبدل، شجاع، دلير deldar دلشاد خوشحال و مسرور delsad دلفريب زيبا، فريبنده دل delfarib دلكش دلبر، جالب delkas دلنواز دل آرام، دلپذير delnavaz دليله راه روشن، نام زن زيبايي كه سامسون را فريب دادو او را اسير دشمنانش كرد dalile دنا نام قله اي در فارس، نشاط، فرياد شادي dana دنيا جهان، عالم هستي، گيتي donya دنيازاد زاده دنيا، نام يكي از قهرمانان زن كتاي هزار و يكشب donyazad دنيز دريا، بحر، از اعلام مردان deniz دنيس پرستنده، از اعلام مردان denis دهاء زيركي، هوشياري daha دهخدا صاحب و مالك ده dehxoda دهش بخشش، كرم، عطا dahas دهگان صاحب زراعت، زارع dehgan دوريس دريا، از اعلام زنان doris دوستعلي دوستدار علي dustali دولت اقبال، نيكبختي dolat دولتشاه داراي اقبال شاهانه dolatsah ديانا الهه، بدون عيب، ربه النوع رومي كه با آرتميس يوناني برابر است dayana ديانوش دانوش، نام شخصي كه عذرا را فروخت dayanus ديبا پارچه حرير الوان، نام روز چهاردهم هرماه شمسي diba دينا داور، داوري، فتوي نوشتن dina دينشاه سرور و پادشاه دين dina دينه نو، تازه، ديروزي،به عبري انتقام يافته dina دينور ديندار ، متدين dinvar دينيار ياور و پشتيبان دين dinyar ديهيم در اصل يواني است، تاج، افسر deyhim
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9229]