واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اخراجی ها 3 نويسنده: امید مهدی نژاد عوامل پیشنهادی:كارگردان: كار گروهی، به اضافه بداههپردازی اضافهمدیر فیلمبرداری: استاد نورچشمیان با تشكر از همكاری صمیمانه كوجی زادوریتهیهكننده: برادر كیسهسازموزیك: سرجیو شبخیزبازیگران: همه قبلیها به اضافه محمدرضا گلزار، نادیا دلدار، حسین پرستار و... مهناز افشار طرح داستان:اراذل محل كه در قسمت قبل در چنگال دشمن سابقاً بعثی خونخوار گرفتار شده بودند، اینك آزاد شده و به دامن مام میهن بازگشتهاند. اراذل تصمیم میگیرند جمیعاً و به همراه خانوادههای مربوطه به جهت یك سفر تفریحی ـ زیارتی ـ سیاحتی ـ تجارتی ـ سینمایی راهی عتبات عالیات در كشور عراق شوند. به همین جهت بایرام لودر از طرف همه اراذل به حاجی گرینوف كه پس از بازنشستگی به كار كاروانداری مشغول شده، مراجعه میكند. حاجی گرینوف به بایرام خندیده و به او میگوید: شما قبلاً دوبار جاهای مختلف را به گند كشیدید و دوباره نباید اینكار را بكنید. بایرام با لهجه شیرین آذری به او توضیح میدهد كه به تعداد آدمها برای رسیدن به خدا راه هست و هركس بگوید نیست غلط كرده و پخ یئیپ. در همین لحظه حاجآقا صدیق شریف وارد میشود و به حاجی گرینوف میگوید: اینها هنوز بنده خدا هستند و اگر تا امروز آدم نشدهاند برای این است كه اخراجیهای چهار و پنج در راه است و تازه اول عشق میباشد و تازه اول دشت میباشد و نمیشود سرچراغی دكان را تعطیل كرد. در نتیجه حاجی به تعداد لازم به آنها بلیط و ویزا میفروشد. چند روز بعد همه اراذل به همراه خانواده در محل قرار جمع میشوند. اراذل محل شامل بایرام و كریم بیژن مرتضوی و امیر دودو و جواد رضویان و خانوادههای مربوطه در كنار حاجی گرینوف و منزل و حاجآقا صدیقشریف به همراه حاج فرمانده و جواد همیشههاشمی سوار اتوبوس ولووِ حاج رسول میشوند و با یادكردی از مجید سوزوكی، به طرف عراق حركت میكنند. بایرام قبل از شروع حركت یك جوك بیتربیتی تعریف میكند كه ما الان نمیتوانیم بگوییم، ولی در فیلم خواهید دید. حاج رسول نیز یك فیلم هندی با شركت آمیتاب باچان و دوستان در داخل دستگاه گذاشته و اراذل به نوبت حركات موزون آذری و بندری و بریكدانس انجام میدهند و روح خود و تماشاگران را جلای خاص میبخشند.جمع اراذل، در راه ناگهان با یك محمدرضا گلزار روبرو میشود كه تریپ مبتذل غربی زده و كنار جاده ایستاده و از وجناتش پیداست كه نیاز به هدایت دارد. در نتیجه به اشاره كارگردان، برای اخراجیهای بعدی او را سوار اتوبوس كرده، به راه خود ادامه میدهند. در یكی از شهرهای مرزی امیر دودو برای خرید مواد از اتوبوس پیاده و بلافاصله توسط نیروهای خدوم انتظامی دستگیر میشود. در اینجا شخص كارگردان به همراه حاج فخرالدین صدیقشریف، بهناچار از اتوبوس پیاده شده و به مسئولان نیروی انتظامی توضیح میدهد كه خودی هستند و هماهنگ شده و چون در راستای موارد مربوطه است، ایرادی ندارد و برادران خدوم نیز دودو را آزاد كرده و اراذل به راه خود ادامه میدهند. در همین حین دكی جون كه از كاروان جا مانده بود به كاروان میرسد و در اولین خبر، پرتاب ماهواره امید و دیگر پیشرفتهای علمی اخیر را به تمامی اراذل تبریك میگوید. اراذل نیز به پاس این پیشرفت علمی با خواندن ترانه «دوباره میسازمت وطن» علاوه بر تقدیر و تشكر از سعه صدر مسئولان ممیزی ارشاد، ابراز عشق به آب و خاك خود را به شدت به نمایش میگذارند.پس از ورود اتوبوس به عراق، گشت نیروهای آمریكایی جلوی اتوبوس را میگیرد و اظهار میدارند باید همه افراد را بگردند تا اجازه عبور بدهند. بایرام لودر و آقاجون عارفنشان از ماشین پیاده شده و اظهار میدارند اینكار غیرناموسی است و محال است بگذارند نیروهای نامحرم آمریكایی، خواهر و مادر اراذل را بگردند. آمریكاییهای بیناموس حرف آنها را قبول نمیكنند و در نتیجه بایرام سر آنها را با شیرینكاری و لهجه آذری گرم میكند و اتوبوس یواشكی و بدون آنكه نیروهای آمریكایی متوجه شوند فرار میكند. بایرام نیز پس از دقایقی خود را به اتوبوس میرساند. اتوبوس اراذل در ادامه به یكی از شهرهای عراق میرسند. بیژن قالپاق از اتوبوس پیاده و وارد شهر میشود و میبیند كه آنجا حلبچه است و مردم همگی بازماندگان جنایات ددمنشانه صدام هستند. در نتیجه مقداری آب معدنی و بیسكویت بلند میكند و به اتوبوس برمیگردد.اراذل در ادامه راه به یك منطقه مشكوك میرسند. پس از ورود به آن منطقه متوجه میشوند، آنجا یك منطقه بعثینشین است و در آنجا مسئولان سابق اردوگاه اسرا، از جمله غول برره و بیوك میرزایی بر اثر جنایاتشان زندگی فلاكتباری را میگذرانند. در این لحظه آقاجون عارفنشان دوتارش را از داخل جورابش درمیآورد و با اجرای نغمهای معنوی، شعری را در باب عاقبت خوبها و بدها اجرا میكند و پس از آن نیز تكتك اراذل با ارائه جوكهای كدار، فضایی سراسر خنده و معنویت را رقم میزنند. پس از آن بایرام نیز با خواندن شعر «دیوونه شو دیوونه» زودگذر بودن حیات دنیوی را به همگان یادآور میشود.در این لحظه پنج نفر از اراذل از جمله بایرام و بیژن مرتضوی و حاج رسول و جواد رضویان به همراه محمدرضا گلزار كه كمال همنشین در او اثر كرده و از تیپ سوسول غربی به تیپ جاهل مشدی متحول شده، از پنج نفر از خواهران حاضر در صحنه خواستگاری میكنند و پس از دریافت جواب بعله، فیالمجلس و عندالمطالبه، مجلس بعلهبرون و عقدكنون را انجام داده، به هم محرم میگردند و باقی قضایا.در پایان و پس از نود دقیقه شادی و خنده و معنویت، اتوبوس به یكی از شهرهای زیارتی میرسد و از آنجا كه با هرچیز بشود شوخی كرد، با مقدسات نمیشود شوخی كرد، كارگردان و بقیه عوامل حاضر در صحنه، فیلم را در همینجا به پایان میرسانند و همه شما بار دیگر به خداوند بزرگ سپرده میشوید.منبع: http://www.louh.com/خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 706]