واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزارش عاشقانه آقاي يخ! نگاهی به گزارش بازی ایتالیا - پاراگوئه
عصر ايران ورزشي، اهورا جهانيان - مزدك ميرزايي ايتاليايي شش آتشه است. اين نكته بر هيچ كس مخفي نيست. اگر هم تا ديشب سر و كله اش در گزارش بازيهاي جام جهاني پيدا نشده بود، احتمالاً دليلي جز اين نداشته كه " آقاي يخ " مي خواسته جام جهاني را با گزارش بازي ايتاليا براي خودش كليد بزند. ميرزايي با آن صداي سرد و لحن عاري از هيجانش، هيچ گاه گزارشگري طراز اول نبوده و نخواهد شد. خوشبختانه در حين گزارش، تماشاگر مجبور نيست چهره يخ او را تماشا كند . فقط ناچاريم كه صداي سردش را بشنويم. باري مزدك ميرزايي با اين ويژگي ها احتمالاً نزد اقليتي قليل از فوتبالدوستان، گزارشگري" محبوب " محسوب مي شود. كسي از او بدش نمي آيد. يعني نه مثل جواد خياباني منفور مردم ايران است و نه مثل يوسفي و عليفر، گزارشگري " از رده خارج " و زير حد استاندارد قلمداد مي شود. ولي با اين حال كمتر كسي پيدا مي شود كه شيفته گزارش هاي سرد و بي روح مزدك ميرزايي باشد. در اثبات اين مدعا مي توان به نظرسنجي خبرگزاري فارس در پايان جام جهاني 2006، درباره محبوب ترين گزارشگر سيما، اشاره كرد كه نشان مي داد بيش از 70 درصد از بينندگان تلويزيون، عادل فردوسي پور را گزارشگر محبوب خود مي دانند و قريب به 5 درصد آنها به مزدك ميرزايي علاقه دارند. باري ميرزايي با اين ويژگي ها به هيچ وجه گزارشگر محبوبي به حساب نمي آيد كه مديران سيما بخواهند به دليل محبوبيت مردمي گسترده اش، گزارش بازي هاي تيم مورد علاقه اش يعني ايتاليا را به او پيشكش كنند. ولي از آنجايي كه او از رانت قدمت در تلويزيون و آشنايي با تصميم گيرندگان گروه ورزش شبكه 3 برخوردار است، اين لطف شامل حالش مي شود كه بازي هاي ايتاليا را گزارش كند. احتمالاً چانه زني هاي پشت پرده ميرزايي نيز در اخذ امتياز گزارش بازي هاي تيم محبوبش بي تاثير نيست. اما واكنش رواني ميرزايي به كسب اين امتيازخيلي جالب است. او كه تمام عشق و علاقه اش درعالم فوتبال، فوتبال ايتاليا و تيم ملي اين كشور است، در هنگام گزارش بازي هاي اين تيم، به نحوي تصنعي و اعصاب خرد كن به ورطه انتقاد از تيم ملي ايتاليا مي افتد.اين شيوه گزارش بازي هاي ايتاليا از سوي ميرزايي، در گزارش او از بازي شب گذشته ايتاليا – پاراگوئه به بارزترين شكل ممكن متجلي شد. ميرزايي از آغاز تا پايان بازي بريز مشغول انتقاد از تيم ملي ايتاليا بود. هر چند كه ايتاليا در برابر پاراگوئه بازي درخشاني به نمايش نگذاشت، ولي حجم انتقادات ميرزايي از لاجوردي پوشان ايتاليايي بسيار بيشتر از حد لازم بود. چرا ميرزايي اين گونه از ايتاليا انتقاد مي كرد. اين كار او يك دليل دارد و يك علت. دليلش اين است كه ميرزايي مي خواهد به همه بينندگان تلويزيون حالي كند كه به رغم علاقه اش به تيم ملي ايتاليا، در حين گزارش بازي ايتاليا، طرف اين تيم را نمي گيرد. در حالت نرمال گزارشگري كه طرفدار تيم خاصي است، در حين گزارش اندكي به آن تيم متمايل مي شود و درتك صحنه هايي علاقه اش از دست عقلش در مي رود. اما ميرزايي براي اينكه به همه اثبات كند كه در وادي حمايت از ايتاليا نمي افتد، خود را به ورطه انتقاد هيستريك از اين تيم انداخت. شايد هم او از ترس اينكه نتواند در حين بازي بي طرف بماند و در نهايت از در حمايت از تيم ملي ايتاليا درآيد، تصميم گرفته بود بي وقفه و پي در پي از ايتاليا انتقاد كند. هر چه بود، گزارش او در بازي ايتاليا – پاراگوئه، گزارشي تصنعي و نفرت انگيز بود كه كاركردي جز خاكشير سازي از اعصاب بيينده بازي نداشت!اما از دليل انتقادات غيرضروري ميرزايي از – تقريباً - تك تك بازيكنان ايتاليا كه بگذريم، اين كار او علتي نيز دارد كه نبايد از آن غافل شد. مزدك ميرزايي طرفدار تيم ملي ايتاليا است و در حين گزارش بازي اين تيم، هر چه كه داشته باشد، امنيت رواني ندارد. چرا كه ايتاليايي ها پس از بازي در برابر لهستان در جام جهاني 1982، كه با نتيجه 3 بر 0 به نفع ايتاليا به پايان رسيد، تا به حال در مسابقات جام جهاني نتوانسته اند هيچ تيمي را با اختلاف سه گل شكست دهند. بهترين نتايج آنها در شش جام جهاني گذشته، عموماً برد هاي 2 بر 0 بوده است كه البته خيلي هم پرشمار نبوده اند. ميرزايي از يكسو دلش مي خواهد كه ايتاليا با به ثمر رساندن گل هاي فراوان از زمين خارج شود تا دهان منتقدان فوتبال اين كشور بسته شود و از سوي ديگر نيازمند گلزني تيم ملي ايتاليا است تا بتواند با خيالي آسوده گزارش بازي را دنبال كند. طبيعتاً در شرايطي كه بازي با نتيجه مساوي و يا با برتري 1 بر 0 ايتاليا دنبال مي شود، با هر حمله تيم حريف پشت مزدك خان مي لرزد كه اي واي الان است كه گل بخوريم! باري اين تمايل ميرزايي در كنار خست ايتاليايي ها در حمله به روي دروازه حريفان و گشودن دروازه آنها، امنيت رواني لازم را از مزدك ميرزايي درحين گزارش بازي هاي ايتاليا مي گيرد و هم از اين روست كه او را به رغم عشق و علاقه اش به تيم ملي ايتاليا، به ورطه انتقاد عصبي و بيمارگونه از صدر و ذيل اين تيم، از ليپي گرفته تا پپه و كاناوارو و دي ناتاله، مي اندازد. مشكل ميرزايي بد بازي كردن تيم محبوبش نيست چرا كه او حتي در ديدار ايتاليا – غنا در جام جهاني 2006 نيز، در حالي كه ايتاليا بسيار خوب بازي مي كرد، از ايتاليايي ها انتقاد مي كرد. چرا؟ به همان دلايل مذكور در بالا.باري اين گونه است كه گزارش هاي مزدك ميرزايي بر روي بازي هاي ايتاليا نه تنها جذابيتي ندارند بلكه در عموم موارد اعصاب خرد كن و گاه حتي نفرت انگيزند. كافي است كه گزارش عادل فردوسي پور از بازي ايتاليا – آلمان در جام جهاني 2006 را با تمام گزارش هاي ميرزايي از بازي هاي ايتاليا مقايسه كنيم. اگر ميرزايي گزارشگر بازي ايتاليا در نيمه نهايي جام جهاني 2006 مي شد، در نيمه دوم بازي، كه ايتاليا برتري نيمه اولش را از دست داد و اندكي عقب كشيد، به جاي گزارش عادي و نرمال بازي، دائماً از ايتاليايي ها انتقاد مي كرد و به آنها بد و بيراه مي گفت. چرا؟ چون از هجوم هاي نيمه اول خود دست كشيده و در حال دفاع كردن بودند و اين كار امنيت رواني جناب ميرزايي را از بين مي برد. جالب است كه ايتاليا در بازي شب گذشته اش با پاراگوئه، در اكثر لحظات بازي رو به جلو بازي مي كرد ولي عدم انسجام در حملات اين تيم، باعث شد كه ميرزايي حتي به اين نكته يكبار هم شاره نكند كه ايتاليا از دقيقه نخست بازي بوضوح ميل به گلزني دارد. مزدك ميرزايي گزارشگري متوسط و غيرجذاب است. او وقتي كه به گزارش بازي هاي تيم ملي ايتاليا مي رسد، از حد متوسط هميشگي اش پايين تر مي آيد و جاذبه نداشته اش نيز گاه به دافعه بدل مي شود. مزدك ميرزايي از فرط عشق به ايتاليا، به ورطه نفرت از ايتاليا سقوط مي كند. گزارش هاي اين عاشق از بازي هاي معشقوش، ايتاليا، به دلايل مذكور، آكنده از نفرت از معشوق مي شود و اين نفرت، نفرت بيننده از گزارش و گزاشگر بازي ايتاليا را برمي انگيزد. چه خوب است كه مديران گروه ورزش شبكه 3 سيما، از اين پس گزارش بازي هاي ايتاليا را به گزارشگر سردي به نام مزدك ميرزايي ندهند تا نه اعصاب بينندگان تلويزيون خرد شود، نه گزارشي آنرمال و غيرطبيعي از اين شبكه پخش شود و نه خود "آقاي يخ " جوش بياورد!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]