تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833143219




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

افشای روایت پنهان و مغرضانه دموکراسی تو روز روشن به روایت رجا


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: افشای روایت پنهان و مغرضانه "دموکراسی تو روز روشن" به روایت رجا با توجه به اینکه غرض نگارنده پرداختن به مسائل شخصی و بررسی سوابق سیاسی دست اندرکاران این فیلم از جمله تهیه کننده و فیلم نامه نویس این اثر محمد علی زم (که از مسئولین هنری دوران اصلاحات و فعالین عرصه سیاسی بوده و علی عطشانی سازنده فیلم پوست موز که هرگز به اکران عمومی نرسید) نیست به افشای روایت پنهان و مغرضانه فیلم دموكراسي تو روز روشن می پردازد. رجا نیوز نوشت:با توجه به اینکه غرض نگارنده پرداختن به مسائل شخصی و بررسی سوابق سیاسی دست اندرکاران این فیلم از جمله تهیه کننده و فیلم نامه نویس این اثر محمد علی زم (که از مسئولین هنری دوران

اصلاحات و فعالین عرصه سیاسی بوده و علی عطشانی سازنده فیلم پوست موز که هرگز به اکران عمومی نرسید) نیست به افشای روایت پنهان و مغرضانه فیلم دموكراسي تو روز روشن می پردازد. این نقد کمی طولانی است، ازآنجا که داستان فیلم روشن است اما تا حدودی بعضی از سکانس ها که توهین های خود را با لایه های پنهان فلسفی مطرح می کند، به ناچار باید توضیح کامل داده و مثال از صحنه های فیلم بيان شود. در فیلم دموكراسي تو روز روشن، شخصیت اصلی فیلم سردار امير ستوده که محور فیلم تا پایان به دور این شخصیت می چرخد، از سرداران هشت سال دفاع مقدس است که در سازمان تحقيق و تفحص در امور شهدا مشغول به‎كار است. سردار امیر ستوده در تصور خانواده و مردم یکی از شخصیت‌های بی ریا، متعهد، مومن، به‌دور از تجملات دنیا است که بعد از جنگ خالص باقی مانده و به خاطر خالص بودنش هنوز در خانه استیجاری زندگی می کند و چیز از خود ندارد. در واقع این تصور ابتدایی مخاطب از فیلم است. او دارای یک دختر به نام زهرا است، که به پدر خود ایراد مي‌گيرد، "چرا با آنکه خودت پای برگه عالم و آدم را براي در خواست وام امضا می کنی، خودمان نمی توانیم وامی را بگیریم و از استیجاری بودن منزل نجات پیدا کنیم" که با توجیهات همیشگی پدر مواجه می شود. در این سکانس مخاطب تصور می کند قرار است، با یک سردار سپاه، خاکی، مردمی، درد و رنج کشیده مواجه باشد، در حالی که در میانه فیلم این تصور تبدیل به چیز دیگری می شود. (در همین سکانس سؤالی در ذهن ایجاد مي‌شود که کارگردان و یا علی زم از کدام سردار جنگ الگو برداری كرده که داستان این فیلم به زندگی آن سردار می پردازد؟ و سوال دیگر اینکه، دختر سردار ستوده از لحاظ ظاهری و حجاب به کدام خانواده سردار سپاه شباهت دارد؟) امیر ستوده همچنین دارای پسری است که توجه زیادی به پدر خود ندارد و همیشه مورد سرزنش پدر بابت موهای بلند و ظاهری غیر موجه است. تفکرات سکولاریستی از سوی کارگردانان دولت اصلاحات همیشه مورد توجه واقع شده و هنوز هم در فیلم‌های ایرانی به روش‌های مختلفی به‌کار می رود. تفکراتی که اين کارگردانان، از آن در فیلم‌های خود استفاده كرده و از سوی جشواره های داخلی، خارجی و وزارت ارشاد مورد تحسین و تشویق قرار مي‌گرفتند. تفکراتی که در فیلم دموكراسي نيز وجود دارد. در اکثر اين فیلم‌ها، دین نمی تواند کارایي مناسبی در جامعه داشته باشد و باعث کند شدن روند اجتماعی می شود، یا اینکه در عصر حاضر که عصر پیشرفت نامیده می شود، کارایی خود را از دست داده است. در این گونه فیلم ها که تعداد آنها هم متاسفانه كم نيست، همیشه خانواده های مذهبی دچار مشکلات فراوان و شدیدی با فرزندان خود و همچنین با جامعه هستند و هرگز نتوانسته اند ارتباط درستی با آنها برقرار کنند. همیشه پدران و مادران، فرزندان خود را بابت اینکه به روز، شیک و آزاد هستند، سرزنش، تحقیر و مورد اتهام قرار می دهند؛ پدران و مادرانی که به‌دلیل اعتقادات مذهبی خود همیشه غافل ازآن تربیتی که خود میل داشته، بودند. پدران و مادرانی که اجازه نمی دهند فرزندانشان به استعداد های درونی خود بپردازند (مو سیقی، هنرپیشگی، آزاد اندیشی و...) اینگونه فیلم ها این را به مخاطب خود تزریق کرده که دین و مفاهیم مذهبی هستند که فرزندان را محکوم كرده و باعث سرخوردگی آنها می شود. در نتیجه فرزندان دچار دوری از خانواده، احساس ضعف و ناامیدی و افسردگی شده و دین را به عنوان سدی برای پیشرفت خود مي‌دانند و تمامی ارزش‌ها و اعتقادات دینی را زیر پا گذاشته، دچار اختلافات شدیدی با خانواده و نیز جامعه و حکومت اسلامی می شوند. اما "دموکراسی تو روز روشن"؛ فیلم "دموكراسي تو روز روشن" بر خلاف روایتی که تهیه کننده آن اظهار می دارد "این فیلم روایتی از سرگذشت زندگی یک سردار دفاع مقدس است که در زندگی اشتباهاتی مرتکب شده و در عالم برزخ سعی در جبران خطاهایش دارد. فیلم موضوع و سوژه خاصی دارد که همه این اتفاقات در بستر طنز رخ می دهد و با مفهوم دینی ساخته شده است"، می توان با نگاهی باز و منصفانه تر از فیلم، روایتی کاملاً مغرضانه با مفهوم ضد دینی برداشت كرد که متاسفانه منتقدان به مفهوم واقعی فیلم اشاره نكرده‌اند و حتی برخی از روحانیون و چهره های سرشناس و نیز افراد ساده لوح این فیلمی را متفاوت ترین فیلمی که در ژانر دفاع مقدس با نگاهی تازه به عالم برزخ ساخته شده، دانسته اند و آن را فیلم مذهبی می دانند. با اين حال، با توجه به سوابق فیلم‌هایی که در دولت اصلاحات ساخته شده و هنوز هم از سوی کارگردانان متمايل به آن خط فكري ساخته مي‌شود، (با در نظر نداشتن مسایل سیاسی) این فیلم را برخلاف علی زم، اینگونه روایت می کنم. روایت فیلم، سرگذشت یک سردار سپاه است که در جبهه (تاکید در کلمه جبهه نه جامعه، یعنی نوک پیکان کارگردان در مورد ماهیت جبهه و اتفاقاتی که در جبهه افتاد، نشانه رفته) مرتکب (فرار از جبهه و نجات جان خود، به جاي نجات جان يك رزمنده شيميايي) شده و بعد از اینکه مورد ترور واقع می‌شود و به کما می رود، در عالم برزخ مورد بازخواست و پاسخگويی بر اعمال غلطی که در جنگ انجام داده، می شود، در حالی که این سردار بعد از مرگ تصور می کرد با انفجار بمب شهید شده است و با توجه به سابقه ای که در جنگ به عنوان فرمانده جنگ داشته و نیز سوابقی که در انقلاب داشته، باید تمامی گناهان او پاک شده، در عالم برزخ مورد استقبال و رحمت خداوند قرار گیرد تا به بهشت رود، در حالی که با تعجب به او می گویند که تو شهید نیستی و باید پاسخ گوی اعمالت باشی... اما نکاتی مهمی که باید در آن تامل و تعمق بسیار كرد: 1- در این فیلم مسأله شهادت، ترور، شهادت جانبازان بعد از پایان جنگ، رزمندگان، پاسدارن سپاه، سیاست های نظام، قوانین حاکم براجتماع... زیر سؤال رفته و کاملا این فیلم با نگاهی مغرضانه در ذهن مخاطب شبهه پراکنی می‌کند یعنی مهم ترین پیام فیلم، شبهه پراکنی است. كارگردان در سراسر فيلم خود بي‌محابا به محاكمه شهدا پرداخته وسعي مي‌كند تا قداست شهيد را در هم شكسته و ادعا كند كه بر خلاف تفكر مردم، كشته‌شدگان جنگ تحميلي و عمليات تروريستي (ترور) شهيد نيستند. اين موضوع را در سخنان (حاج آقا مقدسي) آن‌جا كه به ستوده مي‌گويد از موقعي كه من به اين‌جا آمده‌ام، شهيد شهري (كشته شدگان عمليات تروريستي) نديده‌ام، مي‌توان مشاهده كرد. 2- تمام ساختار فیلم درخدمت سکولار کردن ارزش‌های جامعه گام بر می‌دارد و نهایتا به سخره گرفتن ارزش‌های متعالی یک ملت می‌انجامد. این فیلم فرهنگی را القا می کند که می توان متعالی‌ترین وجه یک ملت یا حساس ترین باورهای دینی یک ملت را به شوخی و تمسخر گرفت. 3- در فیلم، دو فرشته مرگ وجود دارد. یکی که مامور گرفتن جان انسان‌هاست که هرگز با هدف خاص کارگردان، به آن مستقیما اشاره نشد تا ذهن مخاطب به آن مشغول نشود و دیگری فرشته ای که مخصوص گرفتن جان رزمنده هایی که سرگذشت‌شان شبیه به امیر ستوده است که فیلم با ترتیب خاصی، ذهن مخاطب را به این فرشته مشغول می سازد. جهت اثبات این مطلب، وقتی قرار است هواپیمای سپاه پاسداران سقوط کند، فرشته دیگری که ما درفیلم فقط صدای آن را داریم به (گلزار) می گوید گرفتن جان 5 تن از پاسداران هواپیما مربوط به او می شود و باید برود و یا نمونه های دیگر... در اینجا سوالی در ذهن بیننده ایجاد می شود که چرا (گلزار) فقط باید جان 5 تن از پاسداران را بگیرد و یا چرا جان برخی رزمنده هایی مانند ستوده را می گیرد. بنده در جواب این را عرض می‌کنم که فیلم در همان سکانس های اولیه، توهین های مستقیم به شهدای جنگ و پاسدارهای سپاه را آغاز می‌کند. دلیل این مطلب این است که در اواسط فیلم (البته با کمی تامل) روشن می شود فرشته مرگ (گلزار) فرشته ای است که مخصوص و یا مامور گرفتن جان رزمنده هایي که شهید محسوب نمی شوند و جزء رزمنده هايی که سرگذشت ریاکارانه ستوده را داشته اند، است. پس همه پاسدارانی که در هواپیمایی سقوط کردند، قرار نیست شهید محسوب شوند، چون در بین آنها پاسدارانی شبیه به سرگذشت امیر ستوده وجود دارند که به‌خاطر خیانت هایي که در جبهه و جامعه كرده‌اند، باید این فرشته جان آن‌ها را بگیرد. و یا در آن سکانسی که ستوده در زمین افتاد و در حال دیدن این است که فرشته مرگ جان دیگر رزمنده ها را هم می گیرد، مخاطب می تواند برداشت کند پس آن رزمند ها هم مانند ستوده... بوده اند. 4- در سکانسی (که از سوی کارگردان، مهمترین سکانس فیلم مطرح می شود) ستوده با گذاشتن تفنگ به سمت خودش، از فرشته مي‌خواهد تا با شليك گلوله‌اي به جان او پايان دهد كه فرشته امتناع می‌ورزد. برای مخاطب سوال ایجاد می شود چرا بدون وقفه، ستوده این کار را انجام داد؟ آیا این فیلم، این پیام را به من می فهماند ‌كه هر رزمنده ای در جنگ گمان می کرد كشته شدن به هر شكل و در هر شرايطي، شهادت محسوب می شد، اشتباه بوده و این نشان دادن درك ضعيف و ناآگاهي سرداران و یا رزمندگان از مفهوم واقعي شهيد و شهادت بود؟ یقینا همین مسأله طرح می شود. در اینجا متاسفانه ذهن مخاطب به سوی شهادت های انتحاری که رزمندگان انجام داده و یا بستن نارنجک به‌دور کمر خود و زیر تانک رفتن می‌رود. كارگردان در همان لحظات ابتدايي فيلم با به تصوير درآوردن اين صحنه، توهين‌هاي خود را به رزمندگان و كساني كه در جنگ از جان خود راحت گذشته اند، آغاز مي‌كند (طرح موضوع شور به جاي شعور). 5- روایت این فیلم این تفکر را به مخاطب القا مي‌كند که فرماندهان ارشد جنگ، جزء ترسوترین، خود خواه ترین، ریاکارترین رزمنده ها بودند که در مصاف با دشمن ترسیده و دیگران را قربانی «زنده بودن» خود کرده اند، اشاره به نوجوان 14 ساله‌اي که سردارستوده را ترسو خطاب می کند و اورا شخصی که در پادگان مخفی شده معرفی می نماید. یا اینکه ستوده در نزد وکیلش اعتراف می کند که به‌دلیل ترس و نجات جان خود، ماسک را به آن رزمنده زخمی نداده بود. در سینما وقتی از قشر خاصی صحبت می‎شود، یک نمونه کامل از آن قشر انتخاب می‌شود و آن را الگوی همه آن قشر معرفی می‌كند، چیزی که در این فیلم مطرح شد امیر ستوده الگوی همه سرداران سپاه است، پس مخاطب می تواند این را برداشت كند كه دیگر سرداران و یا رزمنده ها هم شبیه به ستوده بوده اند. 6- روایت داستان به مخاطبین خود ثابت می کند، قرار نیست هر سردار و یا جانبازی که در جنگ بوده و بعد از جنگ مورد ترور قرار گرفته و یا بر اثر جانبازی کشته می شود، در پیشگاه خداوند شهید محسوب شود؛ این در حالی است که او از سوی نظام شهید محسوب می شود. (ستوده در این فیلم ترور شده اما شهید محسوب نمی شود ) در واقع ذهن مخاطب می تواند یاد شخصیت‌هایي باشد که بعد از جنگ ترور شده و شهید محسوب می شوند. دقیقاً در این فیلم ترور با مفهوم شهادت زیر سؤال رفته... 7- به‌نظر شما با چه هدفی از سوی کارگردان و همچنین علی زم، (که هر دو شدیدا مخالف احمدی نژاد بوده)، مسئله شخصی خود را در فیلم که مربوط به انتخابات می شد، پیاده می کنند؟ از آنجا که فرخ نژاد (امیر ستوده) شدیدا از مخالفان دكتر احمدی نژاد بوده و حتی علیه او با لحن تهمت، بی ادبانه و توهین آمیز در مراسم دوم خرداد قبل از انتخابات حرف زده و فیلم آن نیز موجود است، در فیلم با صراحت کامل ادای رئيس‌جمهور را در می آورد و به شعور مردم و شخصیت رئیس جمهور 70 میلیون نفره یک کشور توهین می شود. مخاطب به راحتی در سکانسی که فرخ نژاد با غرض و با ترتیبی خاص در حال ادعا در آوردن است، می فهمد که این صدای احمدی نژاد است. واقعا چرا سازنده این فیلم با توجه به اظهارت خود در رادیو فرهنگ که گفته بود حدود 10 دقیقه از صحنه های زاید فیلم را حذف کرده و به‌جای آن صحنه های دیگری را اضافه كردم، این صحنه را حذف نكرده، در حالی که اگرهم حذف می شد، تحت هیچ شرایطي به روند فیلم آسیب زده نمی شد؟ 8- یک پیام در فیلم جهت حفظ انسجام همه کارگردانان مطرح می شود: پیام فیلم این است که مسئولین نظام همیشه حاکم بر فیلمسازان هستند و سعی دارند نظرات و شیوه مدیریت های خود را بر روی فیلم ها تحمیل كنند. در فیلم يكي از مسئولان نظام، از كارگرداني مي‌خواهد تا فيلمي از زندگي سردار ستوده تهيه كند تا مردم بدانند که وي چه زحمات فراوانی برای نظام کشیده است. كارگردان صريحاً اعلام مي‌كند كه حاضر به ساخت فيلم سفارشي نيست و فيلم‌هاي او با سليقه نظام جور درنمي‌آيد، چراكه او به‌دنبال حقيقت و عدالت است؛ یعنی اینکه نظام، اسطوره‌سازي را دنبال مي‌كند و حقیقت همیشه پنهان می ماند. تا اینکه آن مسئول به او پیشنهاد می دهد که اگر این فیلم را بسازد، مجوز پخش فیلم توقیف شده اش را می دهند. اشاره به هر چیزی که شما اسمش را می گذارید... 9- این فیلم، ادامه فیلم‌های دیگری است که با بی انصافی به مخاطب می آموزد، فقط روحانیت نیستند که از انگاره های دین سو استفاده کرده و نظام آنها را سنبل همه خوبی ها می داند و ازسوء استفاده های آنها سرپوشی می کند (اشاره به فیلم مارمولک) بلکه می توان به سرداران سپاه نيز كه از سوی نظام جزء وفادارترين و متدين‌ترين نيروها معرفی می‌شوند و سنگر محكمي براي صيانت از نظام به حساب مي‌آيند، شک كرد. 10- این فیلم به مخاطب خود می آموزد که مسئولین نظام تحت هیچ شرایطی تحمل شنیدن انتقاد دیگران را ندارند و تمام کارهای خود را درست تلقی کرده و فقط خود را جزء نیک ترین انسانها می دانند. آنها هستند که باید دیگران را به راه خدا هدایت کنند. اشاره به ملاقات ستوده با آقاي نيك‌زاد و سخناني كه ميان آنان رد و بدل مي‌شود. در اين ملاقات، ستوده دائم ادعا مي‌كند كه شهيد شده و بايد يك‎راست به بهشت برود، و نيك‌زاد كه مسئول رسيدگي به پرونده ستوده است، با مطرح كردن گناهان و اشتباهات ستوده، او را با واقعيت امر آشنا مي‌كند. نيك‌زاد خطاب به ستوده مي‌گويد: «يادت هست كه اسلام اسلام مي‌كردي و مي‌گفتي كه چادر بغلي مرا آدم كن و مرا براي اسلام نگاه‎دار! يادت است به بهانه آوردن مهمات فرار كردي، اما آن پاپتي‌ها تنها دو قدم بعد از رفتن تو پرواز كردند.» ستوده كه از شنيدن اين سخنان به‎شدت عصباني است، مي‌گويد كه تمام عمر و جواني‌اش را صرف انقلاب كرده و حالا زور دارد كه كسي او را بازخواست كند. 11- در فیلم نکته ای بیان می شود که بارها مخاطب در فیلم‌های قبلی شنیده است... (نیکزاد به ستوده می گوید پسرت از سهمیه دانشگاه استفاده كرده در حالی که دیگران...) متاسفانه در اکثر فیلم‌ها به این مسأله و مسایل دیگری شبیه به این اشاره شده و در ذهن مخاطب شبهه ایجاد می کنند و هرگز پاسخی داده نمی شود. مشکلی با طرح انتقاداتی شبیه به این نوع سوالات ندارم اما خواستار این هستم که اگه سوال و یا شبهه‌ای در ذهن مخاطب ایجاد می کنید، حداقل آن طرف ماجرا را برای مخاطب شرح دهید تا آنها خود قضاوت کنند نه اینکه کارگردان قضاوت خودش را به مخاطب تحمیل کند و هرگز پاسخی برایش پیدا نکند! 12- با توجه به نکاتی که به آن پرداخته شد، به‌نظر خواننده محترم، چرا علی زم در این فیلم یادی از شهید آوینی می کند؛ شهیدی که علی زم سال‌ها در کنارش بوده...؟ در سکانسی از فیلم بدون هیچ توجيهي، گروه شهید آوینی ناشیانه با سردار ستوده آشنا شده و با او همراه می شوند. در واقع در همان ابتدا، سوژه دوربین گروه شهید آوینی سردار ستوده بود و هر کجا که او می رفت، از آن فیلم گرفته می شد. دقیقا به همان صورتی که شهید آوینی از سوژه های خود فیلم می گرفت. سردار ستوده به گروه شهید آوینی اعتراض می کند که مگر سوژه دیگری نیست که شما دنبال من راه افتادید و همه‌اش از من فیلم می گیرید... آنها از ستوده فاصله گرفته و دوباره در سکانس بعدی او را سوژه خود مي‌كنند و... منظورعلی زم چه بود؟ آیا زم خواسته بگوید اظهاراتی که هواداران شهید آوینی از مستندهای آوینی كرده‌اند مبنی بر اینکه شهید آوینی همیشه از سوژه های ناب و رزمنده های فداکار در مستند های خود استفاده کرده، نمی تواند درست باشد، یعنی مردم به مستندهای شهید آوینی هم شک کنید و باور نداشته باشید. (چرا که در این فیلم گروه شهید آوینی بدنبال سردار ستوده ای که مخاطب آن را ریاکار، ترسو، خائن و... می دانند، می دویدند...) 13- شاید ایراد بگیرید که به نکات مثبت این فیلم اشاره نکردید، البته هدف یادآوری نکات مثبت این فیلم نیست چون تمام سایت‌ها و نشریه های سینمایی به اندازه کافی از این فیلم دفاع، تقدیر و تشکر كرده‌اند؛ اما یک سکانس به ظاهر مثبت این فیلم دارد که آن هم با هدف خاصی طراحی شده! این فیلم تاکید بر گسترش تفكرات پلوراليستي دارد؛ انجام عمل خير بي‌توجه به باورهاي ديني. نيك‌زاد در سکانسی يكي از نكات مثبت زندگي ستوده را كه موجب نجات او شده، نصيحت به پسر تنگ‌دستي معرفي مي‌كند كه بر اساس آن پسر به سمت درس رفته و هم اكنون در كسوت پزشكي، بيماران را درمان مي‌كند. مطرح كردن يك فعل اخلاقي به عنوان عامل نجات ستوده، تأكيدي مجدد بر گسترش تفكرات پلوراليستي، مبني بر انجام عمل خير بي‌توجه به باورهاي ديني است. كارگردان، هنگامي كه از گناه ستوده سخن مي‌گويد، از راه دين و ارزش‌هاي ديني وارد مي‌شود؛ به‎عبارتي وقتي مي‌خواهد ستوده را گناهكار جلوه دهد، از موضوعاتي چون چادر سر كردن دختر كوچكش، اعتراض به موسیقی گوش کردن پسرش و يا اشتباهات حضور در جبهه سخن به ميان مي‌آورد، اما هنگامي كه از كارهاي خيرش كه موجب بخشايش او شده سخن مي‌گويد، از رفتارهايي ياد مي‌كند كه صرفاً اخلاقي و قابل قبول و پذيرش در هر دين و آييني است. خدمت به پدر و مادر و يا تشويق كودكان براي تحصيل، خلاصه شده در دين خاصي نيست. اين موضوع از آنجا قابل تأمل است كه اساسا مروجان اخلاق سكولار با حذف شريعت و احكام دين تلاش مي‌كنند انسان‌ها را تنها به شناخت خدا يا به عبارتي عرفي كردن دين دعوت كنند. سوالات: در این قسمت سوالات زیادی به ذهن من می رسد که فقط به برخی از آنها را اشاره می شود: * چرا دیالوگ های سیاسی که ما در زمان فتنه بارها شنیده بودیم و کم کم در حال فراموش کردن بودیم، در این فیلم یادآوری می شود؟ * چرا دقیقا این فیلم مانند فیلم مارمولک و فیلم‌های دیگر از شخص دومی که برخلاف امیر ستوده هستند، سخن نمی گوید در حالی که این فیلم می توانست از سرداران سپاهی که همیشه در خط مقدم بودند و به شهادت رسیده اند و تعداد آنها هم بسیار زیاد است، یادی می كرد تا بیینده برداشت درستی را از فیلم داشت؟ * چرا در فیلم بعضی نمادها دقیقا از فیلم ماتریکس کپی برداری شده (عینک سیاه، لباس فرشته مرگ، خودرو شاسی بلند، ساختمان بلندی که ستوده در آن محاکمه می شود، افکت و...) * محمد علی زم به عنوان کارشناس مذهبی این اثر که خودش روحانی هم هست و به گفته کارگردان فیلم (کلمه به کلمه قسمت مذهبی فیلمنامه را آقای زم نوشته است) بگوید در کدام روایات دینی ما آن‌طوری که ایشان از عالم پس از مرگ که با نگاهی کاملاً غربی و شبیه به فیلم‌های آمریکایی به تصویر می کشد، اشاره شده است؟ * آقای زم در طول 30 سال انقلاب یک نمونه از همسر تمام سرداران سپاه را مثال بزنید که دارای چادر و یا آن ویژگی که در این فیلم به آن اشاره شده است، باشد. و با چه هدفی این مسئله را مطرح كرد؟ آقای زم شما که در مصاحبه خود گفته بودید (دراين فيلم چيزي برخلاف مفاهيم ديني و عبادي وجود ندارد)، چگونه نقد هایی که این فیلم را ضد دینی می‌داند را توجیه می‌كنيد؟ * شما که روحانی می باشید و باید حافظ مبانی اسلام باشید، چگونه مبانی سکولاریست را در فیلم بکار می برید؟ * آقای علی زم شما که خود را پیرو خط امام خمینی(ره) می‌دانید کدام یک از بیانات امام را در این فیلم رعایت كرده‌ايد؟ خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه های شهادت و شرف و عزت، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنری است که باید، به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی، همیشه مشام جان زیبا پسند طالبان جمال حق را معطر کند. تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی – صلی الله علیه و آله و سلم – اسلام ائمه هدی – علیهم السلام – اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد... هنرمندان ما تنها زمانی می توانند بی دغدغه کوله بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکاء به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده اند. و هنرمندان ما در جبهه های دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملا اعلا شتافتند، و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند. امام خمینی (ره)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن