واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جنگ بسیار محتمل است هدف اخیر کوشنر از سفر به لبنان کاهش تنشهای ناشی از انتشار شایعه انتقال موشکهای اسکاد به حزبالله لبنان، اعلام شده است. در همین راستا، خبرآنلاین در مصاحبهای با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس فرانسه و اتحادیه اروپا، به تحلیل و ارزیابی سفر کوشنر پرداخته است. سفر برنارد کوشنر به خاورمیانه را میتوان در راستای استراتژی احیای سیاست پویای فرانسه در منطقه ارزیابی کرد که مدتها بود در خلأ آن گرفتار شده بود. پیوندهای سنتی فرانسه با خاورمیانه و استفاده از خلأ ناشی از رکود در تحرکات سیاست خارجی آمریکا در منطقه سبب شده تا بار دیگر فرانسه در پی نقش آفرینی بیشتر در این منطقه حساس جهان برآید. از جمله ابتکارات اخیر فرانسه میتوان به نزدیکی با سوریه و تلاش برای برقراری روابط گرمتر با اسرائیل اشاره کرد. به نظر میرسد فرانسه ضمن اینکه رویکردی آتلانتیک گرا در سیاست خارجی خود در پیش گرفته و بدین وسیله تلاش دارد حمایت ضمنی و یا دست کم عدم مخالفت آمریکا را نسبت به ابتکاراتش جلب کند با استفاده از کلیه ابزارها و امکانات خود میکوشد فضا را در منطقه برای نقش آفرینی و نیز کسب نفوذ و اعتبار بیشتر به نفع خود مساعد گرداند. هدف اخیر کوشنر از سفر به لبنان کاهش تنشهای ناشی از انتشار شایعه انتقال موشکهای اسکاد به حزبالله لبنان، اعلام شده است. در همین راستا، خبرآنلاین در مصاحبهای با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس فرانسه و اتحادیه اروپا، به تحلیل و ارزیابی سفر کوشنر پرداخته است. با توجه به بالاگرفتن تهدیدات لفظی میان اسرائیل و لبنان آیا میتوان تنها هدف کوشنر از سفر به منطقه را تلاش در جهت کاهش تنش میان طرفین دانست؟ تحرکات اخیر فرانسه را هم میتوان در قالب اتحادیه اروپا و هم حکومت فرانسه مورد بررسی قرار داد. فرانسه به لحاظ سابقه تاریخی و نفوذ سنتی در منطقه در تلاش است تا از زمان روی کارآمدن سارکوزی در مسائل بینالمللی نقشی پررنگتر در مسائل بینالمللی ایفا کند. تلاش برای کاهش تنشهای موجود نیز با همین هدف صورت میگیرد. با توجه به وقوع جنگ میان اسرائیل و لبنان (جنگ 33 روزه)این شائبه به وجود آمد که شاید در آینده دامنه تهدیدات گسترده و در نهایت منجر به جنگ شود. سفر کوشنر به سوریه نیز با همین رویکرد صورت گرفت تا با مداخله در این موضوع مقامات دمشق نظارت بیشتری بر انتقال تسلیحات از طریق مرز سوریه داشته باشند و در مواردی حتی مانع از انتقال تسلیحات موشکی به لبنان شوند. انها در نهایت میکوشند از سوریه بخواهند تا با فشار آوردن بر حزب اله لبنان مانع از جدیشدن تهدیدات جنگ علیه اسرائیل شود. جنگ در منطقه را تا چه میزان محتمل میدانید؟ عقل ایجاب میکند که تهدید را باید جدی گرفت. حتماً تهدیدات جدی بوده که اینچنین سران اروپایی را به منطقه کشانده است. رهبران اروپا احتمال جدی بودن خطرات را دریافتهاند که خود را نیازمند تحرکات دیپلماتیک دیدهاند. اما اینکه جنگ قریبالوقوع است، من اینطورتصور نمیکنم. جنگ احتمالی تا چه میزان منافع فرانسه و یا اتحادیه اروپا را تهدید میکند؟ تبعات منفی اقتصادی ناشی از بروز جنگ یکی از ابعاد مهم است. بعد دیگر اینست که همانطور که مستحضرید متعاقب جنگ اسرائیل و لبنان در سال 2006 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 1701 را صادر کرد و قرار بر این شد که نیروهای سازمان ملل درمنطقه بین لبنان و اسرائیل به صورت حائل مستقر شوند. سهم فرانسه از این نیروها 1650 نیروی نظامی است. لذا حفظ امنیت نیروهای نظامی در این منطقه برای فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار است. جدای از تبعات اقتصادی و امنیتی، فرانسه علاقمند است تا با توجه به کمرنگ شدن تلاش کاخ سفید در روند صلح نقشی فعالتر در تنشهای منطقهای ایفا کند. سفر کوشنر را در قالب اتحادیه اروپا چگونه تحلیل میکنید؟ اگر بخواهیم سفر کوشنر را در قالب اتحادیه اروپا مورد بررسی قرار دهیم، باید بگویم که اتحادیه اروپا پس از تصویب معاهده لیسبون که انسجام بیشتری به یکپارچکی اروپا و همچنین سیاست خارجی آن داد -که تا حد زیادی به دلیل ایجاد پست دائمی سیاست خارجی در این ساختار بود- قصد دارد تحرک بیشتری از خود به نمایش بگذارد و اصولاً در رفع بحران نقش فعالتری داشته باشد. اما خانم آشتون همچنان از سوی بسیاری از رسانهها به کمکاری و منفعل بودن متهم میشود. این مسئله از دو زاویه قابل بررسی است. اول آنکه اتحادیه اروپا از اهرمهایی که آمریکا برای فشار آوردن بر اسرائیل در اختیاردارد، بیبهره است و در نتیجه نقش اتحادیه اروپا در خاورمیانه و منازعات اعراب - اسرائیل و همچنین لبنان-اسرائیل به لحاظ نداشتن نفوذ کافی در مقابل اسرائیل کمرنگ است. دوم اینکه پس از تصویب معاهده لیسبون و ایجاد دو پست کلیدی ثابت در اتحادیه اروپا، (ریاست اتحادیه و ریاست سیاست خارجی)شخصیتهایی را انتخاب کردند که خیلی برجسته، بانفوذ و با تجربه نبوده و عملاً ابتکار عملی از خود برای مدیریت بحرانها به نمایش نمیگذارند. تأثیر دیپلماسی آمریکا و اروپا و دامنه نفوذ آنها بر سیاستهای دمشق تا کجاست؟ آیا چانیزنیهای آمریکا و اروپا میتواند دمشق را متقاعد کند؟ در یک مقطع متعاقب حوادث و جریاناتی که به دنبال ترور رفیق حریری به وجود آمد، دمشق رابطه تیره و سردی را با اروپا و آمریکا تجربه کرد. بالاخص با فرانسه. اما از سال 2008 و با برگزاری کنفرانس اتحادیه مدیترانه در پاریس و شرکت اسد در آن، دمشق رابطه خود را با فرانسه بهبود بخشید. این نکته را نیز یادآور میشوم که سوریه از بروز تنش در منطقه منتفع نمیشود. سابقه تاریخی نشان داده که سوریه نمیخواهد در منازعات منطقهای آتشبیار معرکه باشد. بر همین اساس اروپاییها و آمریکاییها امید دارند بتوانند با فشارهایی که به دمشق وارد میکنند حداقل در کاهش تنشها سوریه را با خود همراه کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]