واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: به سوى مردم برگرد
عمل به علم و تهذيب نفس و عمل به رسالت اخلاق، جز با حضور در ميان مردم، بازتابى نخواهد داشت.با مردم و در ميان مردم از زمينههاى موفقّيت عالمان در ايجاد محيط اخلاقى، خو گرفتن به كمالات نفسانى و عمل به علم است. اضافه بايد كرد كه عمل به علم و تهذيب نفس و عمل به رسالت اخلاق، جز با حضور در ميان مردم، بازتابى نخواهد داشت. كمال اخلاق آن نيست كه عالم در بروى مردم ببندد و در گوشهاى به تهذيب نفس بپردازد و تنها به اصلاح خود پردازد كه اين، روش عابدان و تاركان دنياست. آن كس كه تنها به خود مىانديشد، نه تنها به وظيفه تبليغ رسالت عمل نكرده كه خود را نيز نساخته است. چرا كه تقوا، مردم گريزى نيست و پارسايى در جمع و غوغاى اجتماع حاصل مىشود و ملكات نفسانيه، در برخورد با اضداد و فتنههاى دنيوى خود را آشكار مىسازد، علاوه كه مردم، ولى نعمت حوزهاند و انتظار آن است كه در تهذيب نفس و رشد فضائل آنان را يارى دهد:داود پيامبر، صبحگاهان براى عبادت، به تنهايى سر به بيابان گذاشت. خداوند، به او وحى كرد: اى داود! تو را تنها مىبينم.داود گفت: خداوند! اشتياق ملاقاتت مرا وا داشت، تنها به سويت آيم. خداوند وحى كرد: به سوى مردم برگرد. تو گر بندهاى گريزان را با خود همراه كنى، در لوح محفوظ در زمره پسنديدگان، ثبتت خواهم كرد.این روايت، نشانگر جايگاه والاى هدايت و ارشاد مردم است. آن كس كه تنها به خود و فرزندانش مىانديشد و كار به كار مردم ندارد، از بركات بسيار محروم مانده است. پيامبران الهى كه اسوههاى فضيلت هستند، در ميان مردم زندگى مىكردند، با تودهها حشر و نشر داشتند و براى مردم به منزله پدر مهربان و دلسوز بودند، نيكان را تشويق و گناهكاران راارشاد مىفرمودند.پيامبر اسلام، همواره با مردم بود، به خانههاى آنان مىرفت و در شادى غم در كنارشان بود و از مشكلاتشان گره گشايى كنارشان بود و از مشكلاتشان گره گشايى مىكرد. على(ع) حتى در اوج خلافت و مشكلات فراوان، از مردم فاصله نگرفت.آنان را ارشاد مىكرد و بيمارى اخلاقى را درمان مىبخشيد.همراهى عالمان و مردم موجب مىشود كه آرامش روانى بر همگان سايه گسترده و جامعه رو به سلامت رود.اگر عالم دينى در ميان مردم باشد، آنان را مىشناسد، محيط و زمان را درك مىكند، مردم به او دل مىبندند و با همكارى متقابل، مشكلات اخلاقى آنان رفع مىشود. در گذشته كه بيش از امروز، روحانيون با مردم حشر و نشر داشتند و كمتر منطقهاى از وجود حوزويان خالى بود، بسيارى از تنشهاى خانوادگى، و نزاعهاى مالى و... به تدبير آنان بر طرف مىشد و نيازى به مراجعه به محاكم نبود. امروز نيز، در ايّامى مثل محرم و رمضان، كه علمأ بيشتر در ميان مردم حضور دارند، ناهنجاريهاى اخلاقى فروكش مىكنند اختلافات بسيار كم مىشوند و... تا آن جا كه گاه دادگاهها در اين روزها مراجعه كننده ندارند.شهيد بهشتى مىگويد: «يادم مىآيد، در نجف آباد اصفهان يك عالم مردمى فعال به نام آقا شيخ ابراهيم، رحمة الله عليه، زندگى مىكرد. خوب يادم مىآيد. آن وقتها كه ما طلبه جوانى بوديم. پرسيدم وضع ايشان در ميان مردم چطور است؟گفتند مردم ايشان را از صميم قلب دوست دارند. چون ايشان هم امام جماعت و هم مدرس است و هم واعظ، هم خادم، به مردم خدمت مىكند. بعد گفتند: به طور مثال، گاهى بعد از نيمه شب درخانه ايشان را مىزنند و مىگويند: ريش سفيدهاى فاميل نتوانستهاند دعواى خانوادگى را حل بكنند و ناچار به شما زحمت دادهايم. لطفا بياييد ما را اصلاح دهيد.
منبع:فصلنامه حوزه تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]