تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد ميهمانش را گرامى دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835197881




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

همه چيز در مورد اسكندر مقدوني


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: pareparvaz518th March 2009, 05:21 PMمقدونیه سرزمینی است در کشور یوگسلاوی کنونی . این سرزمین که همسایه کشور یونان است مردمی‌متفاوت با مردم یونان داشت و یونانی هاساکنان آن را بربر می‌دانستند . مردم مقدونیه که کوه نشین بودند از نظر فرهنگ وتمدن در سطحی پایین تر از یونانیان قرار داشتند اما در جنگاوری برتر بودند . رشد ورونق تمدن در یونان موجب شده بود تا آنان به زندگی یونانی ها علاقه مند شوند و حتیاشراف مقدونیه با استفاده از معلمان یونانی به تعلیم فرزندان خود می‌پرداختند . همچنین دولت مقدونیه تلاش داشت با استفاده از علوم و فنون یونانی ها بر قدرت وقلمرو خود بیفزاید . این مسئله بخصوص در زمان پادشاهی فلیپ بسیار مورد توجه بود . فلیپ پادشاه مقدونیه برای توسعه قدرت و قلمرو خود یونان را جای مناسبی می‌دانستند . جنگهای داخلی یونان نیز برای نیل به این هدف فرصت مناسبی به شمار می‌آمد. اسکندر مقدونی که بود؟ اسکندر مقدونی پسر فیلیپ دوم مقدونی(جلوس ۳۳۶- فوت ۳۲۳ ق.م)، به سن ۲۰ سالگی پس ازمرگ پدر بر تخت سلطنت مقدونیه جلوس کرد. پدر اسکندر، فیلیپ یا فیلیپوس در جنگی کهبا یونان کرد پیروز گردید و پادشاه مقدونیه و تمام یونان شد. در این جنگ که در محلخرونه(Cheronee) روی داد دو سپاه به هم رسیدند و طلیعه ی صبح طرفین صف آرایی کردند. فیلیپ فرماندهی جناح راست را به پسرش اسکندر داد و معاونان ممتاز را خود را در کناراو جا داد. فرماندهی جناح چپ را هم خود به عهده گرفت. در این جنگ که طولانی بودتعداد زیادی از هر دو طرف کشته شدند و سرانجام پدر اسکندر در این نبرد پیروز شد. بعدها هنگامی که فیلیپ وارد نمایشگاهی جهت تماشای صورت دوازده الهه می شد و تمامانظار متوجه بود شخصی پوزانیاس(pausanias) نام قمه ای به تن او فرو کرد و پادشاهافتاد و درگذشت. پس از مرگ فیلیپ اسکندر بر تخت سلطنت جلوس کرد. وی مردی باهوش ومطلع از آداب و علوم عصر خود و دارای عزمی قوی و همتی بلند بود. اسکندر در بهار سال۳۳۴با ۴۰ هزار تن به عزم تسخیر ایران از هلسپونت(داردانل) گذشت و رهسپار آسیایصغیر گردید و پس از جنگی که در گرانیکوس کرد، مستملکات یونان را به تصرف درآورد. ویاز کاپادوکیه گذشت و وارد جلگه های کیلیکیه شد و در ایسوس(Issus) کنار خلیجاسکندرون با سپاهیان ایران جنگید و پیروز گشت. پس از این رویداد داریوش سوم پادشاهایران پیشنهاد صلح داد ولی او نپذیرفت و به سوی سوریه رفت و پس از تسخیر آن نواحیبه جانب مصر روانه شد و آن کشور را گرفت. اسکندر پس از فتح مصر، در سال ۳۳۱ ازمصر به سوریه بازگشت و از آنجا رهسپار بین النهرین گردید و در جلگهگوگامل(Gaugamel) نزدیک اربل جنگ شدیدی بین سپاهیان اسکندر و لشکریان داریوش درگرفتو این بار هم اسکندر فاتح شد. پس از آن به تدریج ایران به دست اسکندر افتاد. وی خودرا شاهنشاه ایران خواند و دختر داریوش را به زنی گرفت. اسکندر پس از تصرف ایرانراهی هندوستان شد و تا دره ی پنجاب پیش رفت و در ۳۲۴ به ایران بازگشت و رهسپار بابلگردید، ولی بر اثر خستگی و تحمل مشقات و تبی که از باتلاق های جنوبی بر او عارض شدهبود در سن ۳۲ سالگی در قصر نبوکد نصر در بابل درگذشت. جنازه او را به اسکندریه بردهو به خاک سپردند. اسکندر به انتشار تمدن و زبان یونانی در شرق بسیار کمک نمود وافزون بر ۶۰ شهر به نام اسکندریه در نقاط مختلف بنا نهاد. برگرفته از : شاهکشی(ناصر پویان- محمد تقی سرمدی) اسم این پادشاه مقدونی اسکندر بود و مورخین عهد قدیم نیز چنین نوشته‌اند؛ اما بعدها برخی مورخین اسلامی او را اسکندر الرومی و یا به اشتباه اسکندر ذی‌القرنین خواندند و برخی نیز از وی به اسکندر المقدونی یاد کردند. (روم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) را باید بمعنی مقدونی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8C&action=edit&redlink=1) دانست زیرا بیزانس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) یا روم شرقی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند %82%DB%8C&action=edit&redlink=1) را در زمان ساسانیان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و قرون اولیهٔ اسلامی روم میگفتند). از آنجا که در عهد قدیم میان مرسوم نبود که پادشاهان هم نام را با اعداد ترکیبی ذکر کنند، مورخین اولیه وی را اسکندر پسر فیلیپ (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) می‌خواندند. در شاهنامه نیز از اسکندر یاد می‌شود وی نوه فیلیپ (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، پسر داراب (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و برادر دارا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) معرفی می‌شود. پدر اسکندر فیلیپ دوم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) مقدونی و مادرش اُلمپیاس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8C%D 8%A 7%D 8%B 3&action=edit&redlink=1) دختر نه‌اوپ‌تولم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 9%BE%E2%80%8C%D 8%AA%D 9%88%D 9%84%D 9%85&action=edit&redlink=1) پادشاه مُلُس‌ها (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 80%8C%D 9%87%D 8%A 7&action=edit&redlink=1). (البته در برخی منابع اسکندر حرام زاده، و فرزند پدری مصری دانسته شده که این روایت چندان معتبر نیست) ملس‌ها (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%A 7&action=edit&redlink=1) مردمی بودند یونانی زبان که در درون اپیر (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) نزدیک دریاچهٔ اِپئوم‌بوتی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 85%E2%80%8C%D 8%A 8%D 9%88%D 8%AA%DB%8C&action=edit&redlink=1) یا ژانین (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) کنونی سکنی گزیده بودند و پادشاهان این مردم از خانوادهٔ اِآسیدها (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند AF&action=edit&redlink=1) بشمار می‌رفتند و این خانواده هم نسب خود را به آشیل (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) پهلوان افسانه‌ای یونان در جنگ تروا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) میرسانید. بنابراین چون پادشاهان مقدونی عقیده داشتند که نژادشان به هرکول (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) نیم‌ربّ‌النوع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8C%D 8%A 7%D 9%84%D 9%86%D 9%88%D 8%B 9&action=edit&redlink=1) یونانی میرسد مورخین یونانی نسب اسکندر را از طرف پدر به هرکول و از طرف مادر به آشیل (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) پهلوان داستانی میرسانند.[۱] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%AF%D 9%88%D 9%86%DB%8C#cite_note-0#cite_note-0) در داستان‌های ایرانی اُلمپیاس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8C%D 8%A 7%D 8%B 3&action=edit&redlink=1) مادر اسکندر را ناهید (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) نامیده‌اند. اسکندر در ژوئیهٔ (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 94&action=edit&redlink=1) (۱۰ تیر (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) تا ۹ اَمرداد (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند A 7%D 8%AF&action=edit&redlink=1)) ۳۵۶ ق.م و در شهر پِلا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) به دنیا آمد. pareparvaz5110th March 2009, 02:39 PMپیش از فتح یونان پدر اسکندر فیلیپ یا فیلیپوس که نخست شاه مُلُس‌ها (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 80%8C%D 9%87%D 8%A 7&action=edit&redlink=1) بود، در جنگی که با یونان کرد پیروز گردید و پادشاه مقدونیه و تمام یونان شد. در این جنگ که در محل خرونه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)(Cheronee) روی داد دو سپاه به هم رسیدند و طلیعهٔ صبح طرفین صف آرایی کردند. فیلیپ فرماندهی جناح راست را به پسرش اسکندر داد و معاونان ممتاز را خود را در کنار او جا داد. فرماندهی جناح چپ را هم خود به عهده گرفت. در این جنگ که طولانی بود تعداد زیادی از هر دو طرف کشته شدند و سرانجام پدر اسکندر در این نبرد پیروز شد. بعدها هنگامی که فیلیپ وارد نمایشگاهی جهت تماشای صورت دوازده الهه می‌شد و تمام انظار متوجه بود شخصی پوزانیاس(pausanias) نام قمه‌ای به تن او فرو کرد و پادشاه افتاد و درگذشت. پس از مرگ فیلیپ اسکندر بر تخت سلطنت جلوس کرد. جوانی اسکندر فیلیپ دوم توجهی مخصوص به تربیت اسکندر داشت و با این مقصود فردی را با نام لئونیداس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند AF%D 8%A 7%D 8%B 3&action=edit&redlink=1) که از نزدیکان اُلمپیاس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8C%D 8%A 7%D 8%B 3&action=edit&redlink=1) بود مسئول تربیت اسکندر کرد. فیلیپ در انتخاب طبیب (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و دایه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) اسکندر نیز تلاش کرد تا همه از خانواده‌های ممتاز و اشراف باشند، پس از رسیدن اسکندر به سن جوانی، فیلیپ به ارسطو (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، فیلسوف (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) سرشناس یونان که در آن زمان به مکتب (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) افلاطون (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) می‌رفت، نامه‌ای نوشت که تقریباً مضمون آن چنین بود: خدایان بمن پسری اعطا کرده‌اند و من از تولد او در زمان شخصی مانند تو پیش از بدنیا آمدنش شادم زیرا امیدوارم که اگر مربای تربیت تو شود پسری ناخلف نگردد و بتواند پس از من بار گران این اندوخته‌های بزرگ را بدوش گیرد من عقیده دارم که نداشتن اولاد بمراتب بهتر از داشتن خلفی که درباره‌اش مقدر باشد پس از من باز افتضاحات و رسوائیهای نیاکان خود را مشاهده کند (مقصود فیلیپ احوال بد مقدونیه در زمان پادشاهان قبل از او بوده). ارسطو سمت آموزگاری اسکندر را پذیرفت و مدتها بتعلیم و تربیت او پرداخت. [۲] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%AF%D 9%88%D 9%86%DB%8C#cite_note-1#cite_note-1) حمله به ایران اسکندر در لشکر کشی‌های خود به آسیا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، در زمان داریوش سوم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 9%85) به سرزمین هخامنشیان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 9%86) حمله کرد و سپاهیان ایران را شکست داد. نامدارترین سردار ایرانی که در برابر اسکندر مقاومت کرد آریو برزن (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) نام داشت که در چند نبرد پیاپی در برابر اسکندر مقاومت کرد اما سرانجام شکست خورد و کشته شد. اسکندر با تصرف پارسه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، یکی از پایتخت‌های هخامنشیان این سلسله ایرانی را برای همیشه نابود کرد. وی همچنین در جریان یک شب نشینی و به هنگام مستی فرمان به آتش کشیدن پارسه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) را صادر کرد که آن را برای تلافی به آتش کشیده شدن آكروپليس آتن (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) به دست خشایارشاه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 9%87) می‌دانند. [3] در حاليكه كوروش سر دودمان هخامنشي ‚ با سنك نبشته مشهور خود حقوق بشر را در جهان بنيان گذاشت و چنين اعلام نمود كه تا روزي كه زنده هستم و مزدا پادشاهي را به من ارمغان ميكند كيش و آ يين و باورهاي مردماني كه من پادشاه آ نها هستم و مزدا پادشاهي را به من ارمغان ميكند ‚ كيش و آيين و باورهاي مردماني كه من پادشاه آنان هستم گرامي بدارم...من فرمان ميدهم كه هركس آزاد است هر دين و آييني را كه ميل دارد برگزيند و هرگونه كه معتقد است عبادت كند و هر كسب و كاري را كه ميخواهد انتخاب كند تنها به شرطي كه حق كسي را پايمال نسازد. و در زماني كه داريوش شاه بزرگ هخامنشي كه جهانداري و اقتدار او هنوز زبانزد عالم است كشور ايران را به اوج عظمت و ثروتت رسانيد و شاهراه سارد به شوش كه نزديك 2400 كيلومتر است بساخت و ساختمانهاي باشكوه تخت جمشيد را با به استخدام در آوردن استادان و كارگران سرزمين هاي گوناگون و پرداخت دستمزد به انان بنا نهاد و براي نخستين بار آبراه اي را كه درياي سرخ را به مديترانه وصل ميكرد باز نمود. و با اقتدار و دادگري بر سي ساتراپ (استان)كشور ايران فرمان ميراند. سر انجام اسكنر مقدوني پسر فيليپ قصد تسخير سرزمينهاي ايراني را نمود و با چهل هزار سپاه داردانل گذشت و در جنگهاي پياپي داريوش سوم ‚ آخرين شاه هخامنشي را شكست داد .اسكندر از سرداران نامي دنيا ميباشد ‚ اما نه بمانند كووش بزرگ انسان دوست و عادل بود و نه بمانند داريوش كبير سياستمداري و جهانداري ميدانست‚ برهمنان را درهند ناجوانمردانه به دار آويخت و در هنگام مستي از كشتن دوستان و سرداران خود دريغ نميكرد و براي آسايش روان يكي از سرداران مقتول هزاران نفر را قرباني كرد. راست است كه اسكندر شهر جديدي در مصر به وجود آورد و قصد اتحاد بين شرق و غرب را داشت ولي در عوض زيانهاي جبران ناپذيري به شرق وارد ساخت و كشتار بسيار ميكرد. پانویس‌ها 1.پلوتارک، اسکندر، بند۲ ( پست اول ) 2.کنت‌کورث، کتاب ۱ بند۲ 3.کتاب تاریخ ایران تالیف حسن پیرنیا (مشیر الدوله) pareparvaz5113th March 2009, 01:24 PMجنگ گرانیک و همكاري ايرانيان و يونانيان براي پيروزي عليه اسكندر : در بهار 334 ق.م اسکندر از بوغاز داردانل گذشته وارد آسیای صغیر شد و جنگ اول در کنار رود گرانیک که به دریای مرمره می ریزد روی داد قشون ایران در اینحا مرکب بود از سواره نظام ایرانی به عده بیست هزار نفر و پیاده نظام یونانی به همان عده . ممنن سردار یونانی در خدمت ایران عقیده داشت که لشکرایران از جنگ احتراز نموده منظما عقب نشیند و اسکندر را به داخل ایران کشانیده و در راه هرچه آذوقه هست معدوم کند. و از طرف دیگر دولت هخامنشی با بحریه قوی خود عرصه را در اروپا به مقدونی ها تنگ نماید رئیس قشون ایران این نقشه را بر خلاف نام جنگی ایرانی ها دیده رد کرد.و قشون ایران در کنار راست رود گرانیک صفوف خود را بیاراست بدین ترتیب که سواره نظام ایران در صفوف مقدم جا گرفت و سپاهیان یونانی در ذخیره ماندند. در ابتدا چنین به نظر می آمد که فتح با ایرانی ها خواهد بود زیرا تیراندازان ایرانی تلفات زیاد به صفوف دشمن وارد نمودند ولی وقتی که سپاهیان اسکندر از گرانیک گذشته خود را بی پروا به صفوف ایرانی ها زدند اینها نتوانستند مقاومت نمایند به خصوص که خود اسکندر به قلب قشون ایران حمله برده مهرداد داماد داریوش رابه زمین افکند پس از آن قلب قشون شکافت و سپاهیان ایرانی متزلزل شده فرار کردند ولی اسکندر آنها را تعقیب نکرد و به یونانی هایی که در ذخیره سپاهیان ایرانی بودند پرداخت با وجود این یونانی ها پافشاری کرده جنگ کردند و چون کمکی به آنها نرسید به استثنای دو هزار نفرکه اسیر گردیدند تماما در جنگ کشته شدند. پس از این فتح اسکندر اعلان کرد که تمام شهرهای یونانی از قید ایران آزادند فقط شهر هالیکارناس در تحت ریاست ارون تباتایرانی و ممنن یونانی بود سخت مقاومت کرد ولیکن بالاخره مغلوب شد. و اسکندر یونانی های این شهر را برده کرده بفروخت . بعد از تسلیم شدن هالیکارناس ، ممنن از طرف دریا خود رابه کشتی های ایران رسانیده چنان بر مقدونی ها برتری یافت که در دربار ایران امیدوارشدند به اینکه جنگ را از آسیا به اروپا ببرند ولیکن ممنن یونانی که وجودش در این موقع آنقدر مغتنم بود در حین عملیاتی در شهر می لت درگذشت. و قلب اسکندر از فوت او قوی شد چه او را حریف زبردست خود می دانست .اسکندر پس از اینکه به کارهای شهرهای یونانیتمشیتی داد داخل کاپادوکیه گردیده به کیلیکیه رفت و بعد به فریکیه درآمده عزیمت سوریه نمود لشگر او برای گذشتن از آسیای صغیر به سوریه مجبور بود از سه معبر تنگ وسخت یعنی از دربند های کیلیکیه و سوریه و امان بگذرد این تنگه ها به قدری صعب العبور بود که چهار نفر نمی توانستند کنار هم حرکت کنند و با داشتن قوای کمی در اینجاها می شد مدت ها اسکندر را معطل و تلفات زیاد به او وارد نمود ولیکن دربار ایراناز این مواقع نظامی هیچ استفاده نکرد. فنون جنگی در مقدونی و یونان ترقی زیاد نموده بود ولی داریوش به همان اسلوب قدیم و به جمع آوری سپاه عظیم چریکی توجه داشت.خاری دموس یونانی که مانند ممنن لایق و زبردست و در خدمت ایران بود تدارکات داریوش را انتقاد کرده گفت این سپاه عظیم چریکی به چه کار آید لشگر کم ولی مشق کرده و ورزیده لازم است تا از حملات اسکندر جلوگیری شود.(چنان که یونانی ها نوشته اند داریوش متغیر گردیده او را بکشت) حمله اسکندر در زمان داریوش سوم اتفاق افتاد. منبع: تاریخ ایران - جلد اول - ص 98-99 pareparvaz5123rd March 2009, 11:30 AMفاتح سى و شش كشور اسكندر در ميان پادشاهان ، شهره جهان است ، آوازه كشورگشائى و جهانگيرى و اقتدار او به همه جا رسيده ، خاور تا باختر، روم و ايران و هند تا چين و تبت ، همه را تحت تسخير كشيد و گشاينده سى و شش مملكت گرديد. فردوسى در ديوان معروفش درباره او مى گويد: ((كه او سى و شش پادشاه را بكشت )) بالاخره او آنچنان عظمت و اقتدار پيدا كرد كه به هر ديار كه يورش مى برد و به هر كشور لشكر مى كشيد، سلاطين و بزرگان آن ديار با تقديم هدايا از او استقبال مى كردند و در برابر او سر تعظيم فرود مى آوردند در خطه هاى مختلف جهان شهرهائى به نام تاءسيس و مجالسى به نامش بر پا مى كردند. عجيب اينكه تمام اين كشورگشائى ها و فتح و جهانگيرى در مدت بسيار كوتاهى يعنى در پانزده سال ، آن هم در دنياى آن روز انجام گرفته است ، چون مجموع مدت سلطنت او از پانزده سال تجاوز نمى كند كه 9 سال پيش ‍ از قتل ((دارا بن دارا)) و شش سال پس از مرگ او بوده است . او در سن 21 سالگى زمام امور سلطنت را به دست گرفت. (1) نظرى به كشورگشائى ها و تلاشهاى اسكندر فليقوس اسكندر را بجانشينى خود برگزيد و او را وليعهد خود نمود و پس از آنكه پدر از دنيا رفت ، اسكندر زمام امور كشور روم را به دست گرفت . ولى اسكندر قناعت نكرد، بلكه بى امان در راه كشورگشائى و توسعه ملك خود به تلاش و كوشش پرداخت و با سپاهيان بيكران خود به ايران و هند و يونان و تبت و... حمله هاى پى درپى كرد تا سرانجام همه را تحت تسخير حكومت خود درآورد، از جمله از يورشهاى مهم اسكندر، يورش به ايران و جنگ با ((دارا)) است . فردوسى در مورد حمله اسكندر به ايران و برخورد سپاه ايران با سپاه اسكندر گويد: دو لشكر كه آن را كرانه نبود چو اسكندر اندر زمانه نبود سرانجام در اين گيرودار پادشاه ايران ((دارا)) كشته شد و خاك ايران تحت تصرف اسكندر درآمد. در جنگ اسكندر با سپاه ايران ، پس از آنكه اسكندر بر سپاه ايران غالب شد، چهل مليون طلا و نقره و آلات و ظروف طلا و جواهرآگين و اشياء نفيس به عنوان غنيمت تحت تصرف مردم يونان درآمد، كه آنها را با بيست هزار استر و پنج هزار شتر حمل كردند، و وقتى كه اسكندر به شهر شوشتر آمد، دفينه اى از دارا به دست اسكندر رسيد كه محتوى پنجاه هزار ((طالينت ))(2) بود. اسكندر پس از آنكه خاك وسيع ايران را تحت قلمرو حكومت خود آورد، قصد سرزمين پهناور هند كرد در آن عصر پادشاه هند شخصى بود به نام ((كيد)) كه در بينش و درايت و آگاهى شهرت داشت . اسكندر، لشكر خود را به سوى هند به راه انداخت ، به قول فردوسى : سكندر چو كرد اندر ايران نگاه بدانست كاو را شد آن تاج و گاه سوى كيد هندى سپه بركشيد همه راه و بيراه لشكر كشيد پس از درگيريهاى متعدد، سرانجام سپهسالار هند كه ((فور)) نام داشت با سپاهش در برابر سپاه اسكندر قرار گرفتند، طولى نكشيد كه فور هندى به دست اسكندر، كشته شد، آنگاه اسكندر، سورگ هندى را به جاى فور، بر تخت نشاند. چنانكه فردوسى گويد: يكى باگهر بود نامش سورگ زهندوستان پهلوانى بزرگ سرتخت شاهى بدو داد و گفت كه دينار هزگز مكن در نهفت ببخش و بخور هر چه آيد فراز بدين تاج و تخت سپنجى مناز كه گاهى سكندر بود گاه فور گهى درد و خشم است و گه بزم سور پس از بپايان رساندن فتح سرزمين پهناور هند، اسكندر از جانب هندوستان برگشته به سوى جده عزيمت كرد و از جده به سوى مصر لشكر كشيد، ((قبطون )) پادشاه مصر، به محض شنيدن لشكركشى اسكندر، خود و سپاه و تاج و تختش را تسليم اسكندر كرد، اسكندر با سپاهش يك سال در مصر استراحت كرد و سپس به سوى اندلس لشكر كشيد و پس از آن مسافرتهاى طولانى به خاور و باختر نمود و در اين سفر شگفتيها ديد، و سپس به سوى يمن لشكر كشيد و پس از آن با سپاه بيكرانى به طرف بابل (3) روانه شد. سكندر سپه سوى بابل كشيد زگرد سپه شد هوا ناپديد pareparvaz5129th March 2009, 11:35 AMبيمارى اسكندر و عجز پزشكان در معالجه او اسكندر به قصد فتح بابل اين شهر زيبا و عروس شهرها، عازم بابل شد پس ‍ از آنكه اين شهر را فتح كرد در خود احساس بيمارى كرد، و لحظه به لحظه بر شدت بيماريش افزوده شد به گونه اى كه اميد زندگى از او قطع گرديد و دانست كه پيك مرگ به سراغش آمده است ، همانوقت نامه اى براى مادرش ‍ نوشت كه بعدا خاطر نشان خواهد شد. بقول فردوسى : زبيمارى او غمى شد سپاه چو بيرنگ ديدند رخسار شاه همه دشت يك سر خروشان شدند چو بر آتش تيز جوشان شدند اسكندر كه خود را در كام مرگ مى ديد، نامه اى براى معلمش حكيم بزرگ ارسطاطاليس ( ارسطو ) در مورد بيمارى خود نوشت ، ارسطاطاليس ( ارسطو ) در پاسخ او مطالبى نوشت ، از جمله چنين توصيه كرد: بپرهيز و تن را به يزدان سپار بگيتى جز از تخم نيكى مكار زمادر همه مرگ را زاده ايم به بيچارگى تن بدو داده ايم نه هركس كه شد پادشاهى ببرد برفت و بزرگى كسى را سپرد بپرهيز و خون بزرگان مريز كه نفرين بود بر تو تا رستخير جمعى از حاذقترين پزشكان در آن حال خود را كنار بستر اسكندر رساندند، و همه آنها با توجه خاصى به مداواى اسكندر پرداختند و در اين مورد آخرين سعى خود را نموده كميسيون پزشكى تشكيل داده براى درمان اسكندر مشورتها كردند و داروهاى مختلف آوردند و تا آنجا كه قدرت و توانايى داشتند كوشش كردند، ولى كوشش آنها بجائى نرسيد، بالاخره تير مرگ اسكندر را صيد كرد. چنانكه نظامى در اقبالنامه گويد: طبيبان لشكر بزرگان شهر نشستند برگرد سالار دهر مداواى بيمارى انگيختند زهرگونه شربت برآميختند طبيب ار چ سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1399]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن