تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804219633




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سياست هاي مالي در سازمان هاي وقفي و خيريه‏ي جهان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سياست هاي مالي در سازمان هاي وقفي و خيريه‏ي جهان
سياست هاي مالي در سازمان هاي وقفي و خيريه‏ي جهان نويسنده: حسين عبده تبريزي مقدمه (اين نوشتار از دو نوار سخنراني در تاريخ‏هاي 12 آبان ماه و 15 دي ماه سال 1381 در محل سازمان مرکزي اوقاف و امور خيره برگرفته شده و به تحرير درآمده است. با نظر سخنران، تقدم و تأخر در ارائه مطالب به عمل آمده تا انسجام نوشتار بيشتر شود) در همه‏ي کشورهاي دنيا، ثروتمدان به ويژه در سنين بالا، گرايش دارند بخشي از ثروت خود را در زمان حيات خود، به مصرف اهداف خير خواهانه‏اي تخصيص دهند که پس از درگذشت آنان نيز پايدار بماند. دولت‏ها نيز کوش مي‏کنند که با بستر سازي لازم، و بدون دخالت در فرايند مديريت دارايي‏هايي که واقفان کنار مي‏گذارند، امکان سرمايه‏گذاري کارآمد اين دارايي‏ها را فراهم آورند، و با حمايت قانوني و مالياتي، جريان وقف را تقويت کنند. نهاد «وقف» نيز هم چون ساير نهادهاي مالي در کشورهاي توسعه يافته با کارايي بالا کار مي‏کند، و به ساز و کاري جهت تخصيص بهينه‏ي دارايي‏ها، تحقق اهداف اجتماعي، و تقويت بازار سرمايه انجاميده است، در حالي که در کشورهاي توسعه نيافته، به ويژه به دليل دخالت اجرايي دولت‏ها، به نهاد کم اثرتري بدل شده است. چنين است که در جمهوري اسلامي ايران، حکومتي مبتني بر ارزش‏هاي ديني، گفته مي‏شود که حجم دارايي‏هاي وقفي، از بسياري کشورهاي جهان نازل‏تر است، و صندوق‏هاي وقف کمترين نفوذي در بازار سرمايه ندارند. دليل اصلي غير از ضعف ساز و کار تعريف شده براي وقف که در اين مقاله در حاشيه به آن پرداخته شده است، عدم سازماندهي صحيح سرمايه‏هاي مبتني بر وقف است. نمونه‏ي شهرهاي جنوبي کشور، مثال‏هاي بسيار ارزنده‏اي است. مثلا در گراش و يالار در استان فارس، مشاهده مي‏شود که خيران و واقفان ده‏ها ساختمان مدرسه و دانشگاه در کنار هم ايجاد کرده‏اند که همه خالي و بدون استفاده باقي مانده است. يعني، آن جا هم که منبع مالي عمده‏اي توسط نيکوکاران قابل تجهيز است، نظام هدايت وقف براي خلق دارايي‏هايي که مورد نياز منطقه و مردم آن باشد، غايب است. به علاوه در سال‏هاي بعد از انقلاب اسلامي، وقف نيز همچون بسياري از فعاليت‏هاي ديگر در کشور دولتي‏تر شد، و درست در مقابل خواست واقفان و خيران که نظارت و مديريت خود و مديران برگزيده‏ي خود را بر وقف، خواهان بوده‏اند، ابتکار عمل از دست آنان بيش از گذشته خارج شد. در اين مقاله، چشم‏اندازي از وقف در ساير کشورها ارائه مي‏شود تا روشن شود که اين سنت نيکو محدود به ايران و اسلام نيست، و به علاوه، مدرنيسمي که در اين حوزه بر نهادهاي وقفي حاکم شده است، در ايران هنوز برقرار نشده است. به علاوه، مقاله به طور مشخص به سياست‏هاي سرمايه‏گذاري و تخصيص منابع سازمان‏هاي وقفي مي‏پردازد. هدف صندوق‏هاي وقف خيرات، مبرات، نذورات، فعاليت‏هاي خيريه، و وقف محدود به سنت اسلام و پهنه‏ي ايران نيست، و عرصه‏ي عمل آن به گستره‏ي تمام مذاهب و جغرافياي بشري است. مردم در همه‏ي کشورها، با توجه به اعتقادات خود، اموال خود را وقف اهداف مختلف مي‏کنند، و با تشکيل موقوفات، مي‏کوشند تا رفاه گروه‏هاي هدف را ارتقا بخشند، و يا اهداف خير خواهانه‏اي را متحقق کنند. در وقف (و با کارکرد صندوق‏هاي وقفي) (1) در همه جا، کم و بيش، پول يا دارايي‏هاي ديگري که براي هدف خاصي اختصاص يافته، مديريت مي‏شود اعطا کننده‏ي پول و يا ساير دارايي‏ها، خير و يا واقف همواره تأکيد دارد که اصل مال مي‏بايد محفوظ بماند، و تنها از محل سود و عوايد آن، اهداف تعيين شده که عمدتا خير خواهانه است، تأمين مالي شود. نهاد وقف در کشورهاي غربي به مثابه‏ي «نهاد مالي» قدرتمند در تجهيز سرمايه براي حل مشکلات اجتماعي، جايگاه مطلوبي دارد؛ در حالي که به رغم پشتوانه‏ي فرهنگي عميق و انگيزه‏هاي قوي ديني، به دليل برخي موانع موجود، جمهوري اسلامي ايران نتوانسته است از ظرفيت‏ها و قابليت‏هاي بالاي اين سيره‏ي نيکو به شکل کارآمدي برخوردار شود. دليل موانع نظري بروز «صدقه‏ي جاريه» به عنوان نهاد قدرتمند مالي، عمدتا به دو حوزه‏ي «شناخت» و «حفظ اصالت» مربوط مي‏شود. در حوزه‏ي اول، اين سيره‏ي نيکو که براساس تعاريف اوليه‏ي ارائه شده در منابع اصيل اسلامي، اعم از قرآن و سنت، به معناي اختصاص مال معين براي اهدف خير معين در طول زمان و براي کسب ثواب ابدي مستمر براي اختصاص دهنده‏ي مال است، در بيان فقهاي اسلام، با توجه به ويژگي حبس عين در فرآيند صدقه‏ي جاريه، با کلمه‏ي «وقف» مورد اشاره قرار گرفته است، و عمدتا با عبارت «تحبيس الاصل و تسبيل المنفعة» تعريف شده که به معناي حبس اصل و رها گذاردن منفعت است. (2) با رواج اين تعريف کلمه‏ي «وقف» به تدريج جايگزين عبارت «صدقه‏ي جاريه» شد. در نتيجه، با توجه به وجود مفهوم «ايستايي» در کلمه‏ي «وقف» از يک طرف، و موقعيت اقتصادي توسعه نيافته‏ي صدر اسلام از طرف ديگر، دايره‏ي اموال قابل اختصاص به اهداف خير در قالب وقف تنگ گرديد، مثلا، وقف دارايي سيالي چون «پول» ، صحيح شمرده نشد، و استدلال شد که چون پول «هم چون خوراکي و شمع، با استفاده از بين مي‏رود» ، (3) وقف آن صحيح نمي‏باشد. حال آن که قياس پول با خوراکي و شمع، قياس مع‏الفارق است. چه پول به عنوان دارايي مالي، خلق ارزش مي‏کند، و مصرف آن مي‏تواند موجب زوال آن نباشد. اين تعريف محدود از «صدقه‏ي جاريه» منجر به محروميت جوامع اسلامي از توسعه‏ي هر چيز بيشتر اين سيره‏ي نيکو شده است، به طوري که امکان تجهيز بسياري از دارايي‏هاي مالي در قالب وقف ناممکن شده، و در موارد محدودي هم که اجازه داده شده، الزامات حفظ ارزش آن ناديده گرفته شده است. مانع دوم براي توسعه‏ي، وقف، به حوزه‏ي «حفظ اصالت» مربوط است. به رغم تأکيد احکام شرعي بر تحقق اصل ماندگاري و جلوگيري از اضمحلال تدريجي اموال موقوفه، حفظ اصالت و ماندگاري وقف، حفظ عين موقوفه معني مي‏شود، و به معناي حفظ «ارزش» موقوفه تعبير نمي‏شود. به عبارت ديگر، ماندگاري وقف در حفظ شکل فيزيکي آن جست و جو مي‏شود و کمتر به منفعت زايي و ارزش اقتصادي توجه مي‏شود. چنين است که تبديل دارايي براي حفظ ارزش وقف (تبديل به احسن کردن) با دشواري بسيار همراه است، و به جاي کوشش براي حفظ ارزش، توجه به حفظ «عين مال» معطوف شده است. اين وضعيت در وقف غربي مشاهده نمي‏شود، و محدوديت‏هاي تصنعي از اين دست، براي واقفان وجود ندارد. در زبان انگلسي، کلمه‏ي تراست(4) عبارت از ترتيبي است که در آن دارايي شخص يا اشخاص با هدف مشخص توسط شخص يا اشخاص ديگري نگاه داري مي‏شود. معادل اين واژه در فارسي «دارايي اماني» است. معمول‏ترين شکل تراست، تراست وصيتي يا وصيت نامه‏اي (5) است که پس از مرگ دارنده‏ي دارايي شکل مي‏گيرد. تراست‏هايي را که در طول عمر مالک دارايي شکل بگيرد، تراست سرپرستي(6) گويند. جايي که منافع تراست به شخص يا اشخاص معيني برسد (اعم از اعضاي خاندان و يا غير از آن) به اين تراست، تراست اختصاصي (7) گويند. اگر منافع تراست به عامه برسد، به اين تراست، تراست عمومي (8) گويند. بيشتر تراست‏هاي عمومي مؤسسات خيريه‏اند که معافيت مالياتي هم دارند. صندوق‏هاي وقفي از نوع تراست‏هاي عمومي‏اند. وقتي به هدف‏هاي سازمان‏هاي وقفي توجه مي‏کنيم، در مي‏يابيم که طيف گسترده‏اي از اهداف طرف توجه واقفان بوده است: کمک هزينه‏ي زندگي، حمايت از دانشجويان و طلاب، تأمين دارو و خدمات پزشکي، حمايت از هنر، حمايت از ورزشکاران، حمايت از منطقه‏هاي خاص (توسعه‏ي منطقه‏اي، حمايت از تحقيقات، حمايت از نشر، حظ محيط زيست، و...). گاهي هدف‏هايي که براي عوايد حاصل از صندوق‏هاي وقف ارائه مي‏شود، بسيار محدود است. مثلا صندوق‏هاي وقف بسياري هنر سياهان آفريقا را مورد حمايت قرار مي‏دهند؛ يا «صندوق وقفي کلاگستون براي دانشجويان» (9) علاقه‏مند به خبر رساني در مورد معلولان است و از پژوهش‏هايي حمايت مالي مي‏کند که در حوزه‏ي رسانه‏هاي عمومي و مطالعات مربوط به معلولان کار مي‏کنند. به هر حال، اکنون سازمان‏هاي وقفي جهان هزينه‏هاي تداوم فعاليت در صدها هزار دانشگاه، مؤسسه‏ي پژوهشي، مسجد، کليسا، بيمارستان، آسايشگاه و... پرداخت مي‏کنند. ژول پلسکي (10) طراح معروف در سال 1982 صندوق وقفي را تأسيس کرد که هدف آن ارتقاي کيفيت طراحي داخلي حرفه‏اي بود. اين صندوق به دانشجويان کارشناسي دکوراسيون داخلي کمک هزينه و کمک شهريه پرداخت مي‏کرد. حتي دانشگاه‏هاي دولتي در دنيا صرفا از طريق بودجه تأمين مالي نمي‏شوند. در امريکا، به طور متوسط، فقط 40 درصد بودجه‏ي دانشگاه‏هاي دولتي را دولت مي‏پردازد. بيشتر اين بودجه از طريق صندوق‏هاي وقفي تأمين مي‏شود، و اموال وقفي به طور دائمي بخش بزرگي از بودجه‏ي دانشگاه‏ها را پرداخت کرد. هدف صندوق‏هاي وقفي دانشگاه ايلينويز شمالي (11) به اين شرح تبيين شده است: هدف آن است که راهبردهاي مخارج و تخصيص دارايي‏ها براي صندوق‏هاي وقفي به گونه‏اي انجام شود که قدرت مصرف از صندوق‏ها، بعد از تعديل براي تورم (به ارزش ثابت) و در طولاني مدت حفظ شود. بنياد دانشگاه ايلينويز شمالي در قبال واقفان متعهد است که وجوه آن‏ها را به گونه‏اي مصرف کند که حمايت از برنامه‏هاي مورد نظر آن‏ها جنبه‏ي دائمي پيدا کند. در حال حاضر سبد دارايي‏هاي وقفي دانشگاه متشکل از اين دارايي‏ها است: سهام سبد 500 سهم استاندارد و پور 39 درصد (12) سهام بين‏المللي 26 درصد سهام شرکت‏هاي با سرمايه‏ي کوچک امريکايي 5 درصد شرکت‏هاي پر مخاطره 5 درصد (13) مستغلات 5 درصد اسناد خزانه‏ي دولت امريکا 11 درصد اوراق قرضه‏ي شرکت‏هاي با نرخ بالا 4 درصد اوراق قرضه‏ي بين‏المللي 3 درصد اوراق قرضه‏ي شرکت‏هاي با رتبه‏بندي بالا 2 درصد تصميمات سرمايه گذاري صندوق‏هاي وقفي دانشگاه را مؤسسه‏اي به نام کامان فاند (14) مي‏گيرد که خود شرکت غير انتفاعي مديريت سرمايه گذاري در مؤسسات آموزشي است. اين مؤسسه که خود جنبه‏ي خيريه دارد، 32 ميليارد دلار براي مؤسسات آموزشي مختلف سرمايه گذاري مي‏کند. سياست مصرفي صندوق‏هاي وقفي دانشگاه ايلينويز شمالي آن است که 4 % ميانگين عوايد سه سال آخر وجوه وقفي را مصرف کند. سود و عايدات مازاد بر اين 4 %، به سرمايه‏ي وقف اضافه مي‏شود. سياست‏هاي سرمايه‏گذاري و مصرف همه ساله در کميته‏ي امور مالي صندوق‏هاي وقف دانشگاه ارزيابي مي‏شود. اين کميته مي‏داند که همه‏ي بازده لزوما نقدينگي ندارد. يعني عايدات سرمايه‏اي (15) حاصله را نمي‏توان توزيع و مصرف کرد، چرا که نقدينگي‏اي در کار نيست. جدول زير نمونه وار ارزش روز سبد دارايي‏هاي صندوق‏هاي وقفي 10 دانشگاه امريکايي را نشان مي‏دهد. وقتي ارزش صندوق وقفي فقط يک دانشگاه در دنيا نزديک به 20 ميليارد دلار است، خواننده مي‏تواند بر اين سياق تصويري از ارزش سازمان‏هاي وقفي و خيريه‏ي جهان در ذهن مجسم کند: دانشگاه‏هاي عمده‏اي که با وقف اداره مي‏شوند سال 2000 ارقام به ميليون ريال نام دانشگاه: دانشگاه هاروارد، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 18,844 نام دانشگاه: دانشگاه يل، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 10,085 نام دانشگاه: دانشگاه سيستم تکزاس، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 10,013 نام دانشگاه: دانشگاه استانفورد، ارزش روز سبد سرما يه‏گذاري صندوق وقف: 8,649 نام دانشگاه: دانشگاه پرينستون، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 8,398 نام دانشگاه: دانشگاه MIT، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 6,476 نام دانشگاه: دانشگاه کاليفرنيا، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 5,640 نام دانشگاه: دانشگاه اموري EMORY، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 5 , 032 نام دانشگاه: دانشگاه کلمبيا، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 4,264 نام دانشگاه: دانشگاه واشينگتن، ارزش روز سبد سرمايه گذاري صندوق وقف: 4,235 پرداخت‏هاي وقف در همه‏ي کشورها ماليات کاه است، يعني دولت‏ها مي‏پذيرند که معادل دارايي‏هاي تخصيص يافته‏ي واقف به موضوع وقف، ماليات آن‏ها را کاهش دهند. در ايران نيز در مواد 38 ،24 و 139 قانون ماليات‏هاي مستقيم، در رابطه با وقف و نذورات، معافيت‏هايي در نظر گرفته شده است. انواع صندوق‏هاي وقفي صندوق‏هاي وقفي متنوع‏اند و اهداف بسيار متفاوتي را دنبال مي‏کنند. بنيادهاي خيريه (16) صندوق‏هاي وقفي را اداره مي‏کنند. بنابراين، در کشورهاي پيشرفته، نحوه‏ي مديريت صندوق‏هاي وقفي مدت‏هاست که مدرن و حرفه‏اي شده است، و بنيادهايي را مي‏توان يافت که تا 100 صندوق را اداره مي‏کنند. به صندوق‏هاي وقفي مدرن دنيا پول نقد، اوراق بهادار پذيرفته شده در بورس‏ها، اوراق بهادار شرکت‏هاي غير سهامي عام، املاک و مستغلات، بيمه نامه، و انبوهي از دارايي‏هاي فيزيکي و واقعي ديگر هديه و هبه مي‏شود. بعضي از بنيادهاي ياد شده، بنيادهاي ناحيه‏اي‏اند (17) و در محدوده‏ي خاص و يا روي موضوع خاص کار مي‏کنند. هدف اين بنيادها آن است که کمک کنند تا صندوق وقفي شکل بگيرد، و هدف غير انتفاعي‏اي دنبال شود، اما در عين حال تداوم تأمين مالي حفظ شود، و منافع مداوم براي تحقق هدف صندوق خلق شود. بنابراين، اين بنيادها کمک مي‏کنند خيراني که وقت و تخصص ندارند، و يا حتي همه‏ي منابع مالي را ندارند، بتوانند سازمان دهي لازم را انجام دهند. در واقع، مؤسساتي وجود دارند که «خدمات مديريتي وقفي» (18) مي‏دهند. نرخي که اين نوع مؤسسات از واقفان ميگيرند بين 1 تا 2 درصد مبلغ وقف است. اين ميزان هزينه‏هاي اداري و مديريت سرمايه گذاري را پوشش مي‏دهد. در واقع نمي‏توان با فرض استفاده از وقت خيراني که آماده‏اند بدون دريافت دستمزد کار کنند، توقع داشت که مديريت حرفه‏اي اعمال شود. معمولا ارزان‏تر آن است که از مديريت حرفه‏اي در قبال پرداخت وجه استفاد شود تا از مديريت غير حرفه‏اي خيراني که حاضرند وقت و خدمات خود را وقف کنند. بنيادهاي وقفي در عين حال بين صندوق‏هاي وقفي که هدف مشابه دارند پل مي‏زنند، و آن‏ها را با يکديگر هماهنگ مي‏کنند. صندوق‏هاي وقفي را به شکل‏هاي ديگري نيز طبقه‏بندي مي‏کنند. سازمان‏هاي خيريه مي‏توانند از کمک شرکت‏هاي خدمات مديريت وقف براي تشکيل يکي از اين دو نوع صندوف برخوردار شوند: الف - صندوق‏هاي نمايندگي سرمايه‏گذاري؛ (19) ب - صندوق‏هاي وقفي سازماني. (20) تفاوت عمده‏ي اين دو نوع صندوق در مالکيت آن‏هاست. در صندوق‏هاي نمايندگي سرمايه گذاري، شرکت خدمات به عنوان عامل و نماينده‏ي سازمان خيريه‏ي خاص عمل مي کند، و دارايي‏هاي وقفي‏اي را اداره مي‏کند که به سازمان خيريه‏ي خاصي مربوط است. در هر زمان سازمان خيريه‏ي ياد شده مي‏تواند دستور دهد که دريافت کنندگان منافع وقف چه کساني باشند، و در زمان معيني هم کل دارايي‏ها به سازمان خيريه برگشت داده شود. در صندوق‏هاي وقفي سازماني، کل وجوه وقف در اختيار شرکت خدمات گذاشته مي‏شود و هر سال فقط بخشي از عوايد به سازمان خيريه‏ي مورد نظر بر مي‏گردد. اين ترتيب به واقفان اطمينان بيشتري مي‏دهد که اصل سرمايه‏ي وقف به هيچ دليلي مصرف نخواهد شد. بدين ترتيب، صندوق نمايندگي سرمايه گذاري يا صندوق نمايندگي وقف (21) دارايي‏هايي را براي مؤسسه‏ي خيريه نگهداري مي‏کند و عوايد آن را ساليانه به مؤسسه‏ي مربوطه مي‏دهد. شرکت‏هاي خدمات مديريت وقف اين نوع صندوق‏ها را تشکيل مي‏دهند و به عام يا حاميان مؤسسه ارائه مي‏کنند و مدعي‏اند که شفافيت و اعتبار بيشتري به آن مي‏دهند، و بدين ترتيب باعث مي‏شوند که موقوفات و هداياي بيشتري جذب شود. تشکيل اين نوع صندوق‏ها به مؤسسه‏ي خيريه اطمينان مي‏دهد که از تداوم منابع مالي براي اهدافشان اطمينان يابند. تشکيل اين صندوق‏هاي به تداوم رشد و ثبات کمک مي‏کند. شرکت‏هاي خدمات مديريت وقف يا بنيادهاي وقفي در غرب صندوق‏هاي وقف و اعانات متعددي را اداره مي‏کنند. از نظر ديگري نيز مي‏توان صندوق‏هاي وقفي را تقسيم‏بندي کرد: الف - صندوق‏هاي وقف و اعانات دائمي؛ (22) ب - صندوق‏هاي وقف و اعانات با عمر محدود (23) در مورد اول، اصل موضوع وقف يا اعانه براي هميشه دست نخورده باقي مي‏ماند، و تنها عوايد يا درآمد حاصل از اصل وقف مي‏تواند براي مصرف و يا اضافه شدن به اصل در دسترس باشد. در مورد دوم، به محض رسيدن به شرايط خاص، اصل مبلغ وقف شده يا اعانه شده نيز مي‏تواند به مصرف برسد. صندوق‏هاي وقف و اعانه را به اشکال باز هم گسترده‏تري مي‏توان طبقه بندي کرد؛ مثلا در بروشور بنياد نور فولک (24) انواع صندوق‏ها به اين شرح است: 1 - صندوق‏هاي اختيار مندانه؛(25) 2 - صندوق‏هاي حوزه‏ي علاقه؛ (26) 3 - صندوق‏هاي با مصارف معين شده؛ (27) 4 - صندوق‏هاي بورس تحصيلي؛ (28) 5 - صندوق‏هاي وقف سازماني؛ (29) 6 - صندوق‏هاي با نظر واقف (30) سازمان وقف سازماندهي وقف در کشورهاي مختلف متفاوت است، هر چند که تقريبا در همه جا، دارايي‏هاي وقف تحت نظارت هيئت امنايي قرار دارد، و توسط مديراني اداره مي‏شود. بعضي صندوق‏هاي وقفي به منابع دريافتي از واقف اوليه محدودند، و در بعضي کشورها، اين صندوق‏ها اجازه دارند از طريق دريافت وجوهات از مردم، گسترش يايند. در اداره‏ي سازمان‏هاي وقفي، همواره تلاش شده است که حفظ استقلال و شخصيت مستقل وقف مد نظر باشد؛ اين سازمان‏ها بتوانند در عين شفافيت، خود گردان باشند، و به استفاده از کمک‏هاي دولتي متمايل نشوند. اين مسأله در وقف اسلامي نيز مد نظر قرار گرفته است. در سنت اسلامي نيز استقلال واقف، وقف‏نامه، و اهداف هر موقوفه مد نظر بوده است، و اداره‏ي مستقل هر موقوفه تحت ضابطه‏ي کلي رعايت مصالح وقف توصيه شده است. اين در حالي است که پس از انقلاب اسلامي، متأسفانه موقوفات کشور با تمرکز بيشتر اداره شده‏اند، و اصول خود گرداني، شخصيت مستقل، و حتي شفافيت اطلاعات به درستي رعايت نشده است. تخصيص بهينه‏ي دارايي‏ها در صندوق‏هاي وقفي حضور مؤثر صندوق‏هاي وقفي و مؤسسات خيريه در بازارهاي سرمايه‏ي جهان بيانگر آن است که اين نهادها، دارايي‏هاي خود را به شکل دارايي‏هاي مالي نگاه مي‏دارند، و از بنگاه داري عموما پرهيز مي‏کنند. مسأله‏ي مهم در مديريت صندوق، کاربرد مفهوم «خردمندي و عدالت» (31) است. اين مفهوم ضروري مي‏سازد که در اداره‏ي دارايي‏هاي وقف، بين نيازهاي کوتاه مدت و بلند مدت تعادل ايجاد کنيم، و با پاسخ گويي کامل به نيازهاي امروز، پرداخت‏هاي آتي را به خطر نيندازيم. در همه‏ي صندوق‏هاي وقفي، نياز به خلق جريان درآمدي پايدار، سياست اجرايي خاصي را مي‏طلبد. مهم است که مديران صندوق‏هاي وقف، ميان نسل‏هاي مختلف، تفاوت قائل نشوند، و جريان درآمدي مناسبي براي همه‏ي ذي نفعان امروز و فردا ايجاد کنند. در کشور ما، اين دغدغه نيز به مجموع دل مشغولي‏هاي مديران وقف اضافه مي‏شود که بازده حاصل از دارايي‏هاي وقف مي‏بايد آنقدر باشد که غير از تأمين نيازهاي قابل پرداخت وقف، تورم را نيز پاسخ گو باشد. نوع بازده صندوق‏هاي وقفي بايد آن گونه باشد که غير از تأمين نيازهاي قابل پرداخت وقف، تورم را نيز پاسخ گو باشد. نوع بازده صندوق‏هاي وقفي بايد آن گونه باشد که غير از تأمين پرداخت‏هاي جاري به ذي نفعان وقف، رشد آتي را هم محفوظ بدارد، و در واقع بدره (32) يا سبد سرمايه گذاري رشد را شکل دهد. تخصيص بهينه‏ي دارايي‏ها در صندوق‏هاي وقفي ايجاب مي‏کند که اين موارد به دقت مورد توجه قرار گيرد: 1 - وجوه کافي براي پرداخت به ذي نفعان امروز و آينده بدون از بين بردن اصل مال وقف (33) بايد فراهم شود همان طور که گفته شد، منافع نسل آينده نبايد فداي زياده روي نسل فعلي در مصرف عوايد حاصل از صندوق شود. 2 - مهم است که در مؤسسات و صندوق‏هاي وقفي، به طور قاطع تصميمات سرمايه گذاري را از تصميمات مصرف منابع مالي جدا کنيم. کساني که عوايد حاصله را بين ذي نفعان تقسيم مي‏کنند، لزوما تخصص اداره‏ي دارايي‏ها و انجام سرمايه گذاري را ندارند. تصميمات سرمايه گذاري صندوق‏هاي وقفي و سازمان‏هاي خيريه بايد توسط مديران حرفه‏اي سرمايه‏گذاري اخذ شود. 3 - مديريت وقف در کمتر جايي از دنيا به شکل اداره‏ي واحدهاي توليدي و بنگاه داري است. صندوق‏هاي وقفي عمدتا «دارايي‏هاي مالي» (34) را اداره مي‏کنند، و با «دارايي‏هاي واقعي» (35) کاري ندارند. چنين است که معمولا مؤسسات وقفي در بازار سرمايه‏ي کشورها فعال‏اند، و در بيشتر کشورها، درصد عمده‏اي از اوراق بهادار مورد معامله در بورس‏ها متعلق به صندوق‏هاي وقفي است. البته، تنها استثنا به «املاک و مستغلات» مربوط مي‏شود؛ سازمان‏هاي وقفي غالبا در املاک و مستغلات سرمايه گذاري مي‏کنند، و اين تنها دارايي واقعي است که مورد عمل آن‏هاست. بنابراين، در جهان وضعيتي هم چون ايران که در آن دانشگاهي چون امام صادق (ع) از محل عوايد چند کارخانه اداره شود، و خود دانشگاه به بنگاه داري بپردازد، کمتر مشاهده مي‏شود. 4 - در مديريت صندوق‏ها، گرايش به حفظ ارزش واقعي و حمايت از آن است؛ با عين مال کاري ندارند، بلکه در پي حفظ ارزش آن‏اند. به نظر مي‏رسد که در اين مورد، وضعيت ما در ايران، تفاوت عمده‏اي با جهان دارد. در فقه شيعه، تأکيد بر «حفظ عين مال» بيشتر است، و تبديل دارايي‏هاي متعلق به وقف دشوار است، در حالي که اگر اجازه‏ي تبديل داده نشود، ارزش دارايي‏ها در طول زمان قابل حفظ نيست. بدين ترتيب به نظر مي‏رسد که يکي از وجوه افتراق اساسي بين اداره‏ي وقف در غرب و کشور ما، در روشي نهفته است که براي ماندگاري وقف اعمال مي‏شود. در کشور ما، و نيز بسياري ديگر از کشورهاي اسلامي، ماندگاري وقف را در حفظ ارزش اقتصادي موقوفه، و تحصيل حداکثر منفعت از ارزش‏هاي اقتصادي نمي‏دانند، و بيشتر به حفظ عين دارايي علاقه مندند. 5 - تثبيت درآمد قابل مصرف و خرج کردن، از اهداف ديگر مديريت دارايي‏هاي وقف است. در همه‏ي وقف‏ها همواره پرداخت روزانه، ماهيانه، يا ساليانه‏ي مبالغي ضرورت دارد. از اين رو، بايد جريان درآمدي (نقدي خروجي) مشخصي وجود داشته باشد تا پاسخگوي جريان مصرف وجوه تثبيت شده و مداوم باشد. 6 - استراتژي تخصيص بهينه‏ي دارايي‏ها به گونه‏اي بايد تعيين شود که مطلوبيت مورد انتظار ذي نفعان را در هر سال به حداکثر برساند. همان طور که گفته شد، در اين سياست تخصيص بهينه بايد منافع نسل جاري و نسل آتي ذي نفع از وقف، هر دو، محفوظ بماند. تعادل بين مصرف جاري و رشد معقول اصل مال وقف شده، ضرورت تام دارد. اگر تضاد منافع در نتيجه‏ي تخصيص دارايي‏ها ايجاد شود، اهداف غير بهينه دنبال خواهد شد. اين تضاد منافع، حاصل آن است که ذي نفعان نسل امروز و نسل آينده‏ي وقف، نيازهاي متفاوتي دارند: الف - اين که جريان مصرف وجوه تثبيت شده و آرام باشد، براي ذي نفعان نسل امروز و آينده هر دو، نيازي اصلي است و تضادي وجود ندارد. ب - اين که جريان درآمدي بايد حداقل به اندازه‏ي تورم رشد کند، نيز براي ذي نفعان امروز و آينده هر دو نياز اصلي است. ج - اما، اين که اصل سرمايه بايد به درستي حفظ شود، براي ذي‏نفع امروز، هدفي فرعي است، در حالي که براي ذي‏نفع نسل آتي، هدفي کاملا اصلي است. اين جاست که تضاد منافع بروز مي‏کند. 7 - در صورت پذيرش مفهوم وقف دارايي‏هاي مالي هم چون ساير کشورها، در ايران نيز وقف پول بايد پذيرفته شود، زيرا که اين دارايي مالي نماينده‏ي ارزش‏هاي واقعي است و مي‏تواند در خدمت اهداف وقف باشد. 8 - مسأله‏ي استقراض و يا عدم استقراض سازمان‏ها يا صندوق‏هاي وقفي در کشورهاي مختلف قاعده‏ي يکسان ندارند. در بعضي از کشورهاي مختلف اين نهادهاي مالي نمي‏توانند تسهيلات دريافت کنند، و در پاره‏اي از کشورها قادرند که از ابزار مختلف تأمين مالي براي پيشبرد مقاصد خود استفاده نمايند. در ايران نيز هنوز ابعاد قانوني و شرعي مسأله مورد بررسي همه جانبه قرار نگرفته است. 9 - بر شخصيت حقوقي رسمي غير دولتي موقوفات خاص و عام تأکيد بسيار شده است. اين وضعيت به آن‏ها اجازه مي‏دهد که از نظر مالي خود گردان باشند، و هم چون ساير نهادهاي مالي، توسط کارشناسان و متخصصان مالي اداره شوند، با ارائه‏ي گزارش‏هاي مالي مستند و مبتني بر استانداردهاي مالي، شفاف باشند، و به علاوه نظارت کامل دولت بر نحوه‏ي عمل خود و رعايت اهداف واقف را بپذيرند. سياست‏هاي اجرايي صندوق‏هاي وقفي معمولا هر صندوق وقفي مبتني بر قراردادي است که به آن قرارداد صندوق (36) مي‏گويند. اين قرارداد تعهدات و مقررات صندوق را بيان مي‏کند. در اين قرارداد بايد اهداف اوليه و اهداف بديل واقفان اوليه آمده باشد. اداره کنندگان صندوق تلاش مي‏کنند که با به کارگيري روش‏هاي بازاريابي جديد، واقفان و خيران بيشتري را براي صندوق پيدا کنند. بنيادهاي وقفي که صندوق‏هاي متعدد را اداره مي‏کنند غالبا با مديران سرمايه گذاري حرفه‏اي متعددي در تماس‏اند؛ مديراني که بتوانند مسؤوليت تصميمات خود را بپذيرند و دائما مورد ارزيابي قرار بگيرند. معمولا بنيادهاي کميته‏ي سرمايه گذاري و تأمين مالي (37) دارند که به صندوق‏هاي عضو کمک مي‏کنند. خدمات مستند سازي، حسابداري، پرداخت، تهيه‏ي گزارش‏هاي مالياتي و غيره جزو خدمات مديريت وقف است. همه‏ي صندوق‏ها در سال حداقل يک بار توسط حسابرسان مستقل، حسابرسي مي‏شود. بدين ترتيب، واقفان در وقف خود صرفه‏جويي مي‏کنند و دردسرهاي قانوني، حسابداري، و مالياتي را به ديگران مي‏سپارند. بنياد NIU در سال 1949 شکل گرفته است. طي اين مدت، بنياد 225 صندوق وقفي ايجاد کرده است که عوايد آن به مصارف تعيين شده توسط واقفان و دانشگاه برسد. مصارف شامل کمک هزينه‏ي تحصيلي يا بورس تحصيلي، تدارک منابع کتابخانه‏اي، حمايت مالي از کادر آموزشي، و طيف وسيعي از برنامه‏هاي حمايت از دانشجويان، و فعاليت‏هاي دانشگاهي و ورزشي آنان بوده است. براي روشن شدن سياست‏هاي اجرايي بنيادها مي‏توانيم مثالي بزنيم. بنياد ناحيه‏اي سيلکان ولي (CFSV) (38) صندوق‏هاي وقف ده‏ها سازمان خيريه و مؤسسات آموزشي را اداره، و منابع آن‏ها را سرمايه گذاري مي‏کند. البته، حداقل منابعي که براي تشکيل صندوق قبول مي‏کند، 100000 دلار است. سازمان‏هاي خيريه مي‏توانند از توان سرمايه گذاري و تخصيص برنامه ريزي CFSV براي گسترش وقف خود استفاده کنند. CFSV مدعي است که به دليل اقتصاد مقياس، سازمان‏هاي خيريه مي‏توانند از تنوع سبد سرمايه گذاري و هزينه‏هاي پايين سرمايه گذاري آن بنياد برخوردار شوند. به علاوه CFSV مي‏تواند کمک‏هاي اداري و فني بدهد، و حتي به خيران و واقفان اجازه مي‏دهد که در امور اجرايي CFSV نيز مشارکت کنند. خدمات CFSV شامل اين موارد است: - مديريت سرمايه گذاري و اندازه گيري عملکرد؛ - کمک‏هاي فني روي اعطاي برنامه ريزي شده‏ي عوايد؛ - ارائه‏ي نرم‏افزار اعطاي عوايد براي خيريه؛ - مشارکت دادن خيرين در طرح‏هاي خير مشابه. بيش از 40 سازمان خيريه‏ي محلي با اندازه‏هاي مختلف با آن بنياد کار مي‏کنند. CFSV مدعي است که دليل انتخاب اين بنياد توسط آن مؤسسات خيريه آن است که بنياد سابقه‏ي بازده سرمايه گذاري بسيار مناسب و منافع ديگري به اين شرح دارد: - اعتبار بخشيدن براي جذب خيرين و واقفان جديد به دليل مديريت حرفه‏اي وجوه آنان؛ - نرخ بازده فوق‏العاده؛ - دستمزد کار گزاران نازل مديريت سرمايه‏گذاري بنياد؛ - روش‏هاي خلاق بازاريابي بنياد؛ - اعطاي فرصت‏هاي سرمايه گذاري وجوه وسيع‏تر به صندوق‏هاي وقفي، و بدين وسيله توزيع ريسک و به حداکثر رساندن بازده به دليل صدها ميليون دلار سرمايه گذاري بنياد. در صورتي که هر صندوق بخواهد به وجوه خود نزد بنياد اضافه کند، لازم است حداقل 000, 100 دلار قبلي با مضرف 1000 دلار را افزايش يابد. اين هدايا و اموال وقفي مستقيم به CFSV داده نمي‏شود، و از طريق مؤسسه‏ي خيريه‏ي مربوطه عمل مي‏شود. بنابراين، اموال وقف و کمک‏ها و هدايا نخست در اختيار مؤسسه‏ي مربوطه قرار مي‏گيرد، و آن گاه انباشته مي‏شود، و به CFSV منتقل مي‏شود. CFSV گزارش‏هاي ماهيانه در مورد عملکرد خود به مؤسسات خيريه مي‏دهد. براي اين که حساب صندوق نزد CFSV افتتاح شود، مراحل کار به اين شکل ساده شده است: 1 - اعضاي هيئت مديره‏ي مؤسسه‏ي خيريه ميزان وجوهي را که قصد دارند به صورت بلند مدت سرمايه گذاري شود، تعيين مي‏کنند. 2 - مؤسسه‏ي خيريه عملکرد و سابقه‏ي کاري CFSV را مورد بررسي قرار مي‏دهد. 3 - فرم‏هاي مربوط به يکي از دو شکل قراردادي «صندوق نمايندگي سرمايه گذاري» و يا «صندوق وقفي سرمايه گذاري» را پر مي‏کند. 4 - وجوه مؤسسه را به CFSV مي‏فرستد. براي اين که تنوع مؤسسات خيريه‏اي را که با CFSV کار مي‏کنند دريابيم، کافي است به فهرست صندوق‏هايي رجوع کنيم که اين بنياد تشکيل داده است. بيشتر صندوق‏ها البته از نوع «صندوق نمايندگي سرمايه گذاري» است و فقط 6 صندوق از نوع «صندوق‏هاي وقفي سازماني» است. در فهرست اين دو گروه، صندوق‏هايي با اين ويژگي‏ها مي‏يابيم: الف - صندوق‏هايي که از ارتقاي کار مديريت حمايت مي‏کنند، از قبيل: American Leadership Forum Endowment; CEN Leadership Endowment Fund; Sequoia Seminar Endowment Fund; Pursuit of Excellence Dawes Fund; and Silicon Valley Community Communications. ب - صندوق‏هايي که از مطالعات تاريخ و موزه‏هاي منطقه‏اي خاص حمايت مي‏کنند، از قبيل: California History Center Endowment; San Jose Museum of Art-Knight; Mueum of American Heritage; Cuprtion Historical Society Endowment Fund; San Jose Repertory Century Fund; and Tech Museum of Innovation Endowment Fund. ج - صندوق‏هايي که از کودکان حمايت مي‏کنند و اهداف آموزش و پرورش دارند، از قبيل: Child Advocates Fund; Mountain View Educational Foundation Endowment; CSMA Student Financial Aid Fund ; San Juan Bautista Child Development Center Endowment Fund; Design Response Reserve ; Family and Children Services; Resource Area for Teachers RAFT; Nora Manchester Child Advocates Endowment Fund ; Girl Scouts of Santa Clara Couty ; Foothill De - Anza Colleges Foundation Fund ; San Jose Public Library Foundation ; and Childrens Musical Theater Endowment Fund. د - صندوق‏هايي که از اهداف کلوپ‏هاي خاص حمايت مي‏کنند، از قبيل: Gilroy Rotary Club Endowment Fund and Rotary Club of Cupertion Endowment. ه- صندوق‏هايي که از مطالعات بهداشت و محيط زيست حمايت مالي مي‏کنند، از قبيل: Healthy City ; Institute of Transpersonal Psychology ; Society of St. Vincent de Paul; and West Valley Mission Advancement Foundation. فرايند تشکيل صندوق‏هاي وقفي مؤسسه‏ي خيريه يا واقفان ناچار نيستند که دارايي‏هاي موضوع وقف يا اعانه را خودشان اداره کنند. آن‏ها مي‏توانند از طريق شرکت خدمات مديريت وقف و اعانه و يا آن چه «بنياد» ناميده مي‏شود، صندوق بزنند و به طور مؤثر، ساده، منعطفي دارايي‏هاي موضوع وقف را اداره کنند. اين بنياد بديلي است براي بنياد يا سازمان مديريت وقف مستقلي که واقفان ايجاد کنند. بنابراين، اشخاص، خانوار، شرکت‏ها، مؤسسات خيريه‏ي ثبت شده، و سازمان‏هاي غير انتفاعي مي‏توانند از طريق چنين بنيادهايي صندوق وقف راه بيندازند. براي تشکيل صندوق وقف اين مراحل طي مي‏شود: 1 - سند قرارداد يا بيانيه‏ي وقف. اين سند تعهد بين واقف و مؤسسه‏اي است که دريافت کننده‏ي اموال است. مثلا قراردادي است که بين خيري و دانشگاه معيني به امضا مي‏رسد. 2 - در اين مثال، دانشگاه با امضاي سند وقف، از شرکت خدمات مديريت وقف يا بنيادي درخواست مي‏کند که صندوق وقف را تشکيل دهد. 3 - اهداف وقف تعيين مي‏شود، و مثلا واقف مشخص مي‏کند که مبالغ حاصله بايد صرف اعطاي بورس تحصيلي به دانشجويان ممتاز شود. 4 - شرکت خدمات مديريت وقف يا بنياد حساب‏هاي وقف را افتتاح مي‏کند، وقف يا اعانات را مي‏پذيرد. 5 - مديريت بنياد اقدامات لازم براي افتتاح حساب‏ها، گزارش به هيئت مديره، و هم چنين معرفي گروهي که بايد با دانشگاه ياد شده هماهنگي‏هاي لازم را به عمل آورند، انجام مي‏دهد. براي اداره‏ي وجوه وقف و اعانه از طريق تشکيل صندوق‏هاي سرمايه گذاري دو رويه معمول است. رويه‏ي اول آن است که خود واقفان دستگاه مديريتي مستقلي براي اداره‏ي وجوه درست کنند که اين دستگاه منحصرا دارايي‏هاي اين وقف را اداره کند. به اين تشکيلات بنياد اختصاصي (39) مي‏گويند. اين بنياد صرفا دارايي‏هاي واقفان خاصي را با تشکيل صندوق واحد يا صندوق‏هاي متعدد اداره مي‏کند. در مورد وقف‏هاي بزرگ مثل بنياد راکفلر رويه‏ي عمل به همين شکل است؛ يا دانشگاه‏هايي که ميلياردها دلار درآمد وقف دارند، خودشان بنياد اختصاصي براي اداره‏ي اين وجوه مي‏زنند. اما واقفان کوچک‏تر صندوق خود را نزد بنيادي تأسيس مي‏کنند که اختصاصي نيست، و براي واقفان مختلف صندوق‏هاي مختلف را اداره مي‏کند. اين بنياد مرکب از مديران حرفه‏اي سرمايه گذاري است که مدعي‏اند دارايي‏هاي واقفان را بهترين شکل سرمايه گذاري مي‏کنند. مطالعه‏ي موردي: بنياد فورد بدون اين که بخواهيم وارد بحث‏هاي ارزشي شويم، و ابعاد سياسي اين بنياد را بررسي کنيم، صرفا بر مبناي اطلاعات رسمي اعلام شده، تشکيلات و نحوه‏ي عمل اين بنياد را توضيح مي‏دهيم. تاريخچه و اهداف اعلام شده‏ي بنياد تقويت ارزش‏هاي دموکراتيک، کاهش فقر و بي عدالتي، توسعه‏ي همکاري‏هاي بين‏المللي، و بسط دست‏آوردهاي انساني از جمله اهدافي است که به طور رسمي براي اين بنياد تعريف شده است. اين بنياد در سال 1936، نخست به عنوان ستاد محلي انسان دوستانه در سطح محلي در ايالت ميشيگان امريکا تشکيل شد. آن گاه در سال 1950 جنبه‏ي ملي و بين‏المللي پيدا کرد. بنياد فورد به عنوان سازمان غير انتفاعي، غير دولتي، و مستقل ثبت شده است، و طي سالهاي عمر خود حدود 11 ميليارد دلار به شکل کمک هزينه، کمک بلاعوض، و قرض‏الحسنه پرداخت کرده است. شروع فعاليت اين بنياد از محل منابع مالي هنري فورد (40) مالک شرکت اتومبيل فورد تأمين مالي شده است، اما در حال حاضران بنياد، در سبد سرمايه گذاري‏هاي خود سهام شرکت فورد را ندارد، و سهام خود را متنوع کرده است. مديريت تعيين سياست‏هاي بنيادي به عهده‏ي هيئت امناي بنياد است؛ اجرا بر عهده‏ي رئيس و مديران اجرايي بنياد در امريکا، افريقا، خاورميانه، آسيا، امريکاي لاتين، و روسيه مي‏باشد. هيئت امناي بنياد مرکب از 17 نفر است. بنياد فورد در عين حال 10 مدير ارشد اجرايي دارد. سبد داريي‏هاي بنياد فورد در بنياد فورد، بودجه ريزي مبتني بر چرخه‏ي دو ساله است، و در اين بودجه، درآمد برابر با 8 / 5 درصد ارزش سبد سرمايه گذاري (41) در 36 ماه قبل تعريف و محاسبه مي‏شود (در امريکا به مصارف بالاي 5 درصد ارزش دارايي‏ها، ماليات تعلق مي‏گيرد). در پايان سال 2001، ارزش دارايي‏هاي بنياد برابر 7 / 10 ميليارد دلار برآورد شده است. اين ارزش در پايان سال 2000، برابر 5 / 14 ميليارد دلار بوده که به دليل کاهش قيمت‏ها در بازارهاي سرمايه، ارقام در سال 2001 کاهش يافته است. پرداخت‏ها و درآمدها کمک هاي بلاعوض، وام هاي بدون بهره، و تضامين، متناسب با درآمدهاي بنياد، به اين شرح بوده است: درآمدها: سودسهام، سال مالي 2001 (ميليون دلار): 109، سال مالي 2000 (ميليون دلار): 111 درآمدها: بهره، سال مالي 2001 (ميليون دلار): 234، سال مالي 2000 (ميليون دلار): 210 درآمدها: افزايش ارزش سرمايه گذاري، سال مالي 2001 (ميليون دلار): 649، سال مالي 2000 (ميليون دلار):2،111 درآمدها: کاهش ارزش سرمايه گذاري ها، سال مالي 2001 (ميليون دلار): (3،873)، سال مالي 2000 (ميليون دلار): (1،084) درآمدها: جمع درآمدها، سال مالي 2001 (ميليون دلار): (2،881)، سال مالي 2000 (ميليون دلار): 3،516 مخارج فعاليت هاي مبتني بر برنامه قبلي کمک هزينه ها و کمک هاي بلاعوض مصوب، 863، 653 فعاليت هاي خيريه ي مستقيم، 18، 16 برنامه هاي حمايت، 50، 46 جمع با انجام تعديلات لازم، 931، 715 مديريت عمومي، 25، 24. ذخيره ي ماليات فدرال جاري، 10، 23 معوق، (39)، (11) استهلاک، 8،7 جمع مخارج، 963، 809 در صورتي که ارقام مالي 15 سال گذشته ي بنبايد را مرور کنيم، به اين جمع بندي مي رسيم. توجه شود که دارايي ها دارايي هاي مالي است: خلاصه ارقام 15 سال: ارزش بازار دارايي ها، از سال 1987تا 2001: از 5،303 به 10،652 ميليون دلار(بالاترين رقم سال 2000 برابر 14،5 ميليون دلار) خلاصه ارقام 15 سال: قيمت تمام شده دارايي ها، از سال 1987تا 2001: از 4،241 به 9،967 ميليون دلار خلاصه ارقام 15 سال: عايدات سرمايه اي، از سال 1987تا 2001: از 440 به 650 ميليون دلار(بالاترين رقم سال 2000 برابر 2،1 ميليارد دلار) خلاصه ارقام 15 سال: درآمدهاي سود سهام و بهره، از سال 1987تا 2001: از 252 به 343 ميليون دلار خلاصه ارقام 15 سال: هزينه ي فعاليت هاي مبتني بر برنامه، از سال 1987تا 2001: از 229 به 931 ميليون دلار خلاصه ارقام 15 سال: هزينه هاي مديريتي، استهلاک، و ماليات، از سال 1987تا 2001: از 32 به 72 ميليون دلار جمع ‏بندي در مورد بنياد بنياد فورد منابع درآمدي روشني را بر اساس دارايي‏هاي خود تعريف کرده است، و طي سال‏ها، با حفظ ارزش دارايي‏ها، توانسته است که با تخصيص منابع لازم، اهداف وقف را حفظ کند. حفظ عين مال هرگز هدف نبوده است، و حفظ ارزش مال دنبال شده است. بنياد فورد نقش برجسته‏اي در بازار سرمايه‏ي امريکا دارد، و دارايي‏هاي آن هم چون بسياري از مؤسسات خيريه و وقفي دنيا محدود به دارايي‏هاي مالي است، و از بنگاه داري و خريداري دارايي‏هاي واقعي پرهيز مي‏کند. 1- endoment funds. 2- سيد محمد مهدي هاشمي نسب، «امکان سنجي منافع حاصل از اموال موقوفه» ، پايان نامه‏ي کارشناسي ارشد، دانشگاه امام صادق (ع) ، 1370. 3- شرايع الاسلام، ج 2، ص 213؛ جوهر الکلام، ج 28، ص 18. 4- trust. 5- testamentary trust. 6- inter vivos trust. 7- private trust. 8- public trust. 9- Clogston Endowment Fund for Students. 10- Joel Polsky. 11- Northern Illinois University. 12- Standard and Poors 500. 13- venture capital. 14- Common Fund. 15- capital gain. 16- foundations. 17- community foundations. 18- endowment management services. 19- investment agency fund. 20- organizational endowment funds. 21- agency endowment fund. 22- .permanent endowment funds 23- term endowment funds. 24- Norfolk Foundation. 25- discretionary funds. 26- field of interest funds. 27- designated funds. 28- scholarship funds. 29- organization endowment funds. 30- donor advised funds. 31- prudence. 32- portfolio. 33- principal base corpus. 34- financial assets. 35- real assets. 36- fund agreement. 37- finance and investment committee. 38- Community Foundation Silicon Valey. 39- Private foundation. 40- Henry Ford. 41- porfolio.  معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 775]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن