واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اولی، آخری یا وسطی منبع:http://daneshnameh.roshd.ir چگونه سه کودکی که خانه، پدر و مادر و مجموعه برخی از ژن هایشان یکسان است، اینقدر متفاوت از یکدیگر بار می آیند؟ دکتر فرانک سولوی می گوید: «ترتیب تولد فرزندان باعث مسائل بسیاری می شود». تحقیقات وی حاکی از آن است که فرزندان اول عموماً اعتماد به نفس بیشتری دارند و هدفمندتر، جسورتر و سازگارترند، فرزندان وسطی معمولاً اجتماعی تر و آرام ترند و فرزندان کوچکتر غالباً آسوده خاطر و بی خیال تر، اما بی انگیزه ترند. دکتر کوین لسمون نویسنده کتاب «ترتیب تولد» می گوید: «ترتیب تولد تاثیر زیادی در زندگی فرزندان دارد، اما این یک فرآیند ساده، مثل بریدن شیرینی نیست». او معتقد است: «جنسیت، بزرگی خانواده و فاصله بین فرزندان، می تواند تاثیر ترتیب تولد روی بچه های شما را تشدید کند یا تخفیف دهد. با این همه، شناخت خصایص نوعی در هر یک از فرزندان از نظر ترتیب تولدشان، به بارآمدن فرزندانی شادتر کمک خواهد کرد. مطلب زیر می تواند در شناخت مسائل اساسی مربوط به تربیت فرزندان راهگشا باشد: فرزند اول خصوصیات: با اعتماد به نفس ، هدفمند، کمال گرا، مصمم، جدی، مسئول، هشیار، ارباب منش چگونه اتفاق می افتد -شما اولین فرزندتان را با دقت زیادی حمام می کنید و هر جنبه از رشد او را مشتاقانه زیر نظر دارید. برای مدتی، او تنها دریافت کننده انرژی شما برای پرورش کودک است. این امر او را تشویق می کند که خود را خاص احساس کند، اعتماد به نفسش را بارور سازد و انتظارات فراوان شما را پاسخ گفته و در خود، درونی سازد. در همان حال، نگرانی دائمی و مراقبت های شما او را هوشیار و محتاط می سازد. وقتی فرزند جدیدی از راه می رسد، شما در نگهداری او از فرزند اول کمک می خواهید:«لطفا کمی آب میوه به خواهرت بده» یا «هر وقت صدای او را شنیدی من را خبر کن». نکته مثبت: چنین کاری اعتماد به نفس را به او القا می کند. نکته منفی: این امر می تواند او را کمی به احساس ارباب منشی متمایل سازد. شکوفاکردن خصوصیات بهتر-فرزندان اول به خوبی از نقایص خود آگاهند، بنابراین به شما می آموزند که اشتباهات آنها را بپذیرید و نیز اشتباهات دیگران را. انتقادات خود را نیز تعدیل کنید. اگر هدیه ای که او برای مادربزرگ بسته بندی کرده، خیلی بد و خراب است، آن را به رخ او نکشید و سعی نکنید آن را درست کنید. برای جلوگیری از تبدیل شدن و قدرت رهبری او به حس ریاست منشی، به فرزند کوچکتر اختیار تصمیم گیری در خانواده بدهید. فرزند بزرگتر خود را پرستار بچه یا مجری قانون نکنید. «مری والاس» مولف کتاب «ملالت های ترتیب تولد» می گوید: «فرزندان کوچکتر نباید باری بر دوش فرزند بزرگتر باشند». در صورتی که به کمک نیاز دارید، مؤدبانه از او خواهش کنید: «میشه لطفاً به برادرت در پوشیدن لباس کمک کنی؟». از همه مهمتر به کودک بزرگتر خود اجازه دهید که فقط «یک بچه!» باشد. فرزند وسطی خصوصیات: واقع گرا، انعطاف پذیر، اهل رقابت، باسیاست، اجتماعی، مستقل؛ ممکن است خود را درجه دوم یا نادیده گرفته شده احساس کند. چگونه اتفاق می افتد؟-فرزند دوم نوعاً ناامیدانه سعی در همگام پیش رفتن با فرزند بزرگتر می کند یا در راستایی کاملاً متفاوت قدم برمی دارد(مثل تمرکز روی ورزش در شرایطی که برادر بزرگترش به تحصیل، بیش از هر چیزی اهمیت می دهد).از آنجا که او فشارهای پدر و مادر را کمتر از فرزند اول احساس می کند، احتمالاً آرامش بیشتری دارد، اما در عین حال احساس می کند که به او به اندازه کافی توجه نمی شود و هنگامی که فرزند دیگری از راه می رسد، عوارض فرزند میانی، غالباً او را خرد می کند. جایگزین شدن فرد دیگری به عنوان بچه خانواده، می تواند او را در این احساس که به عقب صحنه رانده شده و مورد بی اعتنایی قرار گرفته، واگذارد. احتمالاً فرزند وسطی شما خونگرم و زودجوش است و از طریق دوستی با هم سن و سال خود، جویای توجه است و در تلاش برای خشنودکردن هم فرزند بزرگتر و هم کوچکتر، می تواند مذاکره کننده زبردستی شود یا به کلی از تعارضات و برخوردها فاصله گیرد. شکوفاکردن خصوصیات بهتر-نادیده گرفتن موفقیت های فرزند میانی بسیار آسان است. «وندی شر» از کلمبیا، مری لند می گوید: «فرزند شش ساله ام- آلفرد- سخت ترین شرایط را دارد. اگر او کاری بزرگ انجام دهد، آنقدرها باحرارت از آن صحبت نمی کنیم، زیرا برادر بزرگترش قبلاً آن کار را انجام داده است. دادن وقت لازم به او برای انجام تکالیفش نیز سخت است، چرا که فرزند کوچکترم، خیلی پرتوقع است. من سعی می کنم با آنها رفتاری برابر داشته باشم، اما نتیجه کار همیشه اینطور نیست». راه حل: راه حل هایی را جست وجو کنید که فرزند وسطی شما احساس خاص بودن کند. باید در آلبوم خانوادگی تان عکس هایی جداگانه از او داشته باشید و نه فقط تصاویری جمعی با دیگر فرزندان. مطمئن باشید که او نیز کارهایی برای گفتن از خودش دارد. «مارشا پیرو» مادری از نارکراس جورجیا از فرزند میانی شش ساله اش- هانا- می گوید: «دخترم تنها کسی در خانه است که پیانو می زند و این امر باعث غرور اوست». استراتژی های دیگری برای تقویت اعتماد به نفس فرزند میانی: مرتباً جویای نظر او شوید؛ - «عزیزم! دوست داری بعد از شام چه بازی ای بکنیم؟» در درگیری های میان فرزندان، جانب او را بگیرید. - «چرا تصمیم نمی گیری کی اول باشد؟» و به او یاد بدهید که چگونه از خودش دفاع کند. - «اگر کاری را که برادرت می کند دوست نداری، به او چی می گویی؟» و او را قبل از فرزندان بزرگتر به آشنایان خود معرفی کنید. فرزند کوچکتر خصوصیات: آسانگیر، مهربان، ماجراجو، سرکش، پرسروصدا و شلوغ، وابسته، خودمحور، جویای توجه! چگونه اتفاق می افتد؟-فرزند کوچکتر خانواده مورد علاقه شدیدی است و او را لوس می کنند، اما به ندرت مرکز توجه والدین است. او برای قرارگرفتن در کانون توجه ممکن است به سرگرم کردن دیگران اقدام کند یا هنرپیشه کمدی خانه بشود. احتمالاً او بچه ای بی قید و راحت و مخاطره جوست، اما برخی اوقات، کمتر به موفقیت رهنمون می شود. از آنجا که فرزندان بزرگتر غالباً مراقب او هستند، فرزند کوچکتر بیش از اندازه وابسته و حتی کمی تنبل می شود. مادری از کالیفرنیا هر چه می توانست کرد تا کودک ۵ساله اش - هری- اتاقش را تمیز کند. سرانجام مادر تهدید خود را عملی کرد و اسباب بازی های او را در جعبه ای گذاشت و به گاراژ برد. مادرش می گوید: «او مرا بوسید و گفت: متشکرم مامان! خیلی عالیه!». شکوفاکردن خصوصیات بهتر-دکتر لمن می گوید: «اطمینان حاصل کنید که فرزند شما سهم خود را از کارهای روزانه انجام می دهد». سواری مجانی به او دادن به دلیل اینکه «خیلی کوچک» است، باعث آزردگی و خشم فرزندان بزرگتر می شود و سبب می شود فرزند کوچکتر شما احساس کند همکاری اش فاقد ارزش است! کارهایی را پیدا کنید که حتی یک بچه نوپا می تواند انجام دهد و این ایده را به او ندهید که از قوانین خانه معاف است. او را با همان معیارها و پیامدهایی که برای بقیه بچه ها مطرح است، نگه دارید.با ستایش و تمجید، فرزندان آخر خود را فریب ندهید. حتی اگر نقاشی اش که او در پیش دبستانی کشیده، مال عهد دقیانوس بود، آن را روی یخچال و جایی قابل رویت در معرض دید بگذارید. وقتی او برای اولین بار توپی پلاستیکی را شوت کرد درست همان برخوردی را با او بکنید که قبلاً با برادر بزرگترش کرده اید.همانگونه که در مورد فرزند میانی گفته شد، فرزند کوچکتر را نیز در گفت وگوها شرکت دهید و زمانی را با او به تنهایی بگذرانید. وقتی دارید با یکی از دوستانتان گفت وگو می کنید، نقاط عطف او را قبل از فرزندان بزرگتر یادآور شوید و از لوس کردن او خودداری کنید، زیرا مابقی دنیا چنین نمی کنند! به جای نجات دادن او از هرگونه درگیری با بقیه بچه ها، او را تشویق کنید خودش مسائل خود را حل کند؛ در درازمدت فرزندی متکی به خود، مستقل تر و جسورتر پرورش خواهید داد. آنچه باید درباره تنها فرزند خود بدانید تقریباً همه فرزندان اول، مثل تک فرزند شروع می کنند و این امر- چه برای فقط چند سال یا تمام عمر باشد- بهره مندی از توجه تمام و کمال والدین هم موهبت و مصیبتی برای آنان است. جنبه مثبت: اعتماد به نفس و قاطعیت در تنها فرزند شما پرورش خواهد یافت. جنبه منفی: تنها مرکزتوجه بودن می تواند به توقعات زیاد غیر واقع بینانه ای رهنمون شود. تک فرزندها معمولاً در کنار بزرگترها احساس راحتی می کنند، اما آنها به واقع به دوستی و نزدیکی با بچه ها نیاز دارند. به دفعات، قرارهایی برای بازی با همسالان فرزند خود تنظیم کنیم تا بدین وسیله مهارت هایی مثل مشارکت، دوستی و حل مشکلات را تعریف کنید. تک فرزندها مانند بچه های آخری، بیش از حد شیفته می باشند که این امر می تواند آنها را مستحق رفتاری شاهانه سازد. برای غلبه بر تمایل به لوس بارآوردن، اطمینان حاصل کنید که محدودیت هایی برای او قائل می شوید، استقلال و اتکا به نفس او را تشویق می کنید و از تمجید و ستایش بیش از حد خودداری می کنید.
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]