واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ظهور نسلي تازه در سينماي دفاع مقدس
با توليد فيلمهاي "اتوبوس شب"، "اخراجيها"، "مثل يک قصه"، "روز سوم" و "فرزند خاک" در سالهاي اخير به نظر ميرسد موجي جديد به وجود آمده و خوني تازه در رگهاي سينماي دفاع مقدس به جريان انداخته است. اين موج جدا از به حرکت درآوردن چرخ سينماي دفاع مقدس در بخش توليد، ميتواند پيوند مخاطب را با اين فيلمها محکمتر کند. اين مهمترين عاملي است که سينماي جنگ در اين مقطع به آن نياز دارد. در سالهاي اخير با فاصله گرفتن سينماگران رونقدهنده سينماي جنگ از اين عرصه، سينماي دفاع مقدس به حاشيه رفت.مشکلاتي که براي نمايش فيلمهاي مرحوم رسول ملاقليپور پيش ميآمد و بيتوجهي به مسائل توليد و اکران اين فيلمها که دامن فيلم ناتمام "زنگي و رومي" به کارگرداني ناصر تقوايي را هم گرفت، اغلب کارگردانهايي را که زماني تمايل داشتند در اين حوزه کار کنند، به فيلمسازي درباره جنگ بيعلاقه کرد.در اين سالها سينماي دفاع مقدس و فيلمسازي درباره جنگ به عرصهاي بدل شد که برخي از طريق آزمون و خطا در آن خود را فيلمساز معرفي کردند. در اوج نااميدي از پا گرفتن دوباره سينماي دفاع مقدس و شرايطي که عدهاي گمان ميکردند اين سينما مثل سينماي کودک ديگر زنده نميشود، با حمايت دولت از توليد فيلمهاي جنگي جرياني تازه در سينماي دفاع مقدس به وجود آمد. "اخراجيها" پرفروشترين فيلم تاريخ سينماي ايراناکران اين آثار در جشنواره بيست و پنجم فجر نشان داد سينماي دفاع مقدس هنوز پتانسيلي بالا براي توليد آثار متفاوت دارد. حتي اگر کارگردانهاي صاحبنام اين سينما دلمشغوليهايي ديگر يافته باشند. نميتوان گفت همه فيلمهايي که در اين مقطع به نمايش درآمدند موجه و قابل دفاع هستند، اما تنوع آنها خبر از تغيير نگاه تکبعدي به اين آثار دارد."اخراجيها" يک دهه پس از کمدي موفق و محبوب کمال تبريزي "ليلي با من است" ساخته شد. مسعود دهنمکي در اولين فيلم خود شخصيتها و روابطي تازه به سينماي دفاع مقدس آورد. شخصيتهاي اصلي فيلم لمپنهاي جنوب شهر بودند که به آدمهاي جنگ ارتباط نداشتند. جنس شوخيها و نوع روابط آنها هم که فيلمفارسي را تداعي ميکرد براي مخاطب تازگي و جذابيت داشت.با اين شرايط پيشبيني اينکه "اخراجيها" در اکران عمومي با اقبال مواجه شود چندان سخت نبود. گرچه فيلم با نمونههاي آرماني فيلم جنگي در سينماي ايران تفاوت زياد دارد، اما مهمترين امتياز آن آشتي دادن مردم با اين ژانر است. هر چند بخش عمده جذابيت فيلم ربطي به جنگ ندارد و به عادت و سليقه مخاطب عام و تعلق خاطرش به شوخيهاي کلامي برميگردد."مثل يک قصه" اولين فيلم سينمايي خسرو سينايي مولفههاي آثار وي را دارد، اما تلاشي است براي تجربه فضاهاي تازه. فيلم به دليل نوع نگاه کارگردان، ريتم آرام و ساختار روايي خاص براي مخاطب عام جذابيت نداشت و بدون اکران وارد شبکه خانگي شد. حضور آرش معيريان با "آنکه دريا ميرود" در اين عرصه هم اتفاقي غريب بود که سرنوشتي مشابه فيلم سينايي پيدا کرد.با توليد فيلمهاي "اتوبوس شب"، "اخراجيها"، "مثل يک قصه"، "روز سوم" و "فرزند خاک" در سالهاي اخير به نظر ميرسد موجي جديد به وجود آمده و خوني تازه در رگهاي سينماي دفاع مقدس به جريان انداخته است. "روز سوم" محمدحسين لطيفي درامي عاشقانه بود که در سينماي جنگ نمونه نداشت و لطيفي از جذابيتهاي مثلثي عاشقانه به خوبي استفاده کرد. فيلم نسل ناآشنا با جنگ را با سينماي دفاع مقدس پيوند ميدهد و حضور ستارگان، فضاي عاشقانه، تاکيد بر مايههاي ملودرام و اشاره به جنبههاي مليگرايانه در قصه، "روز سوم" را به تجربهاي تازه در سينماي دفاع مقدس تبديل ميکند."پاداش سکوت" همه جذابيت خود را از قصه احمد دهقان ميگيرد. قصهاي تکاندهنده که موقعيتي خاص را ترسيم ميکند. فيلم ايجاز قصه را ندارد و در خلق واقعهاي هولناک که همه انرژي قصه از آن است ناتوان نشان ميدهد. با اين همه "پاداش سکوت" زمينه پيوند سينماي دفاع مقدس و ادبيات اين حوزه را فراهم ميکند و راهي ميگشايد تا جسارت ادبيات جنگ وارد سينما شود.جسارت "پاداش سکوت" در "اتوبوس شب" و "فرزند خاک" هم ديده ميشود. "اتوبوس شب" کيومرث پوراحمد از دوستي دو ملت ايران و عراق صحبت و ريشههاي مشترک مردم درگير جنگ را به آنها يادآوري ميکند. ساخت چنين فيلمي حاصل شرايط جامعه امروز است و ميتوان گفت در سالهاي جنگ يا پس از آن جامعه آمادگي پذيرش چنين موضوعهايي را نداشت."فرزند خاک" محمدعلي باشهآهنگر مختصات جامعه امروز را به جنگ و آدمهايش پيوند ميزند و موضوعي تکاندهنده را مطرح ميکند. فيلم به واسطه موضوع متفاوتش يک اثر پيشرو در سينماي دفاع مقدس محسوب ميشود و خود را اثري معرفي ميکند که جاي خالي آن مدتها در سينماي جنگ حس ميشد.ميتوان با استناد به فيلمهايي که در اين سالها در سينماي دفاع مقدس ساخته شدهاند نويد شروع يک دوران تازه را در اين گونه داد. اما پا گرفتن اين جريان و طول عمر آن به حمايت نهادهاي فرهنگي وابسته است. اين حمايتها بايد همه آنها را که ميخواهند در ثبت تاريخ جنگ سهم داشته باشند شامل شود. نميتوان با محروم ساختن برخي از توليد فيلم جنگي به رونق آن اميدوار بود.منبع : مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 813]