واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خانواده هسته نخستین جامعه و از عوامل اصلی انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق و سنت ها و عواطف از نسلی به نسل دیگر است. در میان اعضای خانواده بیشترین سهم تاثیرگذاری بر فرزند از آن مادران است همه روزه ودرهمه جای دنیا به تعداد مادرانی که به کاردرخارج ازخانه روی می آورند، اضافه می شودو در این میان آنها تلاش می کنند تا بین شغل خود و شیوه نگهداری و پرورش کودکانشان تعادل ایجاد کنند، به نحوی که هیچ یک از این دو مقوله با هم تداخلی نداشته باشد. دغدغه اصلی چنین مادرانی آن است که فرزندان کوچک خود را در این مدت به چه کسی بسپارند و این همان مسئله ای است که بسیاری از مادران شاغل به شدت نگران آن هستند و به همین علت گاه در قبال تربیت فرزندان خود به شدت احساس گناه می کنند. اکثر این مادران هنگام کار، کودکان پیش دبستانی خود را به مهد کودک می فرستند و عده ای نیز آنها را به یکی از خویشاوندان خود یا پرستاری خانگی می سپارند. در این میان باید گفت که بهتر است کودکان در ۲ سال اول زندگی به دلیل شکل گیری شخصیت و ایجاد حس اعتماد، به دور از مکان های شلوغ نگهداری شوند. برای این منظور نگهداری کودک از سوی مادر بزرگ یا یکی دیگر از اعضای نزدیک خانواده بهتر است. همچنین رفتن به مهد برای کودکان پسر زیر ۳ سال چندان توصیه نمی شود. بهتر است آنها با یکی از اعضای خانواده یا یکی از والدین در خانه بمانند تا با طبیعت خود هماهنگ شده ودر آینده تعامل بهتری با محیط داشته باشند. درغیر این صورت ممکن است در مواردی، رفتار غیر آرام و خشن در آنها بروز کند. در ضمن پسرها در سنین کمتر از ۳ سال رابطه خوبی با غریبه ها برقرار نکرده و محیط آشنای خانه را بیشتر دوست دارند. اما فرزندان بزرگترکه احتمالا ساعاتی از روز را باید تنها در خانه بگذرانند، نیزجای خود را دارد. واقعیت آن است که فرزندان، صرف نظرازدختریا پسر بودن، حداقل تا دوره نوجوانی، به شدت نیازمند نگاه محبت آمیز والدین، مخصوصا مادر هستند.از طرفی مادرانی که در منزل فرزندان خود را بزرگ می کنند بخش بسیار زیادی از نیازهای روحی و عاطفی کودکان و نوجوانان خود را برطرف می کنند. در واقع آنها وقتی کودکانشان به آنها احتیاج دارند در کنار آنها حاضرند سال های مهم و اساسی برای شکل گیری روحی و عاطفی فرزند شما از تولد تا ۵ سالگی آنهاست. توجه و محبتی که کودک در این سال ها از طرف پدر و مادر خود کسب می کند می تواند برای شکل گیری شخصیت و آینده او بسیار مهم و حیاتی باشد. در این سال ها هیچ چیز نمی تواند جای خالی محبت و عشق والدین را برای کودک آسیب پذیر شما پر کند. در واقع می توان گفت میزان عشق و مراقبتی که کودک در این سال ها از طرف پدر و مادر خود دریافت می کند، می تواند راهگشایی برای زندگی حال و آینده او باشد. کودکانی که در زمان نیاز از توجه و محبت والدین خود بهره مند می شوند در زمان بلوغ بهتر می توانند با مساله اشتغال پدر و مادر خود و بالطبع بعضی از مشکلات زاییده شده توسط آن کنار بیایند و آن را برای خود حل کنند. فرزند شما وقتی در زمان خردسالی از رابطه ای عمیق و صمیمی با شما بهره مند شود، در دوره نوجوانی راحت تر از دیگر نوجوانان می تواند در مورد مسائل خاص که گاه زندگی آنها را به مخاطره می اندازد مانند دوستی های مختلف، سیگار، مواد مخدر و... با شما صحبت کند و از راهنمایی و حمایت شما بهره مند شود. حال نوجوانانی که از چنین رابطه عمیق و عاطفی بی بهره اند در زمان برخورد با مسائلی از این نوع، خود یا با کمک دوستانشان که از لحاظ فکری در مقام تصمیم گیری نیستند با مسائل برخورد می کنند و گاه لغزش های جبران ناپذیری از آنها سر می زند که تاثیر آن تا آخر عمر بر زندگی آنها سایه می اندازد. بنابراین اهمیت مادربه دوران کودکی منحصر نمی شود و چه بسا که نقش مادر به مراتب مهمتراز نقش پدراست.اما تمام این مسائل بدین معنی نیست که اشتغال مادر برای فرزندان خطرناک بوده و یا فرزندان مادران شاغل در کودکی یا نوجوانی دچار مشکلات بیشتری نسبت به فرزندان مادران غیرشاغل می شوند زیرا اشتغال مادر در شرایطی مزایای فراوانی نیز برای خود مادر و فرزندان او دارد و تنها بی توجهی به پاره ای مسائل در این زمینه، سبب بروز اثرات منفی برکودک و نوجوان می شود. بنابراین صرف داشتن شغل، نباید مادران را نگران سازد. تعداد ساعات کار مناسب، حفظ ارتباط با کودک درطول روز و پاره ای از عوامل، نقش مهمی در سلامت ارتباط کودک مادرخواهند داشت. چه مادر شاغل باشد چه نباشد آنچه بیش از کمیت حضوراو در کنارکودک اهمیت دارد کیفیت حضور اوست. چه بسا مادری که تمام ساعات روز را درخانه حضور داشته باشد، ولی به تربیت فرزندان و مراقبت از آنان توجه و پیگیری لازم را نداشته باشد! زیرا تنها حضور مادر برای فرزندان کافی نیست. به عبارت دیگر او فقط حضور فیزیکی شما را آن هم درحالی که مشغول پختن غذا و یا نظافت منزل هستید نمی خواهد بلکه او نیازمند آن است که زمانی هر چند کوتاه در کنارش نشسته و فارغ از هر چیز دیگر با او صحبت کنید و یا او را در آغوش گرفته و به او محبت کنید. علاوه برآنچه گفته شد عوامل زیاد دیگری از قبیل: رضایت شغلی مادر، حمایتی که همسرش از او میکند، جنسیت کودک و مرتبه اجتماعی اقتصادی خانواده، نقش مهمی در رشد کودک دارند. فرزندان مادرانی که از شغل خود راضی هستند و نسبت به تربیت فرزندان خود متعهد وحساس هستند، در مقایسه با فرزندان مادران غیر شاغل، سازگاری بیشتری از خود نشان می دهند و ازعزت نفس بیشتر، روابط مثبت بیشتر با خانواده و همسالان، عقاید جنسیتی کلیشه ای کمتر و نمرات بهتری در مدرسه برخوردارند. این پیامدها مخصوصا دردخترها بیشتردیده می شود زیرا از مشاهده شایستگی های زن(مادر خود) از الگوی موفقی در این زمینه بهره مند می شوند. دختران مادران شاغل آرزوی تحصیلی عالی تر دارند و پسران مادران شاغل نیزدر مقایسه با پسران مادران غیرشاغل از خود بسندگی و سازگاری اجتماعی بیشتری برخوردارند اما پیشرفت تحصیلی آنها در مواردی پایین تراست. نکته دیگر اینکه اگر نگاه همسران زنان شاغل به شاغل بودن آنها مثبت باشد ودراین مورد رفتار حمایت گرانه ای از خود بروزدهند و نیز مسوولیت بیشتری در قبال فرزندان خود بپذیرند، فرزندان آنان این فرصت را می یابند که ضمن برخورداری از وجود و حضور مادری فعال، زمان بیشتری را با پدرخود سپری کنند. از این رو این مادران باید با مواردی آشنا شوند تا درصورت شاغل بودن، بتوانند میان محیط خانه و کار تعادل ایجاد کنند. بدیهی است که زنان دارای نقشی سازنده در عرصه های مختلف زندگی هستند و البته مسوولیت زنانی که علاوه بر وظایف خانه داری، مشاغل اجتماعی نیز دارند، بیشتر است. بنابراین مادران تا آنجا که امکان دارد باید تعداد ساعات کارخود را محدود کنند وکاری را که متناسب با علاقه و توانمندی هایشان است انجام دهند. بهتر است مدیران ادارات و شرکت ها با مادران شاغل همکاری نمایند تا آنها بتوانند با تنظیم وقت و مسوولیت خود تغییراتی در ساعت ورود و خروج ایجاد کرده تا استرس کمتری داشته باشند. همچنین زنان باید بتوانند در مواردی که نیاز است از محل کار خود خارج شده یا اندکی دیرتر به محل کار بروند. ساعاتی را برای استراحت در میانه روزدر محیط کار در نظر بگیرند، از طرفی در منزل هم حتما باید استراحت لازم را داشته باشند.زیرا از آنجا که زنان نسبت به مردان از توان جسمانی کمتری برخوردارند و نیرویشان خیلی سریع تر تحلیل می رود. بسیاری از خانم ها به ویژه مادران شاغل تصمیم می گیرند به منظور انجام تمام کارهای بیرون و داخل منزل، وقت خواب و استراحت خود را کاهش دهند، بنابراین شب ها تا دیروقت کارهای منزل را انجام می دهند وصبح زود نیز از خواب بیدار شده و به محل کار خود می روند. گفتنی است این نوع زمان بندی فقط در کوتاه مدت و به صورت موقت امکان پذیر است و پس از مدتی موجب می شود که آنها دچار خستگی مفرط و ضعف شوند. در این صورت نه می توانند مادری شاد و سرحال برای فرزندشان باشند و نه فردی موثر در محیط کار.بدین منظور بهتر است عصرها کمی استراحت کرده و برای انجام کارها از سایر اعضای خانواده نیز کمک بگیرند.بدین ترتیب همسرشان هم متوجه وضعیت خاص آنها شده و خانواده نقش حمایتی را برایشان ایفا خواهد کرد. در طول هفته حتما زمانی را برای تفریح و گردش در کنار خانواده اختصاص دهید و تمام مدتی را که در منزل هستید، مشغول امور خانه نباشید. هرچند مدت یکبار، در بازگشت به خانه، هدیه ای برای فرزندانتان تهیه کنید. به اوقات فراغت وساعات بیکاری فرزندانتان کاملا توجه کنید زیرا آنان نباید تنها باشند، مگرآنکه دقیقا بدانید مشغول چه کاری هستند. ترتیبی دهید که هر وقت فرزندانتان کار مهمی با شما داشتند یا حتی فقط می خواستند باشما صحبت کنند، بتوانند این کار را انجام دهند. روزنامه مردم سالاری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 477]