واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: والدین نه فقط از برآوردن نیاز کودک بلکه از شوق و شعفی که کودک به هنگام برآورده شدن خواسته اش پیدا می کند، لذت می برند. در واقع تامین نیازهای کودک به ویژه آن مواردی که به او پرو بال می دهد، در حفظ سلامت روحی و روانی کودک تاثیر چشمگیری دارد.یکی از خاطره های ثابت همه ما از دوران کودکی، دریافت هدیه از سوی بزرگ ترهاست که به مناسبت های مختلف می گرفتیم. اما به نظر می رسد کودکان امروز به دلیل فراوانی امکانات و هدایا و توجه بیش از حد والدین، لذتی را که ما در کودکی از دریافت یک هدیه کوچک می بردیم، نمی برند و صد البته چندان قدردان و سپاسگزار والدین خود نیستند. به عبارتی شکایت بسیاری از والدین امروزی قدرناشناسی کودکان است. برای بحث درباره این موضوع با دکتر مهدیه وارث وزیریان کارشناس اداره سلامت روان وزارت بهداشت گفت و گو کردیم. تشکر از کودک به گفته دکتر وزیریان بچه ها مثل تمام رفتارهای دیگر، قدردانی و سپاسگزاری را از ما یاد می گیرند. در واقع وقتی والدین از کارهای خوبی که کودک انجام می دهد، تشکر می کنند، او می فهمد چه کاری مورد تایید است و ارزش ها را درمی یابد. وقتی او بابت کار خوبش تشویق می شود، در واقع این پیام را دریافت می کند که به علت انجام یک رفتار خوب مورد توجه واقع شده است. تکرار قدردانی و سپاسگزاری از کودک به او کمک می کند تا رفتارهای خوب خود را بیشتر کند. تصور کنید یک کودک ۵ ساله پس از بازی عادت به جمع و جور کردن اسباب بازی هایش ندارد و همواره عصبانیت مادر را شاهد است، اما اگر حتی یک بار اسباب بازی هایش را جمع کرد باید مورد تشویق قرار بگیرد و مادر از او تشکر کند. گاهی والدین تصور می کنند انجام مقطعی کارهای خوب نیاز به تشکر ندارد و گاه فراموش می کنند از کودک تشکر کنند. طبیعی است که در چنین شرایطی نباید از کودک توقع داشته باشیم قدردان و سپاسگزار بار بیاید. تحسین تلاش کودک دکتر وزیریان تاکید می کند: متاسفانه بیشتر والدین تصور می کنند فقط باید در قبال یک کار عالی یا نمره بیست از فرزند خود تشکر کنند، در حالی که این تلاش کودک است که باید مورد تحسین قرار بگیرد. این جاست که او درمی یابد، باید تلاشش را بیشتر کند تا به نتیجه دلخواه برسد. فراموش نکنیم که بچه ها همواره دوست دارند مورد توجه والدین باشند، پدر و مادر مهم ترین افراد زندگی آن ها هستند، پس طبیعی است که برای جلب توجه آن ها هر کاری بکنند. دوست دارند ببینند پدر و مادر آن ها را دوست دارند و به آن ها توجه می کنند. بنابراین کودک سعی می کند توجه را به هر شیوه ای از پدر و مادر بگیرد، گاه با قشقرق و داد و فریاد و گاه با تکرار رفتارهایی که قبلا تایید شده است. از این رو در واقع این والدین هستند که او را هدایت می کنند و کودک از رفتارهای والدین شیوه جلب نظر آن ها را انتخاب می کند. چه بهتر که والدین با تایید کارهای مثبت و رفتارهای خوب او را به گونه ای تربیت کنند که رفتارهایش روز به روز بهتر شود و از طرف دیگر از آن جا که خود همواره مورد سپاسگزاری قرار گرفته است، در مقابل خدماتی که از والدین دریافت می کند هم سپاسگزار باشد. تشویق غیرکلامی البته نباید فراموش کرد که قدردانی فقط به صورت کلامی نیست و گاهی لازم است به صورت غیرکلامی مثل خرید یک هدیه یا دریافت یک جایزه باشد. به عنوان مثال مادر می تواند به کودک بگوید اگر شامت را کامل بخوری بعد می توانی بستنی بخوری. به این ترتیب یک رفتار منوط به انجام یک رفتار دیگر می شود. از طرفی شرایط تشکر از کودک و تحسین او بسیار مهم است. به عنوان مثال تشویق و تحسین در جمع می تواند تاثیر دوچندانی داشته باشد به شرط این که تاثیر منفی روی خواهر یا برادر بزرگ تر نداشته باشد. اشاره به رفتارهای مثبت دیگران هم به کودک یاد می دهد در کارهای دیگران دقت کند و از آن ها یاد بگیرد.وی با اشاره به این که امروزه بیشتر کودکان بدون تلاش آن چه را می خواهند به دست می آورند، تصریح می کند: این قبیل کودکان وقتی بزرگ می شوند توقع دارند هر آن چه را می خواهند به دست بیاورند و این نگرش آن ها را قدرناشناس بار می آورد. بنابراین خوب است بچه ها تلاش والدین را برای برآورده کردن نیازهایشان ببینند تا قدردان آن ها باشند. در واقع مادر باید به فرزندان کار و تلاش پدر را برای برآورده کردن نیازهای خانواده گوشزد کند تا او بداند که خدماتی که دریافت می کند بدون زحمت نبوده است.از طرف دیگر والدین از طریق کمک به نیازمندان می توانند حس قدرشناسی و سپاسگزاری را در کودک خود تقویت کنند. گاهی اوقات خوب است که والدین از کودک بخواهند لباس ها یا اسباب بازی هایش را که بدون استفاده است، در اختیار کودکانی بگذارد که به آن نیاز دارند. والدین می توانند توضیح دهند که شرایط اقتصادی مردم متفاوت است و کودکانی هستند که حداقل امکانات و رفاه را ندارند بنابراین ما می توانیم به آن ها کمک کنیم .در واقع والدین احساس محرومیتی را که در دوران کودکی خود تجربه کرده اند به یاد می آورند و سعی می کنند برای کودک خود، آن را جبران کنند. در حالی که به نظر می رسد برآوردن تمامی خواسته های کودک و به عبارتی غرق کردن کودک در خواسته هایش، نمی تواند او را در درازمدت خوشحال و راضی کند. ممکن است در کوتاه مدت او خوشحال به نظر برسد اما در درازمدت این احساس دوام نخواهد داشت زیرا لازم است بچه ها ناکامی را تجربه کنند. والدین باید بدانند که ناکامی باعث رشد کودک می شود، وقتی کودک در خواسته های خود غرق می شود نمی تواند قدردان نعمت هایی باشد که دارد. زیرا همیشه همه چیز بر وفق مرادش بوده است، بنابراین خواسته های او بی پایان و احساس رضایتش بسیار کم رنگ است و نمی تواند سپاسگزار والدینی باشد که امکانات بی حد و حصر و خدمات خوبی را برای او فراهم کرده اند. به عنوان مثال اگر می خواهیم جشن تولدی برای کودک ترتیب دهیم بهتر است به جای خرید هدایای متعدد و گران قیمت برای او، تدارکات مهمانی و فراهم کردن مقدمات جشن و توجهی را که به او معطوف شده است پررنگ کنیم و خرید را به یک هدیه کوچک اما متناسب و دلخواه او محدود کنیم. در واقع بالابردن کیفیت رابطه بسیار مهم تر از خرید یک هدیه گران قیمت است.فراموش نکنیم که حس قدرشناسی مساوی با احساس خوشبختی است، هر قدر بتوانیم احساس شکرگزاری را در فرزندانمان تقویت کنیم بهتر خواهیم توانست شادی و نشاط را به زندگی آن ها وارد کنیم. روزنامه خراسان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]