واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > آموزش - همشهری ماه نوشت: حجتالاسلام محیالدین بهرام محمدیان. معاون آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی این وزارتخانه است. انتشار کتابهای درسی، انتشار مجلات رشد و تدوین برنامههای درسی مدارس از مهمترین وظایف این سازمان است. وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفته است که دوره آموزشی را از 5-3-3-1 (5 سال ابتدایی، 3 راهنمای، 3 سال دبیرستان و یک سال پیش دانشگاهی) به 6-3-3 (6 سال ابتدایی، 3 سال متوسطه اول و 3 سال متوسطه دوم) تغییر دهد. به این ترتیب کلاس ششم ابتدایی پس از سالها دوباره به مدرسهها باز خواهد گشت. اما عملی شدن این تصمیم به آماده شدن کتابهای درسی مقطع ششم ابتدایی وابسته است. حجتالاسلام محمدیان میگوید که سال آینده نباید منتظر کتاب ششم ابتدایی باشیم.تغییر نظام آموزش و پرورش و شش ساله شدن دوره ابتدایی، باعث شده است که کتاب برای پایههایی که وجود ندارند نوشته شود، مثلاً ششم ابتدایی. شما پیشبینی میکنید که کتاهای ششم ابتدایی چه زمانی آماده شود. چون تا کتاب وجود نداشته باشد که نمیتوان نظام آموزشی را تغییر داد؟ما بر اساس تقسیمات 6-3-3 نظام آموزش و پرورش راهنمای جامع دورههای ابتدایی، متوسطه اول و دوم را تعیین کردهایم و بر این اساس، برای هر پایه راهنما نوشته شده تا ارتباط دروس با هم به صورت افقی، شبکهای و عمودی در حوزه یادگیری تعیین شود. این مقدمات فراهم شده استو اگر به ما ابلاغ کنند، تولید را شروع خواهیم کرد.پس هنوز به شما ابلاغ نشده است که کتاب ششم را تألیف کنید؟ نه، البته برای اینکه از کر هم عقب نیفتیم، شروع به پیشتولید کرده آیم. در این پیش تولید باید کارهایی را انجام بدهیم. کتاب درسی فقط یک کتاب نیست و پشتش تلاشهای زیادی انجام شده است. ما در طول سال 140 میلیون جلد کتاب درسی در دو چاپخانه بزرگ چاپ میکنیم و این طور نیست که شب اول مهر به ما گفته شود که کتاب چاپ کنید و این امر به راحتی محقق شود. نیاز کشور باید در هر حوزه به وسیله دستگاههایی مثل مجلس، وزارتخانهها و مجمع تشخیص مصلحت تعیین شود تا ما آن را در کتابهای درسی وارد کنیم.علاوه بر این، نیازها باید به وسیله اجتماع و خانوادهها و نیاز فردی دانشآموز نیز درشورای عالی آموزش و پرورش تصویب شود که هنوز برای کلاس ششم ابتدایی انجام نشده است. پس از این مرحله است که در شورای تألیف و برنامهریزی کتب درسی 15 تا 25 کارشناس مینشینند که شامل معلمهای باتجربه، استادان دانشگاه، روانشناس، تکنولوژیست آموزشی، کارشناس ادبیات و صاحبنظر معارف اسلامی است و هر درسی برای هر پایه راهنمای برنامه نوشته میشود. پس از این اعتبار بخشی کتاب در شورای عالی آموزش و پرورش تأیید میشود و سپس مؤلفان آن را مینویسند.پس از آن، به مدت یک سال در مدارس استان متفاوت اجرای آموزشی انجام میشود و پس از موفقیت آن، اجرای سراسری را خواهیم داشت. برای این کتاب باید به وسیله آموزشهای ضمن خدمت مدرس تربیت شود. این کتاب پنج سال بعد مجدداً ارزشیابی میشود تا دید که آیا به نیازهای این زمان پاسخ داده میشود یا باید تغییر کند.در نظام جدید، آموزش زبانهای خارجی، چه عربی یا انگلیسی از چه مقطعی آغاز خواهد شد؟آموزش زبان عربی در قانون اساسی روشن شده است یعنی از راهنمایی تا پایان متوسطه که در نظام جدید، ازدوره اول متوسطه آغاز خواهد شد. البته آموزش عربی به نوعی دردوره ابتدایی نیز آمده است که با درس قرآن انجام میشود اما درباره زبان انگلیسی نظرات متفاوت است. اغلب زبانشناسان میگویند که تا آموزش زبان مادری تکمیل نشده، آموزش زبان خارجی آفتی برای زبان مادری است. البته این را بگویم که ما از آموزش زبان انگلیسی در دوره دبیرستان راضی نیستیم. یکی از دلایل ناکارآمدی این آموزش، محتوای کتابهای انگلیسی است که به روز نیست. دلیل دیگر این است که معلمها هم شیوهای جدید آموزش زبان را فرا نگرفتهآند و بر اساس همان روش سنتی که ابتدا گرامر را آموزش میدیدند و بعد لغت میخواندند، عمل میکنند در صورتی که الان روشهای جدیدتر زبان آموزی به میدان آمده است. مشکل دیگر این است که بسیاری از مدارس ما امکانات لازم برای آموزش زبان را ندارند در صورتی که برای آموزش زبان دستکم باید آزمایشگاه زبان داشته باشیم. گاهی معلمها خودشان لهجههای گوناگون دارند و این دردسرساز میشود بنابراین پیشبینی میشود آموزش زبانهای خارجی از دوره اول متوسطه آغاز شود. در تألیف جدید کتابهای درسی، برخی از دروس در پایههای ابتدایی حذف میشوند مثل درس «کوکب خانم» یا «حسنک کجایی؟». خیلی از ایرانیها از این دروس خاطره دارند و بعضی از عناوین این دروس مثل «تصمیم کبری» به نوعی ضربالمثل در چند نسل تبدیل شده است. آیا امکان نداشت این درسها را در کتاب های درسی حفظ کرد؟ آموزش و پرورش باید بچهها را برای زندگی کردن آماده کند و این آموزش باید بر اساس مقتضیات زمان انجام شود. در نسل پیش از این هم، شعرهایی مثل «داشت عباس قلیخان پسری، پسر بیادب و بیهنری» بود. ما به این درسها به دیده نوستالژیک نگاه میکنیم، مثال، داستان روباه و زاغ. اما آیا واقعاًً این درسها با بجههای امروز میتواند ارتباط برقرار کنند؟ آیا حتی مدارس روستایی ما مثل دوران قصه حسنک کجایی و آن محیط روستایی که در این قصه توصیف میشود، باقی ماندهاند؟ ما در درس اجتماعی داستان آقای هاشمی را داریم که کارمند اداره است و از کازرون حرکت میکند و عاقبت به نیشابور میرسد. آیا مناسبات اجتماعی در دهه 90 همانطور است که در دهه 60 که این داستان نوشته شده، مانده است؟ آیا انتقال کارمندها همانطوری است یا مناظر دیدنی تهران همان طوری است که دراین داستان آمده و هنوز اتوبوسهای دو طبقه دیده می شود یا اینکه الان در تهران میتوان مترو و برج میلاد را دید؟ یقیناً ما الان باید از ایمیل بنویسیم. آخرین پیام بهداشتی در داستان کوکب خانم این است که او شیر را میدوشد و در کاسهای میگذارد که رویش را دستمال کشیده است. آیا الان این پیام بهداشتی است وقتی که ما توصیه میکنیم شیر پاستوریزه بخورید نه شیری که مستقیماً از گاو دوشیدهاید؟ امروز ما میگوییم شیر را در یخچال بگذارید که مهمان سرزده آمد و دو تخممرغ درست کرد و در صورتی که الان میگویی تخممرغ را همیشه نخورید چون کلسترول دارد. اگر مهمان بیاید از سر کوچه غذای آماده میگیریم یا اینکه از توی فریزر غذای از پیش آماده گرم میکنیم.در داستان زاغ و روباه ماجرای فریب گفته میشود در حالی که بجههای الان اصلاً با این مسائل فریب نمیخورند افق ذهنیشان خیلی از این مسائل بالاتر است. 301
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]