واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: از مزاياي اين فتنه هاي بزرگ اين بود كه نقاب از چهره بسياري از معاندان نظام برداشته شد ولي با تظاهرات بزرگ عاشورائيان در نهم دي و تظاهرات بي سابقه 22 بهمن ،نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران جاني تازه گرفت و مصداق سخن حضرت امام خميني(ره) كه فرمود:من با جرأت مدعي هستم كه ملت ايران در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله وكوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنان و حسين بن علي استمحقق شد. اما آيا اين تظاهرات ها براي برخي فراموش شدگاني كه اين فتنه را برانگيختند اتمام حجت تلقي نشده كه باز هم به عناوين مختلف بي بصيرتي خود را نشان مي دهند و بازهم در كمال تعجب دم از مردم مي زنند در حالي كه مردم ايران اسلامي همان هايي بودند كه در روز 9 دي و 22 بهمن ،عليه معاندان داخلي و خارجي تظاهرات كردند ونه چند مزدوري كه حاضر مصلحت نظام و آسايش ملت را به خواست دشمنان مستكبر بفروشند. رهبر معظم انقلاب نيز در همين زمينه خطاب به اين قشر مي گويند: آيا حضور دهها ميليوني مردم كافي نيست كه معاندان و فريب خوردگان داخلي كه گاه رياكارانه دم از مردممي زنند را به خود آورد؟ در اين ميان در واكاوي جريان فتنه ،به برخي رسانه ها مي رسيم كه به عنوان پشتيبان بلامنازع فتنه گران و تبليغاتچي و شيپورچي عمل كردند و به گونه اي بنزين در اين آتش شعله ور ريختند . در تحليل اين نقض قانوني كه از سوي رسانه ها صورت گرفت بايد گفت كه نقض قانون به نام قانون از سوي برخي رسانه ها ، حقيقتي بديهي و غيرقابل انكار است كه رد آن را اگر نگوييم آيت بلاهت ، لااقل مي توان گفت نشانه ناآگاهي و بي اطلاعي و انكار كننده اين مطلب است. بي شك رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي با اطلاع رساني دقيق و شفاف ، نقشي بي بديل در عرصه روشنگري و تنوير افكار عمومي در جامعه ايفا مي كنند. نكته اي كه نمي توان به سادگي از كنار آن گذشت و اشاره به آن ضروري به نظر مي رسد اين است كه شاهوار انديشه را در هر اقليم راندن نشايد. نمي توان به بهانه اطلاع رساني و تنوير افكار عمومي فارغ از روش و وسيله اي كه به آن متمسك مي شويم به انتشار هر مطلبي اقدام كنيم چرا كه شأن كار فرهنگي اجل از آن است. شايد بيان مجمل و ساده «هدف ، وسيله را توجيه نمي كند» بتواند براي درك بهتر اين مطلب مفيد واقع شود. به عبارت ديگر قانون گريزي ، روش اجراي قانون نيست. رهبري عزيزمان در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان رهبري درباره كساني كه قانون را نمي پذيرند و به قانون گريزي روي مي آورند ،اعلام كردند كه افرادي كه قانون و رأي اكثريت را قبول نمي كنند صلاحيت حضور در چارچوب نظام اسلامي را از دست داده اند. با اين حال در يك نگاه گذرا، با چشم پوشي از آنچه قبل از انتخابات دوره دهم رياست جمهوري انتشار مي يافت و بررسي نشريه ها تنها در بازه زماني بعد از انتخابات تاكنون ، به خوبي مي توان دريافت كه برخي از مطبوعات براي استناد به قانون تنها به اين قسمت از اصل 24 قانون اساسي كه «نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند» احتجاج مي كنند بي اعتنا به اينكه ، اين اصل مخصصي هم دارد و آن عبارت « ...مگر آنكه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد...» است. همين نشرياتي كه مدنظر راقم اين سطور است چشم خود را بر بند «ه» ماده 2 قانون مطبوعات كه بر «حفظ و تحكيم سياست نه شرقي – نه غربي» تاكيد مي كند ، بسته و با بهره مندي از مساعدتهايي كه از بيت المال براي آنها صورت مي پذيرد، افكار امپرياليسم، ماترياليسم و ايسم هاي گوناگوني كه ريشه در غرب و شرق دارد را رواج مي دهند و البته بي آنكه وقعي به بند 8 ماده 6 قانون مذكور نهند كه از « افترا به مقامات،نهادها، ارگانها و هريك از افراد و توهين به اشخاص حقيقي و حقوقي كه حرمت شرعي دارند،اگرچه از طريق انتشار عكس يا كاريكاتور باشد» بر حذر مي دارد، در قالب طنز ،گزارش، عكس، شنيده ها و... به هر فردي كه بخواهند تهمت زده و يا به وي توهين مي كنند و اين گونه درجهت خلاف قانون گام بر مي دارند. البته متأسفانه اين امر با آمدن دولت مظلوم نهم باب شد كه هرچه خواستند نثار مسئولين و بويژه شخص رئيس جمهور نمودند و باز هم طلبكارانه به دولت نگريستند و به رغم اين همه قانون گريزي در كمال تعجب به دولت تهمت قانون گريزي زدند. ضمن اينكه نبايد بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات را از نظر دور داشت كه «نقل مطالب از مطبوعات و احزاب و گروه هاي منحرف و مخالف اسلام (داخلي و خارجي )به نحوي كه تبليغ آنها باشد» را خلاف قانون مي داند اما مي بينيم كه در همين زمينه متأسفانه در همين استان يزد نشريه اي به درج اطلاعيه مراسم ختم و سالگرد درگذشت فردي كه به فرموده حضرت امام خميني (ره) پدر معنوي منافقين بوده است و خيانت و بي لياقتي او بر ملت رشيد ايران ثابت شده و حتي در مقاطع حساس سال 1358 به بهانه تسخير لانه جاسوسي آمريكاي جنايكار استعفا كرده و به آرمانهاي انقلابي مردم پشت كرده است مبادرت مي ورزد. كمي به اين سخن حضرت امام (ره ) دقت كنيم؛«نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانون گذاري يا قضايي را ندارد و ضرر آنها به اعتبار آن كه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي مورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تاويل هاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند از ضرر گروهك هاي ديگر حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان بيشتر و بالاتر است.» سئوالي كه با مطالعه پي در پي اين نشريه در ذهن خواننده آن مطرح مي شود اين است كه با توجه به انتشار مكرر اخبار و اطلاعات نهضت به اصطلاح آزادي و جريانات مرتبط با آنان در آن هفته نامه يا ماهنامه، آيا مديريت آن نشريه با نشر افكار و اعتقادات اين جماعت مطرود قصد تاييد ديدگاههاي آنان را دارد؟ تحريف سخنان رهبركبير انقلاب نيز جرمي بزرگ است كه هيچ انساني را ياراي چشم پوشي از آن نيست؛ درنامه 6/1/68 حضرت امام خميني (ره)به صراحت فرمودند: «والله قسم من با نخست وزيري بازرگان مخالف بودم» اما مي بينيم كه مطلبي از فردي خائن به انقلاب كه در دولت آقاي بازرگان مسئوليتي داشته است درج مي شود كه سخنان پير فرزانه ما درآن دچار نوعي تحريف و دگرگوني ماهيت شده است. آنچه گفته شد نمونه اي از مخالفت با قانون است كه برخي از رسانه ها نه از روي سهو بلكه عامدانه به آن دست مي زنند و در اين مسير سر به طغيانگري نهاده اند. سوي سخن با اين دسته از نشريات است؛ حال كه با رهبري حكيمانه خلف شايسته امام راحل(ره) حضرت آيت الله العظمي خامنه اي(مدظله العالي) و روشنگري هاي ايشان، اقيانوس مواج و گسترده عظيم ملت ايران به خروش آمده و نقاب از چهره دشمنان انقلاب به كنار رفته است حمايت گسترده برخي نشريه از فتنه گران غافل، معاند و دنباله روان بي بصيرت استكبار جهاني چه توجيهي دارد؟ آيا مردم حق ندارند سئوال كنند افرادي كه در استان دارالعباده يزد به كار فرهنگي مي پردازند و با ارتزاق يارانه هاي دولتي به انتشار مطبوعه مي پردازند چگونه به خود اجازه مي دهند خون هزاران شهيد والا مقام و عزيز ترين فرزندان اين ملت را كه در راه دفاع از اسلام و ولايت تقديم شده، اين گونه پايمال كنند و بعد فرياد برآرند كه آزادي از دست رفته است؟! به راستي كه مردم حق دارند بدانند هزينه هايي كه پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري با حمايت آمريكا و ايادي آن در داخل بر انقلاب اسلامي رفت در بستر كدام افكار و نوشته ها فراهم آمده است. غافلان و بي بصيرتان بدانند صبر و تحمل مردم رشيد و مسلمان ايران نيز حد و اندازه اي دارد و تا دير نشده به آغوش انقلاب و مردم باز گردند كه شايد فردا دير باشد.ك/3 1968
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 544]