تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836339976
براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند جام جم آنلاين: آيتالله ابوالقاسم خزعلي عضو فقهاي شوراي نگهبان و مجلس خبرگان رهبري با اشاره به فعاليت برخي افراد و گروههاي مدعي ارتباط با امام زمان (عج) در جامعه هشدار داد: دشمن براي نابودي مجلس خبرگان نقشه كشيده است تا راه را براي انتخاب هر آدم نادان و بوالهوسي باز كند. وي در گفتوگو با ويژه نامه «سراب» روزنامه جامجم كه روز سه شنبه انتشار يافت، گفت: در حال حاضر شاهد هستيم گروههاي متعدد مدعي شروع به فعاليت ميكنند و بعضي به دروغ از ارتباط خود با معصومين (ع) سخن ميگويند به گونهاي كه يكي از همين مدعيان گفته است امام زمان (عج) به من اعلام كردند خبرگان حق انتخاب رهبر را ندارند بلكه من شخصي را به اين مقام تعيين ميكنم. آيتالله خزعلي در ادامه سخنانش افزود: «... متاسفانه در مورد مدعيان اخباري به دستم رسيد كه مرا لرزاند. مطابق برخي از خبرها، دختران فريب چنين دروغگوياني را ميخورند و به بهانه رسيدن به كمالات مورد تجاوز قرار ميگيرند." متن كامل مصاحبه ايشان را با ويژهنامه سراب پيشروي داريد: براي شروع بحث به عنوان مقدمه تعريفي از خرافات ارائه دهيد تا در ادامه اين گفتگو پرسشهاي بعدي را با شما درميان بگذاريم. بسم الله الرحمن الرحيم. به نظر من بهتر است كه قبل از پرداختن به خرافه، دلايل گرايش به خرافه را تشريح كنيم. خدا در فطرت انسان، كمال بينهايت را قرار داده است. در روايات ما آمده كه دو گرسنهاند كه سير نميشوند. يكي گرسنه علم و ديگري گرسنه دنيا. اين دو دسته براي رسيدن به مطلوب خود كوششهاي زيادي را انجام ميدهند. ميل و تلاش بينهايتي كه در جان انسان هست براي دستيابي به بهشت است. بهشت هم تنها حور، قصور، جوي آب و نعمتهاي فراون نيست و گرچه همه اينها لذت دارد اما غايت بهشت اين نيست. ساكنان بهشت از كمال الهي بهره ميبرند و خداوند بر آنها تجلي ميكند. لذا از اين موهبت سير نميشوند. اگر لذتهاي مادي در بهشت بود بعد از گذشت سالهاي طولاني سرانجام ملال ميآورد. ولي مرتب جلال و عظمت الهي بر آنها نازل ميشود. ميل به كمال در وجود همه انسانها است و اگر فردي با شخص صاحب كمالي پيوند برقرار كند ميتواند به مكاني رفيع دست يابد. در گذشته و حال مردان صاحب كمال كم نبودند. به عنوان نمونه از مرحوم آيت الله قاضي بزرگ و در حال حاضر از حضرت آيت الله بهجت در اين خصوص ميتوان ياد كرد. مردم هم دلداده اين بزرگان ميشوند. نمونه ديگر اينكه شما ميبينيد يك نفر كه در وادي معرفت كار كرده از خمين حركت ميكند. مدتي بعد، دنيا مسحور اقدامات او ميشود. امام مردانه حركت كرد و ريشه فساد را زد. جلوههايي كه از مردان بزرگ تجلي پيدا ميكند البته كساني را به اين گمان واميدارد كه خود نيز ميتوانند ادعايي در اين باره بكنند. پس بنابراين از اينجا مرز ميان مدعيان راستين و دروغين مشخص ميشود. مدعيان دروغين تعدادشان كم نيست و شايد بتوان گفت كه 90 درصد ادعاهايي كه در اين زمينه ميشود دروغ است. اين كمال در انسان است و اگر اين كمال دست اهلش باشد و آن را درست صيقلي بدهد، ميتواند به جايي برسد كه در عالم و آدم تصرف كند. سر آن هم در «انا لله و انا اليه راجعون» است. يعني ما براي خدا هستيم. از اين كلام بالاتر وجود ندارد. برخي از انسانها براي اين جمله از همه چيزشان گذشتند. اوليا، امام حسين و ساير ائمه اين كار را كردند. تمام زندگي خود را در طبق اخلاص گذاشتند و تقديم محبوب كردند. اگر انسان در مسير درست حركت كند، حتي در پايينترين رتبه اجتماعي هم باشد به چنين جايگاهي دست پيدا خواهد كرد. طبعاً اين مسئله يك شعفي را ايجاد ميكند و بنابراين بعضيها سعي ميكنند كه به دروغ عنوان كنند كه از چنين توانمنديهايي برخوردارند. نياتي كه در پشت چنين اقداماتي وجود دارد ناشي از عوام فريبي، شهوت و مال اندوزي است. مقدمه ديگر اينكه دشمن با يورش نظامي نتوانست سرنوشت انقلاب ما را دگرگون كند. جنگ هشت ساله كه باعث ايستادگي نيروهاي كم تعداد نظامي ما در مقابل ابرقدرتها شد، نتيجهاي جز پيروزي ما و شكست دشمن نداشت و از نظر اقتصادي هم خواستند براي ضربهزدن اقدام كنند كه خودشان دچار بحران شدند. بنابراين مخالفان نظام اسلامي سعي دارند كه از طريق تبليغاتي رواني اهداف خود را پيش ببرند. نكتهاي كه من به عنوان تذكر به مردم عزيز ايران ميخواهم اعلام كنم اين است كه همانطور كه امام در راه پيشبرد اهداف انقلاب جديت به خرج داد به همان اندازه دشمنان ما درصدد ضربهزدن هستند. گاهي وقتها از طريق دين و مذهب وارد ميشوند به اين صورت كه فردي ادعا ميكند كه همواره با امام زمان در ارتباط است و با او نمازهاي يوميه خود را ميخواند. درصورتي كه اين ادعاها دروغ است. نقل ميكنند كه كسي خدمت امام(ره) رسيده بود و گفت شخصي مدعي است كه با امام زمان ارتباط دارد. امام فرمود به او بگوييد من كتابي داشتم كه مفقود شده، اگر مدعي ارتباط با امام زمان هستي، كتاب را برايم پيدا كن. بنابراين براي اينكه نادرستي چنين ادعاهايي ثابت شود بايد افراد پختهاي باشند كه مچ اين افراد را بگيرند. در حال حاضر شاهد هستيم كه گروههاي متعدد مدعي شروع به فعاليت ميكنند. بعضيها به دروغ ارتباط با معصومين(ع) را مطرح ميكنند. يكي از همين مدعيان عنوان ميكرد كه من با امام زمان ارتباط برقرار كردم و به من اعلام كردند كه فلان مرجع از دنيا خواهد رفت و خبرگان حق انتخاب رهبر را ندارند بلكه من شخصي را به اين مقام تعيين ميكنم. به نظر من چنين اظهار نظرهايي نشان ميدهد كه دشمن براي نابودي مجلس خبرگان نقشه كشيده تا راه را براي انتخاب هر آدم نادان و بوالهوسي باز كند. اين درحالي است كه مجلس خبرگان به عنوان ركن موثر در نظام جمهوري اسلامي، بعد از رحلت امام، فردي شايسته را براي رهبري نظام انتخاب كرده است. كساني كه در خبرگان حضور دارند شامل سالخوردگان ومجتهداني است كه در كار خود خبره هستند. در روز تعيين رهبر، ما گفتگوهاي بسياري در مورد شوراييبودن رهبري يا انتخاب يك رهبر داشتيم و در نهايت به تصميمگيري در مورد انتخاب حضرت آيتالله خامنهاي رسيديم. كاري كه دشمن با دستياري مدعيان دروغين انجام ميدهد اين است كه رابطه ميان علما و مردم را قطع كند. خرافه مطلبي است كه با منطق و قانون روز سازگاري ندارد. رسيدن به كمالات انساني و قدرتهاي روحي نياز به تلاش و كوشش فراوان دارد و حتي اگر انسان به چنين توانمندي هم برسد بايد سكوت كند. متاسفانه در مورد مدعيان، اخباري به دستم رسيد كه مرا لرزاند. مطابق برخي از خبرها، دختران جواني، فريب چنين دروغگوياني را ميخورند و به بهانه رسيدن به كمالات، مورد تجاوز قرار ميگيرند. در چنين مواقعي بايد ماموران اطلاعاتي و امنيتي بيدار باشند. به نظر من مجازات آنها تنها زندان نيست بلكه بايد در مجامع عمومي رسوا شوند. رسانهها هم در مورد آنها اطلاعرساني كنند. بنابراين مردم ما بايد در مورد توطئهها هوشياري كامل داشته باشند. ادعاها زياد است اما بايد توجه داشت كه كساني كه مدعي هستند آيا از آگاهي و دانايي مورد نظر برخوردار هستند. هر چيزي بايد از ميزاني برخوردار باشد و وزن ادعا بايد با منطق و عقل بخواند. آيا من ميتوانم در مورد مسائل چشمپزشكي با يك دكتر متخصص صحبت كنم؟ چنين چيزي ممكن است؟ پس هر ادعايي را بايد با وزن و اعتبارش سنجيد و در مورد درستي و نادرستي آن اظهارنظر كرد. برخي از مردان بزرگ تاريخ مثل آيتالله قاضي بودند كه به كمال رسيدند. استاد ما مرحوم علامه طباطبايي نقل ميكرد كه من وقتي براي تحصيل به نجف رفتم، روزي در خانه به راز و نياز مشغول بودم، از اميرالمومنين خواستم كه شرايط بگونهاي فراهم شود كه وقت من براي درس خواندن در حوزه علميه تلف نشود. در همين حين در خانه را زدند. در را كه باز كردم آقاي قاضي را ديدم. علامه طباطبايي شيفته آقاي قاضي ميشود و بعدها به عنوان صاحب الميزان مشهور ميشود. نكته ديگرحائز اهميت اين است كه دشمن فرصت را براي استفاده غنيمت ميشمارد و براي تفرقه ميان امت اسلامي تلاش ميكند. اگر دشمن در اهداف خود موفق شود ديگر وحدت در ميان مسلمانان وجود نخواهد داشت. اگر جدايي در بين افراد ايجاد شود ممكن است در مواقع ضروري، نسبت به مسائل بيتفاوت باشند و بگويند كه كار حفظ نظام با روحانيون است و اين موضوع به ما ربطي ندارد. در صورتي كه وحدت ملت ما باعث پيروزي انقلاب اسلامي شد. مرحوم آقاي مطهري وقتي كه از ملاقات با امام در پاريس مراجعت ميكرد ميگفت من در امام چهار چيز ديدم. ايمان به هدف با اين جمله كه من شاه را بيرون ميكنم. ايمان به راه با اين عبارت كه مرگ بر شاه گفتن باعث تضعيف سلطنت ميشود. ايمان به ملت، با اين استدلال كه از فداكاري ملت اطلاع داشت. مردم با اين اعتقاد و ايمان گوش به فرمان امام خميني دادند و ضمن براندازي سلطنت و استقرار نظام جمهوري اسلامي، هشت سال در مقابل تهاجم ارتشهاي بيگانه ايستادگي كردند. مخالفان انقلاب كه چنين تجربهاي از مقاومت ما دارند در تازهترين ارزيابي خود به اين نتيجه رسيدند كه ممكن است از راه اعتقاد به خرافه، بنيان ايستادگي و مقاومت ملت را با سستي مواجه سازند. به همين خاطر از راه مدعيان دروغين ارتباط با امام زمان سعي ميكنند در ايمان مردم نفوذ كنند. من اميدوارم كه رسانههاي گروهي به صورت مستند و مستدل به آشكار ساختن چهره واقعي دروغگويان بپردازند و از دولت و مجلس در مورد چگونگي برخورد با اين افراد سئوال كنند. براي اينكه كسي مدير شود، هزاران نفر از جوانان ما در جبههها جان دادند. در چنين وضعيتي آيا مدير ما نبايد در مقابل دروغگويان كه حتي در برخي از مواقع، اقدام به سوءاستفاده جنسي از نواميس مردم ميكنند حساس باشند؟ بسياري از مردم فريب ادعاهاي دروغگويان را ميخورند. البته بايد در نظر داشت كه پختگان جامعه گول چنين ظواهري را نميخورند اما در عين حال مدعيان دروغين در ميان مردم عوامل نفوذي دارند. در طول تاريخ، بسياري از عالمان ديني بودند كه با تهذيب نفس به توانمنديهاي روحي دست پيدا كردند كه رازدار بودند و چنين مسائلي را با عموم در ميان نگذاشتند و احوالات آنها و داشتن چنين توانايي در روزگار حياتشان براي مردم آشكار نشد و بعد از فوتشان اخباري در اين خصوص منتشر شد. از سوي ديگر، مدعيان دروغين در عين حالي كه ادعاهاي كذب دارند اما با بهره گيري از شيوههاي تبليغي و رسانهاي اقدام به انتشار افكار و عقايد خود ميكنند. به نظر شما آيا نبايد متوليان امور ديني و فرهنگي كشور با اطلاعرساني درست در اين خصوص ضمن تبيين مفاهيم عرفان درست ديني، به مردم اين قوه تشخيص را بدهند كه سره را از ناسره بشناسند؟ نكته اول اينكه ما را به عالمان بيدار سپردند تا مردم احكام دينيشان را از آنان بگيرند. عالمان ديني نگهدار دين هستند مانند ميرزاي شيرازي كه در مقابل ناصرالدين شاه ايستاد و فرمان او را ملغي اعلام كرد. اگر مراجعه مردم به يك مجتهد و مرجع زنده مستمر باشد بسياري از امور جامعه براساس مباني و احكام اسلامي خواهد بود. در چنين وضعيتي، مردم سخن و روش مدعي را با كلام مجتهد و مرجع تقليد ارزيابي ميكنند و در صورت مشاهده تضاد، سخن عالم دين را ميپذيرند. كلام امام زمان(ع) اين است كه عامه در زمان غيبت من از فقهايي كه حافظ دين و مقاوم در مقابل خواهشهاي نفساني هستند، تقليد كنند. ما در دوران مبارزه با رژيم شاه چنين تجربهاي را داشتيم. فرمان و حكم امام بود كه مردم بياعتنا به حكومت نظامي به خيابان ريختند. البته منظور من مراجعه مردم به هر عالمي نيست. در حال حاضر شخصي است كه تحصيلات حوزوي كاملي ندارد اما ادعاي مرجعيت دارد و اين در حالي است كه در يكي از نشريات، مباني فقهي احكام او مورد نقد قرار ميگيرد. بنابراين منظور من هر مرجعي نيست. در مورد مرجعيت بايد دو نفر عادل شهادت بدهند. اگر از من در مورد آيات عظام بهجت و وحيد خراساني بپرسند يقيناً آنها را تاييد ميكنم. مرجعي بايد معرفي شود كه وقتي حكم براي جهاد و ايستادگي داد جامعه از او تبعيت كند. در صورتي كه مراجع بيدار در صحنه حضور داشته باشند مردم ميتوانند مواضع مدعيان دروغين را براي آنان بازگو و از آنان نظر بخواهند و وقتي مرجع حكم به دروغگويي و كذب ادعاهاي چنين افرادي داد، مردم تكليفشان را در مورد پذيرفتن و نپذيرفتن افكار و عقايد مدعيان دروغين خواهند دانست. نكته ديگر اينكه دروغگويان بايد رسوا شوند. ممكن است بسياري از مردم دسترسي مستقيم به مراجع نداشته باشند و مدعيان دروغين نيز با ترفندهايي به اهداف خود در جلب مردم رسيده باشند. اين وظيفه رسانهها است كه اطلاعرساني درستي در اين زمينه به مردم ارائه دهند، با افراد مطلع در اين خصوص صحبت كنند، از مدعيان نشانه بخواهند و در صورت ناتواني از ارائه دليل، ضعف آنان را در رسانهها مطرح كنند. رسواكردن چنين افرادي در اين موضوع واجب است. فتنهانگيزان منافق هستند. در سوره بقره 5 آيه در مورد مومنين، 2 آيه درباره كفار و 13 آيه در مورد منافقين است. در سوره نساء جايگاه منافقين در اسفلالسافلين ذكر شده است. چون بالاخره كافر نشانههايي دارد كه براي مردم پنهان نيست اما منافق از هر راهي براي جا بازكردن در دل مومنان و مسلمانان استفاده ميكند. به عنوان نمونه كسي كه باعث انفجار دفتر حزب جمهوري شد چنان نقشي را بازي كرد كه مورد اعتماد شهيد بهشتي قرار گرفت. حتي پدر او نشانههاي الحاد فرزندش را براي ايشان تشريح كرد اما شهيد بهشتي نپذيرفت. چون خوشنماييهاي او باعث اشتباه مرحوم آقاي بهشتي شد. بنابراين عالمان معنوي بايد به مردم آگاهيهاي لازم را براي شناسايي دروغگويان بدهند و كار رسانهها هم نشر اين افكار و عقايد براي رسوايي مدعيان دروغين باشد. كساني با حضرت حجت(ع) ارتباط داشتند و آن را مخفي ميكردند اما مردم در مواجهه با كساني كه ميگويند ما با امام ارتباط داريم و حتي نمازهاي يوميه را پشت سر ايشان ميخوانيم چه بايد بكنند؟ مردم از آنان دليل بخواهند. مثل مرحوم امام كه نشاني كتاب گمشدهاش را از فرد مدعي پرسيد. در روايات آمده است كه اگر كسي مدعي ارتباط با امام زمان شد، او را رد كنيد. البته كساني بودند كه به زيارت امام زمان نائل شدند اما 95 درصد كساني كه مدعي روِيتند، دروغگو هستند. با اين حال نميشود گفت همه مدعيان دروغ ميگويند. فرزند امام راحل با ايشان در مورد فردي كه ارتباط روحي قوي داشت صحبت كرد. امام براي امتحان آن فرد از طريق فرزندش به او پيام داد كه من خوابي ديدم. ماجراي آن خواب چه بود و تعبير آن چيست؟ آن فرد بعد از اطلاع از ماوقع به فرزند امام گفت: پدرت خوابي ديده كه راجع به آن به كسي جز مادرت سخني نگفته است. داستان از اين قرار است كه پدرت در خواب مي بيند كه از دنيا رفته و او را به خاك سپردند. در داخل قبر، سنگي پهلوي او را آزار ميداده است. اميرالمومنين در خواب بر بالين او ميآيد و سنگ را با نوك پا از زير پهلويش خارج ميكند. اما تعبير خواب اين است كه آن سنگ، شاه ايران است كه از كشور خارج ميشود و پدر به ايران برميگردد و مشهور ميشود. امام با شنيدن چنين تعبيري با احترام از جاي خود برميخيزد. آن مرد بعد از مدتي به ايران آمد و دو بار به ملاقات امام رفت و حتي آن اوايل بعد از سكته امام با ايشان ملاقات كرد و گفت كه شما از اين بيماري نجات پيدا ميكنيد. بنابراين بعضي افراد هستند كه در ادعاي خود صادق هستند و ما به مجرد شنيدن ادعا نميتوانيم آنها را تكذيب كنيم. راه چاره اين است كه وقتي با ادعايي مواجه شديم از صاحب ادعا دليل بخواهيم تا راستي يا ناراستي سخن او بر ما معلوم شود. مدعيان آگاهانه يا ناآگاهانه اهداف دشمنان انقلاب و اسلام را تعقيب ميكنند. همانطور كه گفتيد بسياري از مدعيان دروغگو هستند اما كساني را هم ميشناسيم كه با انجام برخي رياضتها به يك قدرت روحي رسيدند. بالاخره آن مرتاض هندي كه در انظار عمومي اعمال خارقالعاده انجام ميدهد از توانمنديهايي برخوردار است. در داخل كشور هم ممكن است كساني مراقبههاي بسياري را انجام دهند و چنين استعدادي را پيدا كنند. با اين وصف سئوال اين است كه آيا قدرت انجام كارهاي خارقالعاده، دليلي بر حقانيت مدعيان است؟ آن چه بديهي است ما مخلوق هستيم و خالقي داريم كه ما را آفريده است. برخي از مدعياني كه با رياضت به چنين توانايي دست پيدا ميكنند اصل وجود خدا را منكر ميشوند. در صورتي كه ميدانيم هر معلولي، علتي دارد و اين دنيا با عظمت بدون خالق نيست. بنابراين شرط اول ادعاي درست اين است كه ضمن موحد بودن مردم را به خدا سوق بدهد نه به خود. سلوك و منش رفتاري حضرات معصومين اين بود كه مردم را به سمت خدا هدايت ميكردند. آنها يك دم استقلال نداشتند و همواره سعي ميكردند بهترين بنده خداوند باشند. بنابراين بايد در احوال مدعيان تفحص كرد و ديد كه آيا آنان با خالق مرتبط هستند يا آنكه افرادي خودپرست هستند و تنها مردم را به خود دعوت ميكنند. جنبههاي قدرت روحي برخي ا ز عالمان ديني ما تا زمان حيات، براي بسياري ناشناخته بود و آنان تا زماني كه زنده بودند مردم را به خدا دعوت و از خودپرستي دوري ميكردند. بنابراين در مواجهه با چنين افرادي كه قادر به انجام كارهاي خارقالعاده هستند اولين سئوالمان بايد اين باشد كه آيا قائل به وجود خالق هستند يا خير؟ اگر به اين سئوال پاسخ منفي دادند بايد بدانيم كه از اساس، ادعاي آنان باطل است. هر چند كه ممكن است در اثر رياضت، توانمنديهايي را هم پيدا كرده باشند. در طول تاريخ مدعيان زيادي ظهور كردند و حتي در زمان حضرات ائمه معصومين نيز چنين افرادي بودند. نوع برخورد و مواجهه پيامبر گرامي اسلام و ائمه اطهار با چنين اشخاصي چگونه بوده است؟ در شرايطي كه هنوز اسلام قدرت پيدا نكرده بود، دستور اين بود كه پيامبر و ائمه از كنار چنين ادعاهايي بگذرند و سعي كنند كه محيط را آرام نگه دارند چون ممكن است در چنين شرايطي كه حكومت اسلامي مستقر نيست، مدعيان در جهت نابودي اسلام بكوشند. اما وقتي اسلام قدرت پيدا كرد به پيامبر فرمان رسيد كه آنها را از بين ببرند. بحث و گفتگو در شرايطي كه جهان اسلام در موقعيت سخت و دشواري قرار دارد، ميتواند جلوي بسياري از فتنهها را بگيرد. ما با اهل سنت در بسياري از موارد اختلاف نظر داريم اما براي اينكه به وحدت برسيم بايد از طريق گفتگو و بدون اينكه دشنام و ناسزايي به هم بدهيم نقاط افتراق و اختلافمان را بررسي كنيم. البته مدعياني كه در حال حاضر در ايران وجود دارند، عوامل آمريكا هستند و بايد به صورت مستقيم و غيرمستقيم آنان را رسوا كرد. به نظر شما وظيفه علماي ديني، كارگزاران حكومتي و عامه مردم در برخورد با مدعيان دروغين و خرافات مذهبي چيست؟ وظيفه علماي ديني، جنگ با خرافات است. شيوههاي مختلفي را براي اعلام جنگ با خرافه ميتوان در پيش گرفت. انتشار كتاب، سخنرانيهاي مذهبي، بهرهگيري از رسانه و ... ميتواند باعث شناساندن مدعيان دروغين و خرافات مذهبي به مردم باشد. آقاي مطهري از اين شيوه استفاده ميكرد. اين البته يك شجاعتي را لازم دارد و ممكن است كه به شخص گوينده حمله شود و او مورد انتقاد قرار گيرد. كارگزاران حكومتي نيز بايد در اين زمينه با علما ارتباط داشته باشند و وقتي كه بطلان خرافه و ادعا براي آنان ثابت شد از نشر آن در مجموعههاي زير دست جلوگيري كنند. نمونههايي از خرافه را در قمهزني ميتوان پيدا كرد. در شب 21 ماه مبارك رمضان اخباري در مورد قمهزني منتشر شد. آنها نميدانند كه دشمن از اين قضيه سوءاستفاده ميكند. البته برخي از كساني كه اقدام به چنين كاري ميكنند از برخي از علما استفتائاتي مبني بر تاييد گرفتند. چنين فتواهايي سالياني پيش صادر شده و الان وضعيت فرق كرده و بايد استفتاء جديدي از علما در اين خصوص صورت بگيرد. الان اين مسائل مورد بهره برداري مخالفان اسلام قرار گرفته است. اين مسئله از چنان اهميتي برخوردار است كه از آيتالله بروجردي سئوالي مبني بر سجده كردن بر مهرهايي كه بر روي آن عبارت تربت كربلا نوشته بود كردند كه ايشان گفتند چنين عبارتي را از مهر پاك و آنوقت با آن نماز بخوانيد. مسلم بود كه شيعيان قصد بدي از اين موضوع ندارند اما برخي ميگفتند كه شيعيان بر حسين(ع ) سجده ميكنند. در تلويزيون ديدم كه روز عاشورا براي پسر 7 ساله قمه زدند. يكي از اهل تسنن گفته بود كه اي برادر شيعي عقلت كجاست؟ اين مسئله ذهنيت سنيان را در مورد تشيع مخدوش ميكند و نبايد كاري كرد كه وجهه شيعه در نظر ساير مسلمانان تخريب شود. وقتي كه رهبراني چون امام و آيتالله خامنهاي به عنوان رئيس مسلمين حكم به قمه نزدن ميكنند چرا بايد با اين موضوع مخالفت كرد؟ مرحوم آيتالله گلپايگاني در پيامي به آقاي خامنهاي گفتند كه اگر من چيزي را تشخيص بدهم كه ناروا است تذكر ميدهم. اگر اصلاح شد كه چه بهتر اما اگر اصلاح نشد من شما را تضعيف نميكنم. من تضعيف شما را حرام ميدانم. مسلم است كه رتبه فقهي او از آقاي خامنهاي بالاتر است اما تضعيف ايشان را حرام ميداند. بنابراين وظيفه علما گفتن و رسالت رسانهها نقل كردن است. در برخي از مواقع در حضور علما روضه جعلي خوانده ميشود و ممكن است كه شنوندگان و حاضرين جلسه طرح چنين مسائل دروغي را به علما نسبت بدهند. در چنين شرايطي چه بايد كرد؟ در همان جلسه لازم نيست تذكر داده شود. بلكه بعد از جلسه ميشود از مداحان دعوت كرد و موارد ضعف و خرافات برخي مداحيها را به آنان گوشزد كرد. همانگونه كه الان نيز برخي از علما از جمله آيتالله مكارم شيرازي در اين خصوص اشارات صحيح و روشني دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]
صفحات پیشنهادی
براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند
براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند. براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند جام جم آنلاين: آيتالله ابوالقاسم خزعلي عضو فقهاي شوراي نگهبان و مجلس خبرگان رهبري با اشاره ...
براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند. براي مجلس خبرگان نقشه كشيدهاند جام جم آنلاين: آيتالله ابوالقاسم خزعلي عضو فقهاي شوراي نگهبان و مجلس خبرگان رهبري با اشاره ...
نويسنده: محمدعارف امينى خطر انحراف دانشگاه و راهكارهاى ...
31 مه 2008 – راهكارهاى عملى براى پيشگيرى و به سامان آوردن انحرافات از ديدگاه امام. ..... نقشه استعمار است; از سالهاى قبل نقشه كشيدهاند و متأسفانه به خورد ماهم دادند تا ... با توجّه به اينكه چنين شخصى بوسيله مجلس خبرگان و شوراى تعيين رهبرى ...
31 مه 2008 – راهكارهاى عملى براى پيشگيرى و به سامان آوردن انحرافات از ديدگاه امام. ..... نقشه استعمار است; از سالهاى قبل نقشه كشيدهاند و متأسفانه به خورد ماهم دادند تا ... با توجّه به اينكه چنين شخصى بوسيله مجلس خبرگان و شوراى تعيين رهبرى ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها