واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رهبر خانه کیست؟

در مقاله ی پیش خواندیم که ... «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله»معنی این آیه در تفاسیردر جایی ، «مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند» . و در جایی دیگر ، «مردان بر پا دارندهی زنانند» آورده شده است.خداوند با نوع خلقت مرد ، چنین اراده فرمودند ، که این رهبری به عهدهی مردان باشد.مردان را از لحاظ قوهی تعقل، تحمل شدائد و کارهای سخت و سنگین ممتاز کرد و در قبال آن ، مسئولیتهای سخت بر دوششان نهاد. مردان را قواّم و قیّام زنان قرار داد. (قیم به معنی کسی است که کارهای مهم کس دیگری را انجام میدهد و قوام و قیام صیغه ی مبالغهی آن است) البته ناگفته مشخص است که سپردن این وظیفه به مردان ، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانی آنهاست ، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگرمیشود. زیرا این مقوله صرفاً بستگی به تقوی و پرهیزگاری هر شخص دارد. امکان دارد شخصیت انسانی یک معاون از رئیسش در جنبههای مختلفی بالاتر باشد. اما رئیس برای سرپرستی کاری که به او محول شده از معاون خود شایستهتر است. این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتی در مرد است مانند :- ترجیح قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات- داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتربدین گونه با اولی بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومی بتواند از حریم خانوادهی خود دفاع نماید.بعلاوه تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینههای زندگی، و پرداخت مهر و تأمین زندگی آبرومندانهی همسر و فرزندان این حق را به او میدهد که وظیفهی سرپرستی به عهدهی او باشد.مردان عهده داراین سرپرستی هستند ، بدون آنکه استقلال و حقوق فردی زن پایمال گردد . زنان در هر کار شایستهای که خواسته باشند مختارند. همانطور که قیمومیت مرد بر همسرش بطوری نیست که اراده و تصرف زن را در مالکیتهای شخصی خودش سلب کند. یا زن را از استقلال و حفظ حقوق اجتماعی و فردی خود و دفاع از آن باز دارد. زنان حق تصمیمگیری تام در مورد اموال و مملوکات خود دارند بدون مسئولیتی در قبال همسر و فرزندان. حیطهی مسئولیت مردان بخاطر این موهبتی که خداوند به آنها داده است؛ گستردهتر از محیط خانواده است و حکومت، قضاوت و دفاع را هم در برمیگیرد. خداوند وقتی نعمتی میدهد، تکالیفی هم میخواهد. بنابراین همهی اعمال و احوال و اخلاقی را که باعث برهم زدن سلامت عقل و موجب خبط و خطای آنان در قضاوتها و عدم توانایی در گردانیدن چرخ اجتماع است را برای مردان تحریم فرموده است . از این اعمال میتوان میگساری و قمار، معاملات فردی ، دروغ و تهت و غیبت و ... را نام برد.برخی کارهای اجتماعی نیاز به عقل قوی دارد و باید در آن از فرمانبرداری عواطف جلوگیری گردد. مانند : حکومت، قضاوت و جنگ . این امور باید به دست کسانی صورت گیرد که عقلشان قوی و عواطفشان ضعیف است. و اینان مردانند .همانگونه که در رفتار و عمل پیغمبر( صلیالله علیه و اله) نیز در تمام مدت زندگیش مشهود است . ایشان که هرگز زنی را برای قومی والی و قاضی نکرد و هیچگاه آنان را برای مبارزه و پیکار با دشمنان نفرستاد. البته نباید فراموش کرد که خداوند در قرآن ، به مقام والا و بلند خود اشاره میفرماید و به مردان هشدار میدهد که : مقام پروردگارتان بزرگ است، پس نیرومندی و سختی، شما را به خود مغرور نکند و به سبب بزرگی و بلندی خود، بر زنان ستم روا مدارید! قرآن عواطف و احساسات انسانی و آثار نیکوی آن را که باعث به ثمر رسانیدن افراد جامعه میگردد از نظر نینداخته و در جای جای قرآن از آن به نیکی یاد می کند .خداوند به زنان، خلق و خویی عطا فرمودند که منبع مهر و محبت به فرزندان و همسرانشان باشند ، تا محیط آرام و گرمی برای پرورش مردان و فرزندان خودفراهم نمایند.قرآن نهایت این احساسات را با حکم عقل تعدیل فرموده که در نتیجه پیروی از احساسات نیز پیروی از حکم عقل محسوب میگردد.اسلام حضور زنان را در جامعه منع نمیکند . ولی حضوری صحیح. حضوری که نه بهخود و نه به جامعه ضرری بزند. حضوری که برای رشد و تکامل است . چه مادی و چه معنوی.مشاغل اجتماعی مانند آموزش و پرورش، کار پرستاری و امثال آنها که با دخالت عواطف منافاتی ندارد ، تنها از عهده زنانی بر می آید که منشاء عاطفه و مهربانی اند.البته همان طور که در رساله ی برخی مراجع هم می نگریم ، زنان می توانند هر شغلی بخواهند داشته باشند. من جمله کارهایی کاملا مردانه . مثل امور ساختمانی و کار در معادن . البته با همان پیش شرط ابتدائی : حضوری صحیح. حضوری که نه بهخود و نه به جامعه ضرری بزند.حضور زن در جامعه ، نه در روایات نبوی منع شده ، و نه در رفتار پیامبر( صلیالله علیه و آله) برخلاف آن چیزی مشاهده گردیده است. و قرآن مجید نیز از دلالت بر اجازه این قبیل کارها برای زنان خالی نیست، زیرا لازمهی این اجازه ، آزادی اراده و استقلال در عملی است ، که خداوند در بیشتر شئون زندگی به زنان عطا فرموده است.تهیه و تنظیم : ندا حاجی سعید - با الهام از " تفسیر المیزان – علامه طبابائی "لینک : - حقوق زنان، حقوق بشر است - صحیفه ای از صفات امام در خانواده - صحیفه ای از صفات امام در خانواده - 30 قانون زندگی - برخورد مناسب همسران با هم - عوامل تقویت استحكام خانواده از منظر اهل بیت( ع )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 532]