واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: پاكستان، چشم انداز قرار يا بي قراري (يادداشت روز)
«به ياد مي آوريد كه در بحث هاي مرحله مقدماتي انتخابات رياست جمهوري آمريكا همه از تهديدآميز بودن ايران صحبت مي كردند و من مي گفتم پاكستان، پاكستان. اين پاكستاني ها هستند كه تسليحات هسته اي دارند و آنها هستند كه مي توانند به اقيانوس هند و درياي مديترانه(!) دسترسي داشته باشند و مهمتر از همه، آنها هستند كه دولتي بي ثبات دارند.»
اين بخشي از سخنان «ژوزف بايدن» معاون باراك اوباما كانديداي رياست جمهوري آمريكا است كه در روز جمعه گذشته ايراد گرديده است. در داخل آمريكا «بايدن» را سناتور و سياستمداري كهنه كار مي دانند و براي سخنان او اهميت ويژه اي قائلند. البته پيش از بايدن تحليلگران استراتژيك آمريكا كه به سيستم نظامي اين كشور نزديكند در «ارزيابي وضعيت آينده» از دولت بوش خواستند كه قدرت نظامي آمريكا را در عراق مستهلك نكند و در دو سوي مرز ايران- پاكستان و عراق- توزيع نمايد.
پاكستان با انتخاب آصف علي زرداري به رياست جمهوري وارد مرحله جديدي از «حاكميت احزاب» شد و در عين حال وجود عوامل مختلف تاثيرگذار بر تحولات پاكستان، ابهامات زيادي را به وجود آورده است. در اين ميان نقش و كاركرد آمريكا و اولويت هاي اين كشور در اين تحولات بر اين ابهامات افزوده است. آمريكايي ها از يك سو جايگاه پاكستان را در سياست خارجي خود «بسيار مهم» خوانده اند. از سوي ديگر با حملات پي درپي نظامي به مناطق مختلف پاكستان- بخصوص در ايالت سرحد شمالي و وزيرستان- روي «دخالت مستقيم» تكيه كرده اند و در همان حال از ضرورت وجود يك دولت باثبات حزبي در اسلام آباد سخن گفته اند. پيش از اين، اين قلم در تاريخ 31 مردادماه در يادداشتي تحت عنوان «تحولات دروازه شرقي ايران» سؤالاتي را مطرح كرد. اينك پس از گذشت سه هفته از آغاز تحولات جديد بهتر مي توان درباره ماهيت و رويكردهاي آن سخن گفت
1-سياست آمريكا در پاكستان كماكان بر وجود دولت ضعيف استوار است. دولت ضعيف زمينه دخالت خارجي را فراهم مي كند و از سوي ديگر به ناچار به «زدوبند» روي مي آورد. بر همين اساس همزمان با برگزاري مراسم انتخاب رئيس جمهور در مجالس ملي و محلي پاكستان، بمباران مناطقي از پاكستان از سوي آمريكا انجام مي شود و رسانه هاي غربي در يك امتيازطلبي آشكار از رئيس جمهوري كه هنوز سر كار نيامده است، اعلام مي كنند: «آصف علي زرداري بايد در نقش رئيس جمهور با مخالفان اسلام گرا- و نه تروريست ها- مقابله كند و بحران اقتصادي را كه ثبات پاكستان را مورد تهديد قرار داده است، برطرف كند.» خط تبليغاتي - و تبعا رويه سياسي دولتهاي آمريكا، انگليس و... كاملا مشخص است. آنان ماموريت اصلي زرداري و شرط كمك اقتصادي به دولت او را و در عين حال قيمت بقاي او در حكومت - كه با واژه ثبات پاكستان بيان شده- را هم مشخص كرده اند.
2- بر مبناي تئوري ترجيح دولت ضعيف بر دولت قوي، آمريكايي ها روي «دولت ائتلافي» تاكيد زيادي كرده اند و طبعا منظور آنان ائتلاف زرداري و حزب او با ارتش، حزب مسلم ليگ شاخه پرويز مشرف، حزب مسلم ليگ شاخه نواز مي باشد. دولت ائتلافي، دولتي بي ثبات است و به شدت به حمايت قدرت هاي خارجي احتياج دارد از همين رو مي توان گفت اگرچه طبق قانون اساسي فعلي و تغييراتي كه در دوره مشرف در آن صورت گرفت «زرداري رئيس جمهور» داراي قدرت زيادي است كه شامل انتصاب قضات ديوانعالي، رئيس كميسيون انتخاباتي، انتصاب فرمانداران محلي، نصب فرمانده كل ارتش، بركناري دولت و انحلال مجلس و اختيار بمب اتمي مي شود ولي وي با محدوديت زيادي در «اعمال» اين صلاحيت ها مواجه خواهد بود.
3- از سخنان بايدن بعنوان يك چهره حزب دمكرات و مقامات فعلي كاخ سفيد برمي آيد كه آمريكا پس از شكست در «تجربه مشرف» درنظر دارد بيش از اين درگير مسايل پاكستان شده و مستقيما تحولات امنيتي اين منطقه- بخصوص بخش هاي شمال و شمال غربي پاكستان- را مديريت كند. اين اقدام به نام كنترل شبه نظاميان طالبان و گروه القاعده صورت مي گيرد ولي رويكرد اصلي آن كنترل هند، چين، روسيه و ايران- بعنوان چهار قدرت معارض كه در اطراف مرزهاي پاكستان قرار دارند خواهد بود. بر همين اساس بايد در انتظار تحولات امنيتي فراواني در اين منطقه بود.
4- چالش اسلام آباد- طالبان و يا آمريكا طالبان به سرعت به چالش ميان آمريكا و دولت پاكستان از يك سو و چالش آمريكا با هر كدام از 4 قدرت آسيايي مجاور مرزهاي پاكستان از سوي ديگر تبديل مي شود و مي تواند مبدأ يك چالش گسترده بين المللي باشد.
5- تلاش براي سركوب شبه نظاميان مذهبي، بعنوان تلاش براي كاستن از تنش و خشونت معرفي مي شود ولي در عمل اين تلاش ها خشونت هاي بي پاياني را در منطقه دامن مي زند. آمريكايي ها و نيروهاي هوادار خود در پاكستان نمي توانند ده ها ميليون نيروي مذهبي و صدها هزار شبه نظامي را از سر راه بردارند و سپس شاهد آرامش باشند، اين اقدام واكنش شديد جامعه مذهبي پاكستان را در پي خواهد داشت.
6- پاكستان در دوره زرداري دوره اي پرالتهاب را سپري خواهد كرد چرا كه از يك سو بر ميزان دخالت آمريكا و انگليس در اين كشور افزوده مي شود و از سوي ديگر شورش هاي داخلي به قصد عقيم گذاشتن سياست آمريكا در پاكستان فزوني مي گيرد. اين شرايط دولت زرداري را با دشواري هاي زيادي مواجه مي كند چرا كه از يك سو نمي تواند «شاهد غير مسئول» در رخدادهاي امنيتي- ترورها و انفجارها- باشد و از سوي ديگر نمي تواند بطور جدي با آن به مقابله برخيزد چرا كه زرداري در يك «روند توافقي» ميان آمريكا، انگليس و نيروهاي داخلي بر سر كار آمده است. شرايط آينده زرداري شباهت زيادي به شرايط فعلي حامد كرزاي رئيس جمهور توافقي افغانستان دارد. از همين رو بي بي سي بلافاصله پس از انتخاب زرداري به رياست جمهوري گفت: «بسياري در پاكستان نگرانند اين كشور در زماني كه لازم است اقدامات فوري براي حل مسايل اقتصادي و رويارويي با جنبش تندروي اسلامي اين كشور صورت گيرد با خطر بازگشت به شرايط سياسي گذشته و حملات شخصيت هاي سياسي اين كشور به يكديگر روبروست.» در اين بين يك نكته اساسي وجود دارد؛ تجربه پاكستان نشان داده است كه در شرايط التهاب دولت هايي كه به نيروهاي نظامي تكيه دارند، توانايي و توفيق بيشتري براي غلبه بر التهابات دارند. دولت زرداري چگونه مي تواند ميان خود و ارتش پل بزند؟
7- در پاكستان مخالفت با افراط گرايي مذهبي با مخالفت با نفوذ آمريكا همراه مي باشد. اكثريت مردم اين كشور با طالبان و شبه نظاميان ايالت سرحد مخالفند و همين مردم با استيلاي آمريكا بر كشور خود نيز مشكل دارند. دولت آصف علي زرداري در شرايطي مي تواند افراط گرايي مذهبي را مهار كند كه مخالفت او با گسترش نفوذ آمريكا براي مردم پاكستان به اثبات رسيده باشد. اگر زرداري براساس مدل و خواسته آمريكا بخواهد با افراط گرايي مذهبي مقابله كند خود را روياروي توده هاي گريزان از افراط گرايي نيز مي يابد و اين ماندگاري دولت او را با دشواري مواجه مي كند. خبرگزاري فرانسه يك روز پس از انتخاب زرداري نوشت: «زرداري كه هوادار غرب شناخته مي شود، تعهد كشورش را در كنار آمريكا در جنگ با تروريسم زير سؤال نمي برد. اين در حالي است كه مردم پاكستان با سياست واشنگتن مخالفند.»
در جمعبندي نهايي از اين بحث مي توان گفت آمريكا تلاش خواهد كرد تا از آصف علي زرداري و حزب مردم در برابر احزاب ديگر، ارتش و شبه نظاميان مذهبي حمايت كند ولي در عين حال اين حمايت به معناي پذيرش زرداري در قامت يك «رئيس جمهور مقتدر» نيست از اين رو حفظ زرداري توأم با نگارش دائمي دستور كار براي او خواهد بود.
نكته ديگر اين است كه انتخاب قاطع زرداري در مجالس ملي و ايالتي به معناي محبوبيت مردمي نيست. اين نكته اي است كه خود غربي ها - از جمله راديو بي بي سي با صراحت و با استناد به گزارشي- اعلام كرده اند كه اتهام زرداري به فساد مالي طي 81 سال گذشته با انتخاب او به رياست جمهوري پاك نمي شود . بر همين اساس- حداقل- مدت زماني طول خواهد كشيد تا جامعه سياسي و مدني و اليگارشي پاكستان او را بعنوان «فرد اول» پاكستان بپذيرد.
در همان حال كنش و واكنش مخالفان او نيز قابل تأمل است. حزب مسلم ليگ شاخه قاعداعظم با تأييد رياست جمهوري زرداري و اعلام پذيرش آن از سوي مشرف به زرداري نزديك شد. در عين حال حزب مسلم ليگ شاخه نواز در ساعات اوليه پس از اعلام رياست جمهوري زرداري احتياط پيشه كرد و در نهايت اعلام كرد كه حاضر است در دولت آينده به زرداري و حزب مردم كمك كند. ارتش سكوت مطلق پيشه كرد و در همان حال اوضاع را با دقت زير نظر گرفت. ارتش درست در روز انتخاب زرداري راه سوخت رساني به نيروهاي ناتو در مرز پاكستان و افغانستان را سد كرد و وزير دفاع صراحتاً اعلام كرد: «اين اقدام نشان دهنده جدي بودن اعتراض اسلام آباد به اقدامات خودسرانه نيروهاي آمريكا در - بمب باران- محدوده خاك پاكستان است.» اين اقدام ارتش نشان داد كه در قدرت ارتش خللي رخ نداده است.
ارتش در عين حال وحدت خود را با پرويز مشرف حفظ كرد. اگر اين روزها سخني درباره وضعيت آينده مشرف شنيده نمي شود و حتي حزب او با صراحت از «نقش سياسي آينده» او حرف مي زند بيانگر آن است كه ژنرال ها بهاي همراهي محدود خود را قبلاً دريافت كرده اند ولي در اينكه ژنرال ها همراهي خود را ادامه دهند ترديدهايي وجود دارد.
سعدالله زارعي
دوشنبه 18 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]