واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - امان الله قرایی مقدم بزهکاری پدیده اجتماعی جهانی است که معمولا برای جرایم نوجوانان زیر 18 سال به کار برده می شود. گرچه، جوامع گوناگون برحسب وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود با انواع متفاوتی از آن روبه رو هستند. در همه جوامع انسانی اصطلاح بزهکار در مورد افرادی به کار برده می شود که اعمال خلاف قانون یا موازین مذهبی آن جامعه انجام می دهند. با توجه به این که احکام در جامعه های گوناگون متفاوت است، فرد متخلف در یک جامعه، ممکن است در جامعه دیگر از تخلف مبری باشد. بزهکاری معمولاً در مورد جرایم نوجوانان زیر18 سال به کار می رود و مختص کشور ما هم نیست. بلکه پدیده ای جهانی است. غالباً چاقوکشی، فرار از منزل، دزدی، ضرب و جرح دیگران، ایجاد خرابکاری، مصرف الکل و مواد مخدر، قاچاق، تجاوز و قتل از جمله مهم ترین مواردی محسوب می شود که در زمره جرم ها و بزهکاری های مربوط به نوجوانان قرار می گیرد. البته بعضی از نوجوانان گاهی چند تا از این بزه ها را با هم انجام می دهند. غالباً هم بزهکاری در بین پسران بیش از دختران دیده می شود. برخی از نوجوانان بزهکار از خانواده های مشکل دار هستند یا به نحوی از آنها سوء استفاده شده. والدین بعضی از این نوجوانان خلافکارند. برخی از نوجوانان هم با وجود داشتن خانواده سالم تحت تاثیر افراد بزهکار دیگر قرار می گیرند و غالباً از سوی آنها به سوی مصرف مواد مخدر کشیده می شوند و پس از آن هم ممکن است به طرف سایر رفتارهای بزهکارانه متمایل شوند. حدود 50 درصد بزهکاران کانونهای اصلاح و تربیت شهرهای تهران، شیراز، اهواز، مشهد و زاهدان بازماندگان از تحصیل دوره راهنمایی و اخراج شدگان این دوره هستند این در حالی است که مسئولان آموزش و پرورش این آمار را رد میکنند. متاسفانه درصد بالایی از دانشآموزان بازمانده از تحصیل به بزهکاری روی میآورند و 30 درصد از جمعیت 18 میلیونی کودکان و نوجوانان کشور در مدرسه و تحت نظارت نظام آموزش و پرورش به سر نمیبرند. این درحالی است که وزارت آموزش و پرورش هیچ گاه آماری از دانشآموزان بازمانده از تحصیل ارائه نداده است و تنها این نظرها را رد میکند. در نظامهای آموزشی موفق 98 درصد از دانشآموزان در چرخه آموزشی قرار دارند، اما در کشورهای توسعه نیافته در گروه سنی مدرسه تنها حدود 67 درصد از دانشآموزانی که باید در مدارس مشغول تحصیل باشند، در چرخه نظام تعلیم و تربیت حضور دارند و مابقی این افراد بسیار زود از چرخه آموزشی خارج میشوند که دانشآموزان خارج شده از این چرخه در معرض آسیبهای اجتماعی و کج روی قرار میگیرند. همچنین حضور دانشآموزان 6 تا 11 سال در مدرسه نسبت به تعداد کل آنها، 2 درصد کمتر است بنابراین باید جستوجو کنیم که این 2 درصد در کجا هستند که در مدرسه حضور ندارند. حضور دانشآموزان 11 تا 14 ساله دوره راهنمایی در مدرسه نیز نسبت به تعداد آنها 13 درصد کمتر است بنابراین افزایش این آمار از دوره ابتدایی به دوره راهنمایی نشان میدهد که دشواری دروس در این مقطع موجب افزایش این آمار شده است. کودکی که در محیط خانوادگی خود پدر و مادر دلسوز و متعهدی ندارد، طبعاً احساس عدم تعهد نموده و سعی می کند خود را حتی المقدور ازکانون خانوادگی دور ساخته و هویت گمشده خود را در محیط بیرون از خانه بیابد. پس از خانواده، مدرسه نقش بسیار مهمی درزندگی اجتماعی کودک و نوجوان بر عهده دارد و از عوامل مهم تربیتی و سازنده معیارها و ارزش های ذهنی و تفکر و راه و روش کودکان و نوجوانان در جامعه به شمار می رود، زیرا دانش آموز بیشتر اوقات زنده و فعال خود را در مدرسه می گذراند و حال اگر مدرسه نتواند به وظایف تربیتی و پرورشی خود عمل کند یکی از عوامل انحراف و بزهکاری محسوب می گردد. تجارب طفل در مدرسه همراه با تجارب او در محیط خانوادگی شکل دهنده شخصیت و منش کودک است. امروزه مسئله بزهکاری اطفال و نوجوانان به صورت یکی از حاد ترین و پیچیده ترین مسائل اجتماعی جوامع مختلف انسانی درآمده است؛ هر چند وقوع جرائم، پدیده ای نوظهور در اجتماع بشری تلقی نمی شود. بنابراین دانشآموزان در طول روز بیشترین وقت مفید خود را در مدارس میگذرانند اما معلوم نیست سرنوشت دانشآموزانی که از تحصیل بازماندهاند چه میشود، چرا که چندین برابر دیگران در معرض تهدیدهای اجتماعی هستند.بنابراین به طور مطلق نمی توان گفت که دانش آموز بزهکار نداریم. شاید یکی از دلایل بروز این وضعیت بالا بودن ضریب دشواری دوره راهنمایی عنوان است. دانشآموزان با بهره هوشی 70 تا 90 به سادگی دوره دبستان را طی میکنند اما از آنجا که شیب دشواری دوره راهنمایی نسبت به دبستان شدید است این دانشآموزان در دوره راهنمایی از تحصیل باز میمانند.به نظر من باید میزان دشواری دوره راهنمایی را تغییر دهیم و یا اینکه تعریف کودکان عقب مانده را عوض کنیم. علت بروز بزهکاری معمولاً علت واحدی نیست بلکه همیشه عواملی مانند شرایط خانوادگی، محیط آموزشی، نقش همسالان و وضعیت اقتصادی - اجتماعی، دست به دست یکدیگر داده و موجب بروز بزه میشوند.بررسیها نشان میدهد وقتی که در جامعهای ثبات و پایداری اجتماعی حاکم نباشد، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد.مدرسه پس از خانواده، نقش بسیار مهمی در زندگی اجتماعی کودکان و نوجوانان دارد و از عوامل مهم تربیتی و سازنده معیارها و ارزشهای ذهنی و اندیشه و راه و روش کودکان و نوجوانان در جامعه به شمار میرود. جامعه شناس و استاد دانشگاه 13442
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 554]