تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805620492
افطاري با طعم سريال هاي تلويزيون
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دقيقا در هنگامي كه سفره افطار هنوز پهن است، عده اي تازه خوردن افطار را به پايان رسانده اند و عده اي تازه شروع به خوردن مي كنند، سريال جراحت آغاز مي شود، در سالهاي گذشته اين زمان موقع پخش سريالي بود كه مضمون طنزي داشت تا فضاي نشاط در خانواده، ايجاد كند! اما جراحت انگارساخته شده تا زمينه گير كردن لقمه افطار در گلوي افراد را فراهم كند!قصه جالب،فرود و فرازهاي منطقي، ديالوگ هاي تاثير گذار ، بازيگري هنرمندان و بويژه بازي استثنايي آتنه فقيه نصيري درنقش انسيه كه همسر و مادري مهربان و در عين حال انحصار طلب است، از مجموعه جراحت داستاني جذاب و ديدني ساخته، اما بايد پذيرفت كه زمان پخش اين سريال مناسب ماه رمضان يا حداقل مناسب پخش پس از افطار كه روزه داران نيازمند آرامش هستند، نيست. از طرف ديگر با اينكه يكي از سياست هاي امسال رسانه ملي تحكيم بنيان خانواده بود ، اين موضوع درسريال هاي رمضاني امسال زياد به چشم نمي خورد. درسريال جراحت ، اسماعيل با بي وفايي به نامزد سابقش زهره با انسيه ازدواج كرده است و حالا پس از سال ها زندگي مشترك در حاليكه دم از بي توجهي به گذشته اش با زهره مي زند از مليحه خواستگاري مي كند. اقدس همسر بزرگ كه زني داراي ويژگي هاي اصيل بانوي ايراني به نظر مي رسد، پس از چند مورد مشاجره با همسرش از طلاق صحبت مي كند. اكرم و امير حافظ دختر عمو و پسر عمويي كه همه ماجراها بخاطر ازدواج آنها رخ داده است، در شرايط سخت زندگي كم آورده اند و در حاليكه تا پيش از عقدكنان براي هم مي مردند امروز حرف هاي ركيك به هم مي زنند. زندگي شيرين افسر و هوشي هم بخاطر ندانم كاري مرد خانواده از هم پاشيده است. شايد اگر وجود ناصرخان و همسرش نبود، مي توانستيم بنيان خانواده در سريال جراحت را به عنوان قرباني اصلي معرفي كنيم. درسريال هايي كه درسالهاي پيش پخش مي شد، شاهد جولان شياطين متعددي بوديم، اين شياطين آنقدر تاثيرگذار بودند كه هنوز عده زيادي از مردم بهاره افشاريرا در كسوت فرشته و حامد كميلي را در نقش الياس مي شناسند و آقاي سرابي را يادشان هست ، سريال هايي نظير او يك فرشته بود و اغما تاثير زيادي در شناساندن شيطان به مردم داشت كاري كه متاسفانه مجموعه ملكوت نتوانسته در مورد فرشتگان الهي انجام دهد. گريم متفاوت و لحن آرام كوروش تهامي درنقش فرشته الهي مامور حاج فتاح چهره اي جديد از فرشتگان الهي را به نمايش گذاشته است اما بايد قبول كرد كه فرشته (اويك فرشته بود) و الياس (اغما) لااقل در ظاهر از فرشته واقعي نيرومندتر بودند و در مقابل فرشته الهي كه كارش به ياد آوردن گذشته فتاح به او و جابجايي زمان است، كارهاي بيشتري از دستشان بر مي آمد. جلوه هاي رايانه اي كه براي فرشته ملكوت بكار برده مي شود هم آنقدر ابتدايي است كه دردي از ملكوت دوا نمي كند. متاسفانه دراين سريال هم حاج فتاح كه مرد متديني است درسال هاي جواني بنيان خانواده اش را از هم پاشيده و بااينكه رابطه عاطفي محكمي با همسر فعلي خود دارد اما اين موضوع را از او مخفي كرده است. زندگي دختر و پسر حاج فتاح هم كه زياد تعريفي ندارد، در خانه سيما مي بينيم كه او با مردي پول دوست و شياد ازدواج كرده و در خانه خسرو زني را مي بينيم كه درنقش همسر كاري بجز سركوفت زدن به شوهر انجام نمي دهد. رضا رويگري در اين سريال براي چندمين بار نقش دامادي پول پرست ،بدجنس و فرصت طلب را بازي مي كند و انگار در اين نوع نقش ها غرق شده است. مهتاج عروس خانواده با اينكه به رفتارها و عقايدش نمي آيد ولي دختري متدين دارد كه دراين باره حضور مادربزرگي چون آفاق توجيه تربيت دختري نظير مهتاب را ممكن مي كند ، با اينكه بازهم به مهتاج نمي آيد دخترش را زير دست مادربزرگ فرستاده باشد. سقوط سامان ازپشت بام و بهبود سريع او طوري كه در عرض چند روز همه زخم هاي سر و صورتش خوب شود و تنها نشان از آن سقوط مهلك، دست شكسته اش باشد، نقطه عطفي در فيلمنامه ملكوت است. انگار هدف كارگردان از گنجاندن سكانس سقوط سامان اين است كه حاج فتاح راهي به دنياي زنده هاپيدا كند زيرا پس از ماجراي سقوط، استفاده سامان از قرص روان گردان به فراموشي سپرده شد. در مسير زاينده رود سريالي كه پيش از پخش بخاطر حضور چند چهره فوتباليست مورد توجه قرار گرفت، موضوع تقابل علم و فرهنگ با فوتبال است. نخبه بي سر و صدا و مظلوم شهرستاني به دست فوتباليست مغرور و مشهور تهراني از پاي در مي آيد تا بار ديگر به همه بفهماند آنقدر كه به فوتباليست ها و پايتخت نشينان توجه مي شود به نخبه هاي شهرستاني توجه نمي شود. اين را مي توان از جزيي ترين سكانس ها نظير نوع لباس ، چهره و حتي خودروي مسعود و مهران فهميد. بنيان خانواده در اين سريال هم دستخوش تلاطم است، كارت هاي عروسي مسعود كه زندگي مشتركش شروع نشده به پايان رسيد، دعواي پدر و پسري ملك منصور ومسعود ، زندگي از هم پاشيده شده حاج بهزاد ، طلاق مادر مهران سارنگ ، ارتباط مبتني بر پول فرهاد و صاحبه همگي نشان از بي توجهي به تحكيم بنيان خانواده دارد. ازدواج گيتي خواهر مهران با مردي كه در مجموعه به عنوان مردي مسن معرفي مي شود ، ازدواج جواهر با پيرمردي كه حتي از پدرش بزرگتر است و خواستگاري ملك منصور از مادر مهران نيز نشان دهنده تزلزل قواعد اصلي شروع يك زندگي مشترك و ايجاد كانوني گرم براي خانواده است. بي توجهي به خانواده در سريال در مسير زاينده رود تا آنجا پيش رفته كه بيننده حتي يك بار شوهر و بچه هاي خواهران مسعود و زندگي خانوادگي آنها را نمي بيند. مادرميترا هم كه از اول مجموعه در سفر زيارتي و پس از آن سفر خارجه است و بجز رسيدگي به دو قلوهاي تازه به دنيا آمده پسرش فقط گهگداري به شوهر و دخترش تلفن مي كند. به رغم تاكيد بر حفظ بنيان خانواده متاسفانه برخي سريال هاي تلويزيون در حال ازبين بردن قبح طلاق هستند، شرط تاجر خوش نام اصفهان براي رسيدگي به وضع داماد گناهكارش طلاق است. به همين راحتي نام طلاق در رسانه اي كه بايد متولي تحكيم خانواده باشد برده مي شود آن هم به عنوان شرط نجات يك زندگي. علاوه بر اين موضوعات، آنچه در سريال هاي رمضاني امسال بيش از گذشته خودنمايي مي كند، اين است كه داستان هاي ملكوت و در مسيرزاينده رود با مرگ حاج فتاح و مسعود آغازمي شود. با اينكه مرگ واقعيت زندگي هر انساني است اما توجه هرسه سريال به اين مقوله در ماه رحمت خداوندي و ديدن اين حجم عظيم از تصاوير بيمارستان، گورستان،گريه و زاري و تنوع مرگ آن هم درمدت يك ماه كمي ناميزان است. با اين حال نبايد اين موضوع را ناديده گرفت كه در اين سه مجموعه مصاديق مناسبي از لزوم توجه به ارتباط دختر و پسر حتي در محيط هاي خانوادگي، توجه به پدر و مادر و وصاياي آنها و نيز پرهيز از طمع، غرور، ريا، كينه و حسادت به عنوان اصلي ترين عامل سقوط انسان ها مطرح شده است. تيتراژ ابتدايي و موسيقي پاياني هرسه سريال هم قابل توجه است و شايد بتوان گفت يكي ازنقاط قوت هر سه سريال موسيقي آنهاست. در مجموع بايد گفت سه سريال جراحت، ملكوت و در مسير زاينده رود داراي نقاط قوت هنري هستند اما با توجه به مضامين و ضد ارزش هايي كه دراين سريال هاي رمضاني به بيننده عرضه شده اينكه اين سريال ها چقدر توانسته اند پيام ها و آموزه هاي ديني را به بيننده منتقل كنند جاي سوال دارد.ك/4 7340/599/608/506
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 730]
-
گوناگون
پربازدیدترینها