واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - غسان خطیب صحنه خاورمیانه اخیراً شاهد فعالیتهای نه چندان معمول در عرصه دیپلماسی بوده است که بسیاری از سران شناخته شده عرب، اسرائیل و آمریکا در آن حضور داشتهاند. جدیدترین و مهمترین این فعالیتها ملاقات انجام شده بین نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و رئیسجمهور آمریکا باراک اوباما بوده است. انتخاب اوباما نشان از یک تغییر نگرش بنیادی در دیدگاه قبلی اسرائیل در خصوص تشکیل دو دولت دارد. در حالی که این موضوع در سطحی بینالمللی به عنوانی راه حلی برای دستیابی به صلحی دائمی در منطقه شناخته میشود. در همین حال انتخاب اوباما نشان از اتخاذ موضعی مهم در تغییر سیاست آمریکا به سمت اختصاصیتر شدن رویکرد آمریکا به دیپلماسی منطقهای دارد. این رویکرد با این همه نوعی از تنش را میان اسرائیل و آمریکا پدید آورده که نمونه آن از دهه نود تاکنون سابقه نداشته است و آن زمانی بود که جرج بوش پدر برای وارد آوردن فشار به تل آویو مبنی بر متوقف کردن شهرکسازیها دستور تحریم مالی اسرائیل را صادر کرد. اوباما و نتانیاهو تاکنون نتوانستهاند اختلافات خود را پنهان نگه دارند. نتانیاهو همواره به خودمختاری فلسطینیها اشاره میکند در حالی که اوباما به چیزی فراتر از آن پافشاری میکند و خود را به انجام آن متعهد میداند و آن تشکیل کشوری فلسطینی است. و در عین حال اوباما با شفافیت هرچه تمامتر از اسرائیل میخواهد بر اساس نقشه راهی که با میانجیگری آمریکا تهیه شده از توسعه و ساخت شهرکهای جدید در اراضی اشغالی جلوگیری به عمل آود. این مواضع البته با واکنشهای تندی از داخل اسرائیل مواجه شده و به طور نمونه موشه یعلون وزیر امور استراتژیک اسرائیل گفته است که اسرائیل هرگز از آمریکا نمیترسد و ساخت و ساز شهرکها همچنان ادامه خواهد داشت. دلیل تغییر در دیپلماسی آمریکا فراتر از درگیریهای امروز و دیروز فلسطینی - اسرائیلی است، بلکه مربوط به رشد این فهم در واشنگتن است که هرچقدر فرآیند صلح بیشتر با شکست مواجه شود و نتیجه درخوری به دست نیاید منجر به رشد و ریشهدار شدن رادیکالیسم در میان فلسطینیها و کشورهای عربی میشود و نشانه روشن آن پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 بود. در واقع، فلسطینیها و اعراب در کل نمیتوانند از فرآیند صلحی حمایت کنند که به آنها وعده پایان اشغالگری را میدهد اما قادر نیست حتی از پیشروی شهرکسازی اسرائیلیها جلوگیری کند، موضوعی که حتی خود نشاندهنده تشدید و تحکیم اشغالگری است. از سوی دیگر به تبع آن، شکست در فرآیند صلحی که هدف غایی آن پایان دادن به بیعدالتی نسبت به فلسطینیها است، نقشی بسیار مهم در تخریب چهره آمریکا در میان کشورهای عربی و اسلامی ایفا میکند و به همان اندازه منافع استراتژیک آمریکا در منطقه را به خطر میاندازد. از لحاظ منطقهای، رهبران و دولتهای عرب، خصوصاً دوستان و متحدان آمریکا، به همین دلیل در حال از دست دادن محبوبیت و اقتدار خود در برابر مخالفان سیاسیشان هستند. حمایت بیچون و چرای آمریکا از اشغالگری غیرقانونی اسرائیل و اقدامات آنها در سرزمینهای اشغالی از جمله شهرکسازیها و گسترش آن، در واقع آنهایی را که هیچ چیز جز وعده برقراری صلح و دستاوردهایی که به همراه آن خواهد آمد، به مردمانشان ندارند که هدیه دهند، شرمنده و ناتوان ساخته است. موضوع مذاکرات فتح و حماس با میانجیگری و حمایت مصر نمونه خوبی از این موضوع است، جایی که مواضع و اقدامات اسرائیل همگی در جهت به حاشیه راندن محمود عباس تمام شد و برای او هیچ جایی برای مانور باقی نگذاشت. عباس هم اینک به عنوان رهبری شناخته میشود که دائماً به فلسطینیها وعده سرخرمن میدهد و به آنها درباره پایان یافتن اشغالگری اسرائیل و رسیدن به اهداف قانونی فلسطینیها از طریق مذاکره امید میدهد. از سوی دیگر اما حماس نمایندگی آن دسته از فلسطینیها را برعهده دارد که معتقدند اسرائیل اهل مذاکره نیست و تنها زبان زور را میفهمد. شکستهای پیاپی در فرآیند صلح و همزمان واقعه تاریخی خروج اسرائیل از جنوب لبنان همگی در جهت تقویت این دیدگاه عمل میکنند و بر اعتبار آن میافزایند. ادامه کسادی سیاسی همراه با اقدامات اشغالگرانه بیشتر اسرائیل در منطقه، تنها و تنها توازن موجود را به نفع اسلامگراهای تندرو به هم میزند. ادامه اقدامات ضد صلح اسرائیل، از جمله آنها که نام برده شد، تنها یک روز پیش از گردهم آمدن سران اسرائیل و آمریکا در واشنگتن و حتی بعد از آن تنها خاصیتی که دارد بیاعتبار شدن نقش آمریکا در منطقه است. با این همه عباس به خوبی متوجه تغییر دیپلماسی آمریکا و حتی اسرائیلیها به موضوع شده میکوشد تا در سفرش به واشنگتن یک نوع همگرایی محکم عربی را با خود همراه سازد. از این رو پیش از آنکه دولت جدید خود را که متشکی از گروههای سازمان آزادای بخش فلسطین است را تشکیل دهد سفرهایی را به سوریه، مصر، قطر و اردن ترتیب داد تا موقعیت خود را مستحکم کند. در همین حال اوباما موقعیت سازندهای را در منطقه با پدید آوردن یک مباحثه سالم، خصوصاً درباره توقف شهرکسازیها در میان هر دو طرف فلسطینی و اسرائیلی و طرفداران آنها در آمریکا به راه انداخته است. این مباحثه نادیده انگاشتن نقشه راه و نقش هر آنچه که پیشتر برای رسیدن به صلح به آن اشاره شده توسط اسرائیل را به خوبی نشان میدهد و سبب میشود تا انتقادات به اسرائیل گسترش یابد. این روش تأثیر بسیار مفیدی بر بازگشت گرایشهای منفی در میان افکار عمومی اسرائیل خواهد داشت و به صورت بالقوه، راه را برای رسیدن به یک محیط سیاسی راهگشاتر با دستاوردهای موفق سیاسی باز میکند. مدیا مانیتور 27 مه 2009/ترجمه سعید احمدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 567]