واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: شايد پرسشهايي از قبيل: چرا اوضاع ما چنين شده است؟ چرا من شغل مناسبي ندارم؟ چرا درس بخوانم؟ چرا درآمد مكفي ندارم؟ و ... را از خود پرسيده و يا با دوستان خود در ميان گذاشته باشيد. البته درست است كه اين مسائل و پديدهها دلايل و عوامل بيروني نيز دارند كه نقش آنها را در ايجاد چنين وضعي نميتوان ناديده گرفت؛ اما ريشه بيشتر اين مشكلات و سؤالات را ميتوان در درون هر شخص يافت و با پيبردن به منشأ و علت آنها براي تغيير يا حلشان راه پاياني يافت. در اين مقاله، كوشش شده است كه فرمولها و راهكارهايي عملي جهت شناخت و تقويت قواي دروني و اراده ارائه شود، تا از طريق آن بتوان در جهت مسلطشدن بر اوضاع و ايجاد تغييرات بيروني مطلوب، گامبرداشت. شناخت و بهكارگيري اين راهكارها، به ما كمك ميكند كه اولاً بهتر و بيشتر بتوانيم علل واقعي ايجاد چنين مشكلاتي را بدانيم و ثانياً قادر باشيم راهحلهايي براي مقابله و دفع و رفع آنها بيابيم. و اكنون بخوانيد. 1. دوستي با خداوند ذكر نام و ياد خداوند، به انسان، چنان آرامش و اطميناني ميبخشد كه در پرتو آن، انسان، قدرت خاصي به دست ميآورد. به تعبير قرآن: «دل، با ياد خداوند آرام ميگيرد». البته ذكر خداوند، نعمتي است كه بندگان خاص خداوند دارند؛ زيرا هرگاه شما ياد خدا كرديد، معلوم ميشود اول خدا به ياد شما بوده و به شما توفيق چنين كاري را عطا نموده است و برعكس، كساني كه از خدا روي گردانند و از ياد و نام خدا غافل و در تمام عمر نخواستهاند كه به اين موضوع بپردازند، زندگيشان با مشكلات و معضلات فراواني مواجه ميشود كه به بيان قرآن: «هر كه از ياد من روي گرداند، زندگي دشواري خواهد داشت» و بعد در جاي ديگر بهدنبال علت آن هستند. مراقب تنهايي خود باش كه به انديشه تبديل ميشود؛ مراقب انديشه خود باش كه به عمل تبديل ميشود؛ مراقب عمل خود باش كه به عادت تبديل ميشود؛مراقب عادات خود باش كه به شخصيت تبديل ميشود؛ مراقب شخصيت خود باش كه به سرنوشت تبديل ميشود...؛ و سرنوشت را نميتوان از سر نوشت! 2. شروع كردن از خود و پرداختن به خويش در اين خصوص، اعتقاد بر اين است كه انسان بايد ابتدا از خودش شروع كند؛ چرا كه انسان، خليفه`ا... است و قدرت خلق و تغيير به او عطا شده است. جمله معروفي است كه شما نيز شايد شنيده يا خوانده باشيد كه: «انسانها معمولاً همان ميشوند كه ميانديشند». تصور انسان از خودش و از جهان پيرامونش راه و هدف او را تعيين ميكند. كسي كه خود را بدشانس و ناتوان خطاب و احساس كند، نبايد انتظار داشته باشد كه ديگران به خوشبختي او كمك كنند. پرداختن به خود و تسلطيافتن بر نفس خويش ميتواند در انجام دادن درست كارها به انسان كمك كند؛ چرا كه انسان هميشه در حال نبرد با دو قدرت و دشمن است: يكي مشكلات و موانع بيروني و ديگري وسوسهها و هجومهاي دروني. مقابله با اولي، دوري از تنبلي و تنپروري و سستي و خمود و البته كار و تلاش دائم را ميطلبد و مقابله با دومي، جرا‡ت و جسارت و ايمان و شجاعت لازم دارد كه البته برترين فضائلاند و به همان اندازه به دست آوردنشان هم دشوارتر. اينها براي مقابله با دشمن دروني، لازماند. 3. داشتن هدف و برنامه روزانه زندگي بيبرنامگي و بيهدفي، آدمي را به روزمرگي ميكشاند و كسي كه دچار روزمرگي شود، به دام افسردگي و احساس بيهودگي در زندگي نيز خواهد افتاد. نتيجه روزمره زندگيكردن، اين است كه: انسان، هرچه برايش پيش ميآيد، انجام ميدهد، نه هرچه پيشبيني كند. يعني منتظر بخت و شانس و اقبال و ... بودن؛ يعني متوقفشدن و تكراري زندگيكردن. كمترين خطر اينگونه زندگيكردن، اين است كه از مردن نيز بدتر است. داشتن هدف و برنامه، آدمي را به تفكر و تلاش مستمر واميدارد كه حاصل آن، حركت و تغيير و رشد و موفقيت و جاري شدن است. 4. ايجاد تغيير در نظام باورها نظام باورها و نحوه تلقي هر كس از خود و جهان پيرامونش، نوع نگاه، اهداف، برنامهها و كلاً همه هستي او را تحتالشعاع خود قرار ميدهد. پس بايد نظام باورهاي خود را نسبت به هستي و جهان، بهگونهاي تغيير داد كه از بدبيني، كجانديشي و افكار ويرانگر و مأيوسكننده خالي شود. كسي كه باور دارد جهان و هرچه در كيهان هست، آمدهاند تا به او كمك كنند، سرنوشت او، تفاوت خواهد داشت با كسي كه اعتقاد دارد كه جهان و تمام آدم و عالم، كمر به كشتن او بستهاند. چرا كه اينگونه انديشيدنها نه تنها در شكلگيري شخصيت و منش آدمي مؤثر است، بلكه در دستيابي يا عدم دستيابي انسان به كليدهاي فائقآمدن بر مشكلات نيز تأثير دارد. نوع پيامها به ضمير ناخودآگاه انسان در جاي خود، تأثيرات و تغييراتي در درون آدمي ايجاد ميكنند. لذا در اين خصوص، عمل كردن به نكات ذيل براي شما سودمند خواهد بود: - رها شدن از عادتهاي فكري بد. - عدم قضاوت درباره ديگران و سخن گفتن درباره چيزي بدون علم از آن. - احساس توانايي در دستيابي به اهداف. - عادت كردن به تكرار جملات مثبت و كوتاه براي ارسال به ضمير ناخودآگاه، مثل: آدم موفقي خواهي شد. تكرار هميشگي و هر روزه جملات مثبت ميتواند انسان را به يك فرد شاداب، و پر انرژي و هدفمند، جهت رسيدن به رفاه و افتخار، ياري دهد. - داشتن آرزوهاي ممكن و خيالهاي مثبت: آرزوداشتن و خيالپردازي، تا زماني كه حالت افراط به خود نگرفته و از واقعيت دور نشده باشد، ميتواند مفيد باشد. آرزو، حركت و انگيزه و اميد لازم را براي رسيدن به هدف در آدمي ايجاد ميكند و چنان نيروي قوياي است كه ميتواند آدمي را به هدف برساند. پس خيلي مواقع، خيالها به واقعيت تبديل ميشوند. - تلاش و كوشش و اعتماد به نفس در مقابل اراده آهنين آدمي همه چيز امكانپذير است و اگر انسان به چيزي علاقهمند شد و براي رسيدن به آن تلاش مستمر داشت قطعاً بدان دست مييابد. به تعبير قرآن: «تنها آنچه انسان با سعي و كوشش به دست ميآورد، براي او ميماند» و يافتن و رسيدن، راهي جز كوشش و خواستن ندارد و البته در اين راه، اراده نيز لازم است. اما نبايد فراموش كرد كه انعطافپذيري و تطبيق و وفقدادن خود با شرايط نيز لازم است. البته اين موضوع نبايد به معناي عقبنشيني، منفعل بودن، دائم اثر پذيرفتن يا هميشه همرنگ جماعت شدن و ... باشد. 5. مطالعه و تحقيق و كسب دانش جستوجوي حقيقت، به انسان، آگاهي و بينش ميدهد و او را مهياي عزيمت و رهايي و آزادي معنوي مينمايد. البته همه اينها يك شرط دارد و آن هم همراهشدن با توفيق الهي است كه قطعاً شامل احوال همه بندگان نخواهد بود و تابع رضايت الهي است. اولاً بايد مراقب بود كه علم و درس آدمي باعث گمراهي نگردد و ثانياً بايد مراقب بود كه آدمي، عالم بيعمل و عامل بيعلم نگردد كه چون زنبوري بيعسل و درخت بيبار است. چه خوب است كه از علم در جهت مثبت و خير و نيكي استفاده شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]