واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - علیرضا توکلی 1. فرض کنید «به یک میهمانی دعوت شدهاید. سفرهای گسترانیدهاند رنگارنگ و هیچ چیز هم شکر خدا کم نیست. صاحبخانه هم آدم دست و دلبازی است و هرچه داشته رو کرده است. آنقدر در سفره غذا هست که همسایهها و رهگذران عبوری هم که دعوت نیستند، ناخنکی به آن میزنند و کسی هم خم به ابرو نمیآورد. عدهای از میهمانان، آداب نمیدانند یا وفور نعمت وسوسهشان میکند معلوم نیست اما اقدام به فروش غذا و پرکردن ظرف همسایه میکنند! ساعتی میگذرد و جمع تازهای از میهمانان که با دعوت قبلی هم آمدهاند با تاخیر خود را میرسانند و از آن خوان رنگرنگ جز تهمانهای نمیبینند! یکی از همسایگان که بدون دعوت آمده، ظرفش را پر کرده و با لحنی طنزآلود یا عاری از آن، به میهمان جدیدالورود پیشنهاد غذا در ازای پول را میدهد....» طرح چنین مثال بیمسمایی چه دلیلی دارد؟ پاسخ این است که فیالواقع حکایت مذبور بیربط هم نیست چرا که آن برگرفته شده از شرایط امروز انرژی در ایران است! اگر واقعبین باشیم باید اقرار کنیم که خوان نعمتی پهن است و چاشنی هوسانگیزی چون یارانهها هم همه را ترغیب به مصرف بیشتر میکند. همسایهها چشم به سفره پر زرق و برق ما دارند و بعضی داخلیها هم به هزار و یک دلیل اقدام به فروش سهم هموطنان میکنند. علل چنین رفتاری اگرچه میتواند متنوع و گسترده باشد اما تردیدی نیست که علتالعلل آن وجود شرایط قاچاق و ترویج روحیه اسراف و تبذیر است. 2. از این گذشته قانونی در بازار هست که میگوید «هیچ ارزانی بیدلیل نیست» و معنایش این است که یا صاحب کالا نیاز مبرمی به فروش سریع جنس خود یا دریافت وجه دارد یا اینکه کالای آماده فروش نقص و عیبی دارد. گازوئیل و بنزین ما یا سیانجی و دیگر حاملهای انرژی تولید ایران آیا چنین است؟ قطعا چنین نیست و صحتش هم آوازه جهانی ما در تمامی بخشهای صنعت نفت است اما حال که عیب و نقصی در کار نیست، علت چیست؟ از این موارد چه نتیجهای میتوان گرفت؟ تاکید مورد اول بر این است که ریخت و پاش بیحساب و کتاب، برنامهها را برهم میزند و مورد دوم نیز میگوید که بهای هرچیز باید متناسب با ارزش حقیقی آن باشد. بنابراین، هدفمندی یارانهها اولین فایدهاش بستن راه صادرات غیرهدفمند به سوی خارجیها است که در حقیقت، هدفمند کردن مصرف در کشور را به دنیال خواهد داشت. مشکلی که دیروز، بنزین با آن مواجه بود و البته هنوز هم نمیتوان با قاطعیت از رفع آن سخن گفت، دغدغه امروز گازوئیل است؛ این ارزانی بیدلیل خطر مصرف مدیریت نشده را به دنبال دارد و بیشک تبدیل ایران از کشوری که صادرکننده گازوئیل بود به وضع امروزی که این فرآورده را وارد میکند «ثمره» همین پتانسیلهای منفی است. مصرف بنزین کشور، البته نه فقط به خاطر اجرایی شدن طرح کارت سوخت که به دلیل حذف تدریجی سهمیه خودروهای گرانقیمت هم بود که از اوضاع نگرانکننده آن روزها رهایی یافت و با این همه آمارهای رسمی وزارت نفت حکایت از آن دارد که در سال 88 میانگین مصرف بنزین 64 میلیون و 900 هزار لیتر در روز بود و در صورت اجرایی نشدن قانون هدفمند کردن یارانهها، میتوان پیشبینی نمود که این رقم در سال جاری به 68 میلیون لیتر در روز برسد. در نظر آوردن آمار مصرف سالهای 86 و 87 هم به به ترتیب 5/64 میلیون 9/66 میلیون لیتر در روز بود، نشان از رشد 4 تا 5 درصدی مصرف در هر سال دارد و قیاس آن با سالهای پیش از سهمیهبندی که رشد سالانه حدود 10 تا 12 درصد بود، از کاهش حدود 8 درصدی مصرف این فرآورده خبر میدهد. اما داستان گازوئیل که مصرف روزافزونش ما را به واردات ناگزیر کرد،اندکی متفاوت است؛ چراکه میانگین مصرف روزانه نفت گاز کشور در سال گذشته 92 میلیون و 300 هزار لیتر بوده و با توجه به اینکه از این مجموع 5/13 میلیون لیتر به مصرف نیروگاهها رسیدهاست، میتوان حدس زد که این میزان فشار زیادی به بخش تولید وارد کردهاست. با این حساب، انتظار میرود که در سال جاری روزانه 104 میلیون لیتر نفت گاز در کشور تولید و 18 میلیون لیتر آن در نیروگاهها مصرف شود. تغییر چرخه نیروگاهها اگرچه امری زمانبر است و با توجه به نیاز توامان مردم به برق و گازوئیل و گاز، عملیاتی شدن آن به این راحتیها مقدور و میسر نیست. لذا در کنار تدوین طرحی برای جلوگیری از افزایش مصرف سوخت در صنایع اینچنینی، تردیدی نیست که استفاده خانگی و بخش حمل و نقل هم چندان واقعی نیست. لذا در شرایط فعلی، هدفمندی یارانههای این بخش، جزء معدود نسخههای آمادهای است که امتحانش را پس داده و میتوان به نتیجه مفیدش امید داشت؛ حداقل آغاز اجرای این طرح ولو به صورت پایلوت در برخی شهرها یا استانها توصیه میشود. کارشناس انرژی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 602]