جهان پرفتنه خواهد شد

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

جهان پرفتنه خواهد شد نويسنده: احسان رضايي پيش بيني اينکه چه اتفاقاتي درسال ميلادي جديد رخ دهد و آخر سال دنيا چه شکلي مي شود آن قدر ها هم پيچيده نيست . خوبي اش به همين است؛ همين که اول سال يک فهرست از اتفاقاتي که قرار است بيفتد تهيه کنيم تا آخر سال وقتي يک فهرست ديگر از اتفاقاتي که افتاده مي گذاريم کنارش، بيشتر شو که بشويم و ببينميم که چقدر تقدير از همه ما قوي تر است و چطور بي سر و صدا همه برنامه ها را به هم مي ريزد و کارهاي خودش را پيش مي برد. کدام يک از ما فکرش را مي کرد که سال 2009 چنين سال عجيبي باشد و يکدفعه همه چيز را به هم بريزد؟ سال 2010 هم يقيناً همين طور خواهد بود. شايد بهترين پيش بيني براي سال ميلادي بعدي همين باشد که بقيه پيش بيني ها درست از آب در نخواهند آمد. باورتان نمي شود؟ باشد؛ اين فهرست را که قرار است موارد آن درطول سال اتفاق بيفتد، تا سال بعد همين موقع نگه داريد. آمريکا از عراق بيرون مي رود؟ بغداد بدون دزد ها اولين ماجراي سياسي مهم سال، همين کنار گوش ما اتفاق خواهد افتاد و عراقي ها براي انتخابات پاي صندوق ها مي روند. دومين اتفاق مهم سال هم ـ اگر او با ما سر قولش باشد ـ باز مربوط به همين عراق است. قرار است که از 27 فوريه سربازان آمريکايي شروع به ترک خاک عراق کنند و تا 31 آگوست، همه تفنگداران آمريکايي به خانه برگردند. اشغال نظامي عراق بعد از هفت سال قرار است تمام شود و دولت نوري مالکي که به احتمال زياد برنده انتخابات خواهد بود، اداره امور کشورش را به تنهايي به دست خواهد گرفت. اما اين اتفاق واقعا خواهد افتاد؟ و تازه اگر بيفتد، ماجراي عراق چطوري پيش مي رود؟ حداقلش اين است که او با ما در مورد افغانستان سر حرفش نماند و به جاي خروج نيرو ها 30 هزار سرباز جديد به اين کشور اعزام کرد. انتخابات انگليس و ظهور ديويد کمرون از آکسورد، با فلسفه در سالي که سال جهاني دست راستي ها خواهد بود، گوردون براون استعفا خواهد کرد؛ شک نکنيد. در انتخابات عمومي بهار، حزب کارگر شکست سختي خواهد خورد و رهبرش مجبور به استعفا مي شود و محافظه کارها بعد از 13 سال به قدرت بر خواهد گشت و رهبرشان ـ يعني ديويد کمرون ـ به خانه شماره ده خيابان داونينگ اسباب کشي خواهد کرد. اين نتيجه اي است که همه تحليل گران از ماه قبل حدسش را مي زنند وفقط يک معجزه مي تواند آن را عوض کند. ديويد کمرون 44 ساله است رهبري حزب محافظه کار را بر عهده دارد. از همين حالا برنامه هاي خودش را اعلام کرده و حتي فهرست واريزش هم معلوم است. محافظه کارها به اين فلسفه خوانده آکسفورد به چشم يک فرصت تاريخي نگاه مي کنند و مي گويند حالا حالاها قصد ندارند قدرت را به رقيب واگذار کنند. اروپا بالاخره اتحاديه مي شود ماموريت دشوار مرد بلژيکي از ابتداي اين سال ميلادي، هرمان ون رمپويي ـ نخست وزير بلژيک ـ رئيس جمهور اروپا شد و قرار است به اين اتحاديه سر و ساماني بدهد. پست رياست جمهوري اروپا از معاهده ليسبون پيدا شد. سه سال قبل، کشورهاي اروپايي نشستند و به جاي قانون اساسي قبلي اين اتحاديه که عملا به درد نخور از آب در آمده بود، قرار و مدارهاي جديدي در ليسبون گذاشتند، يکي اش همين که اروپا رئيس جمهور داشته باشد و او اين قاره را به سمت اتحاد واقعي و قدرت گرفتن دوباره پيش ببرد. ون رمپويي قرار است همکاري هاي دفاعي ونظامي اعضاي اتحاديه را بيشتر کند واز اين جهت، مي تواند براي اروپايي ها سال خيلي تعيين کننده اي باشد. احتمالاً تا آخر سال، کرواسي عنوان بيست و هشتمين عضو اتحاديه اروپا را مال خودش خواهد کرد. ترکيه هم يک بار ديگر شانسش را براي عضو شدن در اين اتحاديه امتحان مي کند. از ابتداي امسال، بارونس انگيلسي، کاترين استون جاي خاوير سولانا را گرفته و وزير خارجه مسوول سياست خارجي اتحاديه به حساب مي آيد. تصوير او را در حال مذاکره با نمايندگان کشورمان سر مسائل هسته اي، حتماً زياد در خبر ها خواهيم ديد. ديوار حايل کامل مي شود؟ مثل همه سال ها در سالي که قرار است در فلسطين انتخابات برگزار شود، رژيم صهيونستي هم اعلام کرده که ساخت ديوار حايل را بالاخره تمام خواهد کرد. اينکه مي گوييم «بالاخره» براي اين است که قرار بود ساخت ديوار هفت سال پيش تمام شود اما زياده خواهي هاي صهيونيست ها که حتي به زمين هاي ادعايي خودشان هم قانع نيستند مدام از ديواري که خودشان به زور دراند مي کشند هم رد مي شوند. باعث تاخير در اين کار شده بود. در واقع پايان ساخت اين ديوار بيشتر از آنکه فلسطين ها را محدود کند، صهيونيست ها را محدود مي کند که ديگر نمي توانند مزارع فلسطيني ها در کرانه باختري را اشغال کنند. براي همين است که کارشناسان حدس مي زنند اين ديوار امسال هم تمام نشوند. وضع فلسطني ها در سال 2010 چندان فرقي نخواهد کرد. دو دولت مستقر در کرانه باختري و نوار غزه يعني فتح و حماس از همين حالا خودشان را برنده انتخابات بهار مي دانند و بعيد است که اين دو دولت به يکي تبديل بشوند رژيم صهيونستي از خشونت هايش دست بر نخواهند داشت و آمريکا همچنان مانع تشکيل دولت رسمي فلسطين و حضور نماينده اين دولت در مجامع جهاني خواهند شد. بد و بدتر؛ سومالي و افغانستان سلامي دوباره به ملاعمر سومالي يا افغانستان؟ کدام يک حوادث بدتر و خونين تري را پشت سر خواهد گذاشت؟ اين سوالي است که پاسخش مشخص نيست. اين دوتا کشور الان ده سال است که درگير ماجراي «القاعده» وبن لادن هستند؛ طالبان هم هنوز از بين نرفته. اينکه آنها در پاکستان بتوانند قدرت بگيرند. کمي بعيد است چون که احزاب سياسي پاکستان و کشور هاي همسايه اين کشور، به رغم بد آمدن همگي شان از دولت آصف علي زرداري، به او کمک مي کنند در قدرت بماند تا پرويز مشرف بر نگردد. يکي از اين کمک ها هم قاعدتا کمک در مبارزه با طالبان است؛ پس گزينه اصلي طالبان افغانستان خواهد بود اما براي القاعده گزينه هاي ديگري هم هست. آنها مي توانند به سومالي که درگير جنگ داخلي است هم بروند. اين احتمالي است که حتي فکرش هم مي تواند براي همه کشور دنيا ـ به خصوص کشور هاي مسلمان ـ وحشناک باشد. در صورت ظهور دوباره طالبان يا القاعده، کشورهاي مسلمان بايد دوباره انرژي شان را روي نشان دادن چهره رحماني اسلام بگذراند و باز تعريف روابطشان با خودشان و بقيه. انتخابات در آمريکاي لاتين و شکست احتمالي چپ ها حياط ديگر خلوت نيست اگر سال ميلادي گذشته براي ما سال انتخابات بود، براي مردمان 78 کشور ديگر، امسال سال انتخابات و راي دادن است. اين وسط تکليف بعضي انتخابات ها از قبيل معلوم است نياز به هيچ پيش بيني خاصي نيست؛ مثلاً در انتخابات رياست جمهوري امسال مصر هم مثل هر هفت دوره قبلي، حسني مبارک انتخابانده(!) خواهند شد. بعضي انتخابات ها هم هست که نتيجه اش هيچ اهميتي ندارد؛ مثلا در انتخابات رياست جمهوري لهستان، هر کسي که راي بياورد، به هر حال همچنان زير سايه لخ والسا و سياست هاي او خواهد بود. بعضي انتخابات ها هم جايي براي خلق شگفتي و هيجان ندارند؛ در استراليا که در سال 2009 دولت توانست رکود اقتصادي را ضربه فني کند، حتماً کوين راد دوباره پيروز و نخست وزير مي شود. بعضي انتخابات ها هم هستند که شور و هيجانشان نه مربوط به خودشان که به خاطر حواشي خارج از گودشان است؛ مثلا بحث مطبوعات آمريکا براي انتخابات ماه نوامبر سنا، سر اين است که کدام يک از اعضاي خانواده کندي، جاي ادوارد کندي را که سال قبل مرد مي گيرد. با اين همه نبايد نا اميد شد؛ هنوز اميدي هست. مردمان خونگرم آمريکاي جنوبي قول مي دهند شور و هيجان انتخاب و انتخابات را تا آخر حفظ کنند. سال بعد در پنج کشور آمريکا لاتين انتخابات برگزار خواهد شد و نتيجه اش حتما همه ما را شگفت زده مي کند. مردم برزيل، شيلي، کلمبيا و کاستاريکا بايد رئيس جمهور تعيين کنند و در ونزوئلا بساط راي گيري براي پارلمان برقرار است. نکته اينجاست که پنج سال قبل، چپ ها توانسته بودند بدون خون و خونريزي اين کرسي ها را مال خود کنند و حالا ماجرا کمي تا قسمتي متفاوت شده. در شيلي، خانم ميشله باشلت که شاگرد، همکار و هم حزبي آلنده بود، در دوره رياست جمهوري اش دوران بدي را پشت سر نگذاشته اما سوال اينجاست که آيا مردي که دينشان را به آلنده ادا کرده اند باز هم به او راي خواهند داد؟ اين روزها همه از پيروزي سباستين پيزا ـ نامزدا احزاب دست راستي ـ حرف مي زنند. در برزيل هم دو دوره رياست جمهوري لولا داسيلوا تمام شده و آنجا هم شهردار دست راستي سائوپولو بيشترين شانس را دارد. در کاستاريکا هم دمکرات مسيحي ها شانس اول هستند. در ونزوئلا البته هوگوچاوز قدرت مطلقه را در دست دارد و مخالفان آن قدر تار و مار شده اند. که نتواند تهديدي براي او باشند اما رشد 3/4 درصدي هم هيچ تضميني براي راه پيدا کردن طرفداران چاوز به پارلمان نيست. وضعيت در کلمبيا کاملا بر عکس است. در همسايه غربي ونزوئلا، رئيس جمهور آلوارو اريبه با الهام از ماجراي چاوز، طرحي را به دادگاه قانون اساسي داده که يک نقر بتواند بيشتر از دوبار رئيس جمهور بماند. دادگاه به احتمال قوي راي مثبت مي دهد واريبه، چاوز دست راستي ها خواهد شد. ماه عسل چپ هاي آمريکاي لاتين زودتر از آنکه فکرش را مي کردند دارد تمام مي شود. چين دومين اقتصاد بزرگ دنيا مي شود اژدها بيدار است به نظر شما مهم ترين اتفاق دهه اول هزاره سوم چي بوده؟ مجله « نيوزويک » اين سوال را از آدم هاي سياسي زيادي پرسيده و جواب اکثر آنها اين بوده: قدرت گرفتن چين.بله، چين دارد به اوج بر مي گردد و اين کار را هم با چنان قدرتي انجام مي دهد که «اکونوميست» پيش بيني کرده در سال 2010چين جاي ژاپن را خواهد گرفت و دومين قدرت اقتصادي خواهد شد. چيني ها با تکيه بر نيروي انساني فراوان و ارزان خودشان، در دهه اي که گذشت، تا توانستند توليد کردند. به دينا فروختند؛ حتي رکود اقتصادي 2009 هم حريف آنها نشد. رکود اقتصادي تنها تاثيري که روي چين «منطقي » سرعت رشد اقتصادي آن بوده؛ يعني تا قبل از سال رکود، اقتصاد چين چنان رشدي داشت که براي صاحب نظرها مطلقاً غير منطقي به نظر مي رسيد. الان سرعت رشد اقتصادي چين 8/6 درصد است که فقط از قطر کمتر است (براي مقايسه، بايد بدانيم که رشد اقتصادي آمريکا 2/4 درصد، روسيه 2/5 درصد و انگلستان 1/6 در صد است) توسعه اقتصادي، توسعه سياسي را هم در پي داشته و چيني که در اول هزاره تحت تاثير ماجراي ميدان تيان آن من بود، حالا کم کم دارد به دومين ابر قدرت دنيا تبديل مي شود. به قول مجله «تايم»، چين 2010 «کشور حياتي» در هر تصميم جهاني خواهد بود. استقلال جزاير آنتيل هلند مي شويم 185 سايت و مجله هاي خبري در فهرست اتفاقات سال 2010، استقلال جزاير آنتييل از هلند و رسيدن تعداد کشور هاي دنيا به 185 را هم آورده اند. اما شما را به خدا استقلال چند تا جزيره کوچک توي درياي کارائيب که اگر کريستف کلمب يک بار اشتباهي تويشان پياده نمي شد، هيچ کجاي تاريخ اسماشان نبود و جز نوعي خاص از حرکات موزون هيچ هنري ندارند و سر جمع هم 197 هزار نفر جمعيت دارند، شد اتفاق؟ کتاب هاي جديد، جنجال هاي جديد پولمن پرماجرا بين همه صنف ها، نويسنده جماعت از همه بي قاعده و قانون تر است. در حالي که همه ملت مي دانند سال بعد چه کاره هستند. از بين نويسنده هاي معروف دينا، فقط جويس کرول اوتس، فليپ راث، گرت نيکس و فليپ پولمن اعلام کرده اند که خودتان انصاف مي دهيد، اصلاً آمار هيجان انگيزي نيست. تنها نکته با مزه ماجرا اسم کتاب فيليپ پولمن است که هنوز به بازار نيامده باعث جار و جنجار شده: «عيسي خوب و مسيح شياد». واتيکان که سر سه گانه معروف پولمن يعني «نيروي اهريمني اش» هم دل خوشي از اين فانتزي نويس انگليس نداشت، از همين حالا اعلام کرده که بايد محتواي کتاب را ببيند اما مسلما در برابر آن ساکت نخواهد نشست! اسقف اعظم کانتربري نيز که دقيقاً برعکس واتيکان «نيروي اهريمني اش» را کتابي « سرشار از ايمان واقعي » توصيف کرده بود، گفته بي صبرانه منتظر کتاب جديد پولمن است. معلوم نيست کتاب دقيقا کي منتشر خواهد شد اما کتابفروشي اينترنتي آمازون پيش فروش آن را به قيمت نه پوند شروع کرده است. رکورد سال؛ هرماه يک فيلم مهم چه روياهايي که مي آيند اين يکي از همه جالب تر است و خيالمان را راحت مي کند که اگر در جشنواره فجر امسال هيچ فيلم خوب ديگر جز «به رنگ ارغوان» حاتمي کيا هم نباشد، باز غمي نيست و ما امسال از لحاظ فيلم دست و بالمان حسابي پر خواهد بود. توي فهرست فيلم هايي که در 2010 روي پرده مي روند. شما هر اسمي را که دوست داشته باشيد مي توانيد ببينيد. مارتين اسکورسيزي، ريدلي اسکات، ديويد فينچر، برادران کوئن، کلينت ايستوود، تيم برتون، رومن پولانسکي، پيتروير، کريستوفرنولان، وودي آلن و حتي سيلوستر استالونه معروف.... همه يک فيلم براي 2010 ما کنار گذاشته اند. امسال قرار است راسل کرو، رابين هود(در فيلم ريدلي اسکات) جاني دپ به سرزمين عجايب برود و راهنمايي آليس گمشده را به عهده بگيرد( در فيلم تيم برتون)، لئوناردو دي کاپريو در«جزيره شاتر» (فيلم اسکورسيزي) سرگردان بشود، وودي آلن «ممکن است يک غريبه بلند قد را ملاقات کند» (اسم اصلي فيلم «ملاقات کنيد» است) و ديويد فينچر facebook را فيلم کند. ( در «شرلوک هلمز» گاي ريچي). سال سينمايي تر از اين سراغ داشته اند؟ facebook بزرگ و بزرگتر مي شود و آمار طلاق ها بالا و بالاتر مي رود اين يکي نياز به هيچ پيش بيني خاصي ندارد. در سال بعد، شبکه اينترنتي facebook همچنان رشد خواهد کرد و رشد خواهد کرد (تا 344 درصد رشد) و احتمالا جمعيتش به جمعيت چين خواهد رسيد(يک ميليارد و300 ميليون) ؛ يعني ازهر 5 نفر در دنيا، يکي عضو شبکه facebook خواهد بود. در حال حاضر بيشترين کاربران اين شبکه، از اهالي آمريکا هستند اما بيش بيني ها حاکي از آن است که سال بعد بيشتر، اهالي جهان سوم عضو facebook شوند و شبکه در آسيا رشد اساسي کند (تا 292 درصد رشد). بيشترين کاربران اين سايت در حال حاضر گروه سني 35 تا 54 ساله هستند (با 29 درصد کاربران). در سال 2010 اما facebook بين گروه سني بالاي 55 سال بيشترين رشد را خواهد کرد (تا 922 درصد رشد) و احتمالا بحث هاي ملت خيلي با کلاس و خفن خواهد شد(البته اگر عکس نشود و پييرمرد ها سربه رسوايي نزنند). حتماً کارشناسان مسائل اجتماعي در برابر اين موج رو به گسترش، هي موضوع شديدتر و وخيم تري خواهد گرفت و ما خودمان هم در مجله صفحاتي را در مذمت آن کار خواهيم کرد. و باز حتماً شرکت کاليفرنيايي هم احتمالاً همچنان زير بار نخواهد رفت(شما هم اگر در آمدتان از آگهي هاي « بسيار ناچيز» اين سايت فقط 2/4 ميليارد دلار و شش ماه اول 2009 بود، زير بار نمي رفتند). تعداد کشورهايي که facebook را فيلتر مي کنند افزايش خواهد(در حال حاضر اين سايت در 4 کشور دنيا فيلتر است: چين، ايران، سوريه، و ويتنام. اما احتمالاً در 2010 اين عدد به بالاي 10 کشور خواهد رسيد) و آمار طلاق به خاطر facebook باز هم بالاتر خواهد رفت(در حال حاضر از هر 18 طلاق آمريکا و هر 16 طلاق انگستان، يکي به خاطر استفاده آقاي شوهر از اين سايت است که کارشناس هاي بدبين مي گويند تا يک طلاق از هر 8 طلاق هم جا دارد). واکسن ايدز مي رسد؟ بچه ها همچنان مواظب باشيد در ماه گذشته، گروهي از دانشمدان ويتنامي خبر از کشف واکسن ضد HIV دادند و جواب دادن واکسن در آزمايش ها. باقي دانشمندان دنيا هم خيلي محترمانه حرف آنها را رد کردند و موفقيت آزمايش هايشان را ناشي از« خوش شانسي» خواندند. حالا قرار است امسال اين واکسن در سه کشور انگليس، آلمان و برزيل هم آزمايش بشود تا جاي هيچ چک وچانه اي باقي نماند. اگر آزمايش ها موفقيت آميز نباشند که هيچ. وضع مثل همين الان است و کار خاصي لازم نيست بکنيم اما اگر نتيجه آزمايش مثبت باشد، آن وقت آزمايش ها در سطح وسيع تري تکرار مي شود و بعدش هم بايد دعا کنيم که مسوولان کمپاني دارويي ويتنامي کلاً دندان نداشته باشند که کار به سنجش ميزان گردي دندان هايشان بکشند. تازه، سرعت توليد واکسن مهم است و تعداد کارخانه هايي که آن را توليد کنند و کشورهاي آفريقاي زير صحرا که کلاً ايدز آبادشان کرده، بايد رضايت بدهند که واکسن به اينجا هم برسد و روابط ما با ويتنام خوب باشد و هزار اما و اگر. در حال حاضر 35/7 ميليون نفر در جهان به HIV مبتلا هستند و به طور متوسط هر 12 ثانيه يک نفر جديد مبتلا مي شود. ادامه ماجراهاي مايکروسافت ـ گوکل خون به پا مي شود رقابت و دعواي دوتا غول صنعت IT سال بعد از حوزه نرم افزار به سخت افزار هم مي رسد و گوگل با موبايل به بازار مي آيد و مايکروسافت با صفحه هاي تمام لمسي (بدون نياز به کيبورد و ساير ملحقات). ورود اين دو غول به عرصه سخت افزار، به معناي مرگ يا انحلال ساير شرکت هاست. hp از همين حالا اعلام کرده که آمادگي مقابله با تهاجم گوگل به بازار سخت افزار را دراد اما معلوم است که اين تهديد تنها از سر ترس است. بالاخره گوگل و مايکروسافت کم اسم هايي نيستند. سرآلکس خداحافظي مي کند ؟ آخرين پدرخوانده اگر همايون خان شاهرخي نويسنده اين مطلب بود، حتما نوشته اش را با اين جمله شروع مي کرد که «شيرشير است، گرچه پير بود» اما ظاهرا مسئولان آمريکايي باشگاه منچستر يونايتد اين شعر را نشنيده اند که حرف از پيدا کردن جانشين سر الکس بزرگ مي زنند و از گفت و گو با پپ گوارديولا خبر مي دهند. مرد اسکاتلندي که از 1986 سر مربي من يو بوده، اين روزها پير و غرغرو شده و خودش هم مي گويد علاقه به استراحت دارد. اما جواب اينکه تعداد فصل هاي حضور او در من يو به 24 مي رسد يا نه، بستگي به نتايج اين فصل ليگ برتر دارد؛ اگر سرآلکس باز هم قهرمان ليگ برتر بشود و رکود تعداد قهرماني هاي ليورپول را (که الان با آن مساوي شده) بزند، احتمال خداحافظي او بالا مي رود و گرنه پيرمرد کوتاه بيا نيست. تازه اگر او برود، آمدن گوارديولا هم قطعي نيست و او بايد اين فصل هم قهرماني هاي سال پيش را تکرار کند تا شايعه خودش شانسي اش تمام شود. فعلا که هيچ چيز معلوم نيست. شانزدهمين دوره بازي هاي آسيايي ترس از عدد دو رقمي اگر تا حالا اسم گوانگجو را فقط توي آگهي هاي روزنامه ها مي ديديم و در موردش حدس هاي غير قابل چاپ مي زديم، امسال ديگر ماجرا فرق مي کند. در آبان (نوامبر) سال بعد، بازي هاي آسيايي در همين شهر بر پا مي شوند و همه شايعات تمام خواهد شد(شايد هم شايعات جديد توليد بشود ). حالا به جز بحث خود محل برگزاري بازي ها، موضوع مهم براي ما اين است که توي اين رويداد بزرگ ورزشي (که بعد از المپيک دومين ميدان مهم ورزشي دنياست) چه کارخواهيم کرد. در دوره قبلي (دوحه 2006) که ايران با 11 طلا ششم شد اما امسال که قرار است محصول دوران جناب علي آبادي را شاهد باشيم، بايد ديد چه رتبه اي از جدول را مال خودمان مي کنيم. طبيعتاً رتبه يک بازي ها مثل هميشه براي چين است. ژاپن و کره براي دومين رقابت مي کنند و مهم ترين حريفان ما براي تکرار همان ششمي کشورهاي آسياي ميانه به خصوص قزاقستان هستند. حرف زدن درباره تنوع زيستن اي واي نهنگ ها! سازمان هاي جهاني مختلف، اسم هاي مختلفي براي سال 2010 گذاشته اند. سال جهاني پرستاري، جوانان، ارتباطات، نزديکي فرهنگ ها و تنوع زيستن همگي اسم هاي سال 2010 هستند. اين وسط «سال جهاني تنوع زيستي » که سازمان ملل پيشنهاد کرده، از همه بيشتر شنيده مي شود. احتمالاً بحث ها و کنفرانس هايي براي اين موضوع برگزار مي شود و چند تايي شکارچي غير قانوني هم دستگير مي شوند و بعد، هيچي به هيچي. جام جهاني به ميزباني ماندلا به سيرک عجايب خوش آمديد تماشايي ترين اتفاق سال در حالي در آخر خرداد ماه بعدي (11 ژوئن) شروع مي شود که ما نه خودمان در آن سهمي داريم، نه هيچ کدام از همسايه هايمان در آن حاضر هستند(کلاً خاورميانه هيچ نماينده اي در جام جهاني 2010 ندارد)، نه هيچ کدام از مربياني که قبلاً به ايران آمده اند(مثل بلازوويچ )، نه حتي کساني که با ما دوست هستند(مثل گاس هيدينگ که دوست صميمي افشين قطبي است) ؛ اين است احتمالاً آموزش و پرورش و دانشگاه ها بي خيال زودتر تمام کردن امتحانات مي شوند و بايد بخشي از ماجرا را پاي درس و جزوه تماشا کنيم. چهره مراسم افتتاحيه جام جهاني که از همين حالا معلوم است: نلسون ماندلا به قول مردم آفريقا «مانديبا»، سخنران مراسم افتتاحيه است و احتمالاً دوباره آن خاطره قديمي را تعريف مي کند که در طول سال هاي زندانيش هميشه اين اميد را داشته که روزي به بيرون مي آيد و بازي هاي پله را که عاشقش بوده تماشا مي کند و وقتي بعد از 27 سال آزاد شده، فهميده که دنيا خيلي عوض شده و پله هم سال هاست باز نشسته شده! در اينکه ماندلاي پير ستاره اصلي شروع بازي هاست که کسي شک ندارد اما سوال اصلي اينجاست که ستاره روز فينال چه کسي خواهند بود؛ کريس رونالدو، ليونل مسي يا رونالدينيو؟ بنگاه هاي شرط بندي که معتقدند کريس رونالدو. طبق نظر موسسه معروف sport888، شانس اسپانيا براي قهرماني يک يه چهار است، شانس برزيل يک به پنج، انگليس 2 به 11، آرژانتين يک به ده، ايتاليا يک به 11، آلمان و هلند يک به 12، فرانسه يک به 16، پرتغال يک به 22، ساحل آج يک به 25.... و بالاخره کره شمالي 5/. درصد. بايد تا روز 20 تير(11جولاي) صبر کرد و ديد 5/. درصد بزرگ تر است يا 35 درصد؟ منبع: هفته نامه همشهري جوان شماره 246
#فرهنگ و هنر#

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]