واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شهادت در دوازدهمين جانبازي!
شهيد رضا چراغي نخستين فرمانده لشكر سپاه پاسداران است كه به درجه شهادت نائل آمده است.
نویسنده : احمد محمد تبريزي
فرمانده لشكر دلاوري كه پس از خود، باب شهادت را بين فرماندهان رشيدي چون همت، باكري، كريمي و خرازي باز كرد. رزاق چراغي كه همه او را با نام رضا ميشناسند از همان دوران كودكي به تيزهوشي، ادب و اخلاق معروف بود و بعدها توانست اين سيره خوش را در جبهههاي حق عليه باطل به سرحد كمال برساند و با آسمانيشدن درس ايثار و گذشت به ديگر انسانها بدهد. پدر رضا تعريف ميكند: وقتي او را به عنوان فرمانده لشكر معرفي كردند و از او خواستند به سپاه منطقه 10 تهران برود و حكم فرماندهياش را بگيرد، گفت خجالت ميكشم دنبال اين چيزها بروم. آغاز جهاد پس از به ثمر نشستن انقلاب اسلامي مردم ايران و حضور فعال شهيد چراغي و يارانش، غائله منافقان در كردستان، مجالي براي رضا بود تا هر آنچه در درون داشت را در ميدان عمل نشان دهد. با شروع ناآراميهاي كردستان و بر هم زدن امنيت كشور توسط ضد انقلاب، رضا همراه جمعي از دوستانش، خود را به مريوان رساند و در مبارزه با گروهكهاي محارب، از هيچ كوششي دريغ نكرد. مدت زماني كه شهيد چراغي در كردستان حضوري فعال داشت، فرصتي بزرگ براي اندوختن دانش نظامي و فرماندهي بود و شهامت، توان رزمي و شايستگي خود را در فرماندهي نيروهايش به نمايش گذاشت. شهيد چراغي در ميدان جنگ و زماني كه لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن خود ميكرد، حاج احمد متوسليان را استاد و الگويش ميدانست و خصوصيات بارز اخلاق و رفتار نظامي حاج احمد را الگويش قرار ميداد. تشكيل تيپ ۲۷محمدرسولالله(ص)، مجالي براي رضا بود تا بعد از آن همراه جاويدالاثر حاج احمد متوسليان و نيروهاي تيپ ۲۷ در عملياتهاي مختلف شركت كن. رضا چراغي در عملياتهاي سرنوشتساز و بزرگي مثل فتحالمبين و بيتالمقدس در كنارحاج احمد متوسليان و شهيد همت به بررسي و شناسايي مواضع نيروهاي متجاوز عراق پرداخت. با اسارت حاج احمد متوسليان در تيرماه ۶۱ در لبنان و قبول فرماندهي تيپ ۲۷ توسط شهيد حاج همت، شهيد چراغي در عمليات رمضان و عمليات مسلمبنعقيل در سومار، به عنوان قائممقام لشكر خدمت كرد و از مهر ماه سال ۶۱ براي مدت كوتاهي معاونت سپاه ۱۱ قدر را كه فرمانده آن حاج همت بود، پذيرفت. از آبان سال ۶۱ تا فروردين سال ۶۲ در عمليات والفجر مقدماتي و والفجر يك در فكه، به عنوان فرمانده لشكر انجام وظيفه كرد. فتح در فتحالمبين هنگام نبرد در عمليات فتحالمبين، شهيد چراغي كه فرماندهي يك گردان از نيروهاي بسيجي را بر عهده داشت، متوجه ميشود تانكها و نفرات دشمن آنها را محاصره كردهاند. رضا به نيروهايش ميگويد برگردند عقب تا اسير نشوند. نيروها هم ميگويند شما بايد همراه ما بيايي. پس از اصرار زياد نيروها، سرانجام رضا به آنها ميگويد: «مگر من فرمانده شما نيستم؟ پس دستور ميدهم اينجا را ترك كنيد. » نيروها گريان برميگردند. تانكهاي دشمن هر لحظه حلقه محاصره را تنگتر ميكنند. شهيد چراغي گاه با آرپيجي و گاه با تيربار شليك ميكرد تا حواس عراقيها را پرت كند و نيروهاي گردانش بتوانند به سلامت از محاصره خارج شوند كه شدند. حاج احمد متوسليان وقتي ميبيند نيروهاي رضا دارند ميآيند، از آنها سؤال ميكند كه برادر چراغي كجاست و آنها فقط ميگويند: «يكه و تنها ميان تانكهاي عراقي ماند تا ما عقب بياييم.» آن روز شهيد چراغي نيز ميتواند از مهلكه بگريزد و خود را به رزمندگان برساند. زخمهايي برتن شهيد چراغي چندين بار در جبهههاي جنگ مجروح شده بود و هر بار بعد از مجروحيت دوباره به جبههها بازگشته بود. يك روز از او ميپرسند: تا به حال چندبار مجروح شدهاي؟ ميگويد: «11 بار! و اگر خدا بخواهد به نيت دوازده امام، در مرتبۀ دوازدهم شهيد ميشوم.» سرانجام رضا چراغي، پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب، سرانجام در عمليات والفجر يك كه در منطقه عمومي فكه انجام گرفت، پس از ابراز رشادت تمام و ايثار و حماسه، به شهادت رسيد و روح بزرگوارش به ابديت عشق پرواز كرد. يكي از همرزمانش ميگويد: دشمن در ارتفاع ۱۴۳ فكه پاتك سنگين زده بود. به هر ترتيبي بود، خود را به آنجا رساندم. رضا چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي در حال شليك آرپيجي ۶۰ بودند. دشمن پاتك سنگيني زده بود. هرچه اصرار كردم كه عقب برگردند، قبول نكردند. روي ارتفاع فقط شش نفر سالم مانده بودند كه ميجنگيدند، رضا چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي و سه نفر بسيجي كه سخت درگير بودند. دشمن تصور ميكرد كه نيروي زيادي روي ارتفاع هستند. عصر كه دوباره به ارتفاع رفتم، ديدم عباس كريمي و دو نفر از بسيجيان، پيكر غرق به خون چراغي را با برانكارد حمل ميكنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]