واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۷
![رعد و برق 500-20.jpg](http://media.isna.ir/content/500-20.jpg/2)
پژوهشگران دانشکده طب "Perelman" دانشگاه پنسیلوانیا مکانیسم تاثیر ترس در افزایش یا کاهش قدرت تمیز میان اصوات را کشف کردند. به گزارش ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، وقتی بعضی انواع صدا در مغز با هیجانات قوی همراه میشود، شنیدن صداهای مشابه سبب فراخوانی همان عواطف میشوند، حتی اگر از متن اصلی بسیار دور باشند. این پدیده همان چیزی است که به وفور در سربازان جنگی دیده میشود که دچار نابسامانی استرس پس از ضربه هستند و در آنها ممکن است خاطرات آزاردهنده میدان جنگ با چیزی شایع مانند صدای رعد شعلهور شود اما مکانیسمهای مغزی مسئول ایجاد این تداعیهای دردناک ناشناخته باقی مانده است. پژوهشگران میگویند: میان عواطف (emotions) با ادراک (perception) رابطه نزدیک وجود دارد و در بسیاری موارد عکسالعمل عاطفی انسان در واقع به وی کمک میکند تا با واقعیت کنارآید. به گفته آنان، در این بررسی از شرطی شدن عاطفی در موشها برای تحقیق درباره نحوه تغییر تیزی شنوایی (hearing acuity)، یعنی قدرت تشخیص آهنگ بسامدهای متفاوت به دنبال رویداد غمناک استفاده شد. این پدیده را در اصطلاح یادگیری عاطفی (emotional learning) مینامند. به گفته آنان دراین تجارب که براساس شرطی شدن کلاسیک (پاولفی) استوار بود، حیوانات میآموزند بین اصوات بالقوه خطرناک و ایمن افتراق دهند. این پدیده را «یادگیری تمیز عاطفی» (emotional discrimination learning) مینامند. این نوع شرطی شدن بیشتر ناشی از یادگیری نسبتا ضعیف است ولی در این بررسی به نیت ایجاد تمیز تدریجی عاطفی بیشتر در موشها، یک دسته وظایف یادگیری طرح ریزی شده بود که دشواری انجام وظیفه متغیری داشت. آنچه که در واقع سبب رغبت بیشتر این محققان شده بود نحوه تأثیر میزانهای متفاوت تمیز عاطفی بر تیزی شنوایی بود و به دیگر کلام نحوه تأثیر عکسالعملهای عاطفی بر ادراک و تمیز صداها بود. محققان میگویند: در این بررسی، پیوند میان عواطف و ادراک جهان نیز ثابت شده، مسالهای که پیشاز این درک نشده بود. پژوهشگران دریافته اند که آنچنان که انتظار میرفت، وظایف ظریف یادگیری عاطفی نسبت به آزمونهایی که طی آن آهنگها یا لحنها از نظر بسامد دور از هم هستند بیشتر سبب اختصاصی شدن یادگیری میشوند. آنان می گویند: حیواناتی که در معرض صداهایی قرار گرفته بودند که بسیار دور از هم بود، به تعمیم ترسی اقدام میکردند که در اثر آهنگ خطر نسبت به تمام بسامدها به وجود آمده بود، درصورتی که عرضه دوصدایی که بسیار مشابه بودند در حیوانات اختصاصی شدن عکسالعمل عاطفیشان را فراهم میآورد به دنبال وظیفه ظریف شرطی شدن، آنان تصور میکردند که زیر و بم صدا است که بالقوه خطرناک است. به گفته این محققان، وقتی که در این حیوانات، توان تمیز زیر و بم صدا اندازهگیری میشد، موشهایی که دارای عکسالعمل اختصاصیتر بودند؛ نسبت به موشهایی که از فرکانسهای عریضتر ترسیده بودند، تیزی شنوایی بسیار ظریفتری از خود نشانمیدادند. میان مقدار پاسخ عاطفی تعمیم داده شده و نحوه اظهار جدا بودن آهنگهای مختلف، رابطهای وجود داشت. آنان مشاهده کردند در حیواناتی که عکسالعمل عاطفی خود را اختصاصی کردهاند، تمیز زیروبم (دانگ) صدا واضحتر میشود. این حیوانات میتوانند دو لحنی را ازهم جداکنند که پیش از آن نمیتوانستند. یک یافته جالب توجهتر این بررسی آن است که آثار یادگیری عاطفی بر ادراک شنوایی با واسطه ناحیه خاصی از مغز یعنی کورتکس شنیداری اعمال میشد. قشر شنیداری به عنوان ناحیه مهم مسئول شکلپذیری شنیداری شناخته شده است. پژوهشگران پیبردهاند که قشر شنیداری در یادگیری عاطفی نقشی ندارد و احتمال دارد که اختصاصیبودن یادگیری عاطفی توسط آمیگدالها و نواحی شنیداری زیر قشری کنترل میشود. آنان میگویند: میدانیم در این زمینه قشر شنیداری درگیر است. عکسالعمل عاطفی با اهمیت و بنابراین آمیگدالها درگیر است اما نحوه تأثیر متقابل آمیگدالها و قشر سبب تعدیل مناطق پردازش شنیداری زیر قشر میشوند ولی برای ایجاد عکسالعملهای عاطفی اختصاصی شده و تعمیم یافته ضروری نیستند و در نتیجه یک معما به وجود میآید. به گفته آنان با حل این معما، بینشی تازه در مورد علل و درمان احتمالی استرس پس از ضربه حاصل میشود و به این سوال پاسخ داده میشود که چرا بعضی افراد به این بیماری دچار میشوند و افراد دیگری در همان شرایط به این بیماری مبتلا نمیشوند. تصور میشود میان مکانیسمهای کنترل یادگیری عاطفی از جمله تعمیم ترس و مکانیسمهای مسئول استرس پس از ضربه که در آن تعمیم ترس غیر طبیعی است، پیوندی قوی وجود دارد. این پژوهش در نشریه"Nature Neuroscience " به چاپ رسیده است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]