واضح آرشیو وب فارسی:الف: پس لرزههای باج خواهی صنفی و قومیتی از صداوسیما
نعیمه موحد، 22 فروردین 94
تاریخ انتشار : شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۱
«سريال "ساختمان پزشکان " از طنز خارج شده وبيشتر بهسخره گرفتن روانشناس، روانپزشك و بيمار رواني بهطور واضح است. براي ساخت و پخش آن نيز هماهنگياي با انجمن{روانپزشکان ایران} نشد و انجمن اعتراض خود را طي نامهاي به آقاي ضرغامي اعلام كرد.»اهالی مازندران نسبت به ادبیات بکار گرفته شده در سریال «پایتخت ۳"، تمسخر و هجو موجود، انعکاس نادرست سنتها و آداب و رسوم مازندران و ناآشنایی تولیدکنندگان با فرهنگ استان اعتراض داشته و خواهان توقف پخش آن شدند.»«تحریف واقعیتها و بدنمایی علیه بختیاریها در سریال "سرزمین کهن " در کانون اعتراض منتقدان قرار دارد. قوم بختیاری از این سریال به عنوان لگدمالی جانفشانی بختیاریها در تاریخ معاصر کشور یاد میکند.»اگر تابه حال در مذمت یا طرفداری این گروهها زیاد شنیدهاید و این روزها هم مشغول رصد اخبار مربوط به پزشکان درباره سریال «درحاشیه» هستید نویسنده این متن، پرونده این مباحث را با رویکرد منفی ای که نسبت به همین مورد آخر درباره جامعه پزشکی در جریان است بسته میداند. پس بهتر است سری هم به وجه کمتر دیده شده این موضوع بزنیم و دنبال مقصر دوم یعنی خود «صداوسیما» بگریدم. ارگانی که عملکرد منفعلش در برخورد با اعتراضات کمپینی اینچنینی مثال هیمه آوردن برای آتش شده است.اوج عملکرد منفی صداوسیما در مواجهه با اعتراضات مردم بختیاری برای سریال «سرزمین کهن» نمود پیدا کرد. این سریال که با هزینههای بالا و درطول مدت زمان زیاد و بادرجه بندی الف برای صداوسیما تولید شده بود تنها مجال پخش سه قسمت از کل مجموعه را پیدا کرد و دیالوگی که یکی از شخصیتهای فبلم خطاب به یک خانواده بختیاری گفت کار "سرزمین کهن " را تا مرز یک بحران امنیت ملی درکشور پیش برد.اعتراضات پی در پی بختیاریها و تظاهرات آنان در خیابانها نه تنها به اخراج مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه از سمتش انجامید بلکه ضرغامی راهم به حضور سرزده میان مسجدسلیمانیها برای دلجویی از قوم بختیاری واداشت و بخشهای خبری تلویزیون هم مدام از این سفر و حواشی سریال با تاکید بر رشادتها و فداکاری بختیاریها برای این کشور، خبر و گزارش تهیه کردند.همه این موارد تنها به خاطر یک دیالوگ بود که بدون توجه به زمینهها و پس و پیش آن توهین آمیز تلقی شد و رئیس رسانه ملی به جای توضیح درباره سازوکار سریالی که تنها سه قسمت از آن پخش شده بود واصلا معلوم نبود تا اواسط سریال برای گوینده این دیالوگ چه سرنوتی پیش میآید، خود در آتش این اعتراضات دمید و با بیش از اندازه بها دادن به آن یکی از کارویژه های تاریخی سیما را برای مدت نامعلومی به بایگانی فرستاد.حالا شرایطی را در نظر بگیرید که بعد از تمام شدن ماجرای سریال سرزمین کهن " در فیلم یا سریال دیگری بازیگری با لهجه یک شهر صحبت کند یا شغل خاصی داشته باشد و خطایی از او سربزند! اینجاست که صداوسیما وارد چرخه باج دهی میشود و مجبور است که با عذرخواهی یا مرتب دیالوگها و فیلنامه را عوض کند و اثر جدیدی خلق کند یا کار آن فیلم و سریال را هم به طور کامل یکسره کند تا معترضین ازاو راضی شوند والا به گفته خود گردانندگان این اعتراضات رئیس رسانه ملی با شهر آنان خصومت دارد!به نظر نگارنده حتی درمورد اعتراضات اخیر پزشکان و سازمان نظام پزشکی که در اقدامی عجیب در سایت خود برای تجمع علیه سریال «درحاشیه» نظرسنجی هم برگزار کردهاند، بیش از آنکه به صنف پزشکان خرده بگیریم باید عملکرد صداوسیما را علت رسیدن رفتارهای صنفی به اینجا بدانیم.شاید هنوز برای بخشی از عوام جامعه ماهیت رسانه، طنز رسانه ای و تشخیص اینکه کدام اثر را باید به عنوان مستندی که واقعیت را نشان میدهد و کدام یک را به عنوان اثری داستانی که حتی در صورت تاریخی بودن تنها روایتگر است و لزوماً تمام حرکات و رفتارها و دیالوگهای بازیگران به معنای نمود بیرونی داشتن نیست، میسر نباشد (که البته بخشی از این معضل هم باز تقصیر صداوسیماست) اما در هیچ کجای دنیا از رسانه ای آن هم در ابعاد ملی انتظار نمیرود که با تعصبات قومی و شغلی همسو شود وبه جای تعدیل این مباحث در ذهن افراد درگیر، بیشتر به این تعصبات دامن بزند. والا کار به جایی میرسد که درباره سریال موفق و پربیننده ای مثل پایتخت ۳"که به اذعان طیف وسیعی آر کارشناسان رسانه ای در نمایش رفتارهای دینی و اخلاق خانوادگی با دوری از شعارزدگی بسیار موفق عمل کرده است در سخنان نماینده قائمشهر تنها برای همراهی با مردم شهر که به لهجه بازیگران معترض شده بودند این سریال را تمسخر مازندرانیها، بدون هیچ هدف و پیام و اسراف بیت المال بداند.اگر صداوسیما که به گفته امام خمینی (ره) ظرفیت تبدیل شدن به یک دانشگاه عمومی را دارد روزی به نقطه ای رسید که توانست مخاطبان خود را به درجه ای از درک رسانه ای برساند که در آن لهجهها، قومیتها و مشاغل مبنای قضاوت قرار نگیرند بخش بزرگی از رسالت خود را انجام داده است در غیراینصورت مجبور است یا آنقدر آهسته و دست به عصا حرکت کند تا مخاطبینش را فراری دهد یا همیشه مشغول پاسخگویی درباره چرایی باجی باشد که به لهجه و شغل قبلی داده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]