واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
نگرانی بیهوده از حضور زنان در ورزشگاهها
مینو مرتاضیلنگرودی
روز نو : روز نو: ورزشهای سنتی ایرانی بیشتر ورزشهای غیرتیمی و مبنی بر زورآزمایی دو نفره مردانه و نهایتا ورزشهای قدرتی پهلوانی هستند. ورزشهای تیمی و دسته جمعی مردانه مثل فوتبال، والیبال، بسکتبال و ... چنانکه از نامشان برمیآید بازیهایی هستند که از سایر ملل آموختهایم. این بازیها زائیده شرایط و روزگار نوین است. ورزشهای تیمی زنان از آنها هم جدیدتر و کمسن و سالتر هستند.به دلایل متعدد جامعه شناختی و روانشناختی که میتوان با مراجعه به منابع آنها را دریافت میتوان گفت مردم محصول محیط فرهنگی جامعه خویشند. از اینرو میتوان گفت ورزش های فردی و تیمی نسبت و رابطه مستقیم با فرهنگ توسعه و توسعه فرهنگی در جوامع دارد. در همه جای دنیا مردم تماشای حرکات ورزشی و ورزشهای رقابتی و تیمی را بیشتر از ورزش کردن دوست دارند. در ایران هم با توجه به میزان بالای بیکاری و اوقات فراغت روزانه برای زنان و مردان جوان شوق سپری کردن اوقات فراغت در ورزشگاهها بالا گرفته است زیرا، حضوردستهجمعی با گروه همسالان در ورزشگاه نهتنها ملال کشدار بیکاری را کم میکند که به فرد بیکاری که تیم محبوبش را حمایت میکند احساس خوب حامی بودن و به درد خور بودن و مربی شدن میدهد .از اینرو در همه جهان دیدن ورزشهای تیمی در ورزشگاهها مثل رفتن به سینما و تئاتر و پارک امری خانوادگی و همگانی، معمول و رایج است. رفتن زنان به ورزشگاهها و دیدن ورزشهای تیمی مساله مهمی نیست. چیزی که آن را تبدیل به مساله و مشکل میکند برداشتهای سلیقهای از نحوه حضور زنان در عرصه ورزش است. وقتی مسائل عادی و دم دستی دیدن ورزش تیم دلخواه با مسائل دیگر درهم آمیخته میشود مصنوعا تبدیل به یک مساله حاد اجتماعی شده و به موضوعی برای ایجاد کشمکش و طرح دیگر نارضایتیها منجر میشود. در واقع مطالبه حضور در ورزشگاهها از سوی زنان به نوعی انتقاد به برخی نابرابریهای موجود در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود و ازجمله حوزه حضور در تماشای مسابقات ورزشی نیز هست. چه بسا اگر ضریب تبعیضها و منعیات جنسیتی در حوزههای اشتغال و حقوق خانواده کمتر از اینکه هست میبود، مثل همه جای دنیا رفتن به ورزشگاهها سیر طبیعی خودش را طی میکرد و زنان و مردان برای دیدن ورزش دلخواهشان یا تشویق تیم ملی شان در مسابقات جهانی به ورزشگاه میرفتند بدون اینکه، حیثیت و شخصیتشان را در مخاطره ببینند. در اینجا چون در تفکر حاکم بر برخی از مسئولان قربانی بودن زن توسط مردان در جامعه و در اتوبوس و خیابان و تاکسی و مترو مفروض گرفته میشود، به بهانه حمایت از زنان از حضور آنها در میادین ورزشی جلوگیری میشود و بدین ترتیب محیط ورزشگاهها تبدیل به محیطهای صد درصد مردانه و ادبیات حاکم بر آنها همانند محیطهای جنگی بسیار خشن، پرزد و خورد و موهن شده است درحالی که، در سایر کشورهای توسعه یافته محیطهای ورزشی محیطهای خانوادگی هستند و آداب رفتن به ورزشگاه را افراد از کودکی با شرکت در تیمهای ورزشی دبستان و دبیرستان میآموزند. اگر بهراستی مسئولان به زنان اعتماد کنند و به این باور برسند که زنان در دفاع از حیثیت خود درهمه عرصههای زندگی اجتماعی و در میادین و ورزشگاهها توانا هستند آنگاه نگرانیای از صدور مجوز برای حضور زنان در ورزشگاه نخواهند داشت.
منبع: آرمان
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]