تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد و خداوند ع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845943378




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اهمیت و آسیب‌شناسی تاریخ و تاریخ‌نگاری از منظر امام خمینی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
اهمیت و آسیب‌شناسی تاریخ و تاریخ‌نگاری از منظر امام خمینی
من گمان ندارم در تمام سلسله سلاطین حتی یک نفرشان آدم حسابی باشد، منتها تبلیغات زیاد بوده است؛ برای شاه عباس آن ‌قدر تبلیغ کردند، با اینکه در صفویه شاید از شاه عباس بدتر آدم نبوده است.

خبرگزاری فارس: اهمیت و آسیب‌شناسی تاریخ و تاریخ‌نگاری از منظر امام خمینی



بخش دوم و پایانی د) آسیب‌شناس/ی تاریخ‌نگاری و پژوهش‌های تاریخی یک. جانبداری در نقل و تحلیل گزارش‌های تاریخی 1. وابستگی به قدرت حاکم در طول تاریخ، تاریخ‌نگاری درباری و وابستگی مورخان به قدرت حاکم، متون تاریخی را همواره در معرض آسیب‌های جدی از قبیل جعل و یا تحریف و حتی قلب وقایع تاریخی قرار داده است. تصویر قدسی شاهان در منابع تاریخی خود گویای این آسیب است. برای نمونه می‌توان به ظفرنامه نظام‌الدین عبدالواسع شامی (شنب غازانی) اشاره کرد که به سفارش تیمور نوشته شده است. مؤلف، جنایات تیمور را مشیت الهی می‌داند و تیمور را جامع لطف و مرحمت و قهر و نقمت، امیر اعظم اعدل اکرم و برگزیده درگاه یزدان و سایه حضرت رحمان می‌داند که در تعظیم اوامر شرع محمدی و در تکریم سادات و علما که میراث‌داران حضرت رسالت هستند، می‌کوشد. (1) اسکندربیگ منشی نیز که در تاریخ عالم‌آرای عباسی، نه یک‌بار، بلکه بارها اصرار دارد به خوانندگان بفهماند که نمی‌خواسته است تاریخی بر سبیل تملق و به‌تعبیر خودش «خودفروشانه و خوشامدگویانه» بنگارد، (2) در بسیاری از فرازهای کتاب حقیقت را به مسلخ ستایش‌گری و جانبداری از صفویه کشانده، و احتمالاً پس از به پایان بردن نسخه نهایی دریافته است که مورخ درباری حقوق‌بگیر تقرب‌جو، برای تجلی عقاید شخصی خود جای چندانی نمی‌یابد. (3) از دیدگاه امام خمینی، تاریخ‌نگاری برای دستگاه حاکم و در عصر ما، خدمت مورخ به قدرت‌های شرق و غرب، از بزرگ‌ترین آفات تاریخ‌نگاری است (4) که از سفاکان و ظالمان، اسطوره‌های نیکی و عدل می‌سازد و به‌تعبیر امام راحل از دزدان و زورگویان، «اعلی‌حضرت». (5) امام در بیانات ذیل ما را به این نکته توجه می‌دهد: و من گمان ندارم در تمام سلسله سلاطین حتی یک نفرشان آدم حسابی باشد، (6) منتها تبلیغات زیاد بوده است؛ برای شاه عباس آن‌قدر تبلیغ کردند، با اینکه در صفویه شاید از شاه عباس بدتر آدم نبوده؛ در قاجاریه آن‌قدر از ناصرالدین شاه تعریف کردند و شاه شهید و نمی‌دانم امثال ذلک، درصورتی‌که یک ظالم غداری بود که بدتر از دیگران شاید. آن تبلیغات که در آن وقت بود، همیشه بوده است. عدالت‌گستری انوشیروان مثل صلح‌دوستی رئیس جمهور امریکاست، و مثل کمونیستی شوروی است ... . (7) اصلاً شاه‌پرستند اینها ... آن شاه خوب‌هایشان، آنهایی که شما وقتی که اسمش را می‌نویسند، می‌شنوید، یک تعریفی از او توی دلتان می‌آید، یا توی یک کتابی می‌بینید که نوشتند «جنت مکان»، همین جنت مکانشان مردم خبیثی بودند. همان شاه عباسِ «جنت مکان» است که پسر خودش را کور کرد! (8) برای خاطر مملکت؛ برای خاطر جاه‌طلبی ... خدا می‌داند که ایران از این پادشاه‌ها چه بر او گذشته ... . (9) نکته شایان ذکر اینکه، این نوع نگاه امام به تاریخ شاهان و صراحت بیان در نقد و رد شخصیت‌های اسطوره‌ای ساخته‌شده از آنان، (10) در میان فقیهان و محدثان شیعه، حتی در دوران معاصر و پیش از عصر امام خمینی اگر نگوییم بی‌نظیر، کم‌نظیر است. برای نمونه، محدث قمی در کتاب منتهی الآمال فی تواریخ النبی والآل، فصلی را به «ذکر سلاطین صفویه موسویه» اختصاص داده و از شاه عباس و دیگر شاهان صفوی تمجید کرده است. عجیب آنجاست که از صفی‌میرزا، فرزند شاه عباس به «شهید» تعبیر نموده است؛ (11) چنان‌که انسان گمان می‌کند در جنگ با عثمانی و ازبکان و یا کفار پرتغالی به شهادت رسیده است؛ حال آنکه پدرش او را صرفاً به‌جهت نگرانی از توجه فراوان مردم به وی به قتل رساند. (12) البته از همان زمان ظاهراً برای فریب افکار عمومی، موضع قتل وی را شهیدیه نامیدند. (13) 2. تحریف تاریخ به انگیزه‌های گوناگون امام خمینی در نامه‌ای به سید حمید روحانی جهت مأمور نمودن وی به تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، به وی نسبت به یک آسیب جدی در تاریخ‌نگاری هشدار می‌دهد و آن، تحریف تاریخ است که ممکن است به انگیزه‌های گوناگون رخ دهد. حتی اگر مورخ به‌خاطر خوشامد دستگاه حاکم، واقعیات تاریخی را وارونه جلوه ندهد، ممکن است گرفتار اموری چون تعصب مذهبی و پیش‌داوری گردد. به‌تعبیر امام خمینی، «شما به‌عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده‌دار چه کار عظیمی شده‌اید. اکثر مورخین، تاریخ را آن‌گونه که مایلند و یا بدان‌گونه که دستور گرفته‌اند، می‌نویسند، نه آن‌گونه که اتفاق افتاده است. از اول می‌دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه‌ای برسد و در آخر به همان نتیجه هم می‌رسند ... .» (14) از نظر امام خمینی، وظیفه هر مورخ امین، متفکر و متعهد این است که اگر با تحریف تاریخ از سوی مورخان دیگر مواجه شد، به مبارزه با این جریان برخیزد: ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسائل جاری ایران را که در پیش چشم همه ما به‌روشنی اتفاق افتاده است، دنبال می‌کنیم، فرصت‌طلبان و منفعت‌پیشگانی را می‌بینیم که با قلم و بیان بدون هراس از هرگونه رسوایی، مسائل دینی و نهضت اسلامی را برخلاف واقع جلوه می‌دهند و به حکم مخالفت با اساس، نمی‌خواهند واقعیت را تصدیق کنند و قدرت اسلام را نمی‌توانند ببینند، و شکی نیست که این نوشتجات بی‌اساس به اسم تاریخ در نسل‌های آینده آثار بسیار ناگواری دارد. ازاین‌جهت، روشن شدن مبارزات اصیل اسلامی در ایران از ابتدای انعقاد نطفه‌اش تاکنون و رویدادهایی که در آینده اتفاق می‌افتد، از مسائل مهمی است که باید نویسندگان و علمای متفکر و متعهد بدان بپردازند ... و امروز قلم‌های مسموم درصدد تحریف واقعیات هستند؛ باید نویسندگان امین این قلم‌ها را بشکنند. (15) امام خمینی خود نیز بدین وظیفه عمل نموده و در تاریخ 4/12/1367 کتباً به آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت دستور اصلاح تحریفات راه‌یافته به کتب تاریخ مدارس و دانشگاه‌ها درباره نهضت مشروطه و ... را داده‌اند و از ایشان خواسته‌اند که گزارش اجرایی شدن این دستور را بفرستند. (16) آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رهبری خود نیز پیگیر این دغدغه امام راحل بوده‌اند؛ چنان‌که در دیدار با شورای مرکزی و کمیته‌های علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت، به ضرورت تاریخ‌نگاری جامع و مستند مشروطه و انتشار آن در سطوح دانش‌آموزی، دانشجویی و تحقیقی تأکید کرده‌اند. (17) دو. بی‌دقتی در ثبت وقایع هر مورخ باید در ثبت جزئیات وقایع کوشش و دقت لازم را به‌کار برد و هر پژوهشگر باید با دقت و انصاف به منابع تاریخی مراجعه کند؛ چنان‌که ملک غیاث‌الدین، از حاکمان هرات در قرن هشتم، به سیفی هروی تأکید کرد که در نگارش تاریخ‌نامه هرات، در ضبط وقایع نهایت دقت به‌عمل آید تا یک تاریخ بسیار صحیح و از هر جهت قابل اعتماد فراهم شود. (18) ناظم‌الاسلام کرمانی نیز از خواننده کتاب خود می‌خواهد که به نظر دقت و انصاف در تاریخ گذشتگان بنگرد. (19) امام خمینی در نامه‌ای به سید حمید روحانی، برای تدوین تاریخ انقلاب اسلامی (20) این‌گونه سفارش نموده‌اند: «امیدوارم بتوانید با دقت، تاریخ حماسه‌آفرین و پرحادثه انقلاب اسلامی بی‌نظیر مردم قهرمان ایران را بدان‌گونه که هست، ثبت نمایید ... .» (21) یکی از موارد مهم در نقل وقایع تاریخی، زمان و چگونگی رخداد هر حادثه است. به‌دلیل برخی اهمال‌ها در ثبت وقایع صدر اسلام، زمان دقیق برخی وقایع مانند تولد و وفات بزرگان دین و حوادث تاریخی چون جنگ‌ها، فتح سرزمین‌ها و ... معلوم نیست. امام پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 5 مرداد 1357 دراین‌باره می‌فرمایند: لازم است برای بیداری نسل‌های آینده و جلوگیری از غلط‌نویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند، و قیام‌ها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستان‌های مختلف با تاریخ و انگیزه آن ثبت نمایند تا مطالب اسلامی و نهضت روحانیت، سرمشق جوامع و نسل‌های آینده شود. (22) از ویژگی‌های شخص امام خمینی این بود که تمام نامه‌های خود را تاریخ‌گذاری نموده و فرزند خود را نیز بدین کار سفارش می‌نمودند. (23) ارزش این اقدام امام، امروزه بر پژوهشگران تاریخ انقلاب اسلامی و امام خمینی پوشیده نیست و می‌توان آن را الگویی برای ثبت دقیق تاریخ انقلاب تلقی کرد. سه. تاریخ‌نگاری بدون تحلیل سید جعفر شهیدی دراین‌باره می‌نویسد: مورخان پیشین هرچند در ضبط وقایع کوشش بسیاری کرده‌اند و ازاین‌جهت بر اخلاف خود حقی بزرگ دارند، اما در تحلیل و تحقیق آن چنان‌که باید رعایت شرایط لازم نشده است و دراین‌باره آنان را معذور باید داشت؛ چه این راهی است که تلاش‌های علمی قرن گذشته و حاضر به روی پژوهندگان گشوده است. (24) اگر هدف از علم تاریخ عبرت از گذشته برای آینده است، این هدف جز با پیگیری علل و معلولات حوادث به‌دست نمی‌آید. روی هم انباشتن و تراکم منقولات، بدون توجه به پیوند و رابطه بین آنها و نتایج مثبت و منفی که از نقل آنها حاصل می‌گردد، نه‌تنها انسان را به این هدف نمی‌رساند، بلکه در بیشتر موارد تأثیر معکوس دارد. (25) امام راحل نیز تنها ثبت و ضبط دقیق تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی را کافی نمی‌دانند و مورخان و پژوهشگران را به دقت‌نظر در تاریخ معاصر و تحلیل آن فرا می‌خوانند: «من امیدوارم که تاریخ‌نویسان ما و آنهایی که اهل مطالعه هستند، این پنجاه سال را تحت‌نظر قرار بدهند و ببینند که در این پنجاه سال، این پدر و پسر چه به روز این کشور آوردند ... .» (26) این نگاه امام منحصر به تاریخ معاصر نیست؛ بلکه تمام تاریخ اسلام و یا حتی در نگاه کلان، تاریخ بشری را شامل می‌شود. به اعتقاد ایشان، با تحلیل تاریخ می‌توان درس‌ها و نکته‌های فراوان و گوناگونی از آن استخراج نمود. (27) برخی استنتاجات امام از تاریخ را می‌توان «تحلیل عرفانی» نامید: در ولادت حضرت رسول| قضایایی واقع شده است؛ قضایای نادری به‌حسب روایات ما و روایات اهل‌سنت وارد شده است که این قضایا باید بررسی بشود که چیست. ازجمله قضیه شکست خوردن طاق کسری و فرو ریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن‌ جمله خاموش شدن آتشکده‌های فارس و ریختن بت‌ها به روی زمین. قضیه شکست طاق کسری شاید اشاره به این باشد که در عهد این پیغمبر بزرگ، طاق ظلم، طاق‌های ظلم می‌شکند و مخصوصاً طاق کسری شکسته شد، برای اینکه آن وقت این طاق کسری مرکز ظلم انوشیروان بود. (28) اما خطرناک‌تر از نبود تحلیل، تحلیل‌های سست و بی‌پایه برخی نویسندگان معاصر است. برای نمونه، برخی نویسندگان علامه مجلسی را با آن‌همه خدمات به ایران و مذهب شیعه، (29) تحقیر نموده و او را به‌منزله «آخوند درباری» تصویر می‌کنند. (30) امام راحل گاه به تحلیل مسائل تاریخ اسلام و یا نقد تحلیل‌های معاصران خود می‌پرداختند. (31) تحلیل‌های ایشان حق‌طلبانه، دور از تعصب و با نظر به جوانب مختلف قضیه است. برای نمونه، در تحلیلی از تاریخ روحانیت شیعه، به نقد تحلیل پیش‌گفته از حیات علامه مجلسی می‌پردازند: «می‌بینیم که یک طایفه از علما، اینها گذشت کرده‌اند از یک مقاماتی و متصل شده‌اند به یک سلاطینی. با اینکه می‌دیدند که مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، اینها متصل شده‌اند به یک سلاطینی، و این سلاطین را وادار کرده‌اند ـ خواهی نخواهی ـ برای ترویج مذهب، مذهب دیانت، مذهب تشیع. اینها آخوند درباری نبودند. این اشتباهی است که بعض نویسندگان ما می‌کنند. سلاطین، اطرافیانِ آقایان بودند. ... اینها اغراض سیاسی داشتند، اغراض دینی داشتند. نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلاً مجلسی(رحمه الله علیه)، محقق ثانی(رحمه الله علیه)، نمی‌دانم شیخ بهایی(رحمه الله علیه) با اینها روابط داشتند و می‌رفتند سراغ اینها، همراهی‌شان می‌کردند، خیال کنند که اینها مانده بودند برای جاه و ـ عرض می‌کنم ـ عزت، و احتیاج داشتند به اینکه شاه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند! این حرف‌ها نبوده در کار. آنها گذشت کردند؛ یک گذشت، یک مجاهده نفسانی کرده‌اند برای اینکه این مذهب را به‌وسیله آنها، به‌دست آنها [ترویج کنند]. ... زمان ائمه هم بودند. علی بن یقطین هم از وزرا بود. در زمان ائمه هم بودند. خود حضرت امیر را چرا نمی‌گوییم؟ بگوییم حضرت امیر هم هست؟ حضرت امیر بیست و چند سال به‌واسطه مصالح عالیه اسلام در نماز اینها رفت ـ عرض بکنم که ـ تبعیت از اینها کرد، برای اینکه یک مصلحتی بود که فوق این مسائل بود. سایر ائمه(سلام الله علیهم) هم گاهی مسالمت‌ می‌کردند. یک وقتی نمی‌شد، آن‌وقت چه می‌کردند. مصالح اسلام فوق این مسائلی است که ما خیال می‌کنیم. ... این دسته از علمایی که جان‌فشانی کردند و خودشان را جوری کردند که حالا شما به آنها اشکال می‌کنید، از باب اینکه اطلاع بر واقعه ندارید؛ نه سوءقصد دارید، نه سوءنیت دارید، اطلاع از واقعیات ندارید. من هم اگر چنانچه می‌توانستم یک سلطان جائری را به‌راه بیاورم، می‌رفتم درباری می‌شدم. شما هم تکلیفتان این بود که اگر بتوانید یک سلطان جائری را آدمش کنید، بروید درباری بشوید. این درباری شدن نیست؛ این آدم‌سازی است. نه این است که اینها درباری شدند؛ اینها می‌خواهند آدم بسازند ... .» (32) چهار. تقلید از مورخان پیشین چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، مورخ در تدوین تاریخ و استفاده از منابع پیشینیان باید از نگاه انتقادی برخوردار باشد؛ نباید هر گزارش تاریخی را به صرف مطرح شدن در کتب پیشینیان با قطع و یقین پذیرفت و آن را امری مسلم دانست. امام خمینی حتی به بعضی مشهورات رایج تاریخی نیز با شک و تردید می‌نگرد و جای تحقیق و بررسی را در این موارد باز می‌داند: مثل ولادت رسول اکرم که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌های طاق کسری ریخته شد ـ حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده ـ لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن رسول اکرم [این دو قوه شکست]؛ ... در ولادت آن آقا، حضرت رسول ـ سلام الله علیه ـ آتشکده‌ها خاموش شد، یا کنایه از اینکه این مبدأ خاموش کردن آتشکده‌های ظلم است، ... و پایه‌های کنگره‌های قصر کسری فرو ریخت، کنایه از اینکه ظلم باید بریزد. (33) اگر قرار است منقولات شخصیت‌های تاریخی، مبنای علم و عمل قرار گیرد، این کار باید با بررسی بیشتری صورت گیرد. در نگاه امام راحل نیز شهرت، ملاک مناسبی برای نسبت دادن کلام و یا فعلی به شخصیت تاریخی نیست و نباید با قطع و یقین آن را بدان شخص نسبت داد. به‌عنوان نمونه ایشان می‌فرمایند: مرحوم مدرس به رضاخان ... گفته بوده است که من شنیدم که «شیخ‌الرئیس» گفته من از گاو می‌ترسم؛ برای اینکه اسلحه دارد و عقل ندارد. این حرف اگر از شیخ‌الرئیس هم مثلاً ثابت نباشد، یک حرفی است حکیمانه. (34) اگر چه نگرش کلی عالمان شیعه، ازجمله امام خمینی به صحت نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه نگرشی مثبت است و این دو کتاب شریف را تلقی به قبول کرده‌اند (35) و خود امام از این دو کتاب بسیار تمجید و تجلیل کرده‌ است، (36) اما از آنجا که این دو کتاب حاوی متونی تاریخی و بازمانده از قرن اول هجری هستند، دید نقادانه امام، پذیرش بی‌چون و چرای این دو متن را نمی‌پذیرد. ایشان می‌فرماید: «راه مناقشه در سند و دلالت بسیاری از روایات باز است؛ حتی در صحیفه مبارکه سجادیه؛ چراکه سند آن ضعیف است. اگر چه بلندی مضمون و فصاحت و بلاغت آن موجب می‌شود که یک نحو وثوق به صدور آن پیدا شود، لازمه آن، وجود وثوق در تمام فقرات صحیفه نیست تا قابل استدلال در فقه شود. همچنین تلقی اصحاب به قبول در صحیفه همانند نهج‌البلاغه ... بوده و در جمیع فقرات آن نمی‌باشد.» (37) پنج. انحصار منابع تاریخی به گزارش‌های نخبگان و اصحاب قدرت برخلاف آثار تاریخی موجود که وقایع را تنها از زبان بزرگان و نخبگان و بعضاً تنها از وابستگان قدرت روایت می‌کنند، (38) امام راحل توده‌های مردم را بهترین منبع برای تدوین تاریخ می‌دانند. ایشان در نامه‌ای به سید حمید روحانی درباره تدوین تاریخ انقلاب اسلامی می‌نویسند: اگر شما می‌توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‌های مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده‌اید. باید پایه‌های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها باشد. شما باید نشان دهید که چگونه مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپس‌گرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه‌داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند ... . شما باید نشان دهید که در جمود حوزه‌های علمیه آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت مارکسیستی و یا حرکت انگلیسی می‌کردند، تنی چند از عالمان دین‌باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجرکشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند ... . (39) این نگاه امام راحل به تاریخ آنگاه بیشتر اهمیت می‌یابد که بدانیم دکتر تورج اتابکی، پژوهشگر ارشد انجمن بین‌المللی تاریخ اجتماعی آمستردام (40) در مصاحبه‌ای در سال 1382 چنین گفته است: «در حوزه تاریخ‌نگاری اجتماعی در ایران، نگاه از پایین یا تاریخ از منظر توده مردم همچنان دوران اگر نگوییم کودکی، نوجوانی‌اش را می‌گذراند.» (41) شش. غفلت از مبانی و سنت‌های قرآنی در تدوین و تحلیل تاریخ در نگاه قرآنی به تاریخ انسانی، حکومت‌ها براساس توحید و شرک تقسیم می‌شوند و ظهور و افول تمدن‌ها نیز از همین زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ یعنی به عبارتی سیر تاریخ، مواجهه جبهه حق با جبهه باطل است. جبهه حق به رهبری انبیا و اولیا، پشتیبان مستضعفان (42) و فقرا و توده‌های مردم، و محور آن، توحید است؛ جبهه باطل به سردمداری طاغوت از جانب اغنیا و ثروتمندان پشتیبانی می‌شود و توجیه‌کننده شرک و شرک نیز توجیه‌کننده آن است. (43) امام خمینی در تبیین این مطلب می‌فرمایند: «کسی که به تاریخ انبیا توجه بکند، می‌بیند که انبیا از توده‌ها درآمدند و حمله کردند به قدرتمندها؛ از بین همین توده‌ها. حضرت موسی یک شبانی بود با یک عصا، از همین توده‌ها، بر ضد فرعون قیام کرد تا آنجا که رساند. پیغمبر خودمان که تاریخش نزدیک است، و همه آقایان لابد می‌دانند، این یک شخصی بود که از همین توده‌ها و جمعیت‌ها بود و با همین‌ها بود، و از بدو بعثت تا آخر با قدرتمندها و باغدارها و مُکنَت‌دارها و سرمایه‌دارها همیشه در جدال بود. پیغمبرها از این توده‌ها بودند و قدرتمندها را می‌ترساندند، نه از قدرتمندها بودند برای اینکه توده‌ها را [خام ] بکنند ... .» (44) نابودی ظالمان به‌دست جبهه مظلومان، یکی از سنت‌های تاریخ است؛ چنان‌که امام راحل به آن تصریح کرده است: «اگر تاریخ ظَلَمه و ستمدیدگان دنیا را مطالعه کنید، می‌بینید که غلبه همیشه با مظلوم است.» (45) امام خمینی حکومت طاغوت را اولین سدی می‌داند که باید از سوی جبهه مستضعفین شکسته شود؛ زیرا «در طول تاریخ، تمام تیره‌روزی‌های ملت مستضعف به‌دست شاهان و به‌خاطر نظام شاهنشاهی بوده است؛ و ستمکاری‌های آنان روی تاریخ را سیاه نموده است.» (46) برخلاف مورخان مسلمان که کمتر نگاه قرآنی به روند تاریخ داشته‌اند، (47) امام خمینی نگاه قرآنی به تاریخ را در تحلیل سیره نبوی به‌کار می‌برند. (48) بیان ذیل نیز نشان‌دهنده نگاه قرآنی امام به سیره نبوی و استفاده از متن قرآن کریم به‌عنوان مبین و مفسر آن است. البته این رابطه از نوع ملازمه است؛ چون سیره نبوی نیز مفسر و مبین قرآن کریم است: کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می‌بیند که این قرآن است که وادار کرد پیغمبر اسلام را به اینکه با این سرمایه‌دارها دائماً در جنگ باشد؛ با این کسانی که در حجاز و در طائف و در مکه و اینها، سرمایه‌دار بودند و صاحب قدرت و اشخاص قلدری بودند که قدرتمند بودند. قرآن بود که پیغمبر اکرم را وادار کرد به اینکه با این مردمی که با ملیت مردم با منافع توده‌های مردم مخالف هستند و استثمار می‌کنند اینها را، با اینها باید جنگ بکنید و تعدیلی حاصل بشود. ایشان در جایی دیگر می‌فرمایند: «جنگ‌هایی که پیغمبر در زمان حیاتشان فرموده‌اند، بعد از اینکه اسباب جنگ فراهم شد برایشان، این جنگ‌ها همیشه با زورمندها بوده است؛ با آنها، مثل ابوسفیان و امثال آنها که قدرتمندها بودند، و اینها منافع ملت‌ها را، ملت خودشان را، می‌خواستند برای خودشان [غارت] بکنند؛ و ظلم و ستمکاری و بی‌عدالتی رایج بوده است؛ و جنگ‌هایی که واقع شده، بین مستضعفین بوده و این مردم طبقه سه، این فقرا با این زورمندها و اینهایی که می‌خواستند حق فقرا را بخورند؛ و لسان قرآن و آیاتی که در باب جنگ ـ جنگ با این مشرکینی که آن وقت دارای قدرت بودند ـ آیاتی که وارد شده است، یکی و دو تا نیست؛ بسیار آیات در [باب] جنگ هست و در جدالِ با اینها ... .» (49) بیاناتی از قبیل مطالب زیر نیز مبین نگاه قرآنی ایشان به سیر تاریخ اسلام است: ما وقتی که تاریخ را نگاه می‌کنیم، تحولاتی که پیدا شده است در اسلام و در مسلمین، هرجا که قوت ایمان در کار بوده است و مردم و مسلمین به قوت ایمان حرکت می‌کردند، نصر با آنها همراه بوده است؛ و هر وقت برای رسیدن به آمال دنیایی بوده است، نصر از آنها فرار می‌کرده است ... . (50) وقتی می‌آییم سراغ آنهایی که دین را تبلیغ می‌کردند، مثل خود پیغمبر، حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ خلفای پیغمبر؛ یعنی خلفای صوری پیغمبر تا آن وقتی که باب خلافت توی کار بود و به سلطنت نرسیده بود، بعد از آن علمای اسلام، شما اگر تاریخ را ملاحظه کنید، همیشه جنگ مابین این طایفه و قلدرها بوده؛ هیچ‌وقت همچون نبوده است که اینها ساکت بنشینند؛ منتها به مقدار قدرت و به مقداری که عرض می‌کنم، توانایی داشتند و کم بوده است توانایی‌شان؛ آن‌هم البته عللی داشته است که نقصی، نقیصه‌هایی در کار بوده ... . (51) نگاه قرآنی به تاریخ در بین شاگردان امام خمینی مانند شهید بهشتی و شهید باهنر نیز دیده می‌شود؛ (52) به‌گونه‌ای‌که با توجه به مطالبی که پیش از این درباره شهید مطهری آمد، می‌توان استنتاج نمود که رویکرد امام راحل به تاریخ و ابعاد گوناگون آن توسط شاگردان ایشان تداوم یافته است. هفت. موضوع‌محوری به‌جای مسئله‌محوری در پژوهش‌های تاریخی پرداختن امام خمینی به تاریخ در راستای مسائل جاری دوران ایشان بوده و در رهبری انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی از تاریخ بهره می‌بردند. برای نمونه، یکی از تبلیغات رایج آن دوران برای نفی حکومت دینی این بوده که دین را افیون توده‌ها معرفی می‌کردند. امام مکرراً با استناد به تاریخ انبیا و اولیا به این شبهه پاسخ گفته‌اند. (53) علاوه‌ بر این، اگر با شبهه‌ای درباره تاریخ اسلام مواجه می‌شدند ـ مشابه آنچه درباره علامه مجلسی ذکر شد ‌ـ سکوت نکرده و تحلیل خود را بیان می‌نمودند. بنابراین درسی که می‌توان از امام راحل گرفت این است که رویکردمان به تاریخ باید هدفمند باشد. تاریخ‌نگاران نیز در پژوهش‌های تاریخی خود باید مسئله‌محوری را به‌جای موضوع‌محوری صرف مورد توجه قرار دهند. (54) نتیجه برخلاف بسیاری از علمای مسلمان که رشته تخصصی آنها مانند فقه یا فلسفه، مانع پرداختن آنان به دیگر علوم شده، امام خمینی جایگاه ویژه‌ای برای تاریخ و تاریخ‌نگاری قائل بوده است. مخالفت امام با برخی مشهورات تاریخی و دید انتقادی و تحلیلی نسبت به منابع و گزارش‌های تاریخی، ایشان را از همگنان خود در بین دانشمندان مسلمان و شیعه متمایز ساخته است. امام براساس آنچه در این نوشتار آمد، تاریخ‌نگاری را یک ضرورت دانسته، آفت‌ها و آسیب‌های آن را یادآوری می‌کند. وی از تاریخ‌نگاران و نیز مخاطبان تاریخ می‌خواهد با مطالعه دقیق وقایع تاریخی و توجه به آفت‌ها و آسیب‌های مذکور، تاریخ را بنویسند و از عبرت‌های آن بهره‌مند گردند.   پی نوشت: . شامی، ظفرنامه، ص 9 ـ 8 . برای تفصیل بیشتر بنگرید به: رنجکش، «تاریخ‌نگاری درباری دوره تیمور (عبدالواسع شامی)»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 113، ص 77 ـ 75. 2. برای نمونه بنگرید به: اسکندربیگ‌ منشی، تاریخ عالم‌آرای عباسی، ج 3، ص 1053. 3. واعظ شهرستانی، «نقد و ارزیابی تاریخ‌نگاری اسکندربیگ ‌منشی در عالم‌آرای عباسی»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ‌ش 68 و 69، ص 92. نیز بنگرید به: اسکندربیگ‌ منشی، تاریخ عالم‌آرای عباسی، ج 1، ص 17. 4. امام خمینی، صحیفه امام، ج 21، ص 239. 5. همان، ج 5، ص 8 . 6. برای بیانی مشابه، اما با لحنی تندتر بنگرید به: همان، ج 6، ص 173. 7. همان، ج 19، ص 434. 8. شاه عباس یک پسر خود را به نام صفی‌میرزا را کشت و دو پسر دیگر خود، سلطان محمدمیرزا و امام‌قلی‌میرزا را کور کرد. (نوایی، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران، از سال 1038 تا 1105 ق، ص 1) 9. امام خمینی، صحیفه امام، ج 4، ص 404. برای مطلبی مشابه، بنگرید به: همان، ص 239. 10. بنگرید به: همان، ج 2، ص 365 ـ 363؛ ج 6، ص356؛ ج 9، ص 469. 11. قمی، منتهی الآمال، ج 2، ص 239 ـ 236. 12. جهانگیر، جهانگیرنامه، ص 167؛ نوایی، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران، از سال 1038 تا 1105 ق، ص 1. 13. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 9، القسم 1، ص 241. 14. امام خمینی، صحیفه امام، ج 19، ص 239. 15. همان، ج 3، ص 434. 16. همان، ج 21، ص 296. 17. حسینی خامنه‌ای، «ضرورت تاریخ‌نگاری مستند مشروطه (واکاوی مشروطیت در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی»، تاریخ معاصران ایران، ش 37، ج 5، ص 12. 18. سیفی هروی، پیراسته تاریخ‌نامه هرات، ص 3. 19. ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، ص 50. 20. برای تصویر دست‌نوشت این نامه بنگرید به: روحانی، نهضت امام خمینی، ج 1، ص 1227،‌ سند 1. 21. امام خمینی، صحیفه امام، ج 21، ص 239. 22. همان، ج 3، ص 431 و 434. 23. همان، ج 2، ص 376، 442 و 457. 24. شهیدی، پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین(علیه السلام)، ص 4. 25. واعظ‌زاده خراسانی، «دانش و پژوهش اسلامی پابه‌پای انقلاب اسلامی»، مشکوة، ش 12 و 13، ص 9. 26. امام خمینی، صحیفه امام، ج 6، ص 176. 27. برای نمونه بنگرید به: دو درس آموزنده از سیره رسول‌الله| در بیان امام راحل، در همان، ج 3، ص 249 ـ 248. 28. همان، ج 19، ص 433 ـ 432. 29. بنگرید به: طاوسی مسرور، «آشنایی با دو کتاب رجال از عصر صفوی»، کتاب ماه دین، ش 139، ص 30 ـ 27. 30. شریعتی، تشیع علوی و تشیع صفوی، ص 166 ـ 163. 31. برای نمونه بنگرید به: امام خمینی، صحیفه امام، ج 1، ص 114 ـ 113 و 376 ـ 374؛ ج 11، ص 26 ـ 25 و 452 ـ 451. 32. همان، ج 3، ص 421 ـ 419. 33. همان، ج 4، ص 161 و 165. 34. همان، ج 3، ص 297. 35. عصارپور آرانی، روش‌های فقه‌الحدیثی امام خمینی، ص 46. 36. برای نمونه بنگرید به: امام خمینی، آداب الصلوة، ج 1، ص 73؛ همو، صحیفه امام، ج 8، ص 184؛ ج 14، ص 348؛ ج 21، ص 397 ـ 396. 37. همو، المکاسب المحرمة، ج 1، ص 320. 38. اسماعیل، نقد تاریخ‌پژوهی اسلامی، مقدمه مترجم، ص 7. 39. امام خمینی، صحیفه امام، ج 21، ص 240 ـ 239. 40. برای آشنایی بیشتر با دکتر تورج اتابکی و تاریخ اجتماعی بنگرید به: اتابکی، «مورخان و تاریخ اجتماعی»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 73، ص 19 ـ 6. 41. همو، «تاریخ اجتماعی؛ نگاه از پایین»، کتاب ماه علوم اجتماعی، ش 71 و 72، ص 4. 42. درباره مفهوم مستضعف در قرآن کریم بنگرید به: مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 297 ـ 296. 43. بنگرید به: امام خمینی، صحیفه امام، ج 4، ص 22 ـ 18 و 103؛ ج 7، ص 290 ـ 289 و 327؛ ج 13، ص 297 ـ 296؛ پیمان، برداشت‌هایی درباره فلسفه تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 152 ـ 150؛ برای تفصیل بیشتر درباره خصوصیات دو جبهه حق و باطل با برداشت از قرآن کریم بنگرید به: همان، ص 203 ـ 172. 44. امام خمینی، صحیفه امام، ج 6، ص 89. 45. همان، ج 2، ص 412. 46. همان، ج 3، ص 485. 47. بنگرید به: الویری، «نگاه تاریخی قرآن و تاریخ‌نگاری مورخان مسلمان»، پژوهش‌نامه تاریخ اسلام، ش 1. 48. برای نمونه بنگرید به: امام خمینی، صحیفه امام، ج 4، ص 320 و 328. 49. همان، ص 214. 50. همان، ج 7، ص 67. 51. همان، ج 4، ص 216. 52. حسینی بهشتی، شناخت اسلام، ص 218 ـ 177. 53. برای نمونه بنگرید به: امام خمینی، صحیفه امام، ج 4، ص 322 ـ 318؛ ج 7، ص 45 ـ 44. 54. درباره چرایی و ضرورت مسئله‌محوری بنگرید به: پورعزت و قلی‌پور، «توسعه رویکرد مسئله‌محوری در مطالعات میان‌رشته‌ای»، فصلنامه مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، سال اول، ش 3، ص 140 ـ 127.   محمود کریمی: دانشیار دانشگاه امام صادق(علیه السلام). سعید طاوسی مسرور: مربی بنیاد دائرةالمعارف اسلامی و دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تهران. فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 6 انتهای متن/

94/01/17 - 05:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن