واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سرنوشت خواهر و برادرها در دست عضو پرخاشگر خانواده!
وقتي يكي از كودكان در خانواده مشكلات رفتاري يا رواني دارد چه بر سر ديگر كودكان مي آيد؟
نویسنده : بهنام صدقي
در اين جور مواقع از والدين انتظار نميرود كه ساكت بمانند. به عنوان مثال پدر يك خانواده هستيد و در لحظه برگشت از محل كار به خانه با صحنه مشاجره و درگيري فرزندانتان رو به رو ميشويد. خب در جايگاه يك پدر چطور اوضاع متشنج داخل خانه را كنترل و مديريت ميكنيد؟ گاهي اوقات در برهه زماني معيني مشاجرهاي لفظي و دعوايي سخت بين فرزندان يك خانواده رخ ميدهد و ممكن است پدر و مادرها بين بچههاي خود فرق بگذارند و بدون شك تأثيرات زيانبار اين ناهنجاري بعد از فوت والدين هم بر دوش فرزندان سنگيني خواهد كرد. پريناز عباسي، روانشناس و مشاور خانواده در اين زمينه ميگويد: «زد و خورد بين بچههاي يك خانواده هويتهاي متمايز آنها را آشكار ميكند.» به اعتقاد وي بيشفعالي و پرخاشگري يكي از فرزندان در خانواده چنانچه از سوي والدين كنترل نشود بر تربيت و سرنوشت ساير فرزندان اثر منفي خواهد گذاشت. گفتههاي اين كارشناس را در ادامه ميخوانيد. محيطي آسيبزا براي رشد ديگر كودكان داشتن يك كودك يا نوجوان بيشفعال يا بسيار پرخاشگر، كودكي كه قوانين را به راحتي زير پا ميگذارد، تنها به خود آن كودك آسيب نميزند، بلكه ديگر اعضاي خانواده را هم تحت تأثير قرار ميدهد، از جمله خواهر و برادرهايش. كودكاني كه همراه با خواهر و برادري كه دچار اختلالات رفتاري شديد و مقابلهجويانه است بزرگ ميشوند، در محيطي آسيبزا رشد ميكنند. آنها نميدانند كه چه زماني مورد آزار رواني قرار خواهند گرفت. نميدانند وسايلشان چه زماني خراب ميشود و كي در خانه قشقرق به پا خواهد شد. تحمل خشونت در دوستي و ازدواج معمولاً كودكان پرخاشگر خواهر و برادرشان را به عنوان هدف پرخاشگري خود قرار ميدهند، چراكه گفتن حرفي سوءاستفادهگرانه يا از روي بدجنسي به خواهر و برادرشان، به آنها حس قدرت ميدهد و آنها عاشق اين احساس قدرت هستند. پس اين كار را بارها و بارها انجام ميدهند. اتفاقات زيادي در ذهن كودكي كه با خواهر و برادري اين چنين زندگي ميكند رخ ميدهد. اول از همه اينكه اين كودكان به ديدن خشونت بيش از اندازه عادت ميكنند كه تأثير منفي طولاني مدتي بر آنها داشته و آنها را تبديل به افرادي ميكند كه خشونتهاي بسيار شديد را در ساير عرصههاي زندگي و در تعامل با ديگران از جمله در دوستي و ازدواج تحمل ميكنند. پيگير حل مشكل كودكتان باشيد پس از مدت كوتاهي اين كودكان به بياحترامي و آزار ديدن عادت ميكنند. از اينكه اسمي رويشان گذاشته شود ناراحت نميشوند. ياد نميگيرند چطور از حقشان دفاع كنند. آنها ياد ميگيرند كه از آدمها و موقعيتهاي سخت دوري كنند كه در نتيجه زندگي و مهارتهاي اجتماعيشان را تحتالشعاع قرار ميدهد. از اين رو بهتر است والدين به طور جدي مشكل كودك بيشفعال يا پرخاشگر خود را پيگيري كنند و درمانها را در نيمه راه رها نكنند. گرسنه نيستم و دلم درد ميكند گفتنهاي كودك! با توجه به اينكه كودكان مبتلا به مشكلات رفتاري، بيشتر توجه والدين را به سمت خود جلب ميكنند، خب، چه اتفاقي براي ديگر كودكان ميافتد؟ به نظر ميرسد اين مسئله خود را به دو صورت نشان دهد؛ اولاً اينكه كودك بدون مشكل به كودكي از دست رفته تبديل ميشود، چراكه از موقعيتهاي خانوادگي دوري ميكند. وقتي بحثهاي خانوادگي به شرايط خطرناكي ميرسد، كودك به اتاق خود ميخزد و هر چه شرايط پيچيدهتر ميشود و هر چه اين كودك بزرگتر ميشود، بيشتر در اتاق خود ميماند تا از درگيري دور بماند. در شرايط خاص همچون زمان شام خوردن، كودك از دست رفته شام را حذف ميكند (مثلاً ميگويد گرسنه نيست يا دلش درد ميكند) چراكه كودك پرخاشگر از اين زمان براي پرخاشگرياش استفاده خواهد كرد. ممكن است كودك رفتارهاي توجهطلبانه بيشتري نشان دهد كه خود يك مهارت تطبيقي است. براي مثال چنين كودكي ممكن است در مدرسه مخفي شود. براي پاسخگويي به سؤالات داوطلب نشود. در فعاليتهاي گروهي شركت نكند. از ترس اينكه كار اشتباهي نكند در جمع حاضر نشود. او تمام اين رفتارها را در خانه و جامعه انجام ميدهد. والدين و كاهش تأثيرات منفي اين اختلال بر كودكان ديگر اولين وظيفه والدين محافظت از ديگر كودكان در برابر هر نوع آسيب جسماني يا روحي از سوي كودك دچار مشكلات رفتاري است و اين بدان معني است كه با رفتارهاي آسيبزاي كودك برخورد كنند. اگر والدين از بگو مگو كردن با فرزندشان اجتناب ميكنند چون احساس بيقدرت شدن، ناتواني و فرسودگي ميكنند، در واقع به او اجازه ميدهند به رفتارهاي آسيبزاي خود ادامه دهد. وقتي والدين از اعمال محدوديتها دست برميدارند و قوانين خانه را به طور جدي پيگيري نميكنند باعث ايجاد اين فكر در ساير فرزندان ميشوند كه قدرت خانه در دست كودك پرخاشگر است، پس به مرور زمان از دستورات او بيشتر تبعيت ميكنند و اداره امور خود را به وي ميسپارند. اما وقتي والدين با وجود مخالفتها و توهينهاي كودك و نوجوان پرخاشگر به وي اين پيام را ميدهند كه اين كار تو مورد قبول نيست و بعد از روشهاي تنبيهي همچون محروم كردن و شمردن استفاده ميكنند، حتي اگر كودك توهين يا مخالفت كند باز هم اين پيام به كودك ديگر داده ميشود كه پرخاشگر كار درستي انجام نداده است و قدرتي ندارد. والدين حتماً براي حل مشكلات رفتاري كودك يا نوجوانشان به روانشناس مجرب مراجعه كنند، درمان را تا آخر ادامه دهند و هرگز نااميد نشوند. با تغيير در روند تربيتي و رفتاري خودشان حتماً رفتار كودكشان نيز تغيير خواهد كرد. كافي است نااميد نشويد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]