واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: 12فروردین 68 به روایت هاشمی رفسنجانی/ حاشیههای سفر به مسجد سلیمان
در گذشته شرکت نفت به شهر سرویس میداده و فعلاً شهر بزرگ شده و مخازن نفت منطقه روبه پایان است و مسئولیتهای شرکت نفت باید به عهده سازمانهای دولتی قرار گیرد...
به گزارش نامه نیوز، کارنامه و خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال 1368 در کتاب «بازسازی و سازندگی» از جمله منابعی است که می توان روزهای بعد از انقلاب را با آن مرور کرد. خاطراتی که با آلبوم عکس و اسنادی از سال سرنوشت ساز 68، علاوه بر بازخوانی تاریخی آن ایام نوعی بازخوانی رفتاری مسئولان نظام در آن سالها و در مواجهه با بحران هاست. از عزل قائم مقام رهبری تا رحلت حضرت امام(ره) و انتصاب ایت الله خامنه ای به رهبری و تغییر دولت و مجلس و... حالا خاطره روز 12 فروردین 68 یعنی 10 سال بعد از انتخابات بی نظیر مردم در انتخاب جمهوری اسلامی ایران را از این کتاب باهم مرور می کنیم:
«بعد از نماز، راديوهای فارسي بي بيسي و صدای آمريكا را گرفتم. مسأله آقاي منتظري را زنده نگهداشتهاند و تبليغ خشونت و واپسگرائي براي حادثه مينمايند. سفر من به شوروي در آينده را مهم ميدانند. انجام این سفر در ملاقات [آقای علی اکبر ولایتی] وزيرخارجه با [میخائیل] گورباچف [صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی] مطرح شده است. در ميدان پايگاه، مراسم صبحگاه مشترك نيروها انجام شد. براي آنها صحبت كردم.
با هليكوپترها به سوي مسجد سليمان پرواز كرديم. در مسير مزارع و كانالهاي زير دز و كارون را مشاهده كرديم و آقايان محسن رضايي و دهقاني توضيحات دادند. در هوانيروز مسجدسليمان فرود آمديم.
استقبال رسمي بود. پدر آقاي محسن رضايي كه كارگر بازنشستهاي است، در مراسم حزب اللهي گونه شعار ميداد. فرمانده پايگاه، توضيحات لازم را درباره وضع پايگاه و نيازها و مشكلات داد: منازل فراوان نيم ساخته و بخش تكميل نشده و منطقه تصرف شده توسط سپاه ...
با اتومبيل از پايگاه بازديد كرديم؛ وسيع و جالب است. سپس از پادگان شهيد محلاتي سپاه كه بخشي از پايگاه است، با اتومبيل ديدن به عمل آمد و از آنجا به كارخانجات تعمير تانك رفتيم؛ وسيع و عظيم است. نيم ساعتي از سالنها وانبارها بازديد شد. 35 هزار متر مساحت كارگاه سرپوشيده است و قدرت تعمير و بازسازي بالايي دارند . از مدرسه تربيت نيروي فني ارتش هم ديدار كرديم.
با اتومبيل بخشي از شهر را گشتيم. مردم مهربان و با احساسات برخورد ميكردند. به ورزشگاه شهر رفتیم و در اجتماع مردم حاضر شديم. امام جمعه و [آقای دانش] نماينده مردم و آقاي محسن رضايي صحبت كوتاهي كردند و خير مقدم گفتند. سپس من سخنراني نمودم.
نماز و ناهار و استراحت و سپس جلسهاي با شوراي اداري مسجدسليمان داشتیم كه از مشكلات و نيازهاي شهر و مشكل بيكاري مردم، كم آبي شهر و نيازهاي ديگر گفتند. در گذشته شركت نفت به شهر سرويس ميداده و فعلاً شهر بزرگ شده و مخازن نفت منطقه روبه پايان است و مسئوليتهاي شركت نفت بايد به عهده سازمانهاي دولتي قرار گيرد. اين مرحله انتقال، كمبودهاي فراواني را همراه دارد و شهر واقعاً محروم است. قول مساعد براي كمك به ساخت راه مسجد سليمان تا چهارمحال بختياري دادم. به وزير نيرو گفتم براي مشکل برق و آب كمك كند.
به محل سد دز [= شهید عباسپور] رفتيم. از بخشهاي مختلف سد بازديد كرديم و توضيحات مديران را شنيديم؛ جالب و مهم است. يك هزار مگاوات برق ميدهد. ظرفيت حدود سه ميليارد متر آب دارد و نواقص هم دارد، زيرا كار سد در آستانه انقلاب رو به اتمام بود و پيمانكاران از شرايط انقلاب سوء استفاده كردهاند.
محلهاي بمباران شده و بازسازي شده را ديدم و پرسنل را تحسين كردم. از چشمه مهم زير سد كه حدود ده متر آب از آن ميجوشد، بازديد كردم و توضيحات درباره طرحهاي تأسيس چند سد ديگر روي كارون را شنيدم. عشاير اطراف سد جمع شدند و احساسات گرمي ابراز كردند. خانههاي كارگاه سد را اشغال كردهاند، بايد بروند. آنها براي تهيه مسكن جديد استمداد نمودند.
به سوي دزفول پرواز كرديم. در راه آقاي [بیژن نامدار] زنگنه [وزیر نیرو] توضيحات لازم در مورد عقيلي و استعداد منطقه داد. غروب به پايگاه رسيديم. خاطرات دو روز را نوشتم.»
این کتاب را دفتر نشر معارف انقلاب در 800 صفحه و قیمت 19هزار تومان منتشر کرده است.
منبع: خبرآنلاین
۱۲ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]