محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830987579
شبه نظاميان بنيادگراي اسلامي، عاملان جنگ نيابتي آمريکا در جهان
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۰ فروردين ۱۳۹۴ (۱۷:۱۷ب.ظ)
شبه نظاميان بنيادگراي اسلامي، عاملان جنگ نيابتي آمريکا در جهان موج- بررسي اعمال و اهداف افراط گراهاي اسلامي در گوشه و کنار جهان، نشان مي دهد اين گروه ها در راستاي منويات کاخ سفيد و طرح هاي ايالات متحده در تقسيم کشورها عمل مي کنند.
به گزارش خبرگزاري موج، حمله شوروي به افغانستان در سال 1979 که در نتيجه رقابت دو بلوک سرمايه داري و کمونيسم بود، عامل به وجود آمدن شبه نظاميان تروريست در جهان اسلام شد. در واقع تروريسم به معناي امروز آن که شامل شبه نظاميان اسلام گراي راديکال مي شوند، ثمره شيوه مقابله رهبران کاخ سفيد با اتحاد جماهير شوروي در دوران جنگ سرد است.
مقامات ايالات متحده با ايجاد سنگ بناي شکل گيري افراطيون اسلامي، از همان ابتدا تاکنون به اشکال مختلف از آن ها براي پيشبرد منويات و منافع ملي خود استفاده مي کنند.
پس از حمله شوروي به افغانستان که در راستاي توسعه منطقه نفوذ صورت گرفت، ايالات متحده با تقويت نظامي و مالي گروه هاي مردمي و اسلام گرا افغانستان براي ايستادگي در برابر تانک هاي مسکو، به اين نتيجه رسيد جنگ نيابي بهتر مي تواند اهداف واشنگتن را در جامعه عمل بپوشاند.
جنگ تمام شد، شوروي از هم فرو پاشيد و جرج بوش در بيانيه اي آمريکا را پيروز 70 سال نبرد با جهان کمونيست اعلام کرد، اما؛ آنچه در افغانستان باقي ماند، حضور القاعده و شبه نظاميان تندرو مسلح بود که امروز مرجع بيعت تمامي ميليشياهاي راديکال جهان اسلام هستند.
ابوسياف در فيليپين، تحريک طالبان، جند الله و جيش العدل در پاکستان، داعش در عراق، جبهه النصره در سوريه، بوکو حرام در نيجريه و الشباب در سومالي در کنار ده ها گروه ديگر کوچک نظامي با شعار اسلامي، مسير حرکت خود در دنيا را از القاعده و طالبان وام گرفته اند. بررسي شيوع عملکرد، اهداف و حتي نمادهايي همچون پرچم و شيوه بيانيه ها نمايانگر اين مسأله است.
اما مسأله قابل تامل در اين ميان اين است که اين گروه ها همگي به انحاي متفاوت، نيروهاي ايالات متحده هستند. اين فرضيه سخني به گزاف و اغراق آميز نيست وقتي مشاهده شود که در نتيجه حمله از پيش طراحي شده به برج هاي دوقلو تجارت جهاني نيويورک در 11سپتامبر 2001، آغازگر فصل جديدي از سياست خارجي آمريکا در جهان شد.
همچنين هرگز اخباري مبني بر هدف قرار گرفتن اسرائيل توسط هزاران شبه نظاميان حاضر در اطراف مرزهاي اين رژيم، شنيده نمي شود. اين در شرايطي است که داعيه گروه هاي مذکور اسلام و تاسيس دولتي اسلامي بر مبناي قوانين قرآن است.
شاهد بعدي تلاش گروه هاي بنيادگراي اسلامي در گسترش شکاف ميان اقليت هاي قومي، مذهبي و ديني منطقه خاورميانه است. در کتاب «طرح صهيونيست براي خاورميانه» که توسط اسرائيل شاهاک از عبري به انگليسي برگردان شد، به برنامه صهيونيست ها براي تجزيه و کوچک کردن کشورهاي منطقه اشاره کرده است. در اين مقاله 19 صفحه اي، هرج و مرج ناشي از انقلابات بهترين زمينه براي اجراي اين طرح ذکر شده است.
مسأله قابل تامل در اين ميان تاکيد نويسنده مقاله به «عدم براندازي در سوريه» و صرفا انجام تقسيم اين کشور به دو دولت سني و علوي است!
شايان ذکر است؛ اين مطلب در سال 1982 مطرح شد. زماني که حافظ اسد بر قدرت بود و کسي گمان نمي کرد روزي سوريه عرصه جولانگاه تروريست هاي راديکال باشد.
ايالات متحده براي حفظ بقاي هژموني خود بعد از، از رده خارج شدن «ديگري» دوران جنگ سرد، نياز به تعريف دشمن خارجي جديدي داشت. «ديگري» که بتواند افکار داخلي آمريکا و دوستانش در جهان را با تصميمات کاخ سفيد همسو کند.
اما مسأله آن بود که کشورهاي جهان پس از سال 1991 يا متحدين آمريکا بودند و يا به تنهايي قادر به چنين کاري نبودند. ضمن اين که با بازتعريف وظايف ناتو، به عنوان مهم ترين و بزرگ ترين پيمان نظامي دنيا، ابزار نظامي گري مشروعي هم در اختيار واشنگتن قرار گرفت.
در نهايت اين که قرائت تندروانه از اسلام، در قرن جديد اين نقش را بر عهده گرفت. چنانکه به مدد رسانه هاي بين المللي غربي با بزرگ شدن اين تهديد، آمريکا مي توانست متحدين غربي و ساير هم پيمانانش در آفريقا، آسيا و آمريکاي لاتين را بر ضد اسلام گرد هم آورد. در واقع جهان در قرن جديد دوباره با برخورد ايدئولوژي ها رو به رو شد. اين بار سرمايه داري در برابر اسلام. يک ترکيب نامانوس. ديگري هايي که از لحاظ ماهيتي چندان قابليت ستيزه گري در مقابل هم نداشتند. يکي از جنس دين و معنويت و ديگري نتيجه انديشه بشري و دنيوي.
اما آنچه لازم بود زايش يک «ديگري» براي زعامت آمريکا بر تحولات بين المللي بود. در غير وجود چنين مسأله اي، چگونه امروز کاخ سفيد توانايي نظارت و صدور مجوز نقل و انتقالات اروپائيان به خاورميانه را در دست داشت و بازار جهاني نفت از خواسته هاي اين کشور تاثير مي پذيرفت؟
ضمن اين که تحليلگران آمريکايي به خوبي مي دانستندچين در نيمه قرن بيست و يک، از لحاظ اقتصادي قدرت اول جهان خواهد شد. اما ديديم که اين پيش بيني زودتر از انتظارمحقق گرديد و در سالي که گذشت، پکن، آمريکا را به رده دوم کشاند و خود در مقام اول اقتصاد بين المللي ايستاد. از اين رو، واشنگتن لازم بود بر قراردادهاي نفتي، ميزان قيمت و حجم مبادلات اين مادهحياتي نيز نظارت مي داشت.
تقويت شبه نظاميان القاعده در کنار ظهور يک باره طالبان از جنوب افغانستان، بر شدت جنگ هاي داخلي اين کشور افزود و کار بدان جا رسيد که از سال 1996 طالبان بر کابل مسلط شد. اقدامات تندروانه حاکمان جديد و اجراي شريعت اسلامي مبتني بر برداشت راديکال، در کنار کمک رسانه هاي جهاني آمريکا و غرب، دشمن را به خوبي پروراند، تا آنجا که روز 11 سپتامبر، فاجعه انساني برج هاي تجارت جهاني به وقوع پيوست و اسلام در مدار خشم جهانيان قرار گرفت.
در نتيجه حضور نظامي آمريکا در افغانستان، پاکستان بيش از پيش در سيطره اين کشور قرار گرفت و نزديکي به چين، حوزه نفوذ بزرگ ترين نماينده کمونيسم را محدود کرد. عراق هدف بعدي بود تا پاي دوستان افراطي کاخ سفيد به آنجا باز شود.
هرج و مرج، همان گونه که اشاره شد، زمينه ساز ظهور و رشد گروهاي اسلام گرا کوچکي شد که قابل کنترل هم بودند. چنانکه در سال 2001 گروه جندالشام تاسيس شد. اين گروه در سال 2006 به جبهه النصره تغيير نام داد. در واقع جبهه النصره انشعاب از القاعده اي بود که بزرگ شدنش مي توانست در آينده به ضرر منافع ايالات متحده باشد.
اين گروه به دستور زرقاوي ،يکي از رهبران القاعده، براي فعاليت در سوريه شکل گرفت. کار شبه نظاميان جندالشام مبارزه با نيروهاي دولتي و حمايت از سني مذهبان بود.
سال 2006 داعش نيز به وجود آمد. اگرچه گفته مي شود اين گروه با القاعده و طالبان ارتباطي ندارد، به طوري که ابوبکر بغدادي رهبر اين گروه سال 2014 از ايمن الظواهري، رهبر القاعده، خواست تا با وي بيعت کند، اما؛ شيوه عمليات و اهداف آن به تأسي از اين گروه هاست. ضمن اين که عملکرد داعش با تهديد جان شيعيان، مسيحيان، ايزديان، برنامه ريزي براي تشکيل يک دولت سني در مناطقي از عراق و سوريه بدون هيچ گونه موضع گيري در مقابل اسرائيل، کاملا با خواسته کاخ سفيد و طرح خاورميانه بزرگ همخواني دارد.
گروه هاي ابوسياف، جامعه اسلامي از اندونزي، گردان آل توحيد افغانستان و پاکستان، طالبان پاکستاني و بوکو حرام با داعش بيعت کرده اند. از اين رو گروه هاي مذکور به نوعي شاخه هاي داعش محسوب مي شود و درصدد آنچه القاعده و طالبان براي جهان اسلام انجام ندادند، صورت دهند.
سکوت آمريکا در برابر ارسال کمک هاي نظامي و مالي ترکيه، قطر و عربستان به داعش اين گروه ها را نيز متقاعد کرده است، در نهايت مورد حمايت مستقيم و غيرمستقيم ايالات متحده قرار خواهند گرفت. اما آنچه مورد سوال است، شکل گيري ائتلاف بين المللي ضد تروريسم است که عليه نيروهاي داعش عراق و سوريه را بمباران مي کند.
در اين باره بايد گفت، ائتلاف مذکور با هزينه روزانه 8.5 ميليون دلار، تاکتيکي براي نشان دادن مخالفت آمريکا با ماهيت وجودي اين گروه ها است. ائتلاف بين المللي زمينه ساز حضور ناوهاي فرانسه و بازگشت کشتي هاي جنگي انگلستان بعد از سي سال به خليج فارس، استقرار هزاران مستشار نظامي اروپايي در خاورميانه، نفوذ نظاميان آمريکا و متحدين در ساختار قدرت عراق و نمايش تسليحات ساخت صنايع نظامي-صنعتي آمريکا شد.
ضمن آنکه پس از گذشته بيش از شش ماه از آغاز به کار جنگنده هاي تحت رهبري آمريکا در ائتلاف بين المللي، پيشرفت داعش توقف چنداني نداشت. حتي اخباري مبني بر فرود سه هواپيما در خاک تحت کنترل داعش و تخليه بسته هاي کمکي به اين گروه و پرتاب کمک هاي نظامي براي شبه نظاميان داعش نيز منتشر شد.
در واقع، اگر در حمله به افغانستان در سال 2001 دو قطعنامه شوراي امنيت با تصريح«حق طبيعي دفاع از خود به‌طور مجزا يا با همکاري ساير کشورها» را براي آمريکايي‌ها به رسميت شناخت و در سال 2003 «حمله پيشگيرانه» مجوز لشکرکشي نظامي آمريکا به عراق بود، در سال 2014 اين ائتلاف بين المللي ضد تروريسم با حضور 70 کشور، برگه مشروعيت بخشي به تقويت حضور نظامي ايالات متحده در کشور استراتژيک عراق است.
ائتلافي که مي تواند در آينده نيز ابزار مداخله در ليبي، سومالي و ساير کشورهايي باشد که طبق طرح صهيونيسم بايد تجزيه شوند. تجزيه خاورميانه به سود تل آويو و واشنگتن خواهد بود. لقمه هاي کوچک تر که از لحاظ اقتصادي و نظامي ضعيف و بعضا سرشار از منابع معدني و فسيلي هستند، نقش هارتلند را در پروژه هژموني آمريکا و تداوم حکومت اسرائيل بازي مي کنند.
نچه در اين ميان نيز رخ خواهد داد، کشته شدن هزاران غيز نظامي، ويراني و آسيب هاي هويتي و فرهنگي خاورميانه است. همچنين آشکار مي گردد که شبه نظاميان پيرو گروه هاي راديکال تندرو بازيچه اميال رهبران خود بوده اند که در نهايت بايد نقشي را ايفا مي کردند بي آنکه دولتي اسلامي بر اساس افکارشان شکل بگيرد.
در محکوم به شکست بودن انديشه داعش شکي نيست. به دليل آن هم در توانايي روز افزون ارتش عراق و سوريه و نيز نوع اقدامات اين گروه ها مانند سر بريدن و تحکيم قوانين سخت گيرانه بر مردم است. اگر نگاهي به عملکرد بوکو حرام در نيجريه، الشباب در سومالي، ابوسياف در فيلپين بياندازيم، متوجه مي شويم آنچه بر جاي مانده ترس و انديشه گريختن از حاکميت آن ها در مردم محلي است.
به نظر نمي رسد رهبران داعش، جبهه النصره و القاعده متوجه اين مسائل نباشند. آن ها به خوبي از آينده اعمالشان آگاهند و مي دانند تلاش براي جذب گروه هاي بيعت گر و شبه نظامي تنها راهي براي حضور پر رنگ تر و توجيه پذير آمريکا در جنگ ها است.
سياستمداران آمريکا نيز بر اين باورند که بازار سي درصدي تسليحاتشان در جهان نيازمند، زمينه فروش از طريق ناامني و جنگ است و پشتوانه قدرت نظامي و اقتصادي اين کشور مي تواند اجازه در اختيارگيري عنان سياست هاي کشورهاي جهان را به ايالات متحده بدهد.
زهرا سادات حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]
-
گوناگون
پربازدیدترینها