تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816984402




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جذابیت‌های فراموش شده


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اگر بازی مصطفی عبداللهی و سعیده فرضی بازی‌هایی قابل‌قبول و تا حدودی گیرا و جذاب است دیگر بازیگران این نمایش بازی‌هایی تصنعی ارائه می‌دهند كه از شخصیت‌های... تئاتر در كنار آنكه قرار است هنری پر محتوا، عمیق و بیانگر ایده و اندیشه‌ای ژرف باشد و حتی انتقادی را نسبت به وضعیت موجود یا تاریخ مطرح كند، هنری جذاب نیز هست؛ هنری كه پیش از هر چیز باید مخاطبش را سرگرم و با خود همراه سازد. اگر تئاتری توانایی جذب مخاطبش را داشته باشد می‌تواند پیامش را به شكلی راحت و سهل‌الوصول به مخاطب انتقال دهد.   یك تماشاگر تئاتر هرگز با انگیزه یك رساله فلسفی یا بیانیه سیاسی پا به سالن تئاتر نمی‌گذارد كه اگر اینگونه بود كتاب‌ها، رسالات یا همایش‌ها و سخنرانی‌ها بهتر از هر رسانه دیگری این نقش را برای او ایفا می‌كرد تماشاگر تئاتر بیش از هر چیز به‌دلیل جادوی صحنه و افسون تئاتر به سالن می‌آید و آنچه او را به آنجا می‌كشاند و نگاه می‌دارد جاذبه‌های فراوان تئاتر است، جاذبه‌هایی چون داستان‌گویی، تصویر‌پردازی، رنگ‌ها، نقش‌ها و...كه تمام عناصر دیگر را در درجه دوم اهمیت قرار می‌دهد. «از پشت شیشه‌ها» اجرایی است كه بیش از هرچیز در پی آن است تا پیامی را به مخاطب انتقال دهد و این به‌خودی خود نمی‌تواند مشكلی برای اجرا محسوب شود مشكل از آنجا آغاز می‌شود كه در این اجرا تمام عناصر زیبایی‌شناسی فدای ارائه پیام شده و در عمل از یك اثر هنری تبدیل به یك نقد و بیانیه اجتماعی می‌شود. «از پشت شیشه‌ها» تمامی جاذبه‌های تئاتر را وا‌می‌نهد و آن را قربانی سخنرانی‌های مطول و شعارگونه می‌كند.   از میان تمام عواملی كه باعث از میان رفتن جذابیت در اجرای «از پشت شیشه‌ها» می‌شود سعی خواهیم كرد چند عامل را برجسته كرده و به بحث درباره آنها بپردازیم.نخستین عامل نبود جذابیت در اجرا را می‌توان به نبود كنش و تنش در آن مربوط دانست. بخش عمده نهفته در متن رادی در اجرا به شكل كلامی و بدون هیچ‌گونه جاذبه بصری مطرح می‌شود و در مجموع می‌توان «از پشت شیشه‌ها» را اجرایی ساكن با كمترین كنش ممكن دانست. حال آنكه یكی از بدیهی‌ترین وظایف كارگردان می‌توانست تصویری كردن كنش‌های متعدد موجود در متن باشد.از سوی دیگر دوگانگی فضا در این اجرا بیش از پیش باعث می‌شود ارتباط مخاطب با آن گسسته شود و تماشاگر نتواند از هیچ‌كدام از فضاهای موجود در اجرا لذت ببرد چرا كه در آغاز مخاطب برای پذیرش اجرایی رئالیستی قراردادهای مربوط به آن را خود آماده می‌كند اما پیش از آنكه این فضا در ذهن تماشاگر جا باز كند و قابل پذیرش شود با ورود خانواده درخشان جای خود را به فضایی فانتزیك با بازی‌های تصنعی می‌دهد و تا پایان نمایش این تغییر و دوگانگی ادامه دارد به نحوی كه تماشاگر با هیچ‌كدام از این دو فضا نمی‌تواند ارتباط لازم را برقرار كند و آنچه این دوگانگی را نزد وی مضاعف می‌سازد بالاخص جنس بازی بازیگران آن است.   اگر بازی مصطفی عبداللهی و سعیده فرضی بازی‌هایی قابل‌قبول و تا حدودی گیرا و جذاب است دیگر بازیگران این نمایش بازی‌هایی تصنعی ارائه می‌دهند كه از شخصیت‌های نمایش شخصیت‌هایی تك‌بعدی و شعاری می‌سازد كه به هیچ عنوان نزد تماشاگر پذیرفتنی نیستند. این بخش فانتزیك اجرا كه قرار است در جهت ایجاد جذابیت اجرا قدم بردارد و جنبه‌های طنزگونه به فضای تلخ اجرا اضافه كند از طنزی چنان سست و كم مایه برخوردار است كه مخاطب را بیش از آنكه بخنداند به رقت می‌آورد. سومین عامل عمده در عدم‌جذابیت این اجرا عامل مهم و تعیین‌كننده ریتم است. ریتم این اجرا ریتمی كند، یكنواخت و كشدار و فاقد فراز ‌و فرودهای لازم برای جذب مخاطب است ریتم در این اجرا نه تنها باعث كسالت تماشاگر می‌شود بلكه نمی‌تواند به فضا‌سازی‌ اثر نیز كمكی بكند و حتی تاثیر منفی بر فضا می‌گذارد كه از جمله بارزترین مثال‌های آن می‌توان به صحنه‌های ذهنی نمایشنامه رادی اشاره كرد كه در آن از دید بامداد، آقا و خانم درخشان به‌صورت مگس دیده می‌شوند.   این صحنه كه چندین بار در طول اجرا تكرار می‌شود می‌توانست محمل مناسبی چه برای ایجاد تنش، چه برای تغییر ریتم و چه برای فضا‌سازی‌ اثر باشد اما كارگردان به راحتی از این امكان دراماتیك چشم می‌پوشد و تنها به گذاشتن ماسك بر چهره آقا و خانم درخشان اكتفا می‌كند بدون آنكه فضای اثر را یكباره به فضای ذهنی و مغشوشی تبدیل سازد كه حاصل ذهنیات و اندیشه‌های بامداد است. در كنار تمام این عوامل آنچه لطمه اساسی بر پیكره اجرا وارد می‌آورد طراحی صحنه نمایش است؛ صحنه‌ای با دو در متقارن، پنجره‌ای در پس زمینه و میز بزرگ در وسط صحنه. این طراحی صحنه و نحوه چینش اشیا و ورودی‌ها علاوه برخشكی و عدم‌جذابیت كه حاصل رنگ سرد و تاكید بیش از حد بر تقارن در تمام اجزای آن است باعث به وجود آمدن میزانسن‌های خطی در اجرا می‌شود، به نحوی كه سراسر اجرا پر از حركات خطی و یكنواخت بازیگران است چرا كه دكور محدوده عمل آنها را به خطوطی مستقیم و تكراری كاهش داده است و هیچ نشانی از خطوط متنوع و پیچیده را در كارگردانی اثر نمی‌توان یافت و در عمل این خطوط تكراری و مستقیم بیش از هرچیز تاثیر خود را بر جذابیت اجرا و عدم‌همراهی تماشاگر با آن می‌گذارد چرا كه پس از لحظاتی چند تماشاگر با تكرار مفرط در اجرا مواجه شده و اجرا جذابیت‌هایش را برای وی از دست می‌دهد.   سرانجام می‌توان از سرراست بودن اجرا به‌عنوان واپسین عامل عدم‌جذابیت اجرا نام برد چرا كه در طول اجرا هیچ‌نقطه‌ای مبهم و پرسشی برای تماشاگر باقی نمی‌ماند و تمام پاسخ‌ها از پیش آماده شده‌اند و اغلب به شكل شعارگونه به وی ارائه می‌شوند و همین عامل باعث می‌شود مخاطب كمترین سطح درگیری را با اجرا پیدا كند چرا كه ابهام منجر به فرایافتی زیبایی شناسانه می‌شود و ایجاد پرسش نزد مخاطب او را با لذت كشف پاسخ مواجه می‌سازد؛ البته ایجاد پرسش به معنای طرح معما نیست بلكه به معنای درگیر ساختن ذهن وی با نشانه‌ها و كلیدهای موجود در اجراست. این نكته را نیز نباید نادیده گرفت كه منظور از جذابیت در اجرا نه به معنای حذف اندیشه از اثر هنری و یا سوق دادن آن به سوی ابتذال است بلكه بدین معناست كه لذت را به هیچ بهایی نمی‌توان از هنر حذف كرد؛ لذت متعالی كه تماشاگر را نیز به تعالی و رشد می‌رساند و تنها در پناه چنین لذتی است كه می‌توان سخن از پیام، اندیشه و محتوا به میان آورد. البته نمی‌خواهیم منكر برخی از توانایی‌های «از پشت شیشه‌ها» باشیم اما تمام این توانایی‌ها در پس اصرار كارگردان بر ارائه صریح پیام از میان می‌رود و اجرایی فاقد جذابیت‌های لازم برای همراهی و همسویی تماشاگر خلق می‌شود.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن