واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کم فروشان توجه کنند!سیماى سورهى شُعراء
این سوره دویست و بیست و هفت آیه دارد، عدد كلمات آن هزار و دویست و نود و هفت و عدد حروف آن پنج هزار و پانصد و چهل و دو میباشد كه در مكّه نازل شده و بعد از سورهى بقره، داراى بیشترین آیات است. این سوره به خاطر ستایش از شاعران مؤمن و مذمّتِ شاعران بیهودهگوى، كه در چهار آیهى آخر آن آمده، «شعراء» نامیده شده و نام دیگر آن «طسم» است.سرگذشت پیامبرانى همچون حضرت موسى، ابراهیم، نوح، لوط، صالح، هود و شعیب (علیهم السلام)، و برخوردهاى لجوجانهى مردم با آنان در این سوره آمده است و در پایان هر داستان مىفرماید: «إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ» لذا این آیه هشت بار تكرار شده تا مایهى دلدارى پیامبر اسلام باشد و به او بگوید از لجاجت مردم مكّه دلهره نداشته باش، زیرا همهى انبیا گرفتار چنین مردمى بودهاند.آرى تاریخ، بهترین وسیله براى تقویت روحیّه مؤمنین، بالا رفتن بصیرت و سعهى صدر و آیندهنگرى در برابر تهدید دشمنان است. لذا رهبران جامعه باید از تاریخ جامعه آگاه باشند. محتواى سوره شعراءلحن آیات این سوره نیز با دیگر سورههاى مكى كاملا هماهنگ است، و مىدانیم در سورههاى مكى كه در آغاز دعوت اسلام نازل گردید بیشتر روى اصول اعتقادى، توحید و معاد و دعوت پیامبران خدا و اهمیت قرآن تكیه مىشد، و تقریبا تمام بحثهاى سوره شعراء پیرامون همین مسائل دور مىزند.در حقیقت مىتوان محتواى این سوره را در چند بخش خلاصه كرد:بخش اول طلیعه سوره است كه از حروف مقطعه، و سپس عظمت مقام قرآن و تسلى خاطر پیامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر پافشارى و خیره سرى مشركان و اشارهاى به بعضى از نشانههاى توحید و صفات خدا سخن مىگوید.بخش دوم فرازهایى از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ و مبارزات آنها را با قومشان، و لجاجتها و خیرهسریهاى آنان را در برابر این پیامبران بازگو مىكند، كه بعضى مانند داستان موسى و فرعون مشروحتر، و بعضى دیگر مانند سرگذشت ابراهیم و نوح و هود و صالح و لوط و شعیب كوتاهتر است.مخصوصا در این بخش، اشاره به منطق ضعیف و تعصب آمیز مشركان در هر عصر و زمان در برابر پیامبران الهى شده است كه شباهت زیادى با منطق مشركان عصر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) داشته و این مایه تسلى خاطر براى پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك نخستین بود كه بدانند تاریخ از این گونه افراد و منطقها بسیار به خاطر دارد و ضعف به خود راه ندهند.حقّ پیمانه را ادا كنید و از كم فروشان نباشید. و با ترازوى درست بسنجید. و اجناس مردم را كم ندهید و در زمین به فساد و تبهكارى نكوشیدو نیز مخصوصا روى عذاب دردناك این اقوام و بلاهاى وحشتناكى كه بر آنها فرود آمد تكیه شده است كه خود تهدید مؤثرى براى مخالفان پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در آن شرائط است.بخش سوم كه در حقیقت جنبه نتیجهگیرى از بخشهاى گذشته دارد پیرامون پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و عظمت قرآن و تكذیب مشركان و دستوراتى به آن حضرت در زمینه روش دعوت، و چگونگى برخورد با مؤمنان سخن مىگوید، و سوره را با بشارت به مؤمنان صالح و تهدید شدید ستمگران پایان مىدهد. فضیلت سوره شعراء
در حدیثى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در اهمیت تلاوت این سوره چنین مىخوانیم:«من قرء سورة شعراء كان له من الاجر عشر حسنات، بعدد كل من صدق بنوح و كذب به و هود و شعیب و صالح و ابراهیم، و بعدد كل من كذب بعیسى و صدق بمحمد(صلی الله علیه و آله)»: " كسى كه سوره شعرا را بخواند به عدد هر كسى كه نوح و هود و صالح و ابراهیم را تصدیق و یا تكذیب كرده است و به عدد تمام كسانى كه تكذیب عیسى و تصدیق محمد (صلی الله علیه و آله) كردهاند، ده حسنه براى او خواهد بود." (مجمع البیان)ناگفته روشن است كه این همه اجر و پاداش تنها براى تلاوت منهاى اندیشه و عمل نیست، بلكه قرائن متعددى در روایات فضائل سورهها است كه نشان مىدهد منظور تلاوتى است كه مقدمه تفكر و سپس اراده و عمل باشد.اتفاقا تعبیرى كه در حدیث فوق آمده نیز مؤید همین مطلب است، زیرا استحقاق حسنات به تعداد تصدیق كنندگان و تكذیب كنندگان انبیاء بخاطر قرار گرفتن در خط تصدیق كنندگان و بیگانگى با خط تكذیب كنندگان است.در ثواب الاعمال، ابن بابویه از ابى بصیر از حضرت صادق (علیه السّلام) روایت نمود: «قال من قرء سورة الطّواسین الثّلث فى لیلة الجمعة كان من اولیاء اللّه و فى جواره و كنّفه و لم یصبه فى الدّنیا بؤس ابدا و أعطى فى الاخرة من الجنّة حتّى یرضى و فوق رضاه و زوّجه اللّه مائة زوجة من الحور العین»هر كه «طس» هاى سهگانه را در شب جمعه بخواند، از اولیاء خدا و در جوار اوست (و خدا او را در جنة العدن كه در وسط بهشت است با انبیاء و رسل و اوصیاء راشدین، قرار میدهد) و هرگز در دنیا پریشانى نمىبیند و در آخرت اجر او بهشت است تا خشنود شود و خداوند صد حور العین به تزویج او در مىآورد. » در روایات آمده است: كسانى كه عیب جنس خود را به مشترى نگویند، فرشتگان، آنان را لعنت مىكنند و كسانى كه با مكر و حیله دیگران را فریب دهند، بدترین مردم هستند
كم فروشی ممنوع!أَوْفُوا الْكَیْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ (شعراء -181) وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ (شعراء -182) وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (شعراء -183)حقّ پیمانه را ادا كنید و از كم فروشان نباشید. و با ترازوى درست بسنجید. و اجناس مردم را كم ندهید و در زمین به فساد و تبهكارى نكوشید. نكتهها:در این آیات دو امر و دو نهى مشاهده مىكنیم كه مكمّل یكدیگرند. «أَوْفُوا وَ لا تَكُونُوا» و «زِنُوا لا تَبْخَسُوا» در روایات آمده است: كسانى كه عیب جنس خود را به مشترى نگویند، فرشتگان، آنان را لعنت مىكنند و كسانى كه با مكر و حیله دیگران را فریب دهند، بدترین مردم هستند.(غرر الحكم )كم فروشى، یكى از منكرات بزرگ اقتصادى است كه همهى آفات لقمهى حرام را به دنبال دارد. كم فروشى، تنها در داد و ستد نیست، بلكه ممكن است افرادى در تدریس و طبابت و نظارت و مهندسى و شئون دیگر زندگى نیز كم فروشى كنند و چنان كه باید حقّ دیگران را ادا نكنند. پیامهای آیه:1ـ پیمانه و ترازو، سابقه و تاریخى بس طولانى دارد. «أَوْفُوا الْكَیْلَ» 2ـ كم فروشى، حرام و مراعات حقّ الناس واجب است. «أَوْفُوا الْكَیْلَ» ...3ـ انبیا، بر سلامت نظام اقتصادى جامعه نظارت داشتند. «أَوْفُوا الْكَیْلَ» 4ـ ادیان آسمانى بر عدالت اجتماعى و اقتصادى تأكید دارند. «أَوْفُوا وَ زِنُوا» 5ـ میزان سنجش در هر امرى باید عادلانه و درست باشد. «بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ» 6ـ مراعات حقوق همهى انسانها لازم است، نه تنها مؤمنین. «لا تَبْخَسُوا النَّاسَ» 7ـ كمفروشى، در هر چیزى ممنوع است و مخصوص پیمانه و ترازو نیست. «لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ» 8ـ كمفروشى، نوعى فساد است و كسانى كه به جامعه ضربهى اقتصادى مىزنند مفسد فى الارض هستند. زیرا نابسامانىهاى اقتصادى، سرچشمهى از هم پاشیدگى نظام اجتماعى است. «لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» 9ـ شناخت انحرافات موجود در جامعه، گام اوّل در اصلاح جامعه است. آمنه اسفندیاری - بخش قرآن تبیانمنابع:1- تفسیر نور ج 82- تفسیر نمونه ج 153- تفسیر اثنی عشری ج 94- ترجمه تفسیر مجمع البیان ج 185- غرر الحكم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]