تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به راستى كه دانش، مايه حيات دل‏ها، روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدن‏هاى ناتوان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818902473




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فارس به بهانه آخرین پنجشنبه سال گزارش می‌دهد حال و هوای نوروزی آرامستان‌های قزوین و درد دل خادمان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس به بهانه آخرین پنجشنبه سال گزارش می‌دهد
حال و هوای نوروزی آرامستان‌های قزوین و درد دل خادمان
در آستانه سال نو، آرامستان‌ها نیز در آخرین پنجشنبه سال حال و هوای عید به خود گرفته‌اند و خادمانش با همه سختی‌ها و درد دل‌هایشان سال جدیدی را آغاز می‌کنند.

خبرگزاری فارس: حال و هوای نوروزی آرامستان‌های قزوین و درد دل خادمان



به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، اینجا سکوت حکمرانی می‌کند و ساکنانش اسیر خاکند و سیر از دیار خاک، خانه هرکدامشان نام و نشانی دارد، ولادت و فوتی و متن ادبی یا قطعه شعری که مضمون همه آن‌ها تنها یک چیز است؛ نقطه پایان یک زندگانی خاکی؛ اینجا آرام است، اینجا آرامستان است. یک سنگ، بسیار گران‌قیمت به نظر می‌رسد و آن دیگری معمولی و حتی ارزان. یکی‌شان تازه شسته شده و بوی گلاب می‌دهد و یکی دیگر تکه سنگی است مدفون در زیر غبارهای کهنه بی‌وفایی و فراموش‌کاری این زنده‌آدم‌ها. هر کدامشان قصه‌ای دارد از زندگانی یک آدم خاکی که آغازش خاک بوده و پایانش هم خاک. یکی‌شان خاک دختر جوانی است که روزگاری نگار زیبای یک عاشق بوده و در اوج جوانی از دنیا چشم فرو بسته است. آن روزهای نخست رفتنش بارها پسری در سکوت یکنواخت این آرامگاه، بر سر مزار معشوقش به یاد سکوت‌های عاشقانه‌شان اشک ریخت و سکوت آرامستان را با هق‌هق گاه و بیگاهش شکست. سنگ دیگر نشان از داستان زندگی یک مادر دارد که هر از گاهی، روز مادر که می‌شود یا عید و جمعه که می‌آید، دختران و پسرانش با دسته‌گلی نزد این خفته در خاک می‌نشینند و با او راز دل می‌گویند. یا مثلاً آن یکی، سنگ مزار پدری است که در بدو تولد، مادرش دنیا را وداع گفته و نوزاد را به این دنیا سپرده بود تا همه زنان آن دور و اطراف برایش مادری کنند. در بزرگسالی‌اش همه آن زنان مادرش بوده‌اند و خواهران بزرگترش می‌کوشیده‌اند تا جای خالی مادر را برایش پر کنند. سال‌ها راننده بوده اما در پایان، در اوج ناباوری آشنای دور و نزدیکش پشت فرمان، جاده مرگ را در پیش گرفته و میهمان ابدی خاکستان شده است. یکی هم زن جوانی است که فرزندی ندارد، اما شوهرش واژه «مادر» را بر مزارش حک کرده است. سرطان او را از پای درآورده و اینک مادر پیرش پنجشنبه و غیر پنجشنبه بر مزارش می‌آید و فاتحه و دعایی می‌خواند. مزار یک پیرزن و پیرمرد هم اینجاست که می‌گویند شریک زندگی یکدیگر بوده‌اند و سال‌ها در کنار یکدیگر روزگار گذرانده‌اند تا اینکه صبح یک روز پیرزن تسلیم مرگ می‌شود و پیرمرد نیز بعد از ظهر همان روز به یار دیرین می‌پیوندد. از سال‌های پیش تاکنون غیر از همان نیم‌روز که مرگ بین آنان فاصله انداخت، بقیه را در کنار هم گذرانده‌اند و تاریخ فوت روی سنگ مزارهایشان نیز گواه همین گفته‌هاست. در سوی دیگری از آرامستان، خاک تازه‌ای هست که سنگ ندارد و گل‌های روی آن نشان از پذیرایی خاکستان از میهمان تازه‌وارد دارد. 40 روز که از آمدنش به این خاک بگذرد، سنگی بر مزارش می‌گذارند که نام و نشانش بر آن حک شده است. دریای سکوت آرامستان گاهی هم می‌شکند؛ آنگاه که میهمان جدیدی بیاید و همراهانش با هیاهوی خود همراهی‌اش کنند یا آن زمان که قرآنی و دعایی خوانده شود؛ شاید هم آن ساعت که یکی از زندگان، دلتنگ عزیز از دست رفته‌اش شده و برای دیدار و گفتن حرف دل با وی به این خاک پا نهاده باشد. خیلی‌ها هم دیگر رفتن عزیز خود را پذیرفته‌اند و گاه گاهی برای سبک کردن دلشان یا پاسخ به ندای عزیز چشم‌به‌راهشان در آرامستان به زیارت قبرش می‌روند. آخر مرگ، مخلوق خداست و در تمام زندگی یک انسان می‌تواند به وی رخ بنمایاند. اصلاً باید باشد و باید آدمی به یادش داشته باشد؛ همه جا و در همه حال؛ در کسب و کار و خواب و خور و در ازدواج و تحصیل و سفر. اصولاً پنجشنبه و جمعه‌ها آرامستان شلوغ‌تر است. در نخستین جمعه ماه رجب هم که مردم آن را برات می‌نامند، خیلی‌ها برای زیارت اهل قبور راهی آرامستان‌ها می‌شوند و خیرات می‌کنند. جای جای این خاک هر لحظه گواه آن است که خاکی که انسان مغرورانه و متکبرانه بر آن گام می‌نهد، همان است که هر لحظه برایش آغوش می‌گشاید و پذیرایی از میهمان را انتظار می‌کشد. این خاک که این روزها در تب و تاب حیات دوباره است و آمدن فصل رویش و وداع با زمستان سرد را نوید می‌دهد، گام‌های زندگان را بر چشمان خود می‌پذیرد تا زائر ساکنان خاک شوند. یکی با دسته گل می‌آید، یکی با سبزه، آن یکی با هفت‌سین و دیگری با ماهی قرمز. عید نزدیک است و زنده‌ها می‌دانند که مرگ پایان زندگی نیست. خیلی‌ها هم با همین عقیده دوست دارند سالشان را در آرامستان‌ها و در کنار مزار عزیزانشان تحویل کنند. می‌خواهند دعای یا مقلب‌القلوبشان را همان‌جا بخوانند؛ هم برای سال جدید خودشان و هم طلب غفران حضرت مقلب‌القلوب برای عزیزشان. *درد دل خادمان آرامستان‌های قزوین این آرامستان‌ها خادمانی هم دارند که کارشان تعطیلی‌بردار نیست. برخی‌هاشان راننده آمبولانس هستند، بعضی در سردخانه کار می‌کنند، عده‌ای خادم غسالخانه و مأمور تطهیر و تعدادی هم روحانی آرامستانند. دشواری کارشان انکارناپذیر است. به واقع سخت است؛ دیدن شیون و ناله آدم‌های داغدار از یک سو و زخم‌های زبان و رفتار و کردار برخی دیگر از آدم‌ها از دیگر سو. همچنانکه علیرضا بهزادیان از مأموران تطهیر آرامستان قزوین نگران است از اینکه خانواده‌های این خادمان نیز ترکش‌های شغل سخت آنان را می‌بینند. بهزادیان می‌گوید: گاهی فرزندان ما نمی‌توانند شغل پدر خود را در مدرسه بگویند؛ چون ممکن است با تمسخر رو به رو شود. وی مشکل دیگری هم دارد و آن اینکه مانند تعداد دیگری از خادمان آرامستان‌های قزوین قراردادش حجمی نوع 2 است و به دلیل نوع قراردادش با وجود آن‌همه سختی کار، بیمه به وی تعلق نمی‌گیرد. این سختی و نوع قرارداد کار البته مشکلی است که مرضیه رجایی دیگر خادم آرامستان‌ها را هم آزار می‌دهد و به معضلی در کار این بانو و همکارانش تبدیل شده است. این خادم آرامستان به گفته خودش به واسطه نوع قرارداد خود امنیت شغلی ندارد و همیشه نگران آینده است. مشکل دیگر خادمان آرامستان‌های قزوین کمبود نیرو در آرامستان است که سبب شده نیروهای موجود تمام وقت خود را در حال خدمت باشند و برای دریافت مرخصی با مشکل رو به رو شوند. خسرو مایلی خادم دیگری است که سختی کار برایش مشکل شده است و می‌خواهد شغلش از مزایای قانونی مشاغل سخت و زیان‌آور برخوردار شود. وی به برنامه‌های درازمدت سازمان آرامستان‌ها برای جبران بخشی از سختی‌های کار خادمان اشاره می‌کند و انتظار دارد مسئولان استان و نمایندگان قزوین در مجلس شورای اسلامی نیز در مسیر ایجاد پشتوانه‌های قانونی برای تحقق این خواسته تلاش کنند. این خادم آرامستان قزوین همچنین خواستار افزایش حقوق کارکنان آرامستان‌ها نسبت به دیگر بخش‌های شهرداری است تا به این ترتیب بخشی از دشواری‌های این کار جبران شود. اما در آرامستان روحانیانی هم فعالیت می‌کنند که آن‌ها نیز مشکلات خاص خود را دارند و خواستار همراهی مسئولان برای رفع آن شده‌اند. حجت‌الاسلام علی‌اصغر سلیمی یکی از این روحانیان است که به همراه سه روحانی دیگر در آرامستان قزوین مشغول کار است و غیر از یک نفر از آن‌ها که به استخدام شهرداری درآمده، آن سه نفر دیگر با قرارداد مشاوره‌ای کار می‌کنند. 10 سال از آغاز به کار این روحانی در آرامستان می‌گذرد و به گفته خودش در این مدت اضافه‌کاری، عیدی، تعطیلات و مرخصی نداشته است. وی از مسئولان استانی و شهری می‌خواهد مشکل نوع قرارداد آن‌ها را حل کنند. اما غیر از اینها یک نفر هم هست که در آرامستان قزوین روزهای بسیار سختی را می‌گذارند؛ کسی که حین فعالیت در آرامستان، بیماری یکی از متوفیان به وی سرایت کرده است. کمال فشندی مرد 50 ساله‌ای است که 20 سال در آرامستان خدمت کرده و هنوز هم پزشکان نتوانسته‌اند بیماری وی را تشخیص دهند. او دیگر توان کار کردن و حتی راه رفتن هم ندارد و باید فقط در گوشه‌ای بنشیند. مدتی می‌شود که سازمان آرامستان‌ها از اداره کار پیگیر بازنشستگی این خادم کهنه‌کار آرامستان است؛ اما روال قانونی اجازه این کار را نمی‌دهد و کمال فشندی مجبور است هر روز بیاید و در آرامستان تا ظهر روی صندلی بنشیند تا روزی که موعد بازنشستگی یا رفع مشکلش فرا برسد. صبح‌ها خانواده و فرزندانش او را تا آرامستان می‌آورند و ظهر که می‌شود، مرد 50 ساله را با خود تا خانه می‌برند. غلامرضا ابراهیمی مدیرعامل سازمان آرامستان‌های شهرداری قزوین خود دست به کار شده و دستگاهی برای شست‌وشوی متوفیان طراحی کرده است تا نیاز به اصابت دست خادمان به متوفیان نباشد و مشکلات بهداشتی و احتمال انتقال بیماری‌ها به خادمان کم شود. اما از آنجا که مصرف آب و برق این دستگاه بالا بوده، بنا شده است که با همکاری تعدادی از مخترعان و نخبگان، این مشکل برطرف و دستگاه به‌روزرسانی شود. *رفع مشکل قرارداد خادمان تا 20 فروردین در پاسخ به همه این مشکلات و دغدغه‌ها مسعود نصرتی شهردار قزوین با اشاره به سختی کار، حقوق حداقلی، شرایط ویژه مراجعه‌کنندگان به آرامستان‌ها و ضرورت جلب رضایت این مراجعان در کوتاه‌ترین زمان با توجه به شرایط روحی آنان، به اهمیت کار آرامستان‌ها اذعان می‌کند. وی قول می‌دهد که تا 20 فروردین‌ماه 94 مشکل نوع قرارداد کارکنان آرامستان‌ها حل شود. البته روزبه استاندار قزوین نیز در دیدار با کارکنان و خادمان آرامستان‌ها به مناسبت آخرین پنجشنبه سال که امسال برای نخستین بار روز ملی آرامستان‌ها نام گرفته است، برای حل مشکل قراردادهای این قشر قول مساعد می‌دهد و موافقت خود را اعلام می‌کند. خادمان آرامستان‌ها اکنون با اتکا به خداوند و امیدوار به عملی شدن وعده‌های مسئولان مثل همیشه کار می‌کنند و نوروز را نیز نیز در راه خدمت به خلق‌الله پشت سر می‌گذارند تا مخلوق خداوند پس از مرگ بر زمین نماند و این بزرگترین توفیقات است. بی‌شک این‌چنین خدمتی دعای خیر آنانی را با خود دارد که اسیر خاکند و دستشان از دنیا کوتاه است. کم‌کم سال برای زندگان نو می‌شود و رفتگان همچنان امید به دعای خیر زندگان شادمان دارند. ============= گزارش از میترا بهرامی ============ انتهای پیام/77011/ق40

93/12/28 - 15:21





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن