تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843106426




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سید محمد باقر موسوی کراماتی؛ شناخت وحی نبوی (1)


واضح آرشیو وب فارسی:استان نیوز: به دلیل ناشناخته ماندن حقیقت وحی ما شاهد نگرش ها و تفاسیر مختلف متألهان و ملحدان از وحی هستیم به گونه ای که حتی برخی از اندیشمندان مسلمان حقیقت وحی را به حد تجربه دینی بشر تنزل دادند.
شناخت وحی نبوی از منظر واژه شناسان(1)مقدمهمسأله وحی در ادیان آسمانی جایگاه بسیار والایی دارد. در میان کتاب های آسمانی، قرآن کریم با اهتمام ویژه ای به این مسأله پرداخته است. و حتی از کیفیت وحی سخن گفته است. واژه وحی و مشتقات آن در حدود یکصد آیه قرآن کریم مطرح شده و گونه ها و احکام و ویژگی های آن بیان شده است. چنان که در احادیث اسلامی نیز پیرامون وحی مطالب مهم و ارزنده ای بیان گردیده است.به دلیل ماهیت فراطبیعی بودن نبوت و وحی اصل تصور آن برای نوع بشر اعم از ملحد و متأله دشوار و چه بسا نا ممکن است. چرا که تصور امری که خود انسان تجربه آن را ندارد و فراتر از دایره عالم ماده است، مرهون تجربه حداقلی است که اکثر بحث کنندگان فاقد آن هستند.به دلیل ناشناخته ماندن حقیقت وحی ما شاهد نگرش ها و تفاسیر مختلف متألهان و ملحدان از وحی هستیم به گونه ای که حتی برخی از اندیشمندان مسلمان حقیقت وحی را به حد تجربه دینی بشر تنزل دادند.پژوهش حاضر در پی آن است که نخست با رجوع به لغت نامه ها و نظریه پردازان در واژه شناسی به وحی بپردازد. و از آن رو که مفسران قرآن کریم در آثار تفسیری خود، مسأله وحی را دنبال کرده و مطالب مهم و ارزشمندی را در این باره مطرح کرده اند به بررسی نظریات آنان بپردازد.با توجه به اهمیت مسأله وحی در عصر حاضر یکی از بهترین راهها برای وحی متون مقدس اسلامی است که بهترین آنها خود قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام می باشدواژه وحیوحی در لغت:لغت شناسان عرب، واژه های گوناگونی را در تعریف واژه وحی به کار برده اند. وحی در لغت معانی بسیار دارد. رایج ترین یا مهم ترین معانی آن، که در بیشتر فرهنگ های لغت نقل شده بدین شرح است:خلیل بن احمد فراهیدی(متوفی175ق) در لغت نامه خود، که کهن ترین فرهنگ واژه های عربی است، واژه وحی را به کتابت، و عبارت"اوحی الیه" را به بعثت و الهام معنا کرده است.[1]در میان واژه شناسان، راغب اصفهانی معنای اصلی واژه وحی را اشاره سریع می داند که گاه با کلام رمزی تحقق می یابد. و گاهی با اشاره بعضی اعضای بدن و گاهی با نوشتن و ...اصل الوحی: الاشاره السریعه، و لتضمن السرعه قیل: امر وحی و ذلک یکون بالکلام علی سبیل الرمز و التعریض، و قد یکون بصوت مجرد عن الترکیب، و باشاره ببعض الجوارح و بالکتابه[2].ابن فارس گفته است: وحی در همه کاربردها به معنای رساندن یا انتقال علم به دیگری است؛خواه به نحو پنهانی و با رمز و خواه به نحو آشکار: وحی :... اصل یدل علی إلقاء علم فی إخفاء او غیره الی غیرک و الوحی: الاشاره و الوحی، الکتاب و الرساله و کل ما فی باب الوحی فراجع الی هذا الاصل الذی ذکرناه[3].اگر بیشتر تتبع کنیم و دیگر منابع همچون منابع کلامی تفسیری را بکاویم، متوجه می شویم که بیشتر مفسران و متکلمان قید"پنهان بودن"را در معنای واژه "وحی"دخیل دانسته اند. برای نمونه شیخ مفید(336-413ق) معنای لغوی وحی را چنین بیان کرده است: اصل الوحی هو الکلام الخفی ثم قد یطلق علی کل شیء قصد به إلی الافهام المخاطب علی الستر له عن غیره و التخصیص له به دون غیره و إذا أضیف الی الله تعالی، کان فیما یخص به الرسل صلی الله علیهم خاصه دون من سواهم علی عرف الاسلام و شریعه النبی(ص).[4]مفسران نیز همین روش را پی گرفتند. برای نمونه طبرسی در مجمع البیان می گوید: الوحی إلقاء المعنی إلی النفس علی وجه یخفی[5]همچنین علامه طباطبایی، در المیزان می گوید: و المحصل من موارد الاستعماله (الوحی)أنه إلقاء المعنی بنحو یخفی علی غیر من قصد إفهامه[6].طریحی وحی را چنین تفسیر کرده است: و اصله فی لغه العرب إعلام فی خفاء[7].سرانجام در دوره معاصر نویسنده التحقیق فی کلمات القرآن الکریم در تحلیل تبیین لغوی واژه "وحی" بدین نتیجه رسیده است: إن الاصل الواحد فی الماده هو إلقاء امر فی باطن غیره، سواء کان الالقاء بالتکوینأو بایراد فی القلب و سواء کان  الامر علما او ایمانا او نورا  او وسوسه أو غیرها و سواء کان انسانا او ملکا أو غیرهما و سواء کان بواسطه او بغیر واسطه و یفید العلم و الیقین[8].در این تحقیق ویژگی هایی را درباره معنای لغوی وحی می توان یافت؛ از جمله آنکه همه موارد کاربرد آن در القای پنهان مشترک اند،چرا که القای در باطن، ملازم پنهان بودن است.[9]از تامل در عبارت های یاد شده به دست می آید که پنهان بودن افهام و اعلان مطلب به دیگری، مهم ترین ویژگی واژه "وحی" است، و ویژگی سرعت در مرتبه دوم است. این مطلب نیز از سخنان اهل لغت استفاده می شود که واژه"وحی" گاهی معنای عامی دارد که و هرگونه افهام و القاء مطلب را شامل می شود ولی به معنای غالب یا رایج آن همان الهام و القاء پنهانی مطلب به دیگری است که معمولا با سرعت نیز همراه است.[10]بر این مطلب نکته ای دیگر نیز باید افزود و آن اینکه واژه به لحاظ حروف اضافه و با توجه به ساختارهای ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید و ابواب گوناگون ثلاثی مزید، معانی گوناگون و گاه متضادی می یابد. برای نمونه وازه "رغب" و عبارات "رغب فیه" و "رغب عنه" متفاوت است و نیز واژه "ذهب" به معنای رفتن است و عبارات "ذهب به" و "اذهب به" به معنای بردن هستند و هکذا.با توجه به این مقدمه، می توان گفت معنای اصلی ماده وحی، نگارش است و این در صورتی است که همین واژه با حرف اضافه همراه نباشد یا به باب مزید در نیاید؛ اما در صورتی که همین واژه با إلی همراه شود(وحی إلیه) یا به باب افعال برده شود(أوحی)معنای اصلی اش القای پنهان یا کلام مخفی است. از آنجا که معمولا کاربرد موردتوجه متکلمان و مفسران کاربرد وحی همراه با حروف اضافه یا ثلاثی مزید است در این اصل پنهان بودن در معنای آن دخالت دارد و از ارکان آن است. اکنون با دقت کلام زمخشری را مرور می کنیم: وحیت الیه و اوحیت الیه إذا کلمته بما تخفیه عن غیره و اوحی الله إلی أنبیائه و أوحی ربک إلی النحل. و وحی وحیاَ:کتب[11].این راه حل را از گفته فراهیدی نیز می توان استظهار کرد: وحی: یقال وحی یحی وحیاَ ای : کتب یکتب کتبا. و اوحی الله إلیه أی بعثه و أوحی إلیه ألهمه.[12] به نظر می رسد بسیاری دیگر از واژه شناسان نیز در مقام بیان این نکته اند. نویسنده لسان العرب، به صراحت این بیان را به کسایی نسبت می دهد: قال الکسایی: وحیت إلیه بالکلام أحی به و أوحیته إلیه و هو أن تکلمه بکلام تخفیه من غیره.[13]بدین سان گفته های آنان با توجه به تغایر ساختارثلاثی مجرد و مزید و وجود یا عدم وجود حرف اضافه توجیه می شود. پس این واژه در معنای لغوی خود بیش از یک اصل یا ریشه معنایی دارد. استاد حسین زاده در مباحث وحی شناسی خود قایل به این است که ارجاع این دو معنای متخالف به معنای واحد نادرست است و برای این گفته خود دلیل می آورد که ارجاع معانی گوناگون به اصل واحد هنگامی که وجه جامع و قدر مشترک عرف پسندی نیست موهوم و مستهجن است. حتی در آنجا که ارجاع معانی گوناگون به اصل واحد نیز ممکن باشد و بتوان معنای جامع و قدر مشترکی میان آنها یافت در میان اهل زبان چنین رویه و اقدامی ساختگی و گونه ای بافتن قلمداد می شود و معمولا عرف پسند نیست عرفی که مرجع این گونه امور است . تنها هنگامی مجازیم معنایی را به اهل زبان نسبت دهیم و بدان معنا استناد کنیم که عرف زبان مورد بحث، معنایی جامع را منظور کرده باشد.در نتیجه راه حل پیشنهادی آن است که وحی در لغت بنابر کاربردهای متفاوت،معانی گوناگون بدین شرح دارد:در صورت کاربرد به نحو ثلاثی مجرد و بدون حرف اضافه به معنای نگارش است؛در حالت ثلاثی مجرد و همراه با حرف اضافه، به معنای القا یا اعلام پنهانی است و این انحای گوناگون دارد؛در صورت کاربرد به نحو ثلاثی مزید از باب إفعال (همراه با حرف اضافه،یعنی اوحی الیه،و بلکه اوحی له)به معنای القا یا اعلام پنهانی است و این نیز انحای گوناگونی دارد. بدین ترتیب معنای وحی در ساختارهای دوم و سوم اموری دیگر همچون اشاره، ایما ،رسالت، پیام آوری، کلام پنهانی و الهام را در بر می گیرد؛ زیرا هر یک از آنها خود گونه ای از اعلام است. اعلام ممکن است به صورت اشاره، ایما، مکتوب زبانی و یا صورت های دیگر باشد؛ اما همه آن موارد قدر جامعی دارند و در رکنی مشترکند و آن اینکه القا یا اعلام پنهانی باشد.[14]بر اساس راه حل استاد حسین زاده تعارض ابتدایی مزبور میان گفته های واژه شناسان، متکلمان و مفسران در معنای لغوی واژه وحی برطرف می شود.متفاوت ترین نظریه درباره مباحث لغوی"وحی" را استاد مطهری بیان می کنند که، راجع به"وحی" از همه بهتر همین است که موارد استعمالش را در قرآن به دست بیاوریم تا حقیقتش را بهتر بفمیم. اینها را از لغت نمی شود به دست آورد چون عرف عام مورد استعمال نداشته. آنچه که در لغت هست یک معنی نزدیک به این معنا است. در علوم مثال می زنیم. ارباب علوم به یک معنی تازه ای می رسند که عرف عام به آن معانی نمی رسد، ناچارند که یک لغتی برای معنی جدید وضع کنند؛ و معمولا دیگر نمی روند لفظی از خارج اختراع کنند، به قرائن مشابهاتی که هست لفظی را از جایی می گیرند و بعد آن را توسعه و تعمیم می دهند، [ترویجش]می کنندتا قالب جدید پیدا کند. در دریافت های انبیا هم یک چنین چیزی است یعنی آنچه آنها دریافت می کنند یک نوع معانی ای است که قبلا در میان مردم وجود نداشته که لفظ داشته باشد و لفظ جدید وضع کردن هم این درد را دوا نمی کند چون لفظ جدید را میان دو نفر باید وضع کرد که هر دو با معنی آشنا باشند. ناچار از همان الفاظ متداول، نزدیک ترین الفاظ را برای این معنی انتخاب می. کنند استاد مطهری در پایان اینچنین نتیجه می گیرد که از معنی لغوی آن مقداری که در اینجا منظور هست همین جنبه مخفی بودن و مرموز بودنش نسبت به افهام سایر مردم است.[15]نقد بر نظریه استاد مطهری((ره)): لغات عرب که الان در میان ما موجود است مثل قرآن و لغت نامه های تدوین شده در صدر اسلام می باشد و اگر عرب اولین بار آنجا با رابطه یک نفر با موجود ماورایی و نحوه ارتباط با آن آشنا می شد و چنین لغتی وضع می کرد این نظریه صحیح بود. اما نزول وحی مربوط می شود به زمان هبوط انسان بر روی زمین و در میان مردم جزیره العرب ادیان آسمانی مثل یهود مسیحیت و کسانی که دین حنیف داشته اند بوده اند. و اینها با وحی آشنایی داشته و واژه وحی را درست به کار می بردند. وقتی پیامبر آمد و گفت به من وحی می شود درباره وحی توضیحی ندادند و این واژه برای مردم نامأنوس نبود و بر اساس شواهد تاریخی بیشتر پیامبران از میان مردم خاور میانه مبعوث شدند. و اگر بگوییم واژه وحی برای مردم بت پرست نامدنوس بوده است شاهد دیگری داریم و آن وجود کاهنان و ساحران است. و قرآن نیز این کاربرد را دارد"و ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم"[16][1] -(ر.ک:خلیل بن احمد فراهیدی، العین،ج3،ص320،دارالهجره،قم،1409ق)
[2] -(راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن،ج2،ص496،دارالنشر،دمشق،[بی تا]) 
[3] -(ابن فارس، معجم المقاییس فی اللغه، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، دارالاحیاءالکتب العربیه ، قاهره1366ق) 
[4] -(شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص120،کنگره شیخ مفید، قم،1371) 
[5] -(فضل بن حسن طبرسی ،مجمع البیان،ج3،ص404،چ5،اسلامیه،تهران،1395 ق).
[6] -(سید محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیرالقران،ج2،ص292،قم،موسسه نشر اسلامی، [بی تا] )
[7] -(فخرالدین طریحی، مجمع البحرینی،تحقیق سید احمد حسینی،ج1 ص 313، مکتب نشر الثقافه الاسلامیه،تهران،1408ق).
[8] -(حسن مصطفوی،التحقیق فی کلمات القرآن،ج13،ص54،ماده "وحی"،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،تهران،1417ق.)
[9] -(محمد حسین زاده، نگاهی معرفت شناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ص31، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهششی امام خمینی، 1390)
[10] -(علی ربانی گلپایگانی،وحی شناسی، ص26،رائد، چ اول 1391)
[11] -(ابولقاسم محمود زمخشری اساس البلاغه، تحقیق عبدالرحیم محمودی، ج2، ص2، احیاء المعاجم العربیه، قاهره، 1372ق.)
[12] -(خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج3،ص320)
[13] - (ابن منظور، لسان العرب، 15، ص240، دار إحیاء التراٍ العربی، بیروت، 1416ق)
[14] -(محمد حسین زاده، نگاهی معرف شناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ط3: قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1390)
[15] -(مرتضی مطهری، نبوت، انتشارات صدرا، چاپ16، ص69)
[16] انعام:آیه121

نویسنده: سید محمد باقر موسوی کراماتی
27 /12 /1393    ساعت : 13:17





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: استان نیوز]
[مشاهده در: www.ostannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن