واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تصمیم اشتباهی که از آن درس نگرفتیم- سیدولی موسوی نژاد* نزدیک به نیم قرن پیش، یک تصمیم اشتباه برای کهگیلویه و بویراحمد گرفته شد اما به همان یک بار محدود نماند و در دهه های بعد و اکنون همان تصمیم به صورت مرتب تکرار می شود و هنوز از آن درس نگرفتیم.
این تصمیم اشتباه، ساخت کارخانه قند در یاسوج مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد بود، این کارخانه که نخستین واحد صنعتی این استان بود در سال 1344 ساخته شد.
کارخانه قند یاسوج که هنوز بزرگترین کارخانه این استان است در سرزمینی ساخته شد که نه مردم آن کشت چغندر می کردند و نه بازاری برای آن داشتند.
شغل بیشتر مردم استان کهگیلویه وبویراحمد دامداری بود و به نظر می رسد به دلیل قیام عشایر جنوب، دولت پهلوی به فکر راه اندازی کارخانه قند افتاد تا شاید ساختارهای زندگی عشایری و روستایی را نابود و مقدمه صنعتی شدن استان را فراهم کند.
این تصمیم، اگرچه بنیادهای یک شهر را گذاشت اما کارخانه قند آن، هیچ گاه مقدمه ای برای صنعتی شدن استان کهگیلویه و بویراحمد نشد و اکنون و پس از نیم قرن می گویند توجیه اقتصادی ندارد، چون نه مواد اولیه ای در شهر یاسوج و دیگرشهرهای استان می توان تصور کرد نه بازار مصرف بزرگی دارد که تولیدات آن در همین مکان خریداری شود.
از همین رو است که این کارخانه بارها ورشکسته شده و با تزریق کمک های دولتی در دوره های مختلف دوباره سرپانگه داشته شد.
این استان شاید در هر زمینه ای استعداد داشت بجز تولید قند، اما این تصمیم اشتباه باعث نشد تصمیم های بعدی برای این استان، بهتر گرفته شود.
کارشاسان و مسوولان صنعتی کهگیلویه و بویراحمد، قیمت بالای مواد اولیه و به تبع آن، قیمت تمام شده بالای واحد محصولات را یکی از مشکلات اصلی واحدهای تولیدی می دانند.
به وجود آمدن این مشکل می تواند دلایل متنوعی داشته باشد. یکی از این مشکلات، اجرا نشدن طرح هایی است که مواداولیه ارزان قیمتی در استان دارد.
برخی موادمعدنی و تولیدات کشاورزی در این استان هست که می تواند مزیت های بسیاری برای سرمایه گذاری داشته باشد که برروی آنها سرمایه گذاری نمی شود.
به عنوان مثال در حالی که تولید برخی میوه ها از جمله سیب، انگور و مرکبات زیاد است اما صنایع تکمیلی و حتی سردخانه در این استان، یا وجود ندارد یا اینکه ناکافی است و سرمایه گذاری در این بخش، کم است.
این استان 10 درصد آب های روان ایران را دارد اما کشاورزان آن، امسال مجبور شده اند که کشت هایی مانند هندوانه و خربزه را کنار بگذارند چون باور مسوولان این است که این استان با کمبود آب روبرواست.
سالانه 8/5 میلیارد مترمکعب روان آب بدون استفاده از این استان خارج می شود که این میزان معادل 10درصد از آب کشور است.
اگر در دهه های گذشته، دولت های مختلف تلاش می کردند بخشی از روان آب های این استان که بدون بهره برداری به خلیج فارس می ریزند را مهار کنند کشاورزی این استان نه تنها امروز با بحران آب روبرو نمی شد بلکه شکوفایی کشاورزی آن می توانست نویددهنده زندگی بهتر برای جوان آن باشد.
شهرستان های گچساران و بهمئی در کهگیلویه و بویراحمد از تولیدکننده های مهم نفت کشور هستند ( 740 هزار بشکه در روز که 25 درصد نفت تولیدی ایران را شامل می شود) اما هیچ صنعت مرتبط با نفت در استان ایجاد نشده است و دو پتروشیمی گچساران و دهدشت که مجوز ساخت آنها مربوط به هشت و 10 سال است پس از سال ها پتروشیمی گچساران در حد 30 درصد و دهدشت در حد 5 درصد پیشرفت فیزیکی دارد.
آخرین نمونه مهم در همین زمینه ساخت کارخانه فسفات بود که پس از سال ها کش و قوس، تعطیل شد اگر چه کهگیلویه و بویراحمد یکی از دارندگان اصلی موادمعدنی فسفات است که در تولید کودهای شیمیایی به کار می رود.
بخش اصلی فسفات ایران از خارج وارد می شود اما با وجود این منابع بزرگ فسفات، تاکنون هیچ سرمایه گذاری در این زمینه صورت نگرفته است.
از این نمونه ها در این استان کهگیلویه و بویراحمد زیاد است، شاید همان ضرب المثلی را که درباره انسان می گویند، هر کسی را بهر کاری ساختند در مورد استان ها هم درست باشد، یعنی هر استانی بهتر است در فعالیت هایی سرمایه گذاری کند که در آن استعداد دارد.
* خبرنگار ایرنا در یاسوج
27/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]