واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به همت نشر ققنوس/
«زیبا و ملعون» فیتزجرالد وارد کتابفروشیها شد
شناسهٔ خبر: 2519153 چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۳
فرهنگ > تازه های نشر ایران
رمان «زیبا و ملعون» نوشته اسکات فیتزجرالد با ترجمه سهیل سُمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، این رمان در سال ۱۹۷۴ با عنوان اصلی «The Beautiful and Damned» توسط موسسه انتشاراتی پنگوئن به چاپ رسید. «زیبا و ملعون» ۳ بخش اصلی دارد که به نام های «کتاب اول»، «کتاب دوم» و «کتاب سوم» نامگذاری شده اند.هر بخش هم خود به ۳ بخش دیگر تقسیم می شود. «آنتونی پَچ»، «تصویر زن افسونگر» و «خُبره احساسات» بخش های کتاب اول هستند. در کتاب دوم هم، مخاطب بخش های «ساعت درخشان»، «سمپوزیوم» و «عود شکسته» را از نظر می گذراند. «مسئله تمدن»، «مسئله زیبایی شناسی» و «مهم نیست!» هم بخش های کتاب سوم این رمان هستند.داستان این رمان در سال ۱۹۱۳ می گذرد. جوانی به نام آنتونی پچ شخصیت داستان است. او روح القدس را می بیند و از خود می پرسد که عزت و عقل درستی دارد یا خیر؟ شرایط پچ بعد از اتفاقاتی که برایش می افتد، با زمانی که خود را مردی استثنایی و تک می دانست، تفاوت پیدا می کند.این کتاب، صد و چهارمین عنوان از مجموعه ادبیات جهان و هشتاد و نهمین رمانی است که نشر ققنوس چاپ می کند.در قسمتی از این کتاب میخوانیم:«به ذهنش رسید که همه طبقات برجسته، مثل ارتشی ها، مردم را به دو گروه تقسیم می کردند؛ همجنسهای خودشان _ و آن ها که همجنس خودشان نبودند. از نظر کشیش ها دو طبقه روحانی و عوام وجود داشتند؛ برای کاتولیک ها، کاتولیکها و غیرکاتولیکها؛ برای سیاهها، سفیدها و سیاهها؛ برای بیمارها، آدم های سالم و آدم های بیمار ... پس بدون آن که در طول زندگی اش حتی یک بار در مورد این موضوع فکر کرده باشد، مشخصات پیشینش از این قرار شده بود: شهروند، عامی، غیرکاتولیک، مسیحی، سفید، آزاد و سالم...نیروهای آمریکایی که به سنگرهای فرانسوی ها و انگلیسی ها ریخته شدند، آنتونی اسم خیلی از بچه های هاروارد را در فهرست مجروحان نیروی زمینی و نیروی دریایی دید. اما بعد از ریخته شدن آن سیل عظیم از قطرات عرق و خون، آب از آب تکان نخورده، و او هیچ نشانی دال بر فصیله یافتن جنگ در آینده قابل پیش بینی مشاهده نکرده بود. در رویدادنامه های قدیمی جناح راست یک ارتش همیشه جناح چپ ارتش دیگر را شکست می داد، و در این حیص و بیص، جناج چپ توسط جناح راست دشمن نیست و نابود می شد. بعد مزدورها می گریختند. در آن روز و روزگار، ماجرا به همین سادگی بود، انگار همه چیز از قبل برنامه ریزی شده بود...گلوریا نوشت که آن روزها خیلی مطالعه می کند. گفت، کارهایشان را به شدت به هم ریخته بودند. گفت حالا چنان بی کار مانده که اغلب اوقات می نشیند و در مورد این که همه چیز ممکن بود طور دیگری باشد، خیال پردازی می کند. کل محیط اطرافش به نظر ناامن می آمد _ و چند سال قبل به نظرش می رسید که سر همه رشته ها در دست کوچک خود اوست...در ماه ژوئن نامه های گلوریا متنی شتابزده تر و شماری معدودتر پیدا کردند. و ناگهان دیگر چیزی در مورد آمدن به جنوب ننوشت.»این کتاب با ۴۹۵ صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]