واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: خطری که انقلاب را تهدید میکند/ حمله کنندگان به مطهری انقلابیترند یا شهید بهشتی؟
انقلاب اسلامی امروز در خطر متحجرینی است که به نام انقلاب آب در آسیاب دشمن میریزند.
مصطفی داننده: ماجرای لغو سخنرانی علی مطهری در شیراز و حمله به خودروی او در این شهر، نقل محافل خبری و سیاسی ایران است. برخی در حمایت از این نماینده مجلس وارد صحنه شدهاند و عدهای دیگر در مخالفت با علی مطهری سخن به میان میآورند.خطبههای امام جمعه شیراز نیز آتشی بر این خرمن زد. سخنانی که پاسخ تند علی مطهری روبرو شد.
سوالی که در این میان مطرح است این مسئله است که افراد حمله کننده به چه گروهی منتسب هستند؟ آیا این افراد را میشود در چارچوب انقلابیها معرفی کرد؟ آیا آنها ارازل و اوباش هستند؟ آیا آنها دغدغه اسلام دارند؟ آیا این افراد ضد انقلابی هستند که میخواهند کشور را غیر آرام نشان دهند؟ برای پاسخ به این سوالها باید منتظر مشخص شدن نتایج بررسی قوه قضائیه شد. در این میان اما آیتالله حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به حادثه بوجود آمده برای علی مطهری گفت:« آنها که در شیراز آن کردند که کردند اراذل و اوباش نبود[ند]، جوان نماز خوان ولایتی جان بر کف برای اسلام بودند. گمان می کردند با اینکار راه رخنه را بر دشمنان اسلام می بندند. گمان می کردند وقتی سخنرانی می آید و حرفهایی می زند و بسلامت بر میگردد و معنایش این است که دیواری از دیوار شیرازی ها کوتاه تر نیست. می خواهد بگوید اشتباه کردید؛ دیوار شیراز هم بلند است.» واقعا اگر این افراد از جوانان انقلابی شیراز هستند باید کمی به حال انقلاب و آینده آن نگران شد. آیا واقعا دلسوزی برای انقلاب، حکم شرعی تخریب شخصیتهای سیاسی و انقلابی کشور است. آیا واقعا رهبر انقلاب راضی به این حرکات هستند. شاید خالی از لطف نباشد یک بار دیگر سخنان رهبرمعظم انقلاب در مورد برخی رفتارها به نام دفاع از ولایت اشاره کرد. رهبرانقلاب فرمودند :«اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهایى که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهایى که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم» امام خمینی نیز در منشور روحانیت به خون دل خوردشان از دست متحجرین اشاره میکنند و میگویند:« عده ای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته ی متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است.» همانطور که مشاهده میشود رهبران انقلاب ایران به شدت با تندروی مخالف هستند. و این یعنی اینکه پیروان ولایت فقیه باید مطابق دستورات این بزرگواران رفتار کنند. دفاع ولایت فقیه به این معنا نیست که هرکسی را به جرم خارج شدن از مسیر انقلاب به زیر شدیدترین انتقادها و یا حملات قرار داد. انقلابی بودن و در مسیر ولایت گام برداشتن یعنی اینکه بر اساس سخنان رهبری رفتار کرد. رهبرمعظم انقلاب اعلام کردند که با این کارها مخالف هستند. این رفتار باعث میشود که زین پس هیچ کس در نظام جمهوری اسلامی جرات نکند کلامی خلاف نظر این افراد بیان کند. این افراد کاری کردند که در هیچ جای اسلامی بر آن اشاره نشده است. درهیچ کجای اسلام به به مسلمانان توصیه نشده است که با مخالفین خود با خشونت برخورد و هرچه از دهانتان خارج میشود نثار این افراد کنید. بیایید یک بار دیگر روایت مطهری از روز حادثه را باهم بخوانیم:«حدود صد متر که جلو آمدیم دیدم عدهای بین سی تا چهل نفر روبروی ما هستند و یک نفر خود را روی کاپوت خودرو انداخت. راننده به هر زحمتی بود او را رد کرد ولی کمی جلوتر سنگ و آجر و گوجهفرنگی بود که به سمت ما میآمد. شیشه عقب و شیشههای دو طرف خودرو کاملا خرد و پودر شد و ذرات آن به سر و صورت و دست ما پاشید و برخی فرو رفت. گاز فلفل هم سلاح دیگر آنها بود که از نزدیک استفاده کردند و حدود یک دقیقه نفسم بند آمده بود. اگر یکی از آن ضربات آجر و سنگ به من اصابت کرده بود معلوم نبود که اکنون زنده بودم. ظاهرا به قصد کشتن یا ناقص کردن آمده بودند. راننده به هر ترتیب بود از میان آنها گریخت اما آنها با موتورهای سنگین و یک وانت ما را تعقیب میکردند و باز سنگ و اشیاء دیگر و دشنام های ناموسی و کلماتی مانند «حرامزاده» بود که به سمت ما میآمد. » آیا واقعا میشود پذیرفت که یک مسلمان به فرد مسلمان دیگر به خاطر دفاع از ولایت فقیه فحش ناموس بدهد. این روایت مطهری مرا به یاد خاطرهای از شهید بهشتی انداخت. روزی انقلابیون به نزد شهید بزرگوار بهشتی میروند و از ایشان درخواست میکنند که تغییراتی در شعارهای مردم در جریان انقلاب داده شود. این افراد خطاب به دکتر بهشتی گفتند که :« حالا که "مرگ بر شاه” همه گیر شده، شعار جدید بدیم: "شاه حرامزاده است، خمینی آزاده است” … شهید بهشتی آشفته شد و گفت: «رضاخان شرعاً ازدواج کرده بود، این شعار حرام است.از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت رسید.» تصور کنید که شهید بهشتی در مورد شاه چنین حرفی زدند و حالا کسانی به نام اسلام و دین هرچه از ذهنشان خارج میشود به زبان میآوردند بدون اینکه فکر کنند این سخنان چه تاثیر بدی بر نیروهای انقلاب میزند. این رفتار درست مانند رفتار داعش در عراق و سوریه است. آنها با سربریدن اسلام را در خطر انداختهاند و اینها با حملات گسترده خود به نیروهای انقلابی و دلسوز! به نظر میرسد باید با جدیت با این افراد برخورد کرد تا بیش از این افراد کشور را دچار حاشیه نکنند.
۲۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]