واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۲

ماجرای جاده جنگل ابر و احداث یا عدم احداث آن تاکنون به کرات در رسانههای ملی و محلی طرح شده است. اگرچه خوشبختانه با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید، پرونده احداث این جاده بایگانی شد اما همچنان برخی فعالان این حوزه تحلیلهایی ارایه میدهند که توجه به آنها شاید به راه سومی بیانجامد که بیش از بود و نبود این جاده به کار آید. جاده ابر؛ آری یا خیر برای ارزیابی هر پدیده و موضوع و مسالهای ضرورت دارد که شاخصهای کارآمد و علمی متناسب با آن را مورد ارزیابی قرار داده و نهایتاً فارغ از تعصب و فشار احساسات گذرا، اقدام به اتخاذ تصمیم نمود. وسایل ارتباط جمعی، راههای مواصلاتی، دسترسی به بازارهای تولید و مصرف، کاهش ریسک و هزینههای تولید، سلامت و بهرهمندی از مواهب طبیعی، بقا و حفظ جنگل و گونههای گیاهی، توازن و تعادل درونزا و برونزا و ...شاخصهایی هستند که میتواند مدنظر قرار گیرد. از اصول بهینهسازی (Optimization)، ایجاد گزارههای تصمیم است که متناسب با قیودات (Restrictions)، اقدام به کمینهسازی (Minimization) یا بیشینه سازی (Maximization) یک تابع یا چند تابع میشود. هر چقدر متغیرهای تصمیم (Decision variables) آگاهانهتر و هوشمندانهتر انتخاب شده و تابع هدف (Single objective or multi objectives) به درستی و منطقی تعیین گردد، گامها و مسیرهای بهینهسازی را صحیحتر و پایدارتر انتخاب خواهد کرد. در موضوع جاده جنگل ابر ضرورت دارد چنین روند علمی و منطقی پیش گرفته شود و فارغ از احساسات گذرای فردی و صنفی و حزبی، مسیر و گزارهای را انتخاب کرد که مطلوبیت شاخصهای پیش گفته را به همراه داشته باشد. برگزاری کمپینها، دادن شعارهای زنده باد – مرده باد، اغراق در گفتار و رفتارها، اتخاذ ژست طبیعت دوستی و ... قطعاً به نتیجه مطلوب عقلایی منجر نخواهد شد. خصوصاً وقتی پای سیاست و گرایشها و بهرهبرداریهای حزبی و فردی باز میشود، نتیجهای دو سر باخت حاصل خواهد شد. گزاره اول: سیاست و گرایشها و بهرهبرداریهای حزبی و فردی بر عدم احداث جاده تمایل داشته باشد که انگیزه آنها در ظاهر حفظ منابع طبیعی و جنگل و ذخایر زیستی و گونههای گیاهی است اما در واقع بازیگر منافع حزبی و گرایشهای خاص هستند. نتیجه آن میشود که جادهای احداث نخواهد شد اما جنگل از درون هضم و نابود میشود. چرا؟ برای اینکه تابلوی ورود ممنوع آن مانع هر اقدام و تمهید علمی و عملی برای حفظ و بقای جنگل خواهد بود. گزاره دوم: سیاست و گرایشها و بهرهبرداریهای حزبی و فردی بر احداث جاده تمایل داشته باشد که انگیزه آنها در ظاهر بهبود راههای دسترسی و ارتباطی و در عین حال حفظ منابع طبیعی و جنگل است اما در واقع بازیگر منافع حزبی و گرایشهای خاص هستند، نتیجه آن میشود که جاده احداث خواهد شد، اما جنگل هم نابود میشود. چرا؟ برای اینکه تابلوی ورود آزاد بلاشرط آن عامل تجاوز و تعدی به جنگل خواهد بود. متاسفانه هر دو گزاره فوق بر بستر افراط و تفریط بنا نهاده شده است و قطعاً هر دو به زوال و نابودی منتج خواهند شد و اما گزاره سوم. گزاره سوم: بررسی علمی و منطقی موضوع، یافتن پاسخ مناسب برای نیازهای هر یک از جوامع هدف، بررسی گزارههای جایگزین، بررسی سود و زیان مادی و معنوی، بررسی نقش ایجاد یا عدم ایجاد جاده در کاهش یا فزونی هنجارهای اجتماعی، بررسی سلامت روانی مردم منطقه، بررسی آسیبهای احتمالی ناشی از تغییر پارامترهای اقلیمی و ... در یک کار گروه تخصصی ضروری مینماید. بقای جنگل نیاز به پژوهشهای علمی، ارزیابی مستمر وضعیت آفات و بیماریها، امحا و احیا، ارزیابی حفاظت خاک و فرسایش، تمهیدات حفظ و ذخیره بارش و تطابق حیات جنگل متناسب با تغییر پارامترهای اقلیمی دارد و اگر غیر این باشد، جنگل از درون و به صورت فرسایشی نابود خواهد شد و حتی نیاز به احداث جاده هم نخواهد داشت. میشود هم جاده احداث کرد و هم جنگل را حفظ کرد، به شرطی که زاویه دید همه یکسان، ارتفاع و کانون دید همه برابر و کار مطالعات و پژوهشهای علمی مستمر صورت پذیرد. در غیر این صورت کشاکش جناحها و گروهها و گرایشات صنفی و حزبی، بلاشک جنگل ابر را به یادگارهای مکتوب تبدیل خواهد کرد. جنگل اولنگ نه صرفا به واسطه جاده دسترسی، بلکه ناشی از فرهنگ غلط ما رو به اضمحلال گذاشته است، وقتی به عینه مشاهده میکنی با تبر شاخههای سبز و مملو از برگ را قطع میکنند، جز آه و حسرت اقدامی نتوان کرد، پس هوشیار باشیم که با تبر تعصب و احساسات، جنگل ابر تخریب نشود. آگاه باشیم که اگر بگوییم با احداث جاده جنگل ابر نابود خواهد شد و یا اگر بگوییم با عدم احداث جاده، جنگل ابر رو اضمحلال نخواهد گذاشت، پاسخ هر دو وجهش منفی است. رسیدن به هر یک از این دو وجه، نیازمند پژوهش و یافتن گامها و مسیرهای بهینهسازی برای رسیدن به گزاره صحیحتر و پایدارتر است. تفاوت نمیکند که کدام گزاره انتخاب شود، در هر حال ضروری است اصول ذکر شده در ابتدای نوشتار مدنظر قرار گرفته و فرهنگ همزیستی با جنگل و شرایط پایداری زیستی و محیطی را مدنظر قرار داده و تغییرات پارامترهای جوی را ملحوظ نماییم. نمونههای موفق و توامان احداث جاده و حفظ جنگل و پایداری جنگل را میتوان هم در کشور و هم در سطح بینالمللی مشاهده کرد که هم جاده زیبایی دارند و هم جنگل روند بقای خود را میگذراند، لذا خرد جمعی، تصمیم عقلایی و برقراری توازن درونزا و برونزا و بهرهمندی از مواهب طبیعی در خصوص جاده جنگل ابر، سبب همافزایی فکری مردم و مسئولین و دستیابی به خواستهها و مطالبات به حق مردم خواهد شد. آری یا خیر جنگل ابر باید در یک محیط و فضای علمی و پژوهشی نقد و تحلیل شود نه در قالب کمپین و بنر و زنده باد - مرده باد. لذا میتوان هم جنگل را حفظ و حراست کرد و هم جاده از میان آن گذراند، به شرطی که ضوابط، پیشدرآمدها و نیازمندیهای آن تبیین گردد. نویسنده: دکتر علیرضا توکلی - عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان (شاهرود) انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]