واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: تاثیر لغو کنسرت های جنجال برانگیز اخیر
در سالجاری از برگزاری چندین کنسرت موسیقی بهرغم داشتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بهانههای حفظ ارزشها، جلوگیری از فساد و تشخیص مصلحت جامعه، گاه ساعاتی پیش از اجرای آن، جلوگیری به عمل آمد.
به گزارش نامه نیوز، در ادامه این یادداشت منتشر شده در روزنامه شهروند آمده است: فارغ از نقش احتمالی مواضع و اغراض سیاسی در چنین اتفاقها و تصمیمهایی، موضوع ر ا از زاویهای دیگر مورد توجه قرار میدهم.
١-هرچند همیشه از تأثیر کنسرت موسیقی بر فساد گفته شده، ولی متاسفانه تاکنون مشخص نکردهاند که کنسرت موسیقی به چه نوع فسادی منجر میشود. چنین به نظر میرسد که آنها تصوری از کنسرت موسیقی ندارند چرا که برگزاری کنسرت در ایران، تفاوت چندانی با تماشای یک فیلم در سینما ندارد. کنسرت از جمله برنامههایی است که اکثر مخاطبان آن خانوادگی حضور مییابند؛ یعنی زن و شوهر با یکدیگر و در مواردی با فرزندان. از اینرو چگونه ممکن است محیطی که فضای آن خانوادگی است، به فساد آلوده باشد و موجب افزایش آن شود. این در صورتی است که خانوادهها در ایران از هر قشر و گروهی مهمترین نهاد کنترل اجتماعی محسوب میشوند بهویژه مکانهایی که خانوادههای متعددی در آن حضور مییابند، کنترل اجتماعی در آن به میزان بسیار زیادی افزایش مییابد. علاوه بر اینکه حراست و مسئولان سالن مراقبتهای ویژه خود را اعمال میکنند.
تنها در یک صورت میتوان پذیرفت که برگزاری کنسرت موجب افزایش فساد میشود و آن هنگامی است که بپذیریم خانوادهها خود منشأ و تقویتکننده فساد هستند؛ فکر نمیکنم کسی چنین ادعایی داشته باشد!
٢- اگر بپذیریم که برگزاری کنسرت به فساد در کشور دامن میزند، پس پذیرفتهایم بخشی از قوانینومقررات جمهوری اسلامی ایران، ترویجکننده فساد هستند و بسیاری از سازمانها و نهادها نیز بر این فساد دامن میزنند. مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای تأمین استانها متشکل از نمایندگان تعدادی از سازمانهای اجرایی، نظامی و امنیتی که با در نظر گرفتن جوانب اجتماعی، حساسیتهای مذهبی و امنیتی، در این زمینه تصمیمگیری میکنند، دو نهاد اصلی و قانونی در این حوزه هستند. پذیرش فسادانگیزی کنسرت به معنای آن است که هم این نهادها و هم قوانین و مقررات کشور در ایجاد فساد در کشور از طریق اعطای مجوز برگزاری کنسرت نقش ایفا میکنند!
٣- برخی گفتهاند لغو کنسرت به مصلحت جامعه بوده است. با توجه به قاعده البینهعلیالمدعی، ضروری است افکارعمومی در این زمینه و در دیگر موارد قانع شود که چه مصلحت عمومی موجب جلوگیری از برگزاری برنامههای هنری میشود؟ براساس چه ادلهای برگزاری کنسرت موسیقی با مصلحت جامعه منافات دارد؟ علاوه بر این که مصلحت عمومی هنگامی معنا مییابد که انجام یک امر یا جلوگیری از انجام آن به نفع و خیر عمومی باشد. این در صورتی است که اقشار گوناگون مردم از برگزاری کنسرت و شرکت در آن استقبال میکنند. کافی است در همان مشهد، یک نظرسنجی انجام شود و حداقل این ٣محور در آن لحاظ شود: اول، تا چه حد با برگزاری کنسرت موسیقی در مشهد موافق هستند، دوم، تا چه حد برگزاری کنسرت موسیقی را در مشهد با چهره مذهبی این شهر در منافات میبینند و سوم، تا چه حد علاقهمند به شرکت در کنسرت موسیقی هستند؟ نتیجه این مطالعه میتواند میزان اتکای لغو کنسرتها را به افکارعمومی و مصلحت جامعه به خوبی نشان دهد.
٤- بیتوجهی به روندهای قانونی، از جمله فرآیندهای اخذ مجوز و در نهایت جلوگیری از برگزاری آن با بهانههای گوناگون، از جمله مصلحت جامعه، بدون اینکه جامعه نسبت به آن قانع شود و افکارعمومی آن را بپذیرد، موجب وهن نهادها و سازمانهای مسئول، بیاعتباری آنها و بیاعتمادی اجتماعی و در نهایت تضعیف سرمایه اجتماعی میشود. لغو کنسرت دارای مجوز که مردم با خرید بلیت آن خود را برای شرکت در آن حاضر کردهاند، در قد و قواره همان کنسرت باقی نمیماند و خواسته و ناخواسته به اعتبار و اعتماد عمومی نسبت به فرد و سازمان صادرکننده مجوز و لغوکننده آن نیز لطمه میزند؛ مگر آن که مشخص شود، مصلحت به واقع عمومیتر و مهمتری وجود داشته است، مثلا سالن کنسرت فاقد امنیت لازم بوده و دارای بنیانهای سستی است که ممکن است با فروریختنش لطمات جبرانناپذیری را به بسیاری از خانوادهها وارد کند.
٥- جامعه، موجود بیشعوری نیست که نتواند صلاح خود را تشخیص دهد و نیازمند این باشد که فردی یا گروهی مصلحت آن را تشخیص دهند. در حال حاضر چندصدهزار نفر در سراسر کشور، در حال طی کردن آموزش موسیقی هستند. صدها گروه موسیقی در کشور شکل گرفته و در طول سال جشنوارهها و برنامههای موسیقی بسیاری در کشور برگزار میشود. این امر حکایت از آن دارد که جامعه، آموزش، تشکیل گروهها، برگزاری کنسرتها و تولید و مصرف موسیقی را امری مقبول و پذیرفته شده میداند و سازوکارهای مناسب آن را نیز فراهم آورده است و موج بزرگ ناشی از این تولید عظیم را که با تقاضایی بسیار بزرگتر نیز همراه است، نمیتوان با لغو چند کنسرت متوقف کرد.
دیری نمیپاید که بیتوجهی به این خواست عمومی، فضای دیگری را برای ابراز وجود خود بیابد. هیچگاه مسیر جامعه با لغو چند برنامه قانونی و حتی مصوبه و بخشنامه تغییر نمیکند. جامعه مسیر خود را براساس مجموعه مناسبات اجتماعی و پویشهای تاریخی و ضرورتهای عصری خود مییابد و طی میکند؛ همانگونه که پس از پیروزی انقلاب، بهرغم محدودیتهای بسیار در حوزه موسیقی، جامعه با مرکزیت نهاد خانواده، موسیقی ایران را حفظ کرد و رشد داد. تاریخ به خوبی نشان داده حرکت در جهت مخالف خواست عمومی که خود را در پویشهای اجتماعی نشان میدهد، زودگذر و بیدوام است.
۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]