واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نسبت آرمانگرایی و واقع گرایی در مذاکرات با منافع ملی
دولتی که ادعای تعادل دارد بایست بتواند تعریفی جامع از منافع ملی ارائه کند که هم آرمان ها و هم منافع عینی را شامل شود و از فضای تضاد و تباین دوگانه آرمانگرایی و واقع گرایی عبور کند.

به باور بسیاری از تحلیل گران، اصول سیاست خارجی ایران میان همه دولت های پس از انقلاب اسلامی تداوم داشته است. دراین تحلیل سیاست خارجی ایران از مبانی و مولفه هایی مایه می گیرد که در گذر زمان ثابت هستند؛ از این روی تغییر و تحول فقط در تاکتیک ها است وگرنه در سطح راهبردهای کلان ثبات و استمرار وجود دارد. مولفه هایی نظیر فضای امنیتی، تهدیدات ژئواستراتژیک و جلوه هایی از تعارضات مداوم باعث تداوم رویکرد امنیتی و سیاست خارجی ایران شده است. مولفه هایی که مکانیزم تهدید آمیز یکسانی را علیه ایران تولید کرده اند. ازین رو کوشش و نیات سیاستگذاران امنیتی و کارگزاران سیاست خارجی ایران مهار تهدیدات و تلاش برای تولید قدرت ملی بیشتر بوده و هست. تولید قدرت ملی رسالتی است که همه دولت های ایران پس از انقلاب اسلامی آن را هدف خود قرار داده بودند. ایران تلاش داشته است ضمن تعمیق برد استراتژیک خود در منطقه، ضریب تاثیرگذاری خود را در معادلات منطقه ای افزایش دهد تا اینگونه در مقابل تهدیدات فزاینده و انواع توطئه های بیرونی مصونیت داشته باشد. کسب اهداف تابعی است از قدرت ملی و قدرت ملی از منابع مختلفی مایه می گیرد. منابعی که بخش از آن به هوشمندی رهبران کشور بازمی گردد و بخشی از آن به توانمندی مدیریتی در مواجهه با بحران ها و بهره گیری از فرصت های سیاست خارجی. گفتمان های مسلط در ادوار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حول مفاهیم و دال های گفتمانی مشخصی تعیین یافته اند. پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نیز راهبرد سیاست خارجی ایران، مناسب با نگرش دولت مردان و نیز اقتضائات نوین سیاست بین الملل، شکل گرفت. در این نوشتار سعی داریم ضمن پرتو افکندن بر دورهای خاص از تحولات سیاست خارجی، از منظری بدیع و متفاوت توشه ای برای فهم تحولات این روزهای سیاست خارجی کشورمان برگیریم. تجربه تاریخ؛ تولید یک استراتژی تحولات سال های 1365 به این سو، ایران را در شرایط فرسایندگی قدرت نظامی و دیپلماتیک قرار داده بود. مجموعهای از تحولات نظامی در جبهه های جنگ و برهم خوردن توازن به نفع عراق در برهه ای از جنگ با ورود مستقیم آمریکا در حوزه نظامی و نیز معادلات منطقه ای توان اقتصادی ایران را به شدت محدود می کرد. شرایط خاص بین المللی در فضای نظام دو قطبی عملا راه تحرک دیپلماتیک ایران را دشوار کرده بود. در آن موقعیت، رهبری امام خمینی(ره) توانست تعادل و گشایش سیاسی-دیپلماتیک ایجاد کند. از طرفی رهنمودهای امام راحل تعادل را به ساخت سیاسی داخل برگرداند، از دیگر سو نیز هوشمندی ایشان ابتکار عمل را از سایر بازیگران در معادله دیپلماسی جنگ تحمیلی ستاند و ایران را در موقعیت برتر نشاند. در این میان آنچه مهم و حامل درسی برای سیاست خارجی امروز ایران است آموزه مصلحت محوری است. آموزهای که پای در تاریخ ایران اسلامی دارد. هویت اسلامی -ایرانی در متن خویش مولفه های رفتارهای مصحلت محورانه را حمل و بارور می کند. مهم اما امکان گشودگی در پرتو کاربست این مولفه است. هوشمندی رهبری؛ در انداختن طرحی نوین در فضای کنونی نیز ایران در موقعیتی برتر قرار دارد. تحولات سال های اخیر، موج بیداری اسلامی، شکست راهبردی دولتهای غرب و نیز خارج شدن بازی از دست آمریکا، عملا جمهوری اسلامی را در موقعیت برتر نشانده است. فرازهایی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در ارتباط با تحولات خاورمیانه و نیز آشکار شدن شکست راهبردی آمریکا و جبهه متحدان غرب در منطقه، نشان از هوشمندی رهبری دارد. با استقرار دولت تدبیر-امید و پس از تجدید نظر در الگوی کنش سیاست خارجی به خصوص در جریان مذکرت هسته ای نیز رهبر انقلاب چارچوب و الگوی رفتاری خاصی تدبیر و ابلاغ کردند؛ در این چارچوب امکان تحرک دیپلماتیک و تامین منافع ملی مقدور و ممکن می شود. قدرت تفکر؛ بر ساختن یک الگوی تلفیقی ایجاد اجماع در فضای سیاسی، میان نخبگان کشور و راهبرد ایشان نسبت به دیپلماسی دولت تدبیر و امید، نشانه هایی از راهبردهای کلان ایران در بازی دیپلماتیک را بازگو می کند. در فرایند مذاکرات هسته ای مقام معظم رهبری الگوی ادراکی خاصی به کار گرفتهاند؛ الگویی که برآمده از تلفیق دو مولفه مصلحت گرایی و آرمانگرایی است. در چارچوب الزام بخش رهبری نظام، واقع گرایی؛ گرایش های مصلحت محورانه را پردازش می کند و از طرفی آرمانگرایی مقدمات تامین حداکثری منافع ملی ایران فراهم می آورد. دراین چارچوب متناظر با ادبیات سیاست بین الملل، نشانه هایی از رویکردهای رئالیسم و ایده آلیسم به عنوان دو مکتب بزرگ سیاست بین الملل به چشم می خورد. رویکردهایی که برای طرف های غربی مذاکره کننده در پرونده هسته ای ایران آَشنا است. دراین موقعیت توازنی برای تامین منافع ایران اسلامی ایجاد شد. فضایی که امکان دیپلماسی فعال برای دولت ایجاد کرد و در عین حال خط قرمز روشن و شفاف در مقابل زیاده خواهی طرف های مذاکره کننده ترسیم کرد. مطمئنا بدون در نظر گرفتن گفتمان، رویکرد و منطق ایرانی هیچ توافقی حاصل نخواهد شد. طرف های غربی بایست نیت ایران را از منطق ادراکی نظام سیاسی جمهوری اسلامی فهم کنند. نه از سخنان لابی های ضد ایرانی در تل آویو یا واشنگتن یا برخی منافقان عربی. نیت ایران مشخص است همه یافته های آژانس و نیز فتوای رهبری نظام و دکترین دفاعی ایران شفاف است. دولتی که سیاست خارجی خود را بر اساس تعامل سازنده با جهان قرار داده است، آماده شفافیت، پذیرش مسئولیت و درک متقابل مسائل استراتژیک و امنیتی و منطقه ای است. ایران علاقه مند به داشتن سلاح هسته ای نیست. بایسته های دولت یازدهم در عرصه روابط بین الملل تمسک به تاریخ بسان بر افروختن چراغی ست در مسیر آینده. گزاره منافع ملی چراغ راهنمای دولت در محیط بین المللی است نیز اصلی مخدوش ناپذیر به نظر می آید. مجموعه دستگاه سیاست خارجی ایران میبایست هم چراغ تاریخ را بر افروزد و هم چراغ راهنمای منافع ملی را بنگرد. تولید گفتمان سیاست خارجی به اعتبار تاریخ و فرهنگ ایران مایه قوام دیپلماسی ایران خواهد شد. هر آنچه پیوست گفتمان با متن جامعه بالاتر باشد به یقین اثرگذاری، باورپذیری و امکان گشایندگیاش در فضای کارآمدتر تضمین می شود. مصلحت گرایی از آموزه هایی است که مردم ایران در حافظه تاریخ شان ثبت دارند. جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه جایگاه انتظام بخش و نقش موازنه خویش را اثبات کرده است. توفیقاتی که از مثلث کارآمد تدبیر رهبری نظام مدظله عالی ، تحرک دولت و حمایت ملت مایه می گیرد. در مجموع باید تصریح کرد دولت یازدهم بایست بتواند تعادلی بین ابزارها و اهداف سیاست خارجی ایجاد کند. دولتی که ادعای تعادل دارد بایست بتواند تعریفی جامع از منافع ملی ارائه کند که هم آرمان ها و هم منافع عینی را شامل شود و از فضای تضاد و تباین دوگانه آرمانگرایی و واقع گرایی عبور کند. احسان معنوی منبع: رصد انتهای متن/
93/12/16 - 00:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]