واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: در قسمتهایی از سریال زمانی که پارسا پیروزفر به ایران برمیگردد با گروگانگیری در سفارت امریکا مصادف است، عوامل فیلم مجبور میشوند خیابان را ببندند تا... سریالهای فاخر و حوصله مردم اخیراً چند سریال مهم و پرمخاطب از تلویزیون پخش شد که واکنشهای مختلف و متفاوتی نسبت به آنها صورت گرفت. از سریال «در چشم باد» مسعود جعفری جوزانی که مدیر شبکه اول سیما آن را فاخرترین اثر تلویزیونی 30 سال اخیر دانسته بود گرفته تا سریال شبانه «دلنوازان» که از نظر بسیاری تنها سریالی سرگرم کننده و سطحی برای عامه مردم بود. اما نکته مهمیکه اتفاقاً موضوع اصلی این گزارش است این است که چرا سریالی چون «دلنوازان» که از سوی بسیاری از منتقدان ضعیف ارزیابی شده اینقدر از سوی مردم مورد استقبال قرار میگیرد ولی سریالی مثل «در چشم باد» که خالق آن یکی از کارگردانهای مطرح سینما و تلویزیون است، آنچنان که باید و شاید مورد توجه واقع نمیشود. سریالی که پنج سال و نیم زمان صرف تولید آن شده است و بیش از 340 لوکیشن داشته است. ناگفته پیداست جوزانی به همراه همکارانش برای تولید این سریال زحمت فراوانی کشید. به عنوان مثال در این مجموعه مسجد خرمشهر به همان شکلی که در جنگ خمپاره خورده بود و در عکسها وجود دارد بازسازی شده است. یا در قسمتهایی از سریال زمانی که پارسا پیروزفر به ایران برمیگردد با گروگانگیری در سفارت امریکا مصادف است، عوامل فیلم مجبور میشوند خیابان را ببندند تا ماشینهای امروزی وارد خیابان نشوند و اتومبیلهای قدیمی را مستقر کنند و بعد دوباره دیوارهای سفارت را به همان شکل سابق رنگ کنند. چون در این سالها چهره تهران به کلی عوض شده، رنگ تاکسی و اتوبوسها، پلاک خودروها و حتی تبلیغاتی که به دیوارها میزنند تغییر کرده است. در آن زمان موبایل نبود و تلفنهای عمومی دیجیتالی نبودند و از آنجا که خیابان تخت جمشید یکی از خیابانهای پرتردد است کار آنها دشواریهای زیادی داشت. اما در خصوص اینکه چرا چنین سریال فاخری در سایه سریال عامه پسندی مثل «دلنوازان» واقع شده است محمدعلی سجادی که به تازگی با سریال «جست وجوگران» به تلویزیون آمده میگوید؛ «دلنوازان یک پاورقی تصویری است و مخاطب خودش را دارد و اینکه مخاطب از آن استقبال میکند به خاطر این است که قصه دارد. امروز قصه و داستان حرف اول را میزند. چرا مردم از سریالهای لاست و 24 استقبال میکنند؟ به خاطر اینکه قصه و داستان جذاب است که سریال را پیش میبرد. سجادی همچنین به سریال اخیر کیانوش عیاری اشاره کرده و میگوید؛ «کار آقای عیاری اگر چه همه گیر نبود ولی کار خیلی خوبی بود.» وی معتقد است؛ «سریال در چشم باد چون قصه و درام نداشته، آن طور که باید درنیامده است.» این در حالی است که پیش از این مسعود جعفری جوزانی در گفت وگویی عنوان کرده بود در این سریال درام برای او اهمیت نداشته و بیشتر وفاداری به تاریخ برایش مهم بوده است. او گفته بود؛ «اگر به تاریخ توجه کنیم، «در چشم باد» در بیشترین حد به تاریخ وفادار است. من اصلاً به فیلمهایی که با ظاهر تاریخی اما بدون وفاداری به آن ساخته میشوند اعتقادی ندارم. «در چشم باد» فانتزی تاریخی نیست؛ دروغ پردازی نیست. برای ما درام قضیه زیاد اهمیتی نداشته و اصولاً درام یک ظاهر است برای دعوت، برای اینکه بنشینیم پای این فیلم و اتفاقی را که در این کشور بر ما افتاده ببینیم؛ ببینیم که اشتباه پدران ما چه بلایی بر سر ما آورده است و اشتباه امروز میتواند چه بلایی بر سر آیندگان ما بیاورد.» با این حساب به نظر میرسد نگاه او زیاد به ذائقه مخاطب خوش نیامده است. محمدمهدی عسگرپور کارگردان سینما و کارگردان سریال «گلهای گرمسیری» نیز با انتقاد از وضعیت موجود میگوید؛ «واقعیت این است که ذائقهها بدجوری تغییر کرده اند.» وی در خصوص سریال «دلنوازان» میافزاید؛ «سریال «دلنوازان» فیلمنامه ضعیفی داشت که هرچه به قسمتهای آخر نزدیکتر میشد این ضعف بیشتر به چشم میآمد. در واقع این سریال یکی از کارهای ضعیف تلویزیون بود. اما «در چشم باد» اثری است که زحمت بسیاری برای آن کشیده شده است. البته من معتقدم این سریال در مرحله تدوین لطمه بسیاری خورده و باید بیرحمانه تر تدوین میشد در این صورت شاید لحظههای بهتری را برای تماشاگران رقم میزد. به اعتقاد کارگردان سریال «گلهای گرمسیری»، «در چشم باد» سریالی است که کلاس و سطح آن با دیگر سریالها تفاوت دارد. در این زمینه همچنین سیدجمال ساداتیان تهیه کننده سریال موفق «خواب و بیدار» به کارگردانی مهدی فخیم زاده نیز معتقد است درام برای مردم جذابتر است و به همین خاطر مردم به خواندن رمان علاقه دارند. تهیه کننده فیلم به «رنگ ارغوان» میگوید؛ «نسل جوان همیشه با ملودرام ارتباط خوبی برقرار میکند. اگرچه امروز ذائقهها تغییر کرده و ورود تکنولوژی بسیاری از پارامترها را تحت تاثیر قرار داده است. 50 سال پیش که تلویزیون تازه وارد زندگی مردم شده بود مردم یک جور فکر میکردند و الان با انبوه رسانههای مختلف، جور دیگری فکر میکنند و به همین نسبت سطح فرهنگی عمومی جامعه تغییر پیدا کرده است.» ساداتیان میافزاید؛ «در گذشته مردم و به خصوص خانوادههایی که از سطح فرهنگ و سواد بیشتری برخوردار بودند شبها را به مطالعه شاهنامه فردوسی و اشعار حافظ و سعدی میگذراندند ولی هم اکنون وضعیت تغییر پیدا کرده است. الان مردم چقدر شاهنامه میخوانند؟ در آن دوران دایی خدا بیامرز من همه فامیل را برای خواندن شاهنامه دعوت میکرد، ولی امروز همه پای اینترنت مینشینند و همیشه وقت کم میآورند. در حالی که در آن دوران شبهای بلند را با خواندن کتاب سر میکردند.» این تهیه کننده میگوید؛ «در یک دورانی همه چیز سر جای خودش بود و تو این فرصت را داشتی که به همه چیز فکر کنی. ولی وقتی مردم استرس دارند و عصبی هستند، این استرسها و گرفتاریها آنها را از تفکر دور میکند و دنبال چیزی میگردند که از این دغدغهها آزادشان کند. به همین خاطر به نظر میرسد مردم دیگر حوصله آنچنانی برای تماشای آثار تفکربرانگیز ندارند چون صدها موضوع فکر آنها را مشغول کرده است.» او میگوید بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای غربی نیز که جامعهشان در حال گذار بود و با بحران اقتصادی مواجه بودند فیلمهای کمدی و سرگرم کننده رواج پیدا کرد. سیدمحمود رضوی تهیه کننده فیلم «درباره الی» نیز در این باره معتقد است؛ «در تلویزیون همه ما عقب مانده ایم. از من تهیه کننده گرفته تا کارگردان و نویسنده. اگر در این زمینه تغییر رویه ندهیم، این روند ادامه نخواهد داشت و تلویزیون مجبور میشود سریالهای خارجی پخش کند؛ سریالهایی که برای تلویزیون ارزانتر تمام خواهد شد.» رضوی معتقد است داستان مجموعههای تلویزیونی تکراری است و همه با اندکی تغییر نسبت به هم ساخته میشوند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]