تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): بهشتى‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802935325




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سخنان دلشاد درباره سندیت نهج‌البلاغه


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۴




33-411.jpg

شفقنا نوشت: دکتر مصطفی دلشاد تهرانی، مترجم و شارح نهج البلاغه تردید عده ای در انتساب نهج البلاغه به حضرت علی(ع) را به دلیل کم دقتی و ضعف بررسی علمی آنان دانست و گفت: امروز دلایلی برای ما روشن است که نمی توانیم در انتساب نهج البلاغه به امیرمؤمنان علی(ع) تردید کنیم. اول اسناد و منابع موجود پیش از شریف رضی، دوم شخصیت سالم و صادق شریف رضی و سوم سبک منحصر به فرد زبان نهج البلاغه و بلاغت کلام است. به گزارش ایسنا، شفقنا در ادامه می‌نویسد: استاد مصطفی دلشاد تهرانی عصر دوشنبه در جلسه سوم سلسله درس‌های آشنایی با نهج‌البلاغه، اعتبار و انتساب قطعی نهج البلاغه به امیرمؤمنان علی(ع) را مورد بررسی قرار داد و گفت: به نظر من کسانی که در انتساب نهج البلاغه به امیرمومنان تردید کردند، اصلا نهج البلاغه را نخواندند و اسناد آن را بررسی نکردند. در حقیقت دلیل عمده تردید در اصالت نهج البلاغه روا داشتند، کم دقتی و ضعف بررسی علمی است. او برای اثبات وجود ضعف علمی به عنوان دلیلی در تردید انتساب کل نهج البلاغه به امام علی(ع) مثالی ذکر کرد و گفت: ابن ابی الحدید معتزلی در آخر خطبه شقشقیه می گوید: «استاد من ابوالخیر مصدق بن شبیب واسطی می گفت که روزی خطبه شقشقیه، را نزد استادش ابومحمد عبدالله بناحمد، معروف به ابن الخشاب می خوانده است. پس از پایان خطبه، ابوالخیر از ابن خشاب می پرسد: آیا معتقدید که این خطبه ساختگی است؟ ابن خشاب پاسخ داد: به خدا سوگند هرگز و من یقین دارم که این گفتار علی(ع) است همانگونه که یقین دارم تو مصدق پسر شبیب هستی. ابوالخیر گوید: به او گفتم بسیاری از مردمان می گویند این خطبه از شریف رضی است، گفت این روح، اندیشه، سبک و اسلوب سخن کجا و شریف رضی و دیگران کجا. ما با رسائل شریف رضی آشنا هستیم و سبک، روش و هنر او را در نص می شناسیم و با همه ارزشی که دارد در قبال این کلام، ارزشی ندارد؛ نه سرکه است و نه شراب. ابن خشاب سپس گفت: به خدا سوگند من این خطبه را در کتاب هایی دیدم که دویست سال پیش از تولد شریف رضی تالیف شده و آن را به خط عالمان و ادیبانی دیده ام که خط آنها را می شناسم و آنان پیش از اینکه ابو احمد نقیب پدر شریف رضی متولد شود، می زیستند.» چه کسانی در انتساب نهج البلاغه به امام علی(ع) تردید کردند؟ دلشاد تهرانی اظهار کرد: گمان می کنم تردید در انتساب نهج البلاغه به امام علی(ع) عمدتا در قرن هفتم مطرح شده است. آن چیزی که در کتب تراجم مطرح شده، این است که اولین کسی که در انتساب نهج البلاغه به علی(ع) تردید کرده و بعد از او همه کسانی که تردید کردند به نوعی سخن او را تکرار کردند، ابن خلکان متوفی سال 681 است. او ادامه داد: ابن خلکان مطلبی را در شرح حال سید مرتضی گفته است: «میان مردمان درباره گردآوردنده نهج البلاغه که مجموعه ای از سخنان امام علی(ع) است، اختلاف نظر وجود دارد که آیا سیدمرتضی آن را گردآورده است یا برادرش سیدرضی و نیز گفته اند که این کلمات از کلمات علی(ع) نیست بلکه همان کسی که آن را گردآوری کرده به وی نسبت داده است و همان کس آن کلمات را ساخته و پرداخته است.» این نمونه نشان می دهد که نظر ابن خلکان به سمت سیدمرتضی رفته است. نهج البلاغه بدون شک تالیف سیدرضی است مترجم و شارح نهج البلاغه با تأکید بر اینکه نهج البلاغه بدون شک تألیف سیدرضی است، گفت: برای اثبات تالیف نهج البلاغه توسط شریف رضی چهار نکته و مورد وجود دارد. اولا «تصریحات شریف رضی». شریف رضی در مواضع متعددی می گوید که این کتاب را من تالیف کرده ام به عنوان مثال در پنج جای کتاب "المعجزات النبویه" که 261 سخن پیامبر(ص) را گردآورده است، می گوید که من نهج البلاغه را تالیف کردم. شریف رضی در "حقائق التاویل" که تفسیری بر قرآن کریم است و 30 جلد بوده و فقط جزء 5 آن باقی مانده است، می گوید که من این کتاب را تالیف کردم. همچنین شریف رضی در مقدمه نهج البلاغه هم داستان تالیف این کتاب را می گوید و عنوان می کند که خود، نهج البلاغه را تالیف کرده است. او دومین نکته در روشن شدن تالیف نهج البلاغه توسط سیدرضی را بیان کرد و گفت: دومین نکته «اجازات سید مرتضی». سنتی در میان عالمان ما بوده به نام سنت اجازه، یعنی یک شیخ و استادی به شاگردان خود بعد از ملاحظاتی اجازه می داد که احادیث کتاب او یا کتاب دیگری را نقل کنند. اجازه سیدمرتضی به بعضی از شاگردانش که می گوید: «اجزت لفلان روایه کتاب اخی» نشان می دهد، نهج البلاغه تالیف سیدمرتضی نیست. او افزود: سومین نکته «تصریحات عالمان بزرگ معاصر شریف رضی و پس از اوست»؛ عالمانی که این کتاب را دیدند و گفتند نهج البلاغه کتاب شریف رضی است و چه ویژگی هایی دارد. چهارم «اجازات متعدد برای روایت کردن نهج البلاغه» است؛ 23 اجازه از زمان خود شریف رضی وجود دارد و از دختر سیدمرتضی آغاز می شود تا بسیاری از افراد دیگر؛ آنان نزد سیدرضی نهج البلاغه را خوانده و اجازه نقل گرفتند. آیا شخصیت شریف رضی به گونه ای بوده که سخنان نهج البلاغه را به امام علی(ع) انتساب دهد؟ دلشاد تهرانی به سوال فوق پاسخ داد و گفت: وقتی شخصیت، تربیت، روحیه انسانی، ایمان و اعتقاد، جایگاه علمی و نوع زندگی به دور از تعصب شریف رضی را بررسی می کنیم، می بینیم اصلا شخصیت شریف رضی اجازه نمی دهد که خود سخنانی را به علی(ع) منتسب کند. او تصریح کرد: به دلایلی که امروز این دلایل برای ما بسیار روشن است، نمی توانیم در انتساب مجموع نهج البلاغه به امیرمؤمنان علی(ع) تردید کنیم. اول اسناد و منابع موجود پیش از شریف رضی است. دوم سلامت و صداقت شریف رضی که از این نظر چندان مورد اعتماد است که نمی توان به او امکان چنین خلافی داد و سوم سبک منحصر به فرد زبان نهج البلاغه است. در روایات دیگر ائمه ما، امکان دخل و تصرف و جعل بسیار زیاد است، اما امکان دخل و تصرف و جعل در سخنان امام علی(ع) بسیار کم است چون از نظر زبان، ساختار و ویژگی واژگان و مرکبات و بلاغت به گونه ای است که شبیه آن را درست کردن، بسیار سخت و نزدیک به محال است. او اظهار کرد: اگر امروز همه عالمان و ادیبان را دعوت کنیم و بگوییم یک خطبه مانند خطبه اول نهج البلاغه بسازید، عاجز خواهند بود. بنابراین ما از نظر سبک منحصر به فرد زبان هم مقدار زیادی به نهج البلاغه اعتماد داریم. چرا شریف رضی در نهج البلاغه سندها را نیاورده است؟ مترجم و شارح نهج البلاغه یکی از ایرادات مطرح شده به نهج البلاغه را نیاوردن اسناد عنوان کرد و گفت: نهج البلاغه به اصطلاح حدیثی مرسل است؛ شریف رضی به جز 17 مورد آن هم به طور کلی سندی ذکر نکرده و سه نکته در نیاوردن اسناد مطرح است، اولین نکته «جایگاه نهج البلاغه» است. شریف رضی در مقام تالیف یک کتاب حدیثی و تاریخی نبود و در مقدمه نیز می گوید من می خواهم کتابی تالیف کنم که یک وجهی از امیرمومنان را نشان دهد و روشن کند امیرمومنان در سخن و بیان در جایی قرار دارد که هیچ کس به آنجا نرسیده است. در حقیقت شریف رضی قصد دارد در کتاب اعجاز بلاغی امیرمومنان را نشان دهد بنابراین با سند نمی شود، بلاغت را نشان داد. نکته دوم «اعتبار شریف رضی» است. شریف رضی با سبک و نظر علمی خود دقت لازم را کرده و نهج البلاغه را جمع آوری کرده است؛ او فقیه، محدث و مفسر زبان دان و تاریخ دان است. نکته سوم «شان نهج البلاغه» است؛ مطالب این کتاب بسیار استوار و محکم است. نکته دیگر «اعتبارسنجی نهج البلاغه» است که امروز می توانیم با چهار روش نهج البلاغه را اعتبار سنجی کنیم. اعتبارسنجی نهج البلاغه او برای اعتبار سنجی نهج البلاغه چهار روش محتوایی، ادبی، سندی و سبکی را توضیح داد و گفت: منظور از اعتبار محتوایی این است که ما محتوای کتاب را بررسی کنیم، بخوانیم و به نکاتی که در خطبه ها آمده دقت کنیم، خواهیم دید انسانی به جز علی(ع) نمی تواند چنین سخنانی بگوید. ابن ابی الحدید نیز می گوید به ذهن هیچ یک از اصحاب پیامبر حتی یک کلمه از این حرف ها نیامده است. او در این زمینه مثالی زد و گفت: امیرمؤمنان خطاب به مالک می فرمایند: «ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَکَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَکَ وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِیمَا یَکُونُ مِنْکَ مِمَّا کَرِهَ اللَّهُ لِأَوْلِیَائِهِ وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ هَوَاکَ حَیْثُ وَقَعَ؛ مالک باید گزیده ترین مسوولانت نزد تو کسانی باشند که بیش از همه سخن رک و تلخ حق را به تو بگویند و آنگاه که تصمیم می گیری و کاری می کنی که مورد رضایت خدا نیست، کمتر از هر کس تو را یاری کند. هر چند، که این سخنان‌ و کارها تو را ناخوش آید.» در این سخن امیرمومنان بر مدیریت از اصطلاح «اصحار» یعنی صحرا استفاده کرد؛ به عبارتی باید همه مسایل مانند صحرا شفاف باشد و از مردم به جز اسرار نظامی مطلبی پنهان نماند. او به اعتبار ادبی نهج البلاغه اشاره کرد و افزود: اگر هر کتابی که سخنی زیبا دارد را بیاورید و کنار کتاب نهج البلاغه بگذارید به قدرت فصاحت و بلاغت سخنان علی نخواهد رسید. در میان آثار بشری کتاب قابل مقایسه با نهج البلاغه در عرصه ادب، زیبایی شناسی زبان، تصویرگری، موسیقی زبان و ظرافت های بیانی نداریم. او اعتبار سندی نهج البلاغه را مورد بررسی قرار داد و گفت: ما می توانیم امروز بخشی از اسناد نهج البلاغه را روبروی خود داشته باشیم. مصدرها، منابع و سندهای نهج البلاغه از سیدعبدالزهرا حسینی خطیب چاپ شده و می توانیم بخشی از اسناد نهج البلاغه را در آنها ببینیم. کتاب پرتوی از نهج البلاغه نیز در 5 جلد اسنادی که پیدا کرده را آورده است. تاکنون تقریبا اسناد 75 درصد مطالب نهج البلاغه پیدا شده و بخشی از این 75 درصد سندهای محکم و قابل اعتماد است که نشان می دهد سخنان نهج البلاغه متعلق به امیرمومنان است. مترجم و شارح نهج البلاغه به اعتبار سبکی نهج البلاغه اشاره و اظهار کرد: نهج البلاغه در مجموع سبک خاصی دارد که این سبک درست است که تالیف شریف رضی است و گزیده اوست، اما نشان دهنده این است که در انتساب این مجموعه به امیرمومنان تردیدی نیست. ابن ابی الحدید در این باره می گوید: «برای اینکه نادرستی این پندار را به اختصار روشن کنیم باید بگویم که وضع نهج البلاغه به نام این تصور که از علی(ع) نباشد از دو حال خارج نیست یا همه ی آن از دیگران است یا بخشی از آن. سستی و بطلان صورت اول به وضوع آشکار است زیرا که صحت اسناد بعضی از قسمت های آن به علی(ع) به تواتر ثابت شده است؛ همه یا اغلب محدثان و بسیاری از مورخان قسمت های زیادی از آن را نقل کردند و چون شیعه نبودند کسی نمی تواند نقل آنان را به غرضی حمل کند. صورت دوم نیز همان معنا را تایید می کند چون کسی که به آیین سخن و خطابه آشنا و مانوس باشد و از علم بیان حرفی نداشته و در این زمینه از ذوقی سالم و مجرب برخوردار باشد، بی تردید سخن رکیک، فصیح، افصح، کلام اصیل و نوآمده و جدید را باز می شناسد و چنانچه در برابر دفتری شامل مجموعه ای از سخنان دو یا چند خطیب قرار گیرد اختلاف سبک و تفاوت سخن را در می یابد.» در حققیت ابن ابی الحدید می خواهد به روش سبک شناسی اصالت کل نهج البلاغه را اثبات کند. دلشاد تهرانی گفت: وقتی خواننده به تامل در نهج البلاغه می اندیشد، همه آن را آبی زلال از یک سرچشمه برخوردار، از یک روح و جوهر و دارای یک طرز و سبک می داند عینا مانند جسم سالمی که هیچ جز آن در ماهیت با دیگر اجزا اختلافی ندارد؛ همانند قرآن کریم که اول آن چون وسط آن و وسط آن مانند آخر و باقی آن، برهان واضح و روشن است و خطای کسانی که می پندارند این کتاب یا بخشی از آن به نام علی(ع) جعل و نوشته شده آشکار می شود. یادآور می شود سلسله درس گفتارهای دکتر دلشاد تهرانی توسط موسسه نهج‌البلاغه تحت عنوان «پرتوی از نهج‌البلاغه» برگزار می شود و حضور علاقه مندان در این جلسات آزاد است. انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن