واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: لذت شركت در مسابقه عاشقي!
زنگ پيام گوشي به صدا درآمد. نوشته بود: جهت اعلام آمادگي شركت در برنامه ديدار رهبري «لبيك يا خامنهاي» را ارسال كنيد.
روز قبل از ديدار مسئول اردوي جهادي گفت كه رأس ساعت 4 و 45 دقيقه بامداد در محل قرار حاضر باشيد تا زودتر از بقيه به محل ديدار برسيم و در صفهاي جلو جا بگيريم. ما هم طبق قرار در محل حاضر شده و به سمت تهران حركت كرديم. بالاخره به مقصد رسيديم و از اتوبوس پياده شديم. من به همراه يكي از دوستان جلوتر از همه به سمت بيت حركت كرديم. ده متر، بيست متر... صد متر، دويست متر... يك اتوبوس، دو اتوبوس، ده اتوبوس، بيست اتوبوس. . . نه خير هر چقدر كه ميدويديم نه به بيت ميرسيديم، نه اتوبوسهايي كه از استانهاي ديگر براي ديدار آمده بودند تمام ميشد. توي فكر خودمان گفتيم: «مارو باش فكر كرديم فقط خودمان زرنگيم.» بالاخره به خيابان بيت رهبري رسيديم و انتهاي صف ايستاديم. مدت زيادي تو صف بوديم، در همين حين كه صف آرام آرام حركت ميكرد به ميلههايي رسيديم كه پيادهرو را به دو قسمت تقسيم ميكرد كه همه از يك طرف حركت ميكردند. من و دوستم براي اينكه زودتر برسيم، با يك حركت پريديم آن طرف ميلهها و با تمام سرعت دويديم. چيزي شبيه دوي صد متر! حسابي جلو افتاديم و از بازرسي بدني گذشتيم و وارد بيت شديم. از خوش شانسي دقيقاً در آخرين جايي كه به جايگاه رهبري ديد داشت رسيديم و كساني كه بعد از ما رسيدند نميتوانستند ايشان را خوب ببينند. اما ديگران هم مثل ما دوست داشتند مقام معظم رهبري را ببينيد و بنابر اين شروع به پيشروي كردند. مسئولان هركار كردند نتوانستند جلوي آنها را بگيرند. طوري شد كه ما را تا وسط حسينيه هل دادند و جمعيت داخل حسينيه به قدري فشرده شد كه تقريباً به ميزان 5/2 برابر تعداد قبلي در داخل حسينيه قرار گرفتند. چشم همه به جايگاه بود كه ناگهان در باز شد و رهبر معظم انقلاب وارد شدند. بعد از كلي شعار و خواندن شعري كه آماده شده بود، وقتي جمعيت خواستند بنشينند كساني كه زودتر نشستند بيچاره شدند! چون حداقل يك نفر روي پاي آنها نشست و كساني كه ديرتر نشستند نيز بيچارهتر شدند چون جايي براي نشستن پيدا نكردند و از حسينيه خارج شدند. ما هم جزو آنهايي بوديم كه زود نشستند. دوستم كه در همان اردوي جهادي پايش از دو قسمت آسيب ديده بود جزو افراد بسيار خوششانس بود چون دو نفر روي پايش نشستند و از درد به خود ميپيچيد. و اما سخنراني رهبر: تمامي حرفهاي رهبر كلمه به كلمه حرفهايي بسيار مهم بودند و نميشه گفت كه كدام قسمت مهمتر بود اما من دو قسمت را براي شما انتخاب كردم. ۱- جريانهاي بعد از انتخابات: عدهاي كه در اين جريانها گفتند انقلاب اسلامي كهنه شده است، خودشان كهنه شده بودند و براي اينكه بخواهند سرپا باشند اين حرفها را زدند كه نتيجه كارشان را نيز ديدند كه انقلاب اسلامي نه تنها كهنه نشده بلكه تازه شكوفا شده و هر روز بر شكوفايي آن افزوده ميشود و كهنگي در آن راه ندارد چون بر پايه اسلام و قرآن است؛ و اسلام و قرآن هيچ وقت كهنه نميشوند پس انقلاب اسلامي كهنه نميشود. ۲- دعوت جوانان به تحصيل علم و پيشرفت و كسب معرفت و بصيرت راستي يادم رفت بگويم كه در بدو ورود به بيت رهبر با شيركاكائو از ما پذيرايي كردند و ديگر هيچ. اما مهم ديدار رهبر و مولايمان بود كه حاصل شد. منبع: سايت بسيج دانشجويي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]