واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
لئوپولد دوم پادشاه بلژیک در ابتدا با شعار پایان دادن به بردگی به میدان آمد، با انجام دسیسههای بسیار، سرانجام موفق شد در کنفرانس برلین کنگو را تحت سلطه درآورد و مستقیما مسئول کشتار پنج تا سیزده میلیون از اهالی کنگو بوده است.
لئوپولد دوم در ابتدا با شعار پایان دادن به بردگی به میدان آمد، وی پس از ده سال مذاکره و با انجام دسیسهها و ترفندهای بسیار، سرانجام موفق شد در کنفرانس برلین در سال ۱۸۸۴ کشور کنگو را که ۸۰ بار از بلژیک وسیعتر است به عنوان ملک شخصی در اختیار گیرد تا بلژیکی ها به آنجا بروند و " تمدن و مسیحیت" را به کنگوئیها برسانند و این سرزمین گسترده را به جهنمی گستردهتر برا ی ساکنان آن تبدیل کنند.
اگر در آن زمان بروکسل فقط یک شهر کوچک بود، با استفاده از ثروت کنگو و کار رایگان اهالی بومی آن، به پایتختی تبدیل شد که امروز به همه اروپا تعلق دارد. لئوپولد دوم فقط به کنگو نظر نداشت بلکه به مصر و فلسطین نیز چشم دوخته بود. البته بلژیکیها نه مصر را به دست آوردند و نه فلسطین یا چین را که در آنجا نیز سرمایهگذاری زیادی کرده بودند. در عوض کنگو برایشان بیش از آنچه تصور می کردند سودآور شد. اگر در ابتدا فقط عاج را به اروپا قاچاق می کردند، با اختراع خودرو و لاستیک بازار کائوچو گسترش فوق العادهای یافت زیرا این ماده اولیه در کنگو به وفور یافت میشد. لئوپولد دوم که کنگو را به عنوان ملک طلق خود به حساب میآورد در آن جا سرمایهگذاری بسیاری کرده بود
در آغاز، کنگو برای لئوپولد درآمد کمی داشت و حتی کار به جایی رسید که قصد داشت اعلام ورشکستگی کند. ولی در پایان عمرش سرمایه او به معادل بیش از دوهزار و دویست میلیارد یورو رسیده بود. یعنی سودی برابر با سه هزار برابر سرمایه گذاری اولیه!. برای رسیدن به چنین درصدهای بالائی از سود، امکان ندارد بتوان تحت شرایط عادی کار کرد . وی پس از محروم کردن فرزندانش از ارث، در حالی که راه دیگری برایش باقی نمانده بود، در سال ۱۸۸۹ طی وصیت نامه ائی تمام ثروتش را به دولت بلژیک بخشید . در سال ۱۹۰۹، این بخشش از طرف مجلس بلژیک مورد قبول واقع شد که طی آن کنگو رسماً به مستعمره بلژیک تبدیل گردید.
تحت حکومت لئوپولد دوم، بلژیک جایگاه قابل توجهی در اعمال سیاستهای استعمارگرانه یافت. استعمارگران بلژیکی در کنگو برای مجبورکردن بومیها به انجام کار رایگان، زن و فرزندانشان را به گروگان میگرفتند یا دستها و پاهای آنها را قطع میکردند. برای اینکه بومیان از فشنگ برای کشتن آهو یا سایر حیوانات استفاده نکنند، باید حساب فشنگهایشان را به اربابان بلژیکی خود میدادند. اگر کم میآوردند می باید این کمبود را توجیه کنند. بدین سان دست بومیانی که از فشنگ برای مصارف دیگری استفاده کرده بودند بریده می شد.
نظام استعماری در کنگو هنگامی بیرحمتر شد که براساس مقررات نوشته شده، پول دریافتی میباید با مقدارکائوچوی آورده شده متناسب باشد. به عبارت دیگر، بومیان را به کار اجباری با اعمال شاقه وا میداشتند. زنان و فرزندان آنان را به عنوان گروگان نگه میداشتند تا مقدار تعیین شده کائوچو آورده شود. گاهی برای گرفتن زهر چشم و اجبار به همکاری با ماشین عظیم سرمایهداران بلژیکی، دهکدهها را میسوزاندند، دست و پاها، آلت جنسی، سرها را میبریدند و بدنها را درجهت طولی با شمشیر به دو نیم می کردند.
هنگامی که تحت فشار افکارعمومی لئوپولد دوم در سال ۱۹۰۳ مجبور به فرستادن کمیسیون نظارتی به کنگو شد، فرماندار بلژیکی کنگو پس از برملا شدن نتایج بررسی این بازرسان با بریدن گلوی خود به زندگی اش پایان داد. برده حمل کردند. منبع: خبرگزاری فارس 1198
یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت 19:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]